به جهنم خوش آمديد

mil@d

عضو جدید
کاربر ممتاز
به همه ما گفته شده بود زندانیان گوانتانامو خطرناک ترین تروریست های جهان هستند و امریکا به همین دلیل آنها را در چنان زندان غیر عادی و البته غیرقانونی یی نگه می دارد. اما وقتی من و گروه همکارم به سراغ شخصیت های حقیقی این فیلم رفتیم با افرادی کاملاً معمولی روبه رو شدیم که هیچ شباهتی به تروریست ها نداشتند. به همین دلیل می خواستیم با کمک بخش های مصاحبه یی فیلم فاصله موجود میان واقعیت زندان گوانتانامو و آنچه گفته شده است را به شما گوشزد کنیم.





بنجي گودهارت

ترجمه؛ هومن حاتمي

-شخصيت هاي «جاده يي به گوانتانامو» سرگذشت خود را رو به دوربين براي تماشاگر تعريف مي كنند. چرا از چنين روايتي در فيلم خود استفاده كرديد؟

تعريف كردن اتفاقات به صورت مصاحبه مستقيم تنها شيوه يي بود كه تماشاگران را بدون واسطه با اتفاقات و ماجراهاي سه شخصيت فيلم درگير مي كرد و از سرگذشت حقيقي آنها پرده بر مي داشت. يكي از نكات مهم در رابطه با شخصيت هاي فيلم «معمولي» بودن آنها بود. سه نفري كه در اين فيلم داستان شان را مشاهده مي كنيد زمان دستگيري نوجوانان بريتانيايي معمولي و صاف و ساده يي بوده اند كه ناخواسته به زندان گوانتانامو منتقل شده اند. به همه ما گفته شده بود زندانيان گوانتانامو خطرناك ترين تروريست هاي جهان هستند و امريكا به همين دليل آنها را در چنان زندان غير عادي و البته غيرقانوني يي نگه مي دارد. اما وقتي من و گروه همكارم به سراغ شخصيت هاي حقيقي اين فيلم رفتيم با افرادي كاملاً معمولي روبه رو شديم كه هيچ شباهتي به تروريست ها نداشتند. به همين دليل مي خواستيم با كمك بخش هاي مصاحبه يي فيلم فاصله موجود ميان واقعيت زندان گوانتانامو و آنچه گفته شده است را به شما گوشزد كنيم. آسان ترين و البته تاثيرگذارترين شيوه براي رسيدن به اين هدف استفاده از مصاحبه هاي رودررو بود.


-در گفت وگوهايي كه با شخصيت هاي حقيقي فيلم داشتيد سعي نكرديد آنها را به چالش بكشيد و از صحت گفته هايشان مطمئن شويد؟

روايت اصلي فيلم بر پايه مشاهدات و سرگذشت آنها در افغانستان و مابعد آن شكل گرفته است. ما صرفاً تلاش كرديم داستان آنها را از زبان خودشان بازگو كرده و مانند وكيلي كه درباره موكلانش صحبت مي كند، تفسير آنها از وقايعي كه بر سرشان آمده است را براي مخاطب تعريف كنيم. اصلاً منظورم اين نيست كه ممكن است چيزي كه آنها در فيلم مي گويند صحيح نباشد و از خودشان درآورده باشند؛ بلكه چون فقط مي خواستيم داستان آنها را بازگو كنيم از بررسي صحت گفته هايشان صرف نظر كرديم.

-در اين فيلم هم مانند «به سارايوو خوش آمديد» از فيلم هاي كوتاه خبري به صورت ميان برش استفاده كرده ايد. فكر مي كنيد اين تكه فيلم هاي خبري به حس و حال فيلم كمك كرده اند؟

در واقع استفاده از اين صحنه ها دلايل متعددي داشت كه يكي از آنها كمك به كيفيت روايي فيلم بود. تصور بسياري از ما نسبت به جنگ افغانستان صرفاً با كمك همين فيلم هاي كوتاه خبري شكل گرفته است و قرار دادن آنها در بين تصاوير فيلم باعث مي شد معناي ضمني خود را به ديگر صحنه ها منتقل كرده و تصاوير مربوط به جنگ افغانستان را در ذهن شما تداعي كنند. از طرف ديگر مي خواستم تماشاگر بتواند تصاوير مربوط به ماجراي سه شخصيت اصلي فيلم را با تصاوير واقعي مقايسه كند و به تفاوت هاي آشكار آنها پي ببرد. اغلب تصاويري كه ما از جنگ افغانستان مشاهده كرده ايم به دست عوامل امريكايي و پيمان شمالي (نيروي متحد اسلامي كه در سال 1996 براي نجات افغانستان تشكيل شده است. م) تهيه شده اند كه مسلماً هيچ كدام با تجربه يي مشابه تجربه شخصيت هاي اين فيلم مواجه نبوده اند. به همين دليل استفاده از فيلم هاي كوتاه خبري باعث مي شد تماشاگر از منظري دوگانه با اتفاقات افغانستان آشنا شود. البته استفاده از اين فيلم ها به خود ما هم كمك مي كرد تا به سادگي و سرعت هر چه تمام تر داستان خود را تعريف كنيم.

-چرا براي اين فيلم به سراغ كساني رفتيد كه قبلاً تجربه بازيگري نداشتند؟


در مرحله انتخاب بازيگران سعي كرديم تا حد ممكن بازيگران به شخصيت هاي حقيقي نزديك باشند و حتي تجربه يي مانند تجربه آنها از سر گذرانده باشند. در ميان بازيگران حرفه يي و اسم و رسم دار كسي را پيدا نمي كنيد كه گذرش به افغانستان افتاده باشد و از نزديك با وقايع آنجا آشنا شده باشد و ما هم براي اينكه به ايده آل اوليه مان پايبند بمانيم ترجيح داديم از افراد ناشناخته استفاده كنيم. البته فكر مي كنم سفر ما به افغانستان، پاكستان و ايران تا حد زيادي به آنها كمك كرد تا علاوه بر آشنايي بيشتر با حس و حال فيلم، مشابه شخصيت هاي حقيقي رفتار و بازي كنند. هر سه بازيگر فيلم با شخصيت هاي حقيقي ملاقات كردند و از زبان خود آنها از جزئيات وقايع مطلع شدند. زمان فيلمبرداري صرفاً موقعيتي را خلق مي كرديم و دست بازيگران را باز مي گذاشتيم تا آنها هم بتوانند مانند شخصيت هاي حقيقي اتفاقات و ماجراهاي فيلم را تجربه كنند. از طرف ديگر نمي خواستيم ميان شخصيت هاي داستاني ارتباط دراماتيكي شكل بگيرد و فيلم از شكل مستندگونه خودش خارج شود. اگر از بازيگران شناخته شده استفاده مي كرديم حتماً بايد ميان آنها يك ارتباط دراماتيك خلق مي كرديم.

-شما كارگرداني هستند كه در ژانرهاي مختلف فيلم هاي قابل بحثي ساخته است. دوست نداريد به هاليوود بازگرديد و با سرمايه امريكايي فيلم بسازيد؟

حقيقت اين است كه هم «گوانتانامو» و هم فيلم قبلي ام هر دو با پول امريكايي ساخته شده اند. اگر شرايط توليد يك فيلم برايتان مهيا شود در هر شرايطي بايد آن را بسازيد و اصلاً هم مهم نيست كجا را به عنوان لوكيشن فيلم انتخاب مي كنيد. تفاوت فيلم هاي من و امثال من با ديگر فيلم هاي امريكايي اين است كه ما با ايده هاي شخصي خودمان فيلم مي سازيم و هيچ وقت هيچ كس مثلاً سراغ ما نمي آيد تا بگويد؛ «دوست داريد فيلمي درباره گوانتانامو بسازيد؟»

-فيلم «در اين دنيا» كه جوايز زيادي درو كرد و يكي از منتقدان هم آن را «بهترين فيلم بريتانيايي عمرش» ناميد هنوز به اكران عمومي راه نيافته و بخت خود را با مخاطبان گسترده امتحان نكرده است. وقتي با بعضي از فيلم ها اينگونه رفتار مي شود سرخورده نمي شويد؟ به همين دليل است كه تصميم گرفته ايد به جاي سينما براي تلويزيون فيلم بسازيد؟

تصور نمي كنم هر كارگرداني زمان توليد يك فيلم بتواند بازتاب ها و تاثيرات آن را به صورتي قطعي پيش بيني كند. واقعيت اين است كه فيلم ها تاثير چندان گسترده يي بر مخاطب عام ندارند و شما بايد تنها نگران اندك مخاطباني باشيد كه اتفاقاً فيلم تان را تماشا مي كنند. ما فيلم مي سازيم و خدا مي داند مخاطبان بعد از تماشاي آن چه احساسي نسبت به موضوع مورد بحثش پيدا مي كنند. در مورد اين فيلم به خصوص بايد بگويم بلايي كه سر سه شخصيت واقعي داستان آمده است واقعاً وحشتناك و باورنكردني بود و من هم مي خواستم مردم با سرگذشت آنها آشنا شوند و بدانند در ميان زندانيان گوانتانامو انسان هاي معمولي هم وجود دارند كه براي بازگشت به زندگي عادي خود لحظه شماري مي كنند.:w05:

 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
پس مصاحبش كو............:cry:
كاش بود ميخوندم خيلي برام جالبه اتفاقا اون روز داشتم به بچه ها پيشنهاد ميدادم مدرسه كه مارو هيجا نمبره حداقل بگيم يك روز اردو ببرمون زندان بند قاتلا و...يك تنوعي بشه البته فك كنم بعد از گرفتن كارنامه ها بايد برن ملاقات مامان بابام چون منو كشتن ديگه:cry:اگر بار گران بوديم رفتيم
اگر نامهربان بوديم رفتيم به هرحال رفتيم ديگه:)
 

Similar threads

بالا