دلگیر نیستم که دل از دست دادهام دلجویی حبیب به صد دل برابرست
salvador کاربر فعال ادبیات کاربر ممتاز Sep 4, 2010 #28,681 دلگیر نیستم که دل از دست دادهام دلجویی حبیب به صد دل برابرست
salvador کاربر فعال ادبیات کاربر ممتاز Sep 4, 2010 #28,683 نام من رفتهست روزی بر لب جانان به سهو اهل دل را بوی جان میآید از نامم هنوز
salvador کاربر فعال ادبیات کاربر ممتاز Sep 4, 2010 #28,685 یگانهٔ دو جهان زبده و خلاصه عهد تویی که مهر و سپهرت ندیده شبه و نظیر
salvador کاربر فعال ادبیات کاربر ممتاز Sep 4, 2010 #28,687 نوای عشق را کن پردهای ساز که در طاق سپهرش پیچد آواز
won-a-pa-lei عضو جدید Sep 5, 2010 #28,691 دلم جز مهر مهرویان طریقی برنمی گیرد ز هر در می دهم پندش ولیکن درنمی گیرد
آريائي عضو جدید Sep 5, 2010 #28,692 در دل اين حادثه ناگه به دشت سرزده زنبوري از آنجا گذشت تيزپري، تندروي ،زرد چهر باخته با گلشن تابنده مهر .............. بخاطر معني مجبور شدم بيش از يه بيت بزارم معذرت
در دل اين حادثه ناگه به دشت سرزده زنبوري از آنجا گذشت تيزپري، تندروي ،زرد چهر باخته با گلشن تابنده مهر .............. بخاطر معني مجبور شدم بيش از يه بيت بزارم معذرت
won-a-pa-lei عضو جدید Sep 5, 2010 #28,695 دریای خیالیم و نمی نیست در اینجا جز وهم وجود و عدمی نیست در اینجا
won-a-pa-lei عضو جدید Sep 5, 2010 #28,697 دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت ابر چشمم بر رخ از سودای دل سیلاب داشت
won-a-pa-lei عضو جدید Sep 5, 2010 #28,699 دل نماندست که گوی خم چوگان تو نیست خصم را پای گریز از سر میدان تو نیست
چاووش عضو جدید Sep 5, 2010 #28,700 توصبح عالم افروزی ومن شمع سحرگاهی گریبان باز کن در صبح تامن جان بر افشانم
won-a-pa-lei عضو جدید Sep 5, 2010 #28,701 مرو به خواب که خوابت ز چشم برباید گرت مشاهده خویش در خیال آید
won-a-pa-lei عضو جدید Sep 5, 2010 #28,703 نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟
آريائي عضو جدید Sep 5, 2010 #28,705 يا رب آن شاهوش ماه رخ زهره جبين در يکتاي که و گوهر يک دانه کيست
ranalean کاربر بیش فعال کاربر ممتاز Sep 5, 2010 #28,707 این فتنه ها ز میوه ممنوعه برنخاست آدم اسیر فتنه حوایی خود است
won-a-pa-lei عضو جدید Sep 5, 2010 #28,709 تا بهکی در پرده دارم آه بیتأثیر را از وداع آرزو پر میدهم این تیر را
ranalean کاربر بیش فعال کاربر ممتاز Sep 5, 2010 #28,710 چاووش گفت: درون سینه به ذوقی نشست ناوک او که ناله را زبرون امدن پشیمان کرد کلیک کنید تا باز شود... دستم نداد قوت رفتن به پیش دوست چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم
چاووش گفت: درون سینه به ذوقی نشست ناوک او که ناله را زبرون امدن پشیمان کرد کلیک کنید تا باز شود... دستم نداد قوت رفتن به پیش دوست چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم