خلوت با بهترین دوست

shayan133

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]خلوت با بهترین دوست[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتم: خسته‌ام [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتی: [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot] .:: از رحمت خدا نا امید نشید::. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتم: هیشکی نمی‌دونه تو دلم چی می‌گذره [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتی: .:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! ::. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot] گفتی: .:: ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم::. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی! [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot] گفتی: .:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم ::. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتم: تا کی باید صبر کرد؟ [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتی: [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot] .:: تو چه می‌دونی! شاید موعدش نزدیک باشه::. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟ [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتی: .:: کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه ::. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره‌ کنی تمومه! [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتی: [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot] .:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه ::. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتم: اصلا چطور دلت میاد؟ [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتی: [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot].:: خدا نسبت به همه‌ی مردم - نسبت به همه - مهربونه ::. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتم: دلم گرفته [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot] .:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن::. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot] .:: خدا اونایی رو که توکل می‌کنن دوست داره ::. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتم: خیلی چاکریم! [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که: [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot].:: بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت می‌کنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا می‌کنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنن ::. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتی: [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot] .:: من که نزدیکم::. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد بهت نزدیک شم [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتی: [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot] .:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن::. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتم: این هم توفیق می‌خواهد! [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتی: [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot] ..:: دوست ندارید خدا ببخشدتون ؟!::. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتی: [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot] .:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید::. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می‌تونم بکنم؟ [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتی: [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot] .:: مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟!::. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتم: دیگه روی توبه ندارم [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتی: [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot] .:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه::. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟ [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتی: [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot].:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه::. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟ [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتی: [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot].:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟::. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم! ... توبه می‌کنم [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتی: [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot] .:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره::. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتی: [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot] .:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟::. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟ [/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]گفتی: [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot].:: [/FONT][FONT=&quot]ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه قرار بوده تا این حد به خدا نزدیک باشیم که همون بهشت میموندیم و اینجا نمی اومدیم. رضایت خدا در رضایت خلق خداست. خدا برای خیلی ها بهونه شده که از خیر مسئولیت های اجتماعی و فردی و انسانی خویش بگذرند و فقط خدا رو پیش بکشند و آخرشم بگن تقدیر چنین بوده.
نه عزیز , اینجوریام که میگی نیست. رسالت انسانی خودمونو باید درست انجام بدیم. و همش خدا رو بهونه نکنیم.
 

mohammad vaghei

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدا از من پرسید: دوست داری با من مصاحبه کنی؟

پاسخ دادم: اگر شما وقت داشته باشید.

خدا لبخندی زد و پاسخ داد: زمان من ابدیت است، چه سؤالاتی در ذهن داری که دوست داری از من بپرسی؟

من سؤال کردم: چه چیزی درآدمها شما را بیشتر متعجب می کند؟

خدا جواب داد:

- اینکه از دوران کودکی خود خسته می شوند و عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و دوباره آرزوی این را دارند که روزی بچه شوند.

- اینکه سلامتی خود را به خاطر بدست آوردن پول از دست می دهند و سپس پول خود را خرج می کنند تا سلامتی از دست رفته را دوباره باز یابند.

-اینکه با نگرانی به آینده فکر می کنند و حال خود را فراموش می کنند به گونه ای که نه در حال و نه در آینده زندگی می کنند.

- اینکه به گونه ای زندگی می کنند که گویی هرگز نخواهند مرد و به گونه ای می میرند که گویی هرگز نزیسته اند.


دست خدا دست مرا در بر گرفت و مدتی به سکوت گذشت...

سپس من سؤال کردم: به عنوان پرودگار، دوست داری که بندگانت چه درسهایی در زندگی بیاموزند؟


خدا پاسخ داد:

- اینکه یاد بگیرند نمی توانند کسی را وادار کنند تا بدانها عشق بورزد. تنها کاری که می توانند انجام دهند این است که اجازه دهند خود مورد عشق ورزیدن واقع شوند.

- اینکه یاد بگیرند که خوب نیست خودشان را با دیگران مقایسه کنند.

- اینکه بخشش را با تمرین بخشیدن یاد بگیرند.

- اینکه رنجش خاطر عزیزانشان تنها چند لحظه زمان می برد ولی ممکن است سالیان سال زمان لازم باشد تا این زخمها التیام یابند.

- یاد بگیرند که فرد غنی کسی نیست که بیشترین ها را دارد بلکه کسی است که نیازمند کمترین ها است.

- اینکه یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را مشتاقانه دوست دارند اما هنوز نمی دانند که چگونه احساساتشان را بیان کنند یا نشان دهند.

- اینکه یاد بگیرند دو نفر می توانند به یک چیز نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند.

- اینکه یاد بگیرند کافی نیست همدیگر را ببخشند بلکه باید خود را نیز ببخشند.

با افتادگی خطاب به خدا گفتم: از وقتی که به من دادید سپاسگزارم، چیز دیگری هم هست که دوست داشته باشید آنها بدانند؟

خدا لبخندی زد و گفت:

فقط اینکه بدانند من اینجا هستم... "همیشه"
 

Similar threads

بالا