دوستداران دکتر علی شریعتی بیان اینجا

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
اكنون تو با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به این امید دم میزنم كه با هر نفس گامی به تو نزدیك تر میشوم . این زندگی من است (دكتر علی شریعتی)
گفتم میرم عصر میام کی گفتم میرم بمیرم>؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:cry::cry::cry::cry::cry:

.... چه زندگی تلخی....
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
عشق بینایی را میگیرد و دوست داشتن می دهد

عشق در دریا غرق شدن است

و دوست داشتن شنا کردن

عشق با دورویی و نزدیکی در ارتباط است

اگر تماس به طول انجامد فراموش می شود

و اگر دوام یابد به ابتزال کشیده می شود

{دکتر علی شریعتی}:gol:
 

#AREZOO#

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا شهرت منی را که میخواهم باشم قربانی منی که میخواهند باشند نکن....

خدایاعقیده ام را ازدست عقده ام مصون بدار....
 

#AREZOO#

عضو جدید
کاربر ممتاز
باور کنین امضای خانوم بالایی رو الان دیدم من اینارو از خودم گفتم:cry::cry:
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتی گریستم، گفتند دروغ است.وقتی خندیدم، گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم (دكتر علی شریعتی)
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باور کنین امضای خانوم بالایی رو الان دیدم من اینارو از خودم گفتم:cry::cry:
یه لحظه فکر کردم میگید جمله ماله خودتونه
خوب اشکالی نداره ،تکرارشم قشنگه ، خیلی ممنونم ازتون با جمله های قشنگی که گذاشتید
 

#AREZOO#

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد...نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ وبازیگوش...
واو یکریز دم خود را بر گلویم سخت بفشارد وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد .....بدین سان بشکند در من سکوت مرگبارم را(به این جمله علاقه شدیدی دارم..)
 

turquoise

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]خدایا تقدیر مرا خیر بنویس [/FONT][/FONT]​
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]آنگونه که آنچه را تو دیر می خواهی من زود نخواهم[/FONT][/FONT]​
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]و آنچه را تو زود می خواهی من دیر نخواهم[/FONT][/FONT]​
 

دختر شرقی

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زن عشق می كارد و كینه درو می كند ...
دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر ...
می تواند تنها یك همسر داشته باشد
و تو مختار به داشتن چهار همسرهستی ...
برای ازدواجش در هر سنی اجازه ولی لازم است
و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار می توانی ازدواج كنی ...
او كتك می خورد و تو محاكمه نمی شوی ...
او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می كنی ...
او درد می كشد و تو نگرانی كه كودك دختر نباشد ...
او بی خوابی می كشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی ...
او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر ...
و هر روز او متولد میشود؛ عاشق می شود؛
مادر می شود؛ پیر می شود و میمیرد ...
و قرن هاست كه او عشق می كارد و كینه درو می كند
چرا كه در چین و شیارهای صورت مردش
به جای گذشت زمان جوانی بربادرفته اش را می بیند
و در قدم های لرزان مردش، گام های شتابزده جوانی برای رفتن
و درد های منقطع قلب مرد سینه ای را به یاد می آورد
كه تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می كند ...
و اینها همه كینه است كه كاشته می شود در قلب مالامال از درد ...
و این، رنج است.
 

دختر شرقی

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]مارکسیسم می گوید: رفیق، نانت را خودت بخور،[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] حرفت را من می زنم.[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]فاشیسم می گوید: رفیق نانت را من می خورم،[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] حرفت را هم من می زنم[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] و تو فقط برای من کف بزن.[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]اسلام حقیقی می گوید: نانت را خودت بخور،[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] حرفت را هم خودت بزن[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] و من فقط برای اینم که تو به این حق برسی.
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]اسلام دروغین می گوید: تو نانت را بیاور به ما بده[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] و ما قسمتی از آن را جلوی تو می اندازیم،[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] اماّ آن حرفی را که ما می گوییم بزن.[/FONT]​
 

دختر شرقی

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سرنوشت تو متنی است که اگر ندانی دست های نویسندگان، اگر بدانی ، خود می توانی نوشت :gol:
 

چاووش

عضو جدید
درظاهر نامه هایت ارامشی دیده میشد
امادل واژه هایت چون شعله اتشین بود
اخر به طوفان سپردی این زندگی راوگفتی
دنیا به کاهی نیرزد اری برادر چنین بود
 

turquoise

عضو جدید
کاربر ممتاز
۳۰ جمله کوتاه از دکتر شریعتی:
۱٫ سرنوشت تو متنی است که اگر ندانی دست های نویسندگان، اگر بدانی ، خود می توانی نوشت.(مجموعه آثار ۷)
۲٫ جهان را ما ، نه آنچنانکه واقعا هست می بینیم ، جهان را ما آنچنانکه ما واقعا هستیم ، می بینیم.(۱(
۳٫ بشر » یک بودن است و «انسان » یک شدن.
۴٫ مسئولیت زاده توانایی نیست ، زاده آگاهی و زاده انسان بودن است.
۵٫ آگاهی اگر چه به رنج ، ناکامی و بدبختی منجر شود ، طلیعه راه و طلیعه روشنایی ، طلیعه نجات بشریت است ،… از جهلی که خوشبختی ، آرامش ، یقین و قاطعیت میآورد ، هیچ چیز ساخته نیست.(۶(
۶٫ پیروزی یکروزه به دست نمی آید ، اما اگر خود را پیروز بشماری ، یکباره از دست میرود.(۷(
۷٫ انسان به میزانی که می اندیشد ، انسان است، به میزانی که می آفریند انسان است نه به میزانی که آفریده های دیگران را نشخوار می کند.(۷(
۸٫ باید دانست که بزرگترین معلم برای به دست آوردن استقلال و شخصیت ملی خودش دشمنی است که استقلال و شخصیت ملی اش را از او گرفته است.(۹(
۹٫ عرفان دری است به دنیای دیگر ، که باید باشد و هنر، پنجره ای به آن دنیا است
۱۰٫ انتظار آمادگی است نه وادادگی
۱۱٫ علی آشکار ترین حقیقت و مترقی ترین مکتبی است که در شکل یک موجود انسانی تجسم یافته است ، واقعیتی بر گونه اساطیر و انسانی است که هست از آنگونه که باید باشند و نیست
۱۲٫ آنگاه که کمیت عقل می لنگند، نیایش بلند ترین قله تعبیر را در پرواز عشق در شب ظلمانی عقل پیدا می کند.(۵(
۱۳٫ اسلام علی بر این سه پایه استوار است : مکتب، وحدت ، عدالت
۱۴٫ توده مردم به یک آگاهی نیاز دارند و روشنفکر به ایمان
۱۵٫ ۱۵/ شهید انسانی است که در عصر نتوانستن و غلبه نیافتن ، با مرگ خویش بر دشمن پیروز می شود و اگر دشمنش را نمی کشد رسوا می کند.
۱۶٫ چه فاجعه ای است که باطل به دستی عقل را شمشیر می گیرد و به دستی شرع را سپر.(۷(
۱۷٫ تقلید نه تنها با تعقل سازگار نیست ، بلکه اساسا کار عقل این است که هرگاه نمی داند ، از آنکه می داند تقلید می کند و لازمه ی عقل این است که در این جا خود را نفی نماید و عقل آگاه را جانشین خود کند.(۲۲(
۱۸٫ لازمه ی توحید خداوند ، توحید عالم است و لازمه ی توحید عالم توحید انسان است.(۲۶(
۱۹٫ وقتی عشق فرمان می دهد ، محال سر تسلیم فرو می آورد.(۱)
۲۰٫ عشق عبارت است از همه چیز را برای یک هدف دادن و به پاداشش هیچ چیز نخواستن ، این انتخاب بزرگی است ، چه انتخابی!.(۲۰(
۲۱٫ وارد کردن علم و صنعت ، در اجتماع بی ایمان و بدون ایدوئولوژی مشخص ، همچون فرو کردن درخت های بزرگ و میوه دار است در زمین نامساعد در فصل نا مناسب.(۲۹(
۲۲٫ فلسفه زندگی انسان امروز در این جمله خلاصه می شود : فدا کردن آسایش زندگی برای ساختن وسایل آسایش زندگی.
۲۳٫ هیچ چیز به وسیله دشمن منحرف نمی شود ، دشمن زنده کننده دشمن است ، بلکه آنچه که یک فکر و یک مذهب را مسخ می کند ، دوست است یا دشمنی که در جامعه ، دوست، خودش را نشان می دهد.(۱(
۲۴٫ هنر تجلی روح خلاق آدمی است، هنر با مذهب خویشاوندی دیرین دارد… هنر یک ذات عرفانی و جوهر احساس مذهبی دارد.(۹(
۲۵٫ جهل، نفع و ترس عوامل انحراف بشری
۲۶٫ از تنهایی به میان مردم می گریزم و از مردم به تنهایی پناه برم
۲۷٫ آنان که « عشق » را در زندگی «خلق » جانشین « نان » می کنند، فریبکارانند، که نام فریبشان را « زهد» گذاشته اند.
۲۸٫ مردی بوده ام از مردم و میزیسته ام در جمع و اما مردی نیز هستم در این دنیای بزرگ که در آنم و مردی در انتهای این تا ریخ شگفت که در من جاری است و نیز مردی در خویش و در یک کلمه مردی با بودن و در این صورت دردهای وجود، رنج های زیستن، حرف زدن انسانی تنها در این عالم ، بیگانه با این «بودن»!
۲۹٫ هر کس مسیحی دارد، بودایی که باید از غیب برسد ، ظهور کند ، بر او ظاهر گردد و نیمه اش را در بر گیرد و تمام شود. زندگی جستجوی نیمه ها است در پی نیمه ها ، مگر نه وحدت غایت آفرینش است ؟ پروانه مسیح شمع است ، شمع تنها در جمع ، چشم انتظار او بود ، مگر نه هر کسی در انتظار است؟
۳۰٫ چه قدر ایمان خوب است! چه بد می کنند که می کوشند تا انسان را از ایمان محروم کنند چه ستم کار مردمی هستند این به ظاهر دوستان بشر ! دروغ می گویند ، دروغ ، نمی فهمند و نمی خواهند ، نمی توانند بخواهند.
اگر ایمان نباشد زندگی تکیه گاهش چه باشد؟
اگر عشق نباشد زندگی را چه آتشی گرم کند ؟
اگر نیایش نباشد زندگی را به چه کار شایسته ای صرف توان کرد ؟
اگر انتظار مسیحی ، امام قائمی ، موعودی در دل نباشد ماندن برای چیست ؟
اگر میعادی نباشد رفتن چرا؟
اگر دیداری نباشد دیدن چه سود؟
و اگر بهشت نباشد صبر و تحمل زندگی دوزخ چرا؟ اگر ساحل آن رود مقدس نباشد بردباری در عطش از بهر چه؟
و من در شگفتم که آنها که می خواهند معبود را از هستی برگیرند چگونه از انسان انتظار دارند تا در خلأ دم زند؟
 

masoumeh_f

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدا از آدم هایی که ضعف و زبونی خود را می خواهند با خدا پرستی جبران کنند بیزار است .از آن ها که یک تخته شان کم است و جای خالی آن را با مذهب پر می کنند نفرت دارد
 

masoumeh_f

عضو جدید
کاربر ممتاز
حتی خداوند نیز دوست دارد که بشناسندش نمی خواهد مجهول بماند مجهول ماندن است که احساس تنهایی را پدید می آورد و دردبیگانگی و غربت را. مجهول ماندن رنج بزرگ روح آدمی است.
 

farane67

عضو جدید
خدایا کفر نمیگویم...
پریشانم ، چه میخواهی تو از جانم....؟؟
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی....
خداوندا تو مسؤلی...
خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است...
چه رنجی میکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است...
 

turquoise

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه بسیارند کسانی که همیشه حرف می زنند بی آنکه چیزی بگویند و چه کم اند کسانی که حرف نمی زنند اما بسیار می گویند.:w16::w16::w16::w16:
 

turquoise

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگر روزی تهدیدت کردند، بدان در برابرت ناتوانند! اگر روزی خیانت دیدی، بدان قیمتت بالاست! اگر روزی ترکت کردند، بدان با تو بودن لیاقت می خواهد:w17::w17:
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر روزی تهدیدت کردند، بدان در برابرت ناتوانند! اگر روزی خیانت دیدی، بدان قیمتت بالاست! اگر روزی ترکت کردند، بدان با تو بودن لیاقت می خواهد:w17::w17:
من رقص دختران هندي را بيشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم. چون آنها از روي عشق و علاقه مي رقصند ولي پدر و مادرم از روي عادت نماز مي خوانند .
«دکتر علي شريعتي»

 

turquoise

عضو جدید
کاربر ممتاز
http://www.iran-eng.com/#comment-110 عشق یک جوشش کور است
و پیوندی از سر نابینایی،
دوست داشتن پیوندی خودآگاه
واز روی بصیرت روشن و زلال.

عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و
هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است،
دوست داشتن از روح طلوع می کند و
تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج میگیرد.

عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست،
و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر میگذارد
دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی میکند.

عشق طوفانی ومتلاطم است،
دوست داشتن آرام و استوار و پروقار وسرشاراز نجابت.

عشق جنون است
و جنون چیزی جز خرابی
و پریشانی “فهمیدن و اندیشیدن “نیست،
دوست داشتن ،دراوج،از سر حد عقل فراتر میرود
و فهمیدن و اندیشیدن رااززمین میکند
و باخود به قله ی بلند اشراق میبرد.

عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند،
دوست داشتن زیبایی های دلخواه را
در دوست می بیند و می یابد.

عشق یک فریب بزرگ و قوی است ،
دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی،
بی انتها و مطلق.

عشق در دریا غرق شدن است،
دوست داشتن در دریا شنا کردن.

عشق بینایی را میگیرد،
دوست داشتن بینایی میدهد.

عشق خشن است و شدید و ناپایدار،
دوست داشتن لطیف است و نرم و پایدار.

عشق همواره با شک آلوده است،
دوست داشتن سرا پا یقین است و شک ناپذیر.

ازعشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر میشویم،
از دوست داشتن هرچه بیشتر ،تشنه تر.

عشق نیرویی است در عاشق ،که او را به معشوق میکشاند،
دوست داشتن جاذبه ای در دوست ،
که دوست را به دوست می برد.

عشق تملک معشوق است،
دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست.

عشق معشوق را مجهول و گمنام می خواهد تا در انحصار او بماند،
دوست داشتن دوست را محبوب و عزیز میخواهد
ومیخواهد که همه ی دل ها آنچه را او از دوست
در خود دارد ،داشته باشند.

در عشق رقیب منفور است،
در دوست داشتن است که:
“هواداران کویش را چو جان خویشتن دارند”
که حسد شاخصه ی عشق است
عشق معشوق را طعمه ی خویش میبیند
و همواره در اضطراب است که دیگری از چنگش نرباید
و اگر ربود با هردو دشمنی می ورزد و
معشوق نیز منفور میگردد

دوست داشتن ایمان است و
ایمان یک روح مطلق است
یک ابدیت بی مرز است
از جنس این عالم نیست.”
 

ITDeveloper

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک سوال دارم
همه ی نظرات شریعتی رو می شه اورد یا نه
نمی خوام محفلتونو خراب کنم
بگید نه نمیآرم
 

Similar threads

بالا