یک قطره ی آب بود و با دریا شدشب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی
غنیـــــــمت است چنین شب که دوستان بینی
یک قطره ی آب بود و با دریا شد
یک ذره ی خاک و با زمین یکتا شد
آمد شدن تو اندرین عالم چیست؟
آمد مگسی پدیدو نا پیدا شد
الا ای آهوی وحشی کجاییمن تشنه صداي تو بودم كه مي سرود
در گوشم آن كلام خوش دلنواز را
چون كودكان كه رفته ز خود گوش مي كنند
افسانه هاي كهنه ي لبريز راز را
یاد باد آن کو یه قصد خون مایاران ز صدق گویم این نکته نهانی .......................... از روی مهر گویم از روی آشنایی
ای دوستان جانی اینست زندگانی ................ با دشمنان مروت با دوست جانفشانی
دل در محبت خلق گیرید چون جوانی ..................... این نکته گر بدانید مانید جاودانی
گر در تمام هستی جویید عشق و مستی ....... خوش باد این تنعم خوش باد زندگانی
(ک.م)
26/06/1389
20:07
یاد باد آن کو یه قصد خون ما
زلف را بشکست و پیمان نیز هم
داغ یارانی که دست مرگ پیش از ما ربودمن خفته بدم به ناز در کتم عدم
حسن تو به دست خویش بیدارم کرد
داغ یارانی که دست مرگ پیش از ما ربود
هر یکی چون شعله درجان شرر بارم گرفت
دو شاخه نرگست ای یار دلبندتو دست گیر شو ای خضر پی خجسته که من
پیاده می روم و همرهان سوارانند
لیک از او با من چه باشد کاستن؟
من که ام جز گور سرگردان من؟
من که ام جز باد و، خاری پیش رو؟
من که ام جز خار و، باد از پشت او؟
لیک از او با من چه باشد کاستن؟
من که ام جز گور سرگردان من؟
من که ام جز باد و، خاری پیش رو؟
من که ام جز خار و، باد از پشت او؟
وه که با این عمر های کوته بی اعتبار
این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟
روز بزرگداشتاستاد شهریار گرامی باد.
ماییم مست و سرگران فارغ ز کار دیگران
عالم اگر برهم رود عشق تو را بادا بقا
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو،این چه نگاه کردن است؟!
ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایمدورم به صورت از در دولت سراى تو
ليكن به جان و دل ز مقيمان حضرتم
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |