دل نامه یا نامه دل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
میخوام یه بار ببینمت به من میگی نمیشه
بزار یه بار ببینمت به من میگی نمیشه
نبینمت، این غصه کم نیست آقا دوستت دارم دست خودم نیست آقا
دیوونگی، انگار بدم نیست آقا دوستت دارم دست خودم نیست آقا

به چلچراغ قلب من چرا یه شب نمیآی خودت منو صدا زدی حالا میگی نمیخوای
نگو دلم برات حرم نیست آقا دوستت دارم دست خودم نیست آقا
دیوونگی انگار بدم نیست
 

مهندس شکوفه

عضو جدید
شبی از پشت یك تنهایی نمناك و بارانی، تو را با لهجه گلهای نیلوفر صدا كردم
تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا كردم
پس از یك جستجوی نقره ای دركوچه های آبی احساس
تورا از بین گل هایی كه در تنهایی ام رویید با حسرت جدا كردم
و تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی
دلم حیران و سرگردان چشمانی ست رویایی
و من تنها برای دیدن زیبایی آن چشم تو را در دشتی از تنهایی و حسرت رها كردم
همین بود آخرین حرفت و من بعد از عبور تلخ و غمگینت
حریم چشمهایم را به روی اشكی از جنس غروب ساكت و نارنجی خورشید واكردم
نمیدانم چرا رفتی نمیدانم شاید خطا كردم
و تو بی آنكه فكر غربت چشمان من باشی
نمی دانم كجا تا كی برای چه ولی رفتی
و بعد از رفتنت باران چه معصومانه می بارید
و بعد از رفتنت یك قلب دریایی ترك برداشت
و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاكستری گم شد
و گنجشكی كه هر روز از كنار پنجره با مهربانی دانه بر میداشت
تمام بالهایش غرق در اندوه غربت شد
و بعد از رفتنت دریاچه بغضی كرد
كسی فهمید تو نام مرا از یاد خواهی برد
وبعد از این همه طوفان و وهم و پرسش و تردید
كسی از پشت قاب پنجره آرام وزیبا گفت:
تو هم در پاسخ این رفتن بگو در راه انتخابم خطا كردم
و من در حالتی ما بین اشك و حسرت و تردید
و من در اوج پاییزی ترین حالت یك دل میان غصه ای از جنس بغض كوچك یك ابر
نمیدانم چرا شاید به رسم و عادت پروانگی مان باز برای شادی و خوشبختی باغ قشنگ آرزوهایت دعا كردم...
 

majid.ph

عضو جدید
سخترین و تلخترین کار تو دنیا اینکه کسیو که بیشتر ار هرکسی و هر چیزی دوست داری به خاطر اینکه یه مشکل بزرگ واست به وجود میادو نمیخوای اونم ضربه بخوره خودت با دست های خودت درورش میکنی یعد اونی که به هیچ وجه حاضر نیست حتی یک دقیقه تنهات بذاره وقتی که پافشاری بینهایت و تموم نشدنی تورو میبینه اینقدر ازت دور میشه اینقدر دور میشه که دیگه حتی پشت سرشم نگاه نمیکنه که ببینه ...
( اینو یه دوست واسم فرستاده بود )
 

turquoise

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک تحقیق نشان داد یک سوم مردان در هنگامی که همسرشان در حال رانندگی است احساس امنیت نمی‌کنند.
میلیون‌ها نفر از مردان زمانی که در کنار همسرشان نشسته‌اند، به دلیل آن که همسرشان دیر پدال ترمز را فشار می‌دهد پایشان را به کف خودرو فشرده‌اند.
بسیاری دیگر نیز در هنگامی که همسرشان رانندگی می‌کرده‌ است بارها از ترس لبه صندلی را فشار داده‌اند.
یک دهم مردان اعلام کردند مواقعی پیش آمده است که همسرشان به دلیل بی‌توجهی از مسیر جاده منحرف شده و آن‌ها مجبور شده‌اند فرمان را بگیرند و خودرو را به جهت اول باز گردانند.
در نظر سنجی که توسط سایت OnePoll.com و روی 3 هزار مرد انجام شده‌ است اکثر مردان اعلام کردند که رانندگی آن‌ها از همسرشان بهتر است.
آن‌ها معتقدند که مردان بسیار بهتر تمرکز می‌کنند، بیش‌تر به تابلو‌های راهنمای و رانندگی توجه می‌کنند و خیلی سریع‌تر و بهتر واکنش نشان می‌دهند.
یک پنجم مردان هم اعلام کردند زمانی که همسرشان رانندگی می‌کند هرگز احساس آرامش نمی‌کنند. یک پنجم مردان نیز به دلیل رانندگی همسرشان با او بگومگو کرد‌ه‌اند.
به طور متوسط مردان در بسیاری از موارد، بیش از زنان جویای خطر و هیجان هستند. بنیان این تفاوت سازمان یافته جنسی بیش از آنکه تنها محصول جامعه یا تجربه باشد، پایه‌های فیزیولوژیک در زنان ومردان دارد​

یکی از بزرگ‌ترین انتقاد مردان این است که زنان به راحتی و به سرعت حواسشان به دلیل توجه به کودکان، مناظر اطراف و دیگر خودروها پرت می‌شود.
از دیگر اعتراضات مردان این است که زنان به جای حرکت در یک خط مستقیم مرتبا از یک سمت به سمت دیگر می‌روند و فاصله خود را با خطوط کنار جاده رعایت نمی‌کنند.
فشردن ناگهانی پدال گاز و حرکت سریع خودرو و هم‌چنین نزدیک شدن بیش از حد به یک خودرو قبل از سبقت گرفتن از آن از دیگر مواردی بود که مردان در مورد شیوه رانندگی زنان انتقاد داشتند.
در همین حال نزدیک به یک دهم مردان ادعا کرده‌اند که گاهی اوقات لازم دانسته‌اند از همسر خود بخواهند خودرو را به کنار جاده منتقل کند تا آن‌ها خود پشت فرمان بنشینند.

با این حال سخنگوی این سایت گفت: من مطمئن هستم که رانندگی زنان به آن شدتی که مردان تصور می‌کنند بد نیست. شاید مردان در مورد رانندگی خود خیلی مطمئن هستند که این گونه فکر می‌کنند.
حقیقت چیست؟
با این که در این نظرسنجی مردان معتقدند بهتر از زنان رانندگی می‌کنند، اما تحقیقات دیگر ادعاهای دیگری را مطرح کرده‌اند.
تفاوت‌های بین مردان و زنان راننده در تصادفات رانندگی در کشورهای مختلف از جمله در آمریکا، اروپا، آسیا و آفریقا ثبت شده است و نشان می‌دهد که مردان نسبت به زنان در معرض خطر بیشتری قرار دارند.
شواهد گسترده‌ای وجود دارد که ثابت می‌کند مردان، به ویژه مردان جوان، در تمامی فرهنگ‌ها نسبت به زنان رفتارهای پرخطرتری دارند که بیشتر آن را به صورت مستقیم نشان می‌دهند. این موارد رانندگی ایمن را کاملاً تحت تاثیر قرار می‌دهد و رفتارهای پرخاشگرانه و تهاجمی احتمال میزان تصادف را بالاتر می‌برد.
میزان انحراف رفتاری و تخطی از قانون به شکل قابل ملاحظه‌ای در مردان بیشتر از زنان است. این مساله در تخطی از قوانین رانندگی شامل سرعت مجاز، سبقت و رانندگی در حال مستی نمود بیشتری پیدا می‌کند. همچنین به طور متوسط مردان در بسیاری از موارد، بیش از زنان جویای خطر و هیجان هستند. بنیان این تفاوت سازمان یافته جنسی بیش از آنکه تنها محصول جامعه یا تجربه باشد، پایه‌های فیزیولوژیک در زنان ومردان دارد.
 
بر دریچه قلبم نوشتم ورود عشق ممنوع ولی عشق آمدو گفت من بی سوادم تو دلم جا کرد وتا مغز استخوان سوزوند الان هم میسوزنه که با این تاپیک یاد این شعر افتادم :
شب شرابی خوردمو مستی مرا دربرگرفت ................دوریت آمد به یادم هستیم آتش گرفت
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پشت این در به زمستان باز است

و کسی نیست نداند آن را !

کهنه دردی دارم

و سواری که ز من دور شده

و هوایی که برای تن من سنگین است ...
سلام ممنون که اینجا هم پست گذاشتی
روش جالبیه که تو صفحه خودت مطلب میزاری ، میگی چرا ؟
 

turquoise

عضو جدید
کاربر ممتاز
ب را گل نکنيم :
در فرودست انگار ، کفتری می خورد آب
يا که در بيشه دور ، سيره ای پر می شويد .
يا که در آبادی ، کوزه ای پر می گردد .
آب را گل نکنيم :
شايد اين آب روان ، می رود پای سپيداری ، تا فروشويد
اندوه دلی .
دست درويشی شايد ، نان خشکيده فروبرده در آب .
زن زيبايی آمد لب رود ،
آب را گل نکنيم :
روی زيبا دوبرابر شده است .
چه گوارا اين آب !
چه زلال اين رود !
مردم بالا دست چه صفايی دارند !
چشمه هاشان جوشان ، گاوهاشان شيرافشان باد
من نديدم دهشان ،
بی گمان پای چپرهاشان جاپای خداست .
ماهتاب آنجا ، می کند روشن پهنای کلام .
بی گمان در ده بالا دست ، چينه ها کوتاه است .
غنچه ای می شکفد ، اهل ده باخبرند .
چه دهی بايد باشد !
کوچه باغش پر موسيقی باد!
مردمان سر رود ، آب را می فهمند .
گل نکردندش ، ما نيز
آب را گل نکنيم.

 

turquoise

عضو جدید
کاربر ممتاز
چنگی دوره گرد باز آمد
نغمه زد ساز نغمه پردازش
سوز آوازه خوان دف در دست
شد هماهنگ ناله سازش
پای کوبان رسيد و دست افشان
دلقک جامه سرخ چهره سياه
تا پشيزی ز جمع بستاند
از سر خويش برگرفت کلاه
گرم شد با ادا و شوخی او
سور رامشگران بازاری
چشمکی زد به دختری طناز
خنده ای زد به شيخ دستاری
کودکان را به سوی خويش کشيد
که: بهار است و عيد می آيد
مقدمم فرخ است و فيروز است
شادی از من پديد می آيد
اين منم ، پيک نوبهار منم
که به شادی سرود می خوانم
ليک آهسته نغمه اش می گفت :
که نه از شاديم ... پی نانم!...
چنگی دوره گرد رفت و هنوز
نغمه ای خوش به ياد دارم از او
می دوم سوی ساز کهنه خويش
که همان نغمه را برآرم از او ...
 

kajal4

عضو جدید
کاربر ممتاز
قلبم می ایستد

بعد

آرام آرام

دراز می کشد...

تا تو از

روی آن رد شوی...
 

kajal4

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستت دارم
به قاعده‌ مرگ
بی ‌قاعده
چنان که بی ‌هیچ ترسی در‌بربگیرمت
و نرسیده به قانون جنگل چشمانت
لبالب با تو تمام شوم.
:gol::gol:
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اینجا هم چند نفر هستیم که مطلب میزاریم و عضو ثابت
مهمونم داریم .
این طوری از حال همدیگه هم خبر داریم.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا