اولین روز دبستان باز گرد..........

vafaaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
اولین روز دبستان باز گرد......


اولین روز دبستان بازگرد
کودکی ها شاد و خندان باز گرد
باز گرد ای خاطرات کودکی
بر سوار اسب های چوبکی
خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن مانا ترند
درسهای سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود
درس پند آموز روباه و خروس
روبه مکار و دزد و چاپلوس
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است
کاکلی گنجشککی باهوش بود
فیل نادانی برایش موش بود
با وجود سوز و سرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن می درید
تا درون نیمکت جا می شدیم
ما پر از تصمیم کبری می شدیم
پاک کن هایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفتر ها به رنگ کاه بود
مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی با پا روی برگ
همکلاسیهای من یادم کنید
باز هم در کوچه فریادم کنید
همکلاسیهای درد و رنج و کار
بچه های جامه های وصله دار
بچه های دکه سیگار سرد
کودکان کوچک اما مرد مرد
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود
کاش می شد باز کوچک می شدیم
لا اقل یک روز کودک می شدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچها که بودش روی دوش
ای معلم نام و هم یادت به خیر
یاد درس آب و بابایت به خیر
ای دبستانی ترین احساس من
بازگرد این مشقها را خط بزن:gol::gol::gol:


واقعا یادش بخیر چه روزایی بود
 

ricardo

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرسی ، تنکس ندارم ، سهمیم تموم شده ببخشید !
 

vafaaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
هیچکس دوست نداره به دوران دبستان بر گرده؟؟؟؟؟
 

masoumeh_f

عضو جدید
کاربر ممتاز
اصلا دلم نمیخاد برگرده .
الان دلم میخاد برم 10 سال دیگه که تکلیف همه چی معلومه !!!
 

starone312

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرسیییی یادش بخیر :crying2:

:gol:یاد باد آن روزگاران یاد باد:gol:


آره يادش بخير

هر موقه معلم ابتداي با شوهرش دعوا ميكرد بچه هارو با كيسه بوكس اشتباه ميگرفت
هييييي عجب دوراني بود،همش دس به سينه بوديم

بچه هاي الانو تو مدرسه ميزارن لا پنبه
 

vafaaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره يادش بخير

هر موقه معلم ابتداي با شوهرش دعوا ميكرد بچه هارو با كيسه بوكس اشتباه ميگرفت
هييييي عجب دوراني بود،همش دس به سينه بوديم

بچه هاي الانو تو مدرسه ميزارن لا پنبه


آره واقعا تازه زبونشونم یه متره میخوان معلما رو بزنن:biggrin::biggrin::biggrin:
 

vafaaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلبسته به سکه های قلک بودیم

دنبال بهانه های کوچک بودیم

رویای بزرگتر شدن خوب نبود

ای کاش تمام عمر کودک بودیم.....:gol::gol::gol:
 

someone-x

عضو جدید
کاربر ممتاز
این خوبه الان عکس گرفتم دارم ور میدارم
میبرم دانشگاه گیلان به بچه ها بدم :دی
 

ALviin

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدا نکنه
از جونت سیر شدی؟
من این همه درس خوندم...
 

terajedi21

عضو جدید
چه دورانی بود یادم میاد روز اول...........:razz:پدرم من رو برد همینطور تا کلاس اومد نشست بغلم:eek:معلم خانوم بود یه تابلو چسبونده بود عین کتاب داشت شرح میداد!منم رفتم یه بار توضیح دادم و تشویقم کردن فکر کردنم میتونن گولم بزنن!:D اوایل از مدرسه آی فرار میکردم اونم گریه کنان سه بار یا بیشتر هر دفعه میخواستن بگیرنم حتی اولیا دیگه هم پشت سرم میدویدن بگیرنم:Dبعد ها بچه محلا رو دیدم گفتم حتما یه چیزی هست که اینام اینجان ارشاد شدم کلا دوران خوبی بود معلما همه من رو دوست داشتن حتی معلم اول دبستانمون تو امتحانات بغلم نشست دقیق یادم میاد اومد پیشم نشست ماچم کرد تقلب داد خلاصه کار بدی نکرد:surprised::D
 

rm_arch

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من کوشولوام دلتون بسوزهههههههههه:w42:........ .:w27:
 

saraaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
روز اول مدرسه روز خوبی نبود برام.....کلی گریه کردم:cry::w04:
 

someone-x

عضو جدید
کاربر ممتاز

vafaaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
مستخدم مدرسه دست منو از دست مامانم جدا کرد، بعدشم درو محکم بست....هیچوقت از یادم نمی ره:w04:

آخی کاش میذاشت مامانت بیاد تو مدرسه ایشالله که دیگه خاطره بد نداشته باشی:gol::gol:
 

rahajo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
باورتون میشه من عشق مدرسه بودم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/


یادمه هول بودم تا صبح خوابم نگرفته بود کلی کیف کردم که وقتش شد و من روپش و مغنمو سرم کردم کفشای خجشلمو پام کردم

مامان برام قرآن گرفت بعد رفتیم مدرسه
 

Similar threads

بالا