قرآن رياضي و زوال اسرائيل !

hemmat27

عضو جدید
طولانيه ولي پيش نهاد ميكنم تا آخر بخونيد!


در قرآن كريم بصورت بسيار اسرار آميزي سه سوره بصورت متوالي در كنارهم قرار گرفته اند. اسرا، كهف و مريم.
با مطالعه سطحي اين سه سوره مباركه در مي يابيم كه اين آيات شريف حاوي اسرار عجيبي است.
حكايت فساد دو گانه بني اسرائيل و اضمحلال دوگانه آن، در سوره اسراء، بشارت از لبث (استقرار) ابدي مومنين در زمين، قصه اصحاب كهف و اقامت 309 ساله آنان در غار كهف، ماجراهاي ميان حضرت موسي و جناب خضر ، داستان ذي القرنين و حكومت او بر سراسر گيتي در سوره كهف، وبالاخره مسائل مربوط به حضرت مريم و عيسي عليه السلام در سوره مباركه مريم گفته آمده است.
ازچيدمان اين حوادث در كنار هم هر خواننده خردمندي به اين نتيجه ميرسد كه خداوند در قالب اين داستانهاي گوناگون در پي پرده برداري از راز بزرگ ديگريست.
در هر كدام از ين داستانهاي گوناگون نقطه مشتركي وجود دارد كه بصورت تمثيلي و كنايتا بيان شده كه الكناية ابلغ من التصريح.
در آغاز از اضمحلال حكومت بني اسرائيل بد ست بندگان خويش بياري بأس شديد (نيروي نظامي قوي و مستحكم) ميگويد. آنگاه در مورد افساد ديگر آنان و نتيجتا زوال دوباره حكومت شان وعده ميدهد. پس ازآن بلافاصله به مومناني اشاره ميكند كه با ياري همان بأس شديد بر زمين استقرار ابدي خواهند يافت. چند آيه بعد در قالب قصه اصحاب كهف به امكان عمر طولاني انسان با خواست خداوند و مخفي ماندن انسان از چشم ديگران به مدت خارق العاده و طولاني ميپردازد.
بلا فاصله به بهانه داستان حضرت خضر و موسي بازهم به امكان عمر بسيار طولاني انسان با قدرت لايزال الهي اشاره ميكند. آنگاه به امكان برتر بودن بنده اي از بندگان خدا از پيامبربزرگي همچون حضرت موسي پرداخته و به علم لدني او تأكيد ميورزد.
در آيات بعدي به حكومت واحد جهاني ذي القرنين و اجراي عدالت در آن با ياري خداوند ميپردازد. تمام اين خصوصيات در حقيقت خصوصيات حضرت مهدي عليه السلام است كه بصورت تمثيلي در داستانهاي مختلف بيان شده است.
مراجعه به تفاسير مختلف و شأن نزول اين آيات نيز برداشت هاي فوق را تأئيد ميكند. اما كساني كه در فهم معاني قرآن به دلايل بيشتري نياز دارند به اين برداشت ها وتفاسير اعتناي زيادي نميكنند. و دنبال برهان روشن تري براِي ادعاي فوق ميگردند.
اما خداوند بزرگ با قدرت نمائي تمام نه تنها مسئله زوال اسرائيل و ظهور حضرت مهدي عليه السلام را در قالب تمثيل بيان كرده و براي اصحاب درايت با زبان اشارت سخن رانده است، كه با زبان مدقن رياضي و با استفاده از ارزشهاي عددي و معادلات رياضي براين اشارات و برداشت ها چنان صحه گذاشته است كه اگر در متن قرآن برآن تصريح ميكرد ازين صريح تر و بليغ تر نميتوانست باشد.
ياد آوري اين نكته مهم در آغاز اين بحث ضروريست كه طرح اين موضوع تنها به عنوان برداشت هاي محققانه كاوشگران اين كتاب الهي مطرح ميشود و نه به عنوان يك موضوع مسلم و خدشه ناپذير.
محققان اين بعد حيرت انگيز قرآن تنها ادعا ميكنند كه به تكه اي از ين چيدمان تصويري دست يافته اند كه در جاي خالي مربوط به زوال اسرائيل و ظهور حضرت مهدي عليه السلام و استقرار حكومت عدل جهاني آنحضرت خوش مينشيند و تصوير را كامل ميكند. اگر بهر دليلي اين پيش بيني ها به منصه ظهور نرسد تنها ميتواند بدو دليل باشد. يا محققان در برداشت خويش اشتباه كرده اند و يا در طرح الهي خداوند تغيراتي حاصل شده است كه (يمحوا و يثبت). در هر دو صورت اشكالي در متن قرآن و الهي بودن آن وارد نخواهد آمد و خللي در اركان فرقان الهي نخواهد افتاد. والله اعلم
با اين ياد آوري مهم بياري پرودگار عليم مبحث مهم زوال اسرائيل بدست حضرت مهدي عليه السلام در سال 1401 هجري شمسي مطابق با 1443 هجري قمري و 2022 ميلادي و 5782 عبري را آغاز ميكنيم و از پروردگار بزرگ براي تكميل آن استعانت ميجوئيم.
زوال اسرائيل در سال 2022
قبل آنكه به حادثه زوال اسرائيل بپردازيم لازم است با زبان رياضي قرآن آشنا شويم . آشنائي با زبان رياضي قرآن بما كمك ميكند كه به شاه كليد ي دست پيدا كنيم كه توسط آن قفل هاي بسته اسرار قرآن باز خواهد شد.
پيدا كردن اين شاه كليد در گرو مداقه در حوادث گذشته است. از انجا كه حوادث گذشته اتفاق افتاده اند و ديگر اسرار آميز نيستند. قرآن نيز سال وقوع و طول مدت آن حوادث را بيان كرده است.
به عبارت واضحتر قرآن كريم حاوي معادلات چند مجهوله فراوانيست كه برخي از آنان بعلت آنكه اتفاق افتاده اند ديگر مجهول نيستند و برخي نيز از آنجا كه هنوز اتفاق نيافتاده اند هنوز مجهول مانده اند. از آنجا كه در تمام اين معادلات فرمول واحد مشابهي بكار رفته است تنها كافيست راه حل معادلات چند مجهوله حل شده را پيدا كنيم و آنگاه همان فرمول را براي حل معادلات حل نشده ديگر بكار ببريم.


كشف كليد اسرار قرآن
كليد اول
تا كنون در تمام تفاسير هر جا سخن از پيشگوئي هاي قرآن بميان آمده است بلا فاصله به سوره روم اشاره رفته است.
براستي سوره روم سوره عجيبي است.
ناگهان در ميان بهت مومنان پيامبر عظيم الشأن اسلام از ماجرائي خبر داد كه همزمان با گفتار آنحضرت در آنسوي زمين درحال وقوع بود.
—
(30:1) الم
(30:2) غلبت الروم
—
(30:3) في أدنى الأرض
—
(30:4) وهم
— من بعد غلبهم سيغلبون في بضع سنين
لله الأمر من قبل ومن بعد ويومئذ يفرح
— المؤمنون
روميان درسرزمين هاي دور دست مغلوب پارسيان شدند اما آنان در كمتر از7 سال دوباره بر پارسيان پيروز خواهند شد . همه امور پيش ازآن و بعد ازآن ، از آن خداوند است . مومنان با شنيدن اين پيروزي شادمان خواهند شد.
در آيات چهارگانه فوق دو خبر غيبي وجود دارد. يكي شكست روميان همزمان با گفتار پيامبر اتفاق افتاده بود و ديگري پيروزي آنان در كمتر از 7 سال كه قرار بود اتفاق بيفتد.
صداي اين خبر غيبي بلا فاصله در تمام نقاط سرزمين اسلامي پيچيد و به ماجرايي حساسي تبديل شد براي آزمايش راستي و نادرستي رسالت آنحضرت.
چند ماه بعد كه بازگانان از ديار روم بازگشتند خبر دادند كه روميان درست در همان روزي كه پيامبر خبر داده بود شكست خورده بودند.
تأييد اين خبر موجي از شادي و شعف در ميان مومنان بوجود آورد. مومنان با ابراز شادماني از خبر شكست روميان منتظر تحقق خبر غيبي ديگر آنحضرت ماندند كه آنهم در موعد مقرر اتفاق افتاد.
اين دقيقاهمان معادله چند مجهوله حل شده ايست كه ما بدنبال كشف فرمول آن هستيم.
با موشكافي اين دو خبر غيبي به نكته عجيبي دست مي يابيم.
(30:1) الم
—
(30:2) غلبت الروم
—
خبر غيبي اول بسيار كوتاه است كه با كلمه غلبت شروع ميشود. ميبينيم كه در اين خبر كوتاه غيبي هيچ اشاره اي به سال وقوع آن نشده است. قبل از كلمه غلبت نيز هيچ كلمه ديگري بكار نرفته است. دليل آنرا در بررسي خبر غيبي بعدي در مي يابيم.
(30:4) وهم من بعد غلبهم سيغلبون في
— بضع سنين . لله الأمر من قبل ومن بعد ويومئذ يفرح المؤمنون
در خبر غيبي دوم به دو نكته جديد پي ميبريم. نخست آنكه با بكار بردن كلمه بضع به زمان وقوع آن اشاره شده است و ديگر آنكه قبل از كلمه بضع چند كلمه بكار رفته است.
نكته عجيب اين پيش بيني در اين است كه قرآن اولا زمان دقيق آنرا مشخص ميكند. كلمه بضع در عربي بمعناي كمتر از 7 سال بكار ميرود. ثانيا عليرغم آنكه خداوند زمان آنرا مشخص كرده است، ميبينيم كه كلمات بكار رفته قبل از عدد بضع نيز به تعداد همان كلمه بضع است. يعني 6 كلمه.
وهم من بعد غلبهم سيغلبون في بضع سنين
1 2 3 4 5 6


بنابراين ما به فرمول حل اين معادله دست يافته ايم. بنحوي كه اگراين فرمول را در زمان نزول آيه ميدانستيم، حتي اگر خداوند كلمه بضع را بكار نميگرفت وزمان آنرا مشخص نميكرد ميتوانستيم با استفاده ازين فرمول سال وقوع آنرا مشخص كنيم.
كليد دوم
حال كه به اصل فرمول دست يافته ايم بايدبه آزمايش آن بپردازيم و ببينيم كه آيا خداوند از اين فرمول در جاي ديگري هم استفاده كرده است يا نه.
با اين نيت سراغ آيه ديگري از قرآن ميرويم كه باز هم يك خبر غيبي مربوط به گذشته بسياردوريست.
(11:7)وهو الذي خلق السموت والأرض في ستة أيام وكان عرشه على الماء ليبلوكم أيكم أحسن عملا ولئن قلت إنكم مبعوثون من بعد الموت ليقولن الذين كفروا إن هذا إلا سحر مبين
در آيه شريفه فوق خداوند باز هم خبرغيبي خلقت آسمان و زمين را مطرح ميكند و طول زماني آنرا با بكار گيري عدد شش مشخص ميكند.
حال بايد ديد آيا خداوند ازفرمول بدست آمده دراينجا نيز استفاده ميكند يانه. با شگفتي تمام ميبينيم كه دقيقا مانند مورد قبلي خداوند هم طول زمان خلقت آسمان و زمين را با بكار گيري عدد شش مشخص ميكند و هم قبل از عدد شش درست 6 كلمه بكار ميبرد. بصورتي كه اگر اين فرمول را ميدانستيم ميتوانستيم طول زماني خلقت را بدانيم.
وهو الذي خلق السموت والارض في ستة ايام
1 2 3 4 5 6
كليد سوم
حال بايد ديد آيا موارد ديگري هم هست كه خداوند ازين زبان براي تأييد و تأكيد خبر هاي غيبي خود استفاده كرده باشد يانه.
خبر غيبي ديگر قرآن در مورد اصحاب كهف و مدت اقامت آنان در كهف است.
قرآن در سوره كهف از آيه 9 تا 25 به قصه اصحاب كهف بتفصيل پرداخته است.
با دقت در اين آيات شريفه ميبينيم كه خداوند به همان روال دو آيه قبلي از همان فرمول استفاده كرده است.
يعني تعداد سالهاي اقامت اصحاب كهف را هم با زبان حروف و هم با زبان رياضي مشخص كرده است. بدين صورت كه با بكار گيري عدد 309 در پايان داستان اصحاب كهف زمان اقامت و استقر ار آنان را مشخص فرموده و آنگاه به تعداد همان سالها قبل از عدد ذكر شده كلمه بكار برده است. يعني اگر تعداد كلمات بكار رفته از آغاز داستان اصحاب كهف و از كلمه ام در آيه نه تا كلمه ثلاث كه نخستين كلمه مربوط به عدد مشخص شده است را بشماريم دقيقا 309 كلمه خواهد بود.
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
ام حسبت ان اصحاب الكهف والرقيم كانوا من آياتنا عجبا
11 12 13 14 15 16 17 18 19 20
اذ آوي الفتية الي الكهف فقالو ربنا آتنا من لدنك
21 22 23 24 25 26 27 28 29 30
رحمة وهيء لنا من امرنا رشدا فضربنا علي آذانهم في
31 32 33 34 35 36 37 38 39 40
الكهف سنين عددا ثم بعثناهم لنعلم اي الحزبين احصي لما
41 42 43 44 45 46 47 48 49 50
لبثوا امدا نحن نقص عليك نبأهم بالحق انهم فتية آمنوا
51 52 53 54 55 56 57 58 59 60
بربهم وزدناهم هدي وربطنا علي قلوبهم اذ قاموا فقالوا ربنا
61 62 63 64 65 66 67 68 69 70
رب السموات والارض لن ندعوا من دونه الها لقد قلنا
71 72 73 74 75 76 77 78 79 80
اذا شططنا ه<لاء قومنا اتخذوا من دونه آلهة لولا يآتون
81 82 83 84 85 86 87 88 89 90
عليهم بسلطان بين فمن اظلم ممن افتري علي الله كذبا
91 92 93 94 95 96 97 98 99 100
واذ اعتزلتموهم وما يعبدون الا الله فآووا الي الكهف ينشر
101 102 103 104 105 106 107 108 109 110
لكم ربكم من رحمتة ويهيء لكم من امركم مرفقا وتري
111 112 113 114 115 116 117 118 119 120
الشمس اذا طلعت تزاور عن كهفهم ذات اليمين واذا غربت
121 122 123 124 125 126 127 128 129 130
تقرضهم ذات الشمال وهم في فجوة منه ذلك من آيات
131 132 133 134 135 136 137 138 139 140
الله من يهد الله فهو المهتد ومن يضلل فلن تجد
141 142 143 144 145 146 147 148 149 150
له وليا مرشدا وتحسبهم ايقاظا وهم رقود ونقلبهم ذات اليمين
151 152 153 154 155 156 157 158 159 160
وذات الشمال وكلبهم باسط ذراعيه بالوصيد لو اطلعت عليهم لوليت
161 162 163 164 165 166 167 168 169 170
منهم فرارا ولملئت منهم رعبا وكذلك بعثناهم ليتسائلوا بينهم قال
171 172 173 174 175 176 177 178 179 180
قائل منهم كم لبثتم قالوا لبثنا يوما او بعض يوم
181 182 183 184 185 186 187 188 189 190
قال ربكم اعلم بما لبثتم فابعثوا احدكم بورقكم هذه الي
191 192 193 194 195 195 197 198 199 200
المدينه فلينظر ايها ازكي طعاما فليأتكم برزق منه واليتلطف ولا
201 202 203 204 205 206 207 208 209 210
يشعرن بكم احدا انهم ان يظهروا عليكم يرحموكم او يعيدوكم
211 212 213 214 215 216 217 218 219 220
في ملتتهم ولن تفلحوا اذا ابدا وكذلك اعثرنا عليهم ليعلموا
221 222 223 224 225 226 227 228 229 230
ان وعد الله حق وان الساعة لا ريب فيها اذ
231 232 233 234 235 236 237 238 239 240
تنازعون بينهم امرهم فقالوا ابنوا عليهم بنيانا ربهم اعلم بهم
241 242 243 244 245 246 247 248 249 250
قال الذين غلبوا علي امرهم لنتخذن عليهم مسجدا سيقولون ثلاثة
251 252 253 254 255 256 257 258 259 260
رابعهم كلبهم ويقولون خمسة سادسهم كلبهم رجما بالغيب ويقولون سبعة
261 262 263 264 265 266 267 268 269 270
وثامنهم كلبهم قل ربي اعلم بعدتهم ما يعلمهم الا قليل
271 272 273 274 275 276 277 278 279 280
فلا تمار فيهم الا مراء ظاهرا ولا تستفت فيهم منهم
281 282 283 284 285 286 287 288 289 290
احدا ولا تقولن لشيء اني فاعل ذلك غدا الا ان
291 292 293 294 295 296 297 298 299 300
يشاء الله واذكر ربك اذا نسيت وقل عسي ان يهدين
301 302 303 304 305 306 307 308 309
ربي لاقرب من هذا رشدا ولبثوا في كهفهم ثلاث مائة
سنين وازدادو تسعا


اينجاست كه انسان انگشت بر دهن ميماند و از زبان رياضي قرآن در بهت فرو ميرود.
اينجا نيز اگر ما با فرمول كشف شده آشنا بوديم ، حتي اگر خدا وند عدد 309 را بكار نميبرد بازهم با شمارش تعداد كلمات بكار رفته ميتوانستيم سال اقامت آنان را بدست بياوريم.
با دقت در آخرين آيه از قصه اصحاب كهف در آيه 25 به دو نكته بسيار شگفت آور ديگر پي ميبريم.
نخست آنكه خداوند بصورت سوال برانگيزي عدد 309 را به شكل خاصي بكار ميبرد.
(18:25)ولبثوا في كهفهم ثلث مائة سنين وازدادوا تسعا
آنان در غار خويش 300 سال توقف كردند و برآن 9 سال ديگر افزودند.
با دقت در كاربرد اين اعداد در مي يابيم كه نه سال چيزي نيست جز تفاوت بين سال شمسي و قمري در 300 سال. و ازآنجا كه خداوند آگاه بر هر دو تقويم است خواسته است به انسان بفهماند كه اگر با سال قمري محاسبه ميكنند آنان 309 سال و اگر براساس سال شمسي محاسبه ميكنند آنان 300 سال در غار اقامت كرده اند.
ثانيا خداوند ازكلمه وازدادوا قبل از عدد 9 استفاده كرده است. كلمه وازدادوا به حساب جمل مساويست با 30 كه اگر عدد 9 را در كنار آن قرار دهيم به همان نتيجه قبلي ميرسيم يعني عدد 309.
و ا ز د ا د و ا
6 1 7 4 1 4 6 1 30
309=9<30
ميبينيد كه چقدر خداوند بزرگ در چيدمان حروف و اعداد دقت و توجه خاصي براي را براي افهام عقول انساني بكار گرفته است.
ادامه در لينك زير:

http://abna.ir/data.asp?lang=&id=152740
 

mahian90

عضو جدید
کاربر ممتاز
طولانيه ولي پيش نهاد ميكنم تا آخر بخونيد!


در قرآن كريم بصورت بسيار اسرار آميزي سه سوره بصورت متوالي در كنارهم قرار گرفته اند. اسرا، كهف و مريم.
با مطالعه سطحي اين سه سوره مباركه در مي يابيم كه اين آيات شريف حاوي اسرار عجيبي است.
حكايت فساد دو گانه بني اسرائيل و اضمحلال دوگانه آن، در سوره اسراء، بشارت از لبث (استقرار) ابدي مومنين در زمين، قصه اصحاب كهف و اقامت 309 ساله آنان در غار كهف، ماجراهاي ميان حضرت موسي و جناب خضر ، داستان ذي القرنين و حكومت او بر سراسر گيتي در سوره كهف، وبالاخره مسائل مربوط به حضرت مريم و عيسي عليه السلام در سوره مباركه مريم گفته آمده است.
ازچيدمان اين حوادث در كنار هم هر خواننده خردمندي به اين نتيجه ميرسد كه خداوند در قالب اين داستانهاي گوناگون در پي پرده برداري از راز بزرگ ديگريست.
در هر كدام از ين داستانهاي گوناگون نقطه مشتركي وجود دارد كه بصورت تمثيلي و كنايتا بيان شده كه الكناية ابلغ من التصريح.
در آغاز از اضمحلال حكومت بني اسرائيل بد ست بندگان خويش بياري بأس شديد (نيروي نظامي قوي و مستحكم) ميگويد. آنگاه در مورد افساد ديگر آنان و نتيجتا زوال دوباره حكومت شان وعده ميدهد. پس ازآن بلافاصله به مومناني اشاره ميكند كه با ياري همان بأس شديد بر زمين استقرار ابدي خواهند يافت. چند آيه بعد در قالب قصه اصحاب كهف به امكان عمر طولاني انسان با خواست خداوند و مخفي ماندن انسان از چشم ديگران به مدت خارق العاده و طولاني ميپردازد.
بلا فاصله به بهانه داستان حضرت خضر و موسي بازهم به امكان عمر بسيار طولاني انسان با قدرت لايزال الهي اشاره ميكند. آنگاه به امكان برتر بودن بنده اي از بندگان خدا از پيامبربزرگي همچون حضرت موسي پرداخته و به علم لدني او تأكيد ميورزد.
در آيات بعدي به حكومت واحد جهاني ذي القرنين و اجراي عدالت در آن با ياري خداوند ميپردازد. تمام اين خصوصيات در حقيقت خصوصيات حضرت مهدي عليه السلام است كه بصورت تمثيلي در داستانهاي مختلف بيان شده است.
مراجعه به تفاسير مختلف و شأن نزول اين آيات نيز برداشت هاي فوق را تأئيد ميكند. اما كساني كه در فهم معاني قرآن به دلايل بيشتري نياز دارند به اين برداشت ها وتفاسير اعتناي زيادي نميكنند. و دنبال برهان روشن تري براِي ادعاي فوق ميگردند.
اما خداوند بزرگ با قدرت نمائي تمام نه تنها مسئله زوال اسرائيل و ظهور حضرت مهدي عليه السلام را در قالب تمثيل بيان كرده و براي اصحاب درايت با زبان اشارت سخن رانده است، كه با زبان مدقن رياضي و با استفاده از ارزشهاي عددي و معادلات رياضي براين اشارات و برداشت ها چنان صحه گذاشته است كه اگر در متن قرآن برآن تصريح ميكرد ازين صريح تر و بليغ تر نميتوانست باشد.
ياد آوري اين نكته مهم در آغاز اين بحث ضروريست كه طرح اين موضوع تنها به عنوان برداشت هاي محققانه كاوشگران اين كتاب الهي مطرح ميشود و نه به عنوان يك موضوع مسلم و خدشه ناپذير.
محققان اين بعد حيرت انگيز قرآن تنها ادعا ميكنند كه به تكه اي از ين چيدمان تصويري دست يافته اند كه در جاي خالي مربوط به زوال اسرائيل و ظهور حضرت مهدي عليه السلام و استقرار حكومت عدل جهاني آنحضرت خوش مينشيند و تصوير را كامل ميكند. اگر بهر دليلي اين پيش بيني ها به منصه ظهور نرسد تنها ميتواند بدو دليل باشد. يا محققان در برداشت خويش اشتباه كرده اند و يا در طرح الهي خداوند تغيراتي حاصل شده است كه (يمحوا و يثبت). در هر دو صورت اشكالي در متن قرآن و الهي بودن آن وارد نخواهد آمد و خللي در اركان فرقان الهي نخواهد افتاد. والله اعلم
با اين ياد آوري مهم بياري پرودگار عليم مبحث مهم زوال اسرائيل بدست حضرت مهدي عليه السلام در سال 1401 هجري شمسي مطابق با 1443 هجري قمري و 2022 ميلادي و 5782 عبري را آغاز ميكنيم و از پروردگار بزرگ براي تكميل آن استعانت ميجوئيم.
زوال اسرائيل در سال 2022
قبل آنكه به حادثه زوال اسرائيل بپردازيم لازم است با زبان رياضي قرآن آشنا شويم . آشنائي با زبان رياضي قرآن بما كمك ميكند كه به شاه كليد ي دست پيدا كنيم كه توسط آن قفل هاي بسته اسرار قرآن باز خواهد شد.
پيدا كردن اين شاه كليد در گرو مداقه در حوادث گذشته است. از انجا كه حوادث گذشته اتفاق افتاده اند و ديگر اسرار آميز نيستند. قرآن نيز سال وقوع و طول مدت آن حوادث را بيان كرده است.
به عبارت واضحتر قرآن كريم حاوي معادلات چند مجهوله فراوانيست كه برخي از آنان بعلت آنكه اتفاق افتاده اند ديگر مجهول نيستند و برخي نيز از آنجا كه هنوز اتفاق نيافتاده اند هنوز مجهول مانده اند. از آنجا كه در تمام اين معادلات فرمول واحد مشابهي بكار رفته است تنها كافيست راه حل معادلات چند مجهوله حل شده را پيدا كنيم و آنگاه همان فرمول را براي حل معادلات حل نشده ديگر بكار ببريم.


كشف كليد اسرار قرآن
كليد اول
تا كنون در تمام تفاسير هر جا سخن از پيشگوئي هاي قرآن بميان آمده است بلا فاصله به سوره روم اشاره رفته است.
براستي سوره روم سوره عجيبي است.
ناگهان در ميان بهت مومنان پيامبر عظيم الشأن اسلام از ماجرائي خبر داد كه همزمان با گفتار آنحضرت در آنسوي زمين درحال وقوع بود.
—
(30:1) الم
(30:2) غلبت الروم
—
(30:3) في أدنى الأرض
—
(30:4) وهم
— من بعد غلبهم سيغلبون في بضع سنين
لله الأمر من قبل ومن بعد ويومئذ يفرح
— المؤمنون
روميان درسرزمين هاي دور دست مغلوب پارسيان شدند اما آنان در كمتر از7 سال دوباره بر پارسيان پيروز خواهند شد . همه امور پيش ازآن و بعد ازآن ، از آن خداوند است . مومنان با شنيدن اين پيروزي شادمان خواهند شد.
در آيات چهارگانه فوق دو خبر غيبي وجود دارد. يكي شكست روميان همزمان با گفتار پيامبر اتفاق افتاده بود و ديگري پيروزي آنان در كمتر از 7 سال كه قرار بود اتفاق بيفتد.
صداي اين خبر غيبي بلا فاصله در تمام نقاط سرزمين اسلامي پيچيد و به ماجرايي حساسي تبديل شد براي آزمايش راستي و نادرستي رسالت آنحضرت.
چند ماه بعد كه بازگانان از ديار روم بازگشتند خبر دادند كه روميان درست در همان روزي كه پيامبر خبر داده بود شكست خورده بودند.
تأييد اين خبر موجي از شادي و شعف در ميان مومنان بوجود آورد. مومنان با ابراز شادماني از خبر شكست روميان منتظر تحقق خبر غيبي ديگر آنحضرت ماندند كه آنهم در موعد مقرر اتفاق افتاد.
اين دقيقاهمان معادله چند مجهوله حل شده ايست كه ما بدنبال كشف فرمول آن هستيم.
با موشكافي اين دو خبر غيبي به نكته عجيبي دست مي يابيم.
(30:1) الم
—
(30:2) غلبت الروم
—
خبر غيبي اول بسيار كوتاه است كه با كلمه غلبت شروع ميشود. ميبينيم كه در اين خبر كوتاه غيبي هيچ اشاره اي به سال وقوع آن نشده است. قبل از كلمه غلبت نيز هيچ كلمه ديگري بكار نرفته است. دليل آنرا در بررسي خبر غيبي بعدي در مي يابيم.
(30:4) وهم من بعد غلبهم سيغلبون في
— بضع سنين . لله الأمر من قبل ومن بعد ويومئذ يفرح المؤمنون
در خبر غيبي دوم به دو نكته جديد پي ميبريم. نخست آنكه با بكار بردن كلمه بضع به زمان وقوع آن اشاره شده است و ديگر آنكه قبل از كلمه بضع چند كلمه بكار رفته است.
نكته عجيب اين پيش بيني در اين است كه قرآن اولا زمان دقيق آنرا مشخص ميكند. كلمه بضع در عربي بمعناي كمتر از 7 سال بكار ميرود. ثانيا عليرغم آنكه خداوند زمان آنرا مشخص كرده است، ميبينيم كه كلمات بكار رفته قبل از عدد بضع نيز به تعداد همان كلمه بضع است. يعني 6 كلمه.
وهم من بعد غلبهم سيغلبون في بضع سنين
1 2 3 4 5 6


بنابراين ما به فرمول حل اين معادله دست يافته ايم. بنحوي كه اگراين فرمول را در زمان نزول آيه ميدانستيم، حتي اگر خداوند كلمه بضع را بكار نميگرفت وزمان آنرا مشخص نميكرد ميتوانستيم با استفاده ازين فرمول سال وقوع آنرا مشخص كنيم.
كليد دوم
حال كه به اصل فرمول دست يافته ايم بايدبه آزمايش آن بپردازيم و ببينيم كه آيا خداوند از اين فرمول در جاي ديگري هم استفاده كرده است يا نه.
با اين نيت سراغ آيه ديگري از قرآن ميرويم كه باز هم يك خبر غيبي مربوط به گذشته بسياردوريست.
(11:7)وهو الذي خلق السموت والأرض في ستة أيام وكان عرشه على الماء ليبلوكم أيكم أحسن عملا ولئن قلت إنكم مبعوثون من بعد الموت ليقولن الذين كفروا إن هذا إلا سحر مبين
در آيه شريفه فوق خداوند باز هم خبرغيبي خلقت آسمان و زمين را مطرح ميكند و طول زماني آنرا با بكار گيري عدد شش مشخص ميكند.
حال بايد ديد آيا خداوند ازفرمول بدست آمده دراينجا نيز استفاده ميكند يانه. با شگفتي تمام ميبينيم كه دقيقا مانند مورد قبلي خداوند هم طول زمان خلقت آسمان و زمين را با بكار گيري عدد شش مشخص ميكند و هم قبل از عدد شش درست 6 كلمه بكار ميبرد. بصورتي كه اگر اين فرمول را ميدانستيم ميتوانستيم طول زماني خلقت را بدانيم.
وهو الذي خلق السموت والارض في ستة ايام
1 2 3 4 5 6
كليد سوم
حال بايد ديد آيا موارد ديگري هم هست كه خداوند ازين زبان براي تأييد و تأكيد خبر هاي غيبي خود استفاده كرده باشد يانه.
خبر غيبي ديگر قرآن در مورد اصحاب كهف و مدت اقامت آنان در كهف است.
قرآن در سوره كهف از آيه 9 تا 25 به قصه اصحاب كهف بتفصيل پرداخته است.
با دقت در اين آيات شريفه ميبينيم كه خداوند به همان روال دو آيه قبلي از همان فرمول استفاده كرده است.
يعني تعداد سالهاي اقامت اصحاب كهف را هم با زبان حروف و هم با زبان رياضي مشخص كرده است. بدين صورت كه با بكار گيري عدد 309 در پايان داستان اصحاب كهف زمان اقامت و استقر ار آنان را مشخص فرموده و آنگاه به تعداد همان سالها قبل از عدد ذكر شده كلمه بكار برده است. يعني اگر تعداد كلمات بكار رفته از آغاز داستان اصحاب كهف و از كلمه ام در آيه نه تا كلمه ثلاث كه نخستين كلمه مربوط به عدد مشخص شده است را بشماريم دقيقا 309 كلمه خواهد بود.
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
ام حسبت ان اصحاب الكهف والرقيم كانوا من آياتنا عجبا
11 12 13 14 15 16 17 18 19 20
اذ آوي الفتية الي الكهف فقالو ربنا آتنا من لدنك
21 22 23 24 25 26 27 28 29 30
رحمة وهيء لنا من امرنا رشدا فضربنا علي آذانهم في
31 32 33 34 35 36 37 38 39 40
الكهف سنين عددا ثم بعثناهم لنعلم اي الحزبين احصي لما
41 42 43 44 45 46 47 48 49 50
لبثوا امدا نحن نقص عليك نبأهم بالحق انهم فتية آمنوا
51 52 53 54 55 56 57 58 59 60
بربهم وزدناهم هدي وربطنا علي قلوبهم اذ قاموا فقالوا ربنا
61 62 63 64 65 66 67 68 69 70
رب السموات والارض لن ندعوا من دونه الها لقد قلنا
71 72 73 74 75 76 77 78 79 80
اذا شططنا ه<لاء قومنا اتخذوا من دونه آلهة لولا يآتون
81 82 83 84 85 86 87 88 89 90
عليهم بسلطان بين فمن اظلم ممن افتري علي الله كذبا
91 92 93 94 95 96 97 98 99 100
واذ اعتزلتموهم وما يعبدون الا الله فآووا الي الكهف ينشر
101 102 103 104 105 106 107 108 109 110
لكم ربكم من رحمتة ويهيء لكم من امركم مرفقا وتري
111 112 113 114 115 116 117 118 119 120
الشمس اذا طلعت تزاور عن كهفهم ذات اليمين واذا غربت
121 122 123 124 125 126 127 128 129 130
تقرضهم ذات الشمال وهم في فجوة منه ذلك من آيات
131 132 133 134 135 136 137 138 139 140
الله من يهد الله فهو المهتد ومن يضلل فلن تجد
141 142 143 144 145 146 147 148 149 150
له وليا مرشدا وتحسبهم ايقاظا وهم رقود ونقلبهم ذات اليمين
151 152 153 154 155 156 157 158 159 160
وذات الشمال وكلبهم باسط ذراعيه بالوصيد لو اطلعت عليهم لوليت
161 162 163 164 165 166 167 168 169 170
منهم فرارا ولملئت منهم رعبا وكذلك بعثناهم ليتسائلوا بينهم قال
171 172 173 174 175 176 177 178 179 180
قائل منهم كم لبثتم قالوا لبثنا يوما او بعض يوم
181 182 183 184 185 186 187 188 189 190
قال ربكم اعلم بما لبثتم فابعثوا احدكم بورقكم هذه الي
191 192 193 194 195 195 197 198 199 200
المدينه فلينظر ايها ازكي طعاما فليأتكم برزق منه واليتلطف ولا
201 202 203 204 205 206 207 208 209 210
يشعرن بكم احدا انهم ان يظهروا عليكم يرحموكم او يعيدوكم
211 212 213 214 215 216 217 218 219 220
في ملتتهم ولن تفلحوا اذا ابدا وكذلك اعثرنا عليهم ليعلموا
221 222 223 224 225 226 227 228 229 230
ان وعد الله حق وان الساعة لا ريب فيها اذ
231 232 233 234 235 236 237 238 239 240
تنازعون بينهم امرهم فقالوا ابنوا عليهم بنيانا ربهم اعلم بهم
241 242 243 244 245 246 247 248 249 250
قال الذين غلبوا علي امرهم لنتخذن عليهم مسجدا سيقولون ثلاثة
251 252 253 254 255 256 257 258 259 260
رابعهم كلبهم ويقولون خمسة سادسهم كلبهم رجما بالغيب ويقولون سبعة
261 262 263 264 265 266 267 268 269 270
وثامنهم كلبهم قل ربي اعلم بعدتهم ما يعلمهم الا قليل
271 272 273 274 275 276 277 278 279 280
فلا تمار فيهم الا مراء ظاهرا ولا تستفت فيهم منهم
281 282 283 284 285 286 287 288 289 290
احدا ولا تقولن لشيء اني فاعل ذلك غدا الا ان
291 292 293 294 295 296 297 298 299 300
يشاء الله واذكر ربك اذا نسيت وقل عسي ان يهدين
301 302 303 304 305 306 307 308 309
ربي لاقرب من هذا رشدا ولبثوا في كهفهم ثلاث مائة
سنين وازدادو تسعا


اينجاست كه انسان انگشت بر دهن ميماند و از زبان رياضي قرآن در بهت فرو ميرود.
اينجا نيز اگر ما با فرمول كشف شده آشنا بوديم ، حتي اگر خدا وند عدد 309 را بكار نميبرد بازهم با شمارش تعداد كلمات بكار رفته ميتوانستيم سال اقامت آنان را بدست بياوريم.
با دقت در آخرين آيه از قصه اصحاب كهف در آيه 25 به دو نكته بسيار شگفت آور ديگر پي ميبريم.
نخست آنكه خداوند بصورت سوال برانگيزي عدد 309 را به شكل خاصي بكار ميبرد.
(18:25)ولبثوا في كهفهم ثلث مائة سنين وازدادوا تسعا
آنان در غار خويش 300 سال توقف كردند و برآن 9 سال ديگر افزودند.
با دقت در كاربرد اين اعداد در مي يابيم كه نه سال چيزي نيست جز تفاوت بين سال شمسي و قمري در 300 سال. و ازآنجا كه خداوند آگاه بر هر دو تقويم است خواسته است به انسان بفهماند كه اگر با سال قمري محاسبه ميكنند آنان 309 سال و اگر براساس سال شمسي محاسبه ميكنند آنان 300 سال در غار اقامت كرده اند.
ثانيا خداوند ازكلمه وازدادوا قبل از عدد 9 استفاده كرده است. كلمه وازدادوا به حساب جمل مساويست با 30 كه اگر عدد 9 را در كنار آن قرار دهيم به همان نتيجه قبلي ميرسيم يعني عدد 309.
و ا ز د ا د و ا
6 1 7 4 1 4 6 1 30
309=9<30
ميبينيد كه چقدر خداوند بزرگ در چيدمان حروف و اعداد دقت و توجه خاصي براي را براي افهام عقول انساني بكار گرفته است.
ادامه در لينك زير:

http://abna.ir/data.asp?lang=&id=152740
:gol:
 

ahmad45199

عضو جدید
«در قرآن كريم بصورت بسيار اسرار آميزي سه سوره بصورت متوالي در كنارهم قرار گرفته اند. اسرا، كهف و مريم.»
جمله اول باعث شد كه از ادامه خوندنش صرف نظر كنم. ترتيب سوره هاي قران توسط شورايي زمان عثمان انجام شده و ربطي به ترتيب نزولشون نداره و هر گونه نتيجه گيري بر اين مبنا خالي از صحت خواهد بود
 

babi charlton

عضو جدید
کاربر ممتاز
«در قرآن كريم بصورت بسيار اسرار آميزي سه سوره بصورت متوالي در كنارهم قرار گرفته اند. اسرا، كهف و مريم.»
جمله اول باعث شد كه از ادامه خوندنش صرف نظر كنم. ترتيب سوره هاي قران توسط شورايي زمان عثمان انجام شده و ربطي به ترتيب نزولشون نداره و هر گونه نتيجه گيري بر اين مبنا خالي از صحت خواهد بود

به نظر من اینجوری عقلانی نیست
اینو بخونین شاید نظرتون عوض شد
نظریه مربوط به ترتیب سوره‌ها در قرآن
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
با توجه به این که به نوعی برای ظهور داره وقت تعیین میکنه به نظرم ایراد داره
 
بالا