سنگسار در مجازات اسلامی (حتما بخونید)

وضعیت
موضوع بسته شده است.

babi charlton

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان
از اونجا که تازگیا چندتا تاپیک درباره سنگسار کردن و وحشیانه جلوه دادن اون در این باشگاه زده شده و زیاد منصفانه به این قضیه توجه نشده احساس کردم بد نباشه اطلاعات دوستان کاملتر بشه. پیشاپیش باید از ma97 تشکر کنم چون تو یه قسمت از گفته های ایشون استفاده کردم.(خودم قبلا این مطلب رو خونده بودم ولی تو کتاب،تو نت که دراین باره چیزی پیدا نکردم)


مدارا از منظر غرب و اسلام
واژه مدارا كه در زبان فرانسوي «تولوانس» و در زبان انگليسي «تالونس» (Tolernce) به كار مي رود، در مقابل خشونت قرار دارد مفهوم «تولرانس» از جمله اصطلاحات فرهنگ مدرن غربي است كه پس از رنسانس به تدريج رشد كرد و قبول عام يافت و امروز يكي از مشخصه هاي اصلي فرهنگي الحادي غرب شناخته مي شود. در ريشه يابي اين مهفوم بايد بگوييم كه اولا: در فرهنگ مسلط غرب همه ارزش ها _اعم از ارزش هاي اخلاقي، اجتماعي، حقوقي و سياسي_ امور اعتباري هستند و ريشه عقلاني و واقعي ندارد. به عبارت ديگر، ارزش ها تابع خواست ها و سليقه هاي مردم هستند. . مادامي كه جامعه آن را مي پذيرد، ارزشمند است و اگر روزي سليقه مردم تغيير كرد، همان ارزش تبديل به ضد ارزش مي گردد.

ثانيا: اعتقادات و باورهاي ديني را نيز در شمار همان ارزش هاي اعتباري قرار مي دهند و فرد را در گزينش آن ها و يا طرد آن ها آزاد مي بيند و آن ها را در حد يك سليقه مانند سليقه در انتخاب رنگ لباس تنزل مي دهند.

از اين رو، عدم حساسيت آنان به مسئله رذايل اخلاقي و كارهاي ناشايست بدان جهت است كه در تفكر آنان انسان يك موجود ارزشي متمايز از حيوانات نيست يعني در منطق تفكر آنان تعالي بينش ها و گرايش هاي انساني لحاظ نمي شود. اما از ديدگاه اسلام و فرهنگ اسلامي، مقدسات و ارزش هاي ديني به مراتب از حال، مال، ناموس و بستگان عزيزتر است. ديني كه تنها راه رسيدن انسان به سعادت و خوش بختي جاويدان است و آن چنان گرانقدر است كه 124 هزار پيامبر براي رساندن آن به بشر از سوي خداي متعال فرستاده شده اند و در راه آن زحمت هاي بي پاياني را متحمل شدند و بلكه برخي جان خود را فداي آن كرده اند، چزي نيست كه بتوان با تساهل و مدارا در مورد هتك و تضعيف آن برخورد كرد. به راستي اگر اسلام، «تولرانس» را آن گونه كه در غرب امروز رايج است مي پذيرفت، چرا امام حسين عليه السلام در برابر ايجاد تغيير و بدعت گذاري در پاره اي از احكام دين، و نه حتي همه آن، به آن همه رشادت دست زد و خويشتن و فرزندان و يارانش را فداي اسلام كرد؟ و يا چرا مجازات اعدام را براي مرتد در نظر مي گرفت؟ آيا اسلام دين و احكام آن را تا حد يك سليقه تنزل مي دهد كه هرگاه خواستيم بتوانيم آن را تغيير دهيم و ياهر گونه خواستيم به آن توهين روا داريم؟ (مصباح يزدي، محمدتقي، پاسخ استاد به جوانان پرسش گر، قم، موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني، چاپ اول، 1380، ص 226)


ملاك وضع احكام از منظر غرب و اسلام
از منظر غرب بعد از رنسانس، كه به ليبراليسم و اومانيسم روي آورده اند، در جهان بيني، هنر، اخلاق و حقوق و ... انسان مدار و محور هر گونه تلاش است و خالق همه ارزش ها و ملاك تشخيص خير و شر است. براي آنان به آنچه اصالت دارد به خواسته و لذت هاي انسان است و اگر ديني هم معتبر باشد، بايد رد جهت تامين هواهاي نفساني افراد و هماهنگ با خواسته هاي وي باشد.

از نظر اخلاق نيز كه ملاك تمايز انسان و حيوان است بر اساس بينش اومانيستي و ليبراليستي، انسان در آزادي جسميش، هيچ قيد و بندي ندارد، بر اساس اين بينش ديگر جايي براي صحبت از حجاب، عفت و ... نمي ماند. با اين مبنا مسئله اي به نام اخلاق يا نهاد خانواده ارزش و قداستي نخواهد داشت.

اما از منظر اسلام، از آن جا كه انسان قوام خليفه اللهي دارد و تفاوت اساسي با حيوان دارد ، ملاك وضع احكام رابطه هر انسان و خداوند و رسيدن انسان به خداوند و كمال است و بر اساس اين بينش غرائز موجود در بشر، فقط يك نياز و مايه تداوم زندگي بشر تلقي مي شود اما به عنوان يك ارزش مطرح نيست، لذا معتقد است كه اين نياز غريزي بايد به نحو معقول و معتدل ارضاء شود ، چرا كه غريزه جنسي، انسانيت انسان را تشكيل نمي دهد لذا در محدوده نيازها بايد بررسي شده، شرايط مناسب را براي ارضاء متوازن و معقول آن فراهم آوريم. با اين نگرش براي حفظ انسانيت انسان، وجود انضباط و قيد و بند به عنوان عامل مصونيت مطرح مي شود نه محدوديت. (فصلنامه كتاب نقد، شماره 17، ص 155 و 170)


خشن نمايي حدود و تعزيرات اسلام
متاسفانه ، قضاوت خشونت در مورد حدود و تعزيراتي كه اسلام وضع كرده است، در يك قضاوت اجمالي و بدون در نظر گرفتن همه جوانب صورت مي گيرد و معمول اين گونه قضاوت ها در اين گونه مسايل اجتماعي و حقوقي از جهان بيني ما و برداشتي كه درباره آدمي و جامعه انساني داريم بر مي خيزد. برخي در اين قضاوت ها بدون در نظر گرفتن تمام شرايط حدود و تعزيرات اسلامي و راه هاي اثبات و راه هاي تخفيف و همچنين نتايج نهايي اين گناهان و اثرات زيانبار آن براي جامعه حكم به خشن بودن حدود و تعزيرات مي دهند.
براي مثال، برخي ، با مشاهده جوامع غربي كه نوشيدن شراب را مانند آب خوردن مي دانند يا رواج فسادهاي جنسي را ، دليل كم اهميت بودن اين گناهان دانسته و اجراي حدود را خشن مي دانند، در حالي كه اگر آمار طلاق و از هم پاشيدن خانواده ها، فرزند هاي نامشروع كه غالبا بر اساس تجربه دانشمندان، افرادي تبه كار و بي رحم و جاني از آب در مي آيند، كودكان بي سرپرست و انواع بيماريهاي جسمي و روحي كه زاييد بي بند و باري هاي جنسي است را ملاحظه كنيم، قبول خواهيم كرد كه آلودگي هاي جنسي به هيچ وجه مسئله ساده اي نيست كه بتوان از آن به اساني گذشت، بلكه گاهي سرنوشت يك جامعه با آن گره مي خورد و موجوديت آن به خطر مي افتد.

با در نظر گرفتن همه اين جوانب، معلوم مي شود كه حدود و تعزيرات اسلام چندان خشن نيستند. از سوي ديگر شايد برخي از اين مجازات ها مانند سنگسار، سنگين به نظر برسند ولي اسلام راه هاي اثبات آن را چنان محدود كرده است كه در عمل دامان افراد بسيار كمي را مي گيرد، در عين اين كه وحشت از آن به عنوان يك عامل بازدارنده روي افراد منحرف اثر خود را خواهد گذاشت.

براي مثال، در مورد ثبوت زنا، بر اساس آيه 15 سوره نساء شاهدها به چهار نفر افزايش يافتند از سوي ديگر براي شهادت شهود، شرايطي تعيين شده است از قبيل رويت و عدم قناعت به قرائن و هماهنگي شهادت شهود و مانند آن، كه اثبات جرم را سخت تر مي كند.
روشن است كه با اين شرايط تنها افراد بي باك و بي پروا ممكن است مجرم شناخته شوند و بديهي است كه اين چنين اشخاصي بايد به اشد مجازات گرفتار شوند تا عبرت ديگران گردند. و جامعه سالم بماند.

از نكات پيش معلوم مي شود كه پس از اثبات جرم، به هر طريقي كه شده بايد مجازات اجراء شود و در هنگام اجراي مجازات كه مربوط به اجتماع مي شود نبايد عاطفه، محبت و احساسات جايگزين عقل شود، بلكه تا آن جا كه پاي مجازات الهي در ميان است و به مصلحت عامه بشريت است بايد حكم اجراء شود، چنان كه خداوند متعال در حكم زناي غيرمحصنه مي فرمايد: «هر يك از زن و مرد زناكار را صد تازيانه بزنيد و نبايد رافت (و محبت كاذب) نسبت به آن دو شما را از اجراي حكم الهي مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد، و بايد گروهي از مومنان مجازاتشان را مشاهده كنند. (نور، 2)

در پايان شايان ذكر است، چنانچه ما مسلمانان بخواهيم بر اساس خوش آمدي غربي ها، حدود و تعزيرات خودمان را اجرا كنيم بايد دست از همه آن ها بكشيم، چرا كه آن ها نه تنها سنگسار بلكه شلاق زدن ، اعدام، آزاد نبود روابط جنسي و ... همه را خشن مي بينند و بر اساس گفته قرآن كريم تا مادامي كه شما مسلمانان كاملا به ميل آنان رفتار نكنيد از شما راضي نخواهند شد، و «لن ترضي عنك اليهود و لاالنصاري حتي تتبع ملتهم قل ان هدي الله هو الهدي و لئن اتبعت اهواء هم بعد الذي جاءك من العلم مالك من الله من ولي و لانصير» (بقره، 120) هرگز يهود و نصاري از تو راضي نخواهد شد، تا [به طور كامل تسليم خواسته هاي آنان شوي و] آنها بين [تحريف يافته] آنان پيروي كني. بگو: «هدايت الهي، تنها هدايت است» و اگر از هوي و هوس هاي آنان پيروي كني، بعد از آن كه آگاه شده اي، هيچ سرپرست و ياوري از سوي خدا براي تو نخواهد بود».



حکم سنگسار در میان حقوق کیفری اسلام، هجمه های بسیار دیده است. مهاجمان، گاه اصل حکم را نشانه گرفته و از ناسازگاری آن با آیات قرآن و دیگر احکام زنا سخن می گویند و گاه با اثبات ناپذیر خواندن وقوع زنا، اجرای سنگسار را ناممکن می دانند.

تعريف و موجبات حد زنا
ماده 63 - زنا عبارت است از جماع مرد با زني که بر او ذاتأ حرام است گرچه در دبر باشد، در غير موارد وطي به شبهه.
ماده 64 - زنا در صورتي موجب حد مي شود که زاني يا زانيه بالغ و عاقل و مختار بوده و به حکم و موضوع آن نيز آگاه باشد.
ماده 65 - هرگاه زن يا مردي حرام بودن جماع با ديگري را بداند و طرف مقابل از اين امر آگاه نباشد و گمان کند ارتکاب اين عمل براي او جائز است فقط طرفي که آگاه بوده است محکوم به حد زنا مي شود.
ماده 66 - هرگاه مرد يا زني که با هم جماع نموده اند ادعاي اشتباه و نا آگاهي کند در صورتي که احتمال صدق مدعي داده شود، ادعاي مذکور بدون شاهد و سوگند پذيرفته مي شود و حد ساقط مي گردد.
ماده 67 - هرگاه زاني يا زانيه ادعا کند که به زنا اکراه شده است، ادعاي او در صورتي که يقين برخلاف آن نباشد قبول مي شود.

راه هاي ثبوت زنا در دادگاه

‌ماده 68 - هرگاه مرد يا زني در چهار بار نزد حاکم اقرار به زنا کند محکوم به حد زنا خواهد شد و اگر کمتر از چهار بار اقرار نمايد تعزير مي شود.
ماده 73 - زني که همسر ندارد به صرف بادار شدن مورد حد قرار نمي گيرد، مگر آنکه زناي او با يکي از راههاي مذکور در اين قانون ثابت شود.
ماده 74 - زنا چه موجب حد جلد باشد و چه موجب حد رجم با شهادت چهار مرد عادل يا سه مرد عادل و دو زن عادل ثابت مي شود.
ماده 75 - در صورتي که زنا فقط موجب حد جلد باشد به شهادت دو مرد عادل همراه با چهار زن عادل نيز ثابت مي شود.
ماده 76 - شهادت زنان به تنهائي يا به انضمام شهادت يک مرد عادل زنا را ثابت نمي کند بلکه در مورد شهود مذکور حد قذف طبق احکام قذف جاري مي شود.
ماده 81 - هرگاه زن يا مرد زاني قبل از اقامه شهادت توبه نمايد، حد از او ساقط مي شود و اگر بعد از اقامه شهادت توبه کند حد ساقط نمي شود.


تشريفات خاص اجرای حد رجم

حکم سنگسار یک حکمیه که فقط آبروی اون فرد میریزه
با یک شعاع خیلی زیاد(دقیقا نمیدونم) باید مردم جمع بشن
سنگ ها اندازه اش نباید از شصت بزرگتر باشه
یک جوری میکنن زیر خاک که دستهاشم بیرو ن نباشه
(ماده 102 - مرد را هنگام رجم تا نزديکي کمر و زن را تا نزديکي سينه در گودال دفن مي کنند آنگاه رجم مي نمايند. )
افرادی که سنگ می زنن نباید گناهکار باشهد خودشون
و همه باید یک قرآن زیر بغل بزنند و سنگ ها رو پرتاب کنند (یعنی تو وقتی قرآن زیر بغلته چقدر می تونی دستتو بیاری بالا که نیافته!!!! همونقدر می تونی به سنگت شدت و شتاب بدی!!!)
پس عملا سنگی به اون برخورد نمی کنه و آبروش میریزه !!!
و اگر هم تونست که خودشو بیاره بیرون و آزاد کنه به هیچ عنوان نباید برین دنبالش باز بگیرینش آزاده


ماده ٢١ - قبل از اجرا ، مرجع مجری حكم در صورت تشخيص قاضی صادر كننده حكم مردم را از زمان ‏اجرای حكم آگاه می‌سازد و در هر حال لازم است حد اقل سه نفر از مؤمنين در زمان اجرای حد حضور ‏داشته باشند. ‏
ماده ٢٢ - مأمورين نيروی انتظامی يا زندان حسب مورد موظف اند بدواً محل اجرای حد را به كيفيت مقرر ‏در ماده ١٠٢ قانون مجازات اسلامی حفر نموده و مقداری سنگ به اندازه های مقرر در ماده ١٠٤ همان ‏قانون در محل اجرای حكم آماده كنند. قاضی مجری حكم بدواً اقدامات انجام يافته به شرح فوق را ‏بررسی نموده و پس از تأييد دستور اجرای حكم را خواهد داد. ‏
ماده ٢٣ - چنانچه محكوميت به رجم بر اساس اقرار محكوم باشد هنگام اجرای حكم بدواً قاضی صادر ‏كننده رأی سنگ می‌زند و سپس ديگران. ولی اگر محكوميت بر اساس شهادت شهود باشد اول شهود ‏سنگ می‌زنند و سپس قاضی ياد شده. ‏
تبصره ١ - منظور از قاضی صادر كننده رأی ، قاضی صادر كننده رأی بدوی است مگر اينكه شعبه ‏تشخيص ديوان عالی كشور با نقض حكم دادگاه بدوی ، حكم به رجم داده باشد كه در اين صورت رييس ‏شعبه مذكور يا يكی از اعضای شعبه به تشخيص رييس شعبه اقدام به زدن سنگ می‌نمايد. ‏
تبصره ٢ - عدم حضور يا اقدام قاضی صادر كننده رأی و شهود برای زدن اولين سنگ مانع اجرای حد ‏نيست و در هر صورت حكم به دستور مقام قاضی مجری حكم اجرا می‌شود ، مگر اينكه زنای محكوم به ‏شهادت شهود ثابت شده باشد و شهود در هنگام اجرای حكم فرار كنند و يا زنا به اقرار خود ثابت شده ‏باشد و وی از گودالی كه در آن قرار گرفته است فرار كند كه در اين دو مورد حد ساقط می‌شود و مقام ‏قضايی مجری حكم دستور توقف اجرا را خواهد داد. همچنين است اگر مورد ، مشمول ماده ٧١ قانون ‏مجازات اسلامی مصوب ١٣٧٠ باشد كه در اين صورت مطابق تبصره ماده ١٧ اين آيين نامه عمل مي‌شود. ‏
 

babi charlton

عضو جدید
کاربر ممتاز
اسلام چهار شاهد خواسته به این دلیل است که به راحتی نشود زنا را به کسی منسوب وثابت کرد وابروی او را برد.در اسلام ابروی افراد ارزشی برابر با خون انها و پرده کعبه را دارد ونمیشود با ان بازی کرد.چهار شاهد برای ان است که اگر کسی این عمل را مشاهده کرد هم نتواند از ترس مجازات(تهمت زنا ولواط وفحش ناموس به دیگران در اسلام به "قذف"موسوم وخود ان دارای حد میباشد)انرا بازگو کند وابروی کسی راببردو دلیل دیگر ان این است که هیچ کس در برابر چشم چهار شاهد اقدام به زنا یا لواط نمیکند و اگر کسی این کار را بکند معلوم میشود که هیچ ارزشی برای حرمت جامعه قائل نیست و چنین کسی سزاوار حد است.
متاسفانه بسیاری از ما بدون انکه اسلام و قوانین انرا درست و دقیق بشناسیم اسلام را به خشونت متهم میکنیم در صورتی که هیچ انسان منصفی نمیتواند اگر اسلام را همانگونه که هست بشناسد اسلام را دین مهر ومحبت ودارای قوانین متعالی وکامل ومفید برای انسان و جامعه خواهد یافت.

ماده 140 - حد قذف براي قذف کننده مرد يا زن هشتاد تازيانه است.
 

*Essi*

اخراجی موقت
1- کسی سنگسار را وحشیانه جلوه نمیده،بلکه این عمل وحشیانه هست.

چال کردن یک انسان بی دفاع در خاک،و کوبیدن بر سر او با پاره آجر و موزاییک خیلی حکمتهای نهان دارد که متاسفانه دشمنان اسلام این اوج رحمت و عطوفت را نتوانسته اند،درک کنند!!!!


2- گفته شده وحشت از آن به حدی است که آمار فساد را پایین میاورد.
فعلا ایران آمار چهارم طلاق در دنیا را کسب کرده و فحشا در بین اعراب و کشورهای مسلمان خیلی بیشتر است.


3- اون بی شرفانی که سنگ پرتاب میکنند،چه کسانی هستند؟؟؟
اونها بیجا میکنند خود را نماینده خدا میدانند و حکم او را اجرا میکنند.


4- آخه چرا دروغ میگویید،سنگسار در اسلام یعنی آنکه با سنگریزه آبروی طرف را میبری!!!
یکبار اگر مرد هستی،ویدیوهای مربوطه را در اینترنت ببین که چگون یک مشت وحشی با پاره آجر تو مغز یک انسان میزنند،که خون فواره میزند.

5- اینکه انسانها در زندان باشند و از ترس مجازات سنگین، گناه نکنند ضعف یک مکتب است.
اگر عرضه داشتید و با فرهنگ سازی،فساد را دور میکردید، حرف بود.
 

babi charlton

عضو جدید
کاربر ممتاز
1- کسی سنگسار را وحشیانه جلوه نمیده،بلکه این عمل وحشیانه هست.


چال کردن یک انسان بی دفاع در خاک،و کوبیدن بر سر او با پاره آجر و موزاییک خیلی حکمتهای نهان دارد که متاسفانه دشمنان اسلام این اوج رحمت و عطوفت را نتوانسته اند،درک کنند!!!!


2- گفته شده وحشت از آن به حدی است که آمار فساد را پایین میاورد.
فعلا ایران آمار چهارم طلاق در دنیا را کسب کرده و فحشا در بین اعراب و کشورهای مسلمان خیلی بیشتر است.


3- اون بی شرفانی که سنگ پرتاب میکنند،چه کسانی هستند؟؟؟
اونها بیجا میکنند خود را نماینده خدا میدانند و حکم او را اجرا میکنند.


4- آخه چرا دروغ میگویید،سنگسار در اسلام یعنی آنکه با سنگریزه آبروی طرف را میبری!!!
یکبار اگر مرد هستی،ویدیوهای مربوطه را در اینترنت ببین که چگون یک مشت وحشی با پاره آجر تو مغز یک انسان میزنند،که خون فواره میزند.

5- اینکه انسانها در زندان باشند و از ترس مجازات سنگین، گناه نکنند ضعف یک مکتب است.
اگر عرضه داشتید و با فرهنگ سازی،فساد را دور میکردید، حرف بود.
برو متنو بخون بعد بیا بگو پاره آجر
نخوندی الکی حرف نزن

:(تا حالا هیچ تاپیکی نتونسته بود به این حد منو از دین بترسونه و فراری بده.
پاراگراف اول رو که با دقت خوندم، فهمیدم که کلش روی یک برداشت سطحی هم از اسلام و هم از غرب نوشته شده است.:gol:
پارگراف اولو که خودم نوشته بودم و چزیزی هم نداشت یه تشکرم از ma97 کرده بودم.
از اون ترسیدی؟
 

dara_ando

عضو جدید
اونو فهمیدم مهندس، ولی فکر نمیکردم شما اونو پاراگراف اول حساب کنی.
با حساب شما میشه پاراگراف دوم:gol:
 

pedram.po

عضو جدید
مرسی یه همچین تاپیکی لازم بود
چون بعضی افراد در این ایام مبارک نادانسته یه
صحبتایی میکنن که کفر محسوب میشه
و توهین های زیادی به اسلام وپیامبر صورت میگیره
 

babi charlton

عضو جدید
کاربر ممتاز
اونو فهمیدم مهندس، ولی فکر نمیکردم شما اونو پاراگراف اول حساب کنی.
با حساب شما میشه پاراگراف دوم:gol:
آخه اینم چیز ترسناکی نداره!
شما از کجاش ترسیدی؟

واژه مدارا كه در زبان فرانسوي «تولوانس» و در زبان انگليسي «تالونس» (Tolernce) به كار مي رود، در مقابل خشونت قرار دارد مفهوم «تولرانس» از جمله اصطلاحات فرهنگ مدرن غربي است كه پس از رنسانس به تدريج رشد كرد و قبول عام يافت و امروز يكي از مشخصه هاي اصلي فرهنگي الحادي غرب شناخته مي شود. در ريشه يابي اين مهفوم بايد بگوييم كه اولا: در فرهنگ مسلط غرب همه ارزش ها _اعم از ارزش هاي اخلاقي، اجتماعي، حقوقي و سياسي_ امور اعتباري هستند و ريشه عقلاني و واقعي ندارد. به عبارت ديگر، ارزش ها تابع خواست ها و سليقه هاي مردم هستند. . مادامي كه جامعه آن را مي پذيرد، ارزشمند است و اگر روزي سليقه مردم تغيير كرد، همان ارزش تبديل به ضد ارزش مي گردد.
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از همه دوستان خاهش میکنم 1 مورد فقط 1مورد سند ومدرکی ارائه کنند که در ایات قران حرفی از سنگسار زده شده
اخه چرا راجع به چیزی که قران حتی اسمی ازون نبرده بحث میکنین
هیچکس نمیتونه ادعا بکنه که این عمل وحشیانه نیست
کجا قران حق گرفتن جان یک انسان رو به انسانهای دیگه داده(کسانی که صلاحیت اجرای حکم رو ندارن)
این مطالبی هم که اوردین دوست عزیز بیشتر اظهار نظر های شخصیه (یا خودتون یا یک نفر دیگه)
 

babi charlton

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی یه همچین تاپیکی لازم بود
چون بعضی افراد در این ایام مبارک نادانسته یه
صحبتایی میکنن که کفر محسوب میشه
و توهین های زیادی به اسلام وپیامبر صورت میگیره
خواهش میکنم
وظیفست http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif
این افراد هم 3،4 نفر بیشتر نیستن که همه میشناسنشون.
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
1- کسی سنگسار را وحشیانه جلوه نمیده،بلکه این عمل وحشیانه هست.

چال کردن یک انسان بی دفاع در خاک،و کوبیدن بر سر او با پاره آجر و موزاییک خیلی حکمتهای نهان دارد که متاسفانه دشمنان اسلام این اوج رحمت و عطوفت را نتوانسته اند،درک کنند!!!!


2- گفته شده وحشت از آن به حدی است که آمار فساد را پایین میاورد.
فعلا ایران آمار چهارم طلاق در دنیا را کسب کرده و فحشا در بین اعراب و کشورهای مسلمان خیلی بیشتر است.


3- اون بی شرفانی که سنگ پرتاب میکنند،چه کسانی هستند؟؟؟
اونها بیجا میکنند خود را نماینده خدا میدانند و حکم او را اجرا میکنند.


4- آخه چرا دروغ میگویید،سنگسار در اسلام یعنی آنکه با سنگریزه آبروی طرف را میبری!!!
یکبار اگر مرد هستی،ویدیوهای مربوطه را در اینترنت ببین که چگون یک مشت وحشی با پاره آجر تو مغز یک انسان میزنند،که خون فواره میزند.

5- اینکه انسانها در زندان باشند و از ترس مجازات سنگین، گناه نکنند ضعف یک مکتب است.
اگر عرضه داشتید و با فرهنگ سازی،فساد را دور میکردید، حرف بود.
با این قسمت ها موافقم

ولی جون اسی بی انصاف نباش
خدا وکیلی برو قرانو بخون اصلا حرفی از سنگسار نزده
معلوم نیس این عمل وحشیانه رو چطوری به اسلام چسبوندن
خدا وکیلی منم دنبال جوابشم هنوز .یه چیزایی شنیدم راجع به اینکه از یهود وارد شده ولی مطمئن نیستم و سندی براش ندارم هنوز
 

babi charlton

عضو جدید
کاربر ممتاز
از همه دوستان خاهش میکنم 1 مورد فقط 1مورد سند ومدرکی ارائه کنند که در ایات قران حرفی از سنگسار زده شده
اخه چرا راجع به چیزی که قران حتی اسمی ازون نبرده بحث میکنین
هیچکس نمیتونه ادعا بکنه که این عمل وحشیانه نیست
کجا قران حق گرفتن جان یک انسان رو به انسانهای دیگه داده(کسانی که صلاحیت اجرای حکم رو ندارن)
این مطالبی هم که اوردین دوست عزیز بیشتر اظهار نظر های شخصیه (یا خودتون یا یک نفر دیگه)
اظهار نظر شخصی؟!
اینا قوانینشه
اظهار نظر چیه؟
 

someone-x

عضو جدید
کاربر ممتاز
افرادی که سنگ می زنن نباید گناهکار باشهد خودشون

تشخیص این چه جوریه؟
کی میدونه اونی که این کارو میکنه گناه کار نیست؟
سنگ ها اندازه اش نباید از شصت بزرگتر باشه
یه کسی یه فیلمی نشون داد که اندازه ی به قول دوستمون پاره آجر بود تکلیف اون چیه؟
 

babi charlton

عضو جدید
کاربر ممتاز
با این قسمت ها موافقم

ولی جون اسی بی انصاف نباش
خدا وکیلی برو قرانو بخون اصلا حرفی از سنگسار نزده
معلوم نیس این عمل وحشیانه رو چطوری به اسلام چسبوندن
خدا وکیلی منم دنبال جوابشم هنوز .یه چیزایی شنیدم راجع به اینکه از یهود وارد شده ولی مطمئن نیستم و سندی براش ندارم هنوز
منم شنیدم ولی کامل نمیدنم
ولی اگه منصفانه بخواین متنو بخونین میبینین که حالا حالاها نمیشه کسیو محکوم کرد.شرایطش خیلی سخته و در ضمن اجراش هم اونچیزی نیست که بعضیا فکر میکنن.
اگه بادقت متنو بخونی اصلا سنگی بهش نمیخوره.
هر کسی هم حق پرتاب سنگ رو نداره.
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منم شنیدم ولی کامل نمیدنم
ولی اگه منصفانه بخواین متنو بخونین میبینین که حالا حالاها نمیشه کسیو محکوم کرد.شرایطش خیلی سخته و در ضمن اجراش هم اونچیزی نیست که بعضیا فکر میکنن.
اگه بادقت متنو بخونی اصلا سنگی بهش نمیخوره.
هر کسی هم حق پرتاب سنگ رو نداره.
عزیزم من میگم این قضیه از پایه واساس مشکل داره یعنی اصلا ایه ای در قران وجود نداره راجع به سنگسار شما در مورد اندازه سنگا بحث میکنی؟
 

emajid16

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم شنیدم ولی کامل نمیدنم
ولی اگه منصفانه بخواین متنو بخونین میبینین که حالا حالاها نمیشه کسیو محکوم کرد.شرایطش خیلی سخته و در ضمن اجراش هم اونچیزی نیست که بعضیا فکر میکنن.
اگه بادقت متنو بخونی اصلا سنگی بهش نمیخوره.
هر کسی هم حق پرتاب سنگ رو نداره.
من از گفته شما به این نتیجه میرسم که شما هم مخالف سنگسار هستید
چون در اصل اجرای آن غیر ممکن است با توجه به شرایط سختش
حالا چرا می خوای ما رو بپیچونی نمیدونم
اخه کاری که اصلا شرایطش از نظر عقلانی غیر ممکن است اصلا" چرا باید مطرح شود
چه لزومی داره که اصلا" در مورد رد یا قبولش حرف زد
چون طراحش هم نمی خواسته انجام بشه
یه روزی یه نفر ملا رو دید که مادرش و گذاشته روی خر و میبره بازار
بهش گفت ملا کجا میری
گفت میرم بازار مادرمو بفروشم
اون شخص گفت ملا آخه کی مادرشو میفروشه
ملا گفت من یه قیمتی میگم که کسی نخره
حالا شده کار ما اصلا" در مورد این عمل حرف زدن اشتباهه
 

pedram.po

عضو جدید
لطفا سیاست و اینکه کی خوبه و کی بده رو بذارید کنار
از اول متنو بخونید
ما اصل موضوع رو کار داریم
شکی در این نیست که گاهی قوانین نادرست اجرا میشن
مهم حکم اسلامه که کاملا درسته
 

babi charlton

عضو جدید
کاربر ممتاز
در قرآن کلمه ی " عادون " به معنی تجاوزکاران فقط در سه مورد به کار رفته است . دو مورد آن در مورد مردان و زنانیست که غریزه ی جنسی خود را به غیر از همسران و کنیزان خود ارضاء می کنند و یک مورد آن در مورد قوم لوط که به رذیله ی لواط یا همان همجنسگرایی مبتلا بوده اند ، آمده است .
ابتدا ما سعی می کنیم طبق آیات قرآن نشان دهیم که مجازات سنگسار برای زانیان محصنه امری غیر عقلایی و دور از ذهن نیست . ان شاء الله در آینده نیز به تحقیقات خود ادامه می دهیم .

مؤمنون :
وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَفِظونَ(5)
و آنها كه دامان خود را از آلودگى به بى عفتى حفظ مى كنند .
إِلا عَلى أَزْوَجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَت أَيْمَنهُمْ فَإِنهُمْ غَيرُ مَلُومِينَ(6)
تنها آميزش جنسى با همسران و كنيزانشان دارند كه در بهره گيرى از آنها ملامت نمى شوند .
فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِك فَأُولَئك هُمُ الْعَادُونَ(7)
و هر كس غير اين طريق را طلب كند تجاوزگر است .

معارج :
وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَفِظونَ(29)
و آنها كه دامان خويش را از بى عفتى حفظ مى كنند .
إِلا عَلى أَزْوَجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَت أَيْمَنهُمْ فَإِنهُمْ غَيرُ مَلُومِينَ(30)
و آميزش جنسى جز با همسران و كنيزان ( كه در حكم همسرند ) ندارند ولى در بهره گيرى از اينها مورد سرزنش نخواهند بود .
فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِك فَأُولَئك هُمُ الْعَادُونَ(31)
و هر كس ماوراء اين را طلب كند متجاوز است .

شعراء :
كَذَّبَت قَوْمُ لُوط الْمُرْسلِينَ(160)
قوم لوط فرستادگان ( خدا ) را تكذيب كردند .
إِذْ قَالَ لهَُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَ لا تَتَّقُونَ(161)
هنگامى كه برادرشان لوط به آنها گفت آيا تقوى پيشه نمى كنيد ؟
إِنى لَكُمْ رَسولٌ أَمِينٌ(162)
من براى شما رسول امينى هستم .
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ(163)
تقوى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نمائيد .
وَ مَا أَسئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْر إِنْ أَجْرِى إِلا عَلى رَب الْعَلَمِينَ(164)
من از شما اجرى نمى خواهم اجر من فقط بر پروردگار عالميان است .
أَ تَأْتُونَ الذُّكْرَانَ مِنَ الْعَلَمِينَ(165)
آيا در ميان جهانيان ، شما به سراغ جنس ذكور مى رويد ؟ ( اين زشت و ننگين نيست ؟ ) .
َو تَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَكمْ رَبُّكُم مِّنْ أَزْوَجِكُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ(166)
و همسرانى را كه خدا براى شما آفريده است رها مى كنيد ؟ شما قوم تجاوزگرى هستيد .

چند نکته :
1- در آیات 5 تا 7 سوره ی مؤمنون و 29 تا 31 سوره ی معارج ، به زناکارانی که متأهل هستند اشاره می کند چرا که عبارت " فمن ابتغی وراء ذلک " بعد از آیه ای آمده که حوای عبارت " ألا علی أزواجهم " است و همچنین هیچگاه در قرآن برای زناکار مجرد ، لفظ " تجاوز کار " به کار نبرده است .
2- از آنجایی که تنها برای مرتکب همجنسگرایی ( لواط ) و نیز برای زنای محصنه ( زنای شخص همسر دار ) لفظ " عادون – تجاوزکار " به کار برده ، بنابرین بین این دو گناه باید از حیث میزان عظمت گناه و شدت مجازات نوعی سنخیت باشد . توضیح اینکه ما با استفاده از قرائنی مثل نسبت دادن یک صفت به دو گروه ، متوجه نوعی شباهت بین آندو می شویم . به بیان ریاضی ، نسبتهای مساوی با یک عبارت خود با یکدیگر مساویند .
3- خداوند در آیه ی 74 سوره ی حجر – و آیاتی دیگر – قوم لوط که مرتکب عمل لواط بوده اند را بوسیله ی بارانی از سنگ ( سنگسار )، عذاب کرده است .
فَجَعَلْنَا عَلِيهَا سافِلَهَا وَ أَمْطرْنَا عَلَيهِمْ حِجَارَةً مِّن سِجِّيل
سپس ( شهر و آبادى آنها را زير و رو كرديم ) بالاى آنرا پائين قرار داديم و بارانى از سنگ بر آنها فرو ريختيم .

از این آیات بطور صریح عظمت گناه لواط و زنای محصنه هویداست و بطور تلویحی مشخص کننده ی عظمت مجازات الهی در مورد آنان است . اما همانطور که می دانیم بطور صریح حکم سنگسار در قرآن وجود ندارد . در این موارد ناگزیریم از استفاده از سنت پیامبر (ص) و سیره ی اهل بیت (ع) .
توضیح اینکه مثلا برای زنای شخص مجرد در قرآن صریحا حکم 100 ضربه شلاق وجود دارد ، حال آنکه بخاطر زناکردن ، خداوند هیچ قومی را عذاب نکرده ، اما برای عمل به مراتب شنیع تر لواط در قرآن هیچ حکمی نیامده است . پس اگر طبق سنت نبوی (ص) و سیره ی اهل بیت (ع) برای شخص همجنسگرا ، مجازات اعدام قرار داده شده ، این حکم هیچ تضادی با قرآن ندارد زیرا به عنوان مثال اگر قرآن برای لواط مجازاتی تعیین کرده بود و آن مجازات غیر از اعدام بود ، این ادعا – تناقض سنت با قرآن – قابل اعتنا بود . حال آنکه خداوند برای مرتکبین لواط ، عذابی همچون سنگسار قرار داده ، پس اگر طبق سنت پیامبر (ص) حکم اعدام برای مرتکب لواط اجرا می شود هیچ تضادی نه با قرآن و نه با عقل ندارد .

همچنین قرآن در آیاتی دستور به اطاعت از خدا و رسول (ص) و اولوا الامر می دهد . تنها موردی که فعل " اطیعوا " از سوی خدا بیان می شود در این آیات است :

نساء : 59
يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسولَ وَ أُولى الأَمْرِ مِنكمْ فَإِن تَنَزَعْتُمْ فى شىْء فَرُدُّوهُ إِلى اللَّهِ وَ الرَّسولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَخِرِ ذَلِك خَيرٌ وَ أَحْسنُ تَأْوِيلاً
اى كسانى كه ايمان آورده ايد ! اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد پيامبر خدا و صاحبان امر را ، و هر گاه در چيزى نزاع كرديد آنرا به خدا و پيامبر ارجاع دهيد اگر ايمان به خدا و روز رستاخيز داريد ، اين براى شما بهتر و عاقبت و پايانش نيكوتر است . (1)

چند نکته :
1- اطاعت از خدا و رسول (ص) و اولوا الامر در طول هم آورده شده است و همگی واجب دانسته شده است . یعنی اگر کسی اطاعت از رسول (ص) و صاحبان امر نکند در واقع خلاف دستور خدا عمل کرده است .
2- لازمه ی اطاعت همزمان از این سه ، عدم تعارض بین دستورات آنهاست . بنابراین دستور رسول (ص) و صاحبان امر همواره مطابق دستور خداست . نه اینکه اگر نبود ، نباید اطاعت کنیم ، بلکه حتما باید مطابق دستور خدا باشد . چون اگر مخالف دستور خدا باشد ، اگر به آن عمل نکنیم ، طبق آیه که به ما دستور به اطاعت داده ، عمل نکرده ایم و اگر عمل کنیم ، پس خلاف " اطیعوا الله " عمل کرده ایم . پس نتیجه می گیریم که دستور رسول (ص) و صاحبان امر همواره مطابق دستور خداست .
3- از این آیه معصومیت – چه از گناه چه از اشتباه – هم برای رسول (ص) و هم برای صاحبان امر ، نتیجه گرفته می شود . از اضافه کردن " اولی الأمر " به " الرسول " این نکته فهمیده می شود که منظور از اطاعت از رسول (ص) فقط در مسایل وحیانی نیست ، چرا که صاحبان امر در این آیه مشخصا پیامبران نیستند .
4- آیه می گوید هرگاه در چیزی نزاع کردید ، آنرا به خدا و رسولش (ص) ارجاع دهید . کلام خدا در قرآن آمده است اما آیا کلام رسول (ص) در قرآن آمده است یا در روایات ؟ درست است که بعضی از کلام و سنت پیامبر (ص) در قرآن آمده است ، اما چنانچه به موضوعی برخوردیم که در قرآن نیامده بود ، آیا طبق این آیه نباید به روایات صحیح پیامبر (ص) مراجعه کنیم ؟

همچنین در دو آیه ی زیر خداوند به ما می گوید که از سنت پیامبر (ص) الگو بگیرید و ایشان را مفسر آیات قرآن معرفی می کند :

احزاب : 21
لَّقَدْ كانَ لَكُمْ فى رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسنَةٌ لِّمَن كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الاَخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثِيراً
براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نيكوئى بود ، براى آنها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند ، و خدا را بسيار ياد مى كنند .

نحل : 44
... وَ أَنزَلْنَا إِلَيْك الذِّكرَ لِتُبَينَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ
... و ما اين ذكر ( قرآن ) را بر تو نازل كرديم تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها تبيين كنى ، شايد انديشه كنند .

حال سؤال اینجاست که چه راهی برای اطاعت از رسول (ص) و الگو گیری از زندگی ایشان و نیز استفاده از تفسیر آیات قرآن توسط ایشان ، جز مراجعه به روایات پیامبر (ص) وجود دارد . کسی که به چیزی امر می کند مسلما به اسباب و وسایل آن نیز امر می کند . مثلا اگر کسی به من بگوید ظرف یک ساعت از مشهد به تهران برو ، بدون اینکه به من گفته باشد با هواپیما به این سفر برو ، عملا چنین دستوری داده است .

شاید این سؤال مطرح شود که در قرآن هر جا کلمه ی سنگسار به کار رفته ، علیه پیامبران و صالحین بوده و خداوندی که خود رفتار کفار علیه پیامبران را تخطئه می کند ، خود دستور به چنین کاری نمی دهد . (2)
پاسخ اینست که اولا طبق آیه ی 74 سوره ی حجر ، خداوند خود قوم لوط را بوسیله ی سنگباران کردن – آنهم طبق بعضی آیات دیگر با سنگهای آتشین ( هود : 82 ) – عذاب کرد و همچنین در آیه ی 33 سوره ی مائده خداوند برای کفاری که به جنگ خدا و پیامبر (ص) می آیند همان مجازاتی را دستور داده که فرعون برای ساحرانی که به موسی (ع) ایمان آوردند ، وعده داده بود و تا جایی که اینجانب تحقیق کردم ، این نوع عذاب تنها در همین دو مورد (3) ذکر شده است . حال سؤال اینجاست که اگر بدلیل اینکه سنگسار شیوه ی بت پرستان علیه انبیاء بوده است ، نباید این حکم توسط مسلمانان اجرا شود ، این استدلال با آیه ی 33 سوره ی مائده در تضادی جدیست .

مائده : 33
إِنَّمَا جَزؤُا الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسولَهُ وَ يَسعَوْنَ فى الأَرْضِ فَساداً أَن يُقَتَّلُوا أَوْ يُصلَّبُوا أَوْ تُقَطعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَف أَوْ يُنفَوْا مِنَ الأَرْضِ ذَلِك لَهُمْ خِزْىٌ فى الدُّنْيَا وَ لَهُمْ فى الاَخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ
كيفر آنها كه با خدا و پيامبر به جنگ بر مى خيزند و در روى زمين دست به فساد مى زنند اين است كه اعدام شوند يا به دار آويخته گردند يا دست راست و پاى چپ آنها بريده شود و يا از سرزمين خود تبعيد گردند ، اين رسوائى آنها در دنياست و در آخرت مجازات بزرگى دارند . (4)

اعراف
قَالَ فِرْعَوْنُ ءَامَنتُم بِهِ قَبْلَ أَنْ ءَاذَنَ لَكمْ إِنَّ هَذَا لَمَكْرٌ مَّكَرْتُمُوهُ فى الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُوا مِنهَا أَهْلَهَا فَسوْف تَعْلَمُونَ(123)
فرعون گفت آيا به او ايمان آورديد پيش از آنكه به شما اجازه دهم ، حتما اين توطئه اى است كه در اين شهر ( و ديار ) چيده ايد تا اهلش را از آن بيرون كنيد ولى به زودى خواهيد دانست !
لأُقَطعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُم مِّنْ خِلَف ثُمَّ لأُصلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ (124)
سوگند مى خورم كه دستها و پاهاى شما را به طور مخالف ( دست راست با پاى چپ يا دست چپ با پاى راست ) قطع مى كنم سپس همگى شما را به دار مى آويزم .

خشن بودن سنگسار نیز همانند خشن بودن بعضی دیگر از احکام الهیست . این خشونت عین رحمت برای سایر بندگان خداست . در واقع برای سلامت جامعه لازم است تا با عده ی قلیلی از افراد برخورد شدید صورت بگیرد . خداوند در سوره ی بقره آیه ی 216 می فرماید :

كُتِب عَلَيْكمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَ عَسى أَن تَكْرَهُوا شيْئاً وَ هُوَ خَيرٌ لَّكمْ وَ عَسى أَن تُحِبُّوا شيْئاً وَ هُوَ شرُّ لَّكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنتُمْ لا تَعْلَمُونَ
جهاد در راه خدا ، بر شما مقرر شده ، در حالى كه برايتان ناخوشايند است . چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد ، حال آنكه خير شما در آن است . و يا چيزى را دوست داشته باشيد ، حال آنكه شر شما در آن است . و خدا مى داند ، و شما نمى دانيد .

بنابر این صرف ناخوشایند بودن یک حکم از سوی ما ، برای انجام ندادن احکام الهی کافی نیست .

همچنین حکم سنگسار جز در مواقع بسیار خاص جاری نمی شود و بیشتر از این که مجازاتی برای شخص مجرم باشد – که در واقع رحمتی برای اوست ، چرا که با این عذاب دنیوی ولو اینکه بسیار شدید است ، قسمت اعظمی از عذاب اخروی او برداشته می شود و عذاب دنیا در مقایسه با عذاب آخرت بسیار ناچیز است . – عبرتیست برای سایرین . همین امروز که این حکم بخاطر بعضی مصلحت اندیشیها به صورت ناقص اجرا می شود و یا اصلا اجرا نمی شود ، صفحه ی حوادث روزنامه ها پراست از خیانتهای زن و شوهر به یکدیگر . هر چند روز یکبار در حوادث روزنامه ها قتلی ناموسی اتفاق می افتد و مثلا برادری ، بعلت رابطه ی نا مشروع با همسر برادرش و از ترس رسوایی ، برادرش را می کشد در حالیکه اگر حکم سنگسار به درستی اجرا می شد ، به مراتب ارتکاب زنای محصنه کمتر می شد .

در پایان به آندسته از دوستان مسلمانی که سعی می کنند با حذف آیات خشن از قرآن – توجیه و تفسیر محبت آمیز ! – و مجازاتهای خشن از احکام اسلامی ، دل اهل کتاب را بدست بیاورند و یا در مباحثه با آنان موفقیتی کسب کنند ، توجه به آیه ی زیر را که خداوند به پیامبر (ص) فرموده ، توصیه می کنم :
بقره : 120
وَ لَن تَرْضى عَنك الْيهُودُ وَ لا النَّصرَى حَتى تَتَّبِعَ مِلَّتهُمْ
هرگز يهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد تا ( بطور كامل تسليم خواسته هاى آنها شوى و ) از آئين ( تحريف يافته ) آنان پيروى كنى


والسلام – 1/3/85 – سید – مشهد مقدس
 

babi charlton

عضو جدید
کاربر ممتاز
خلاصه ی مطالب :
1- طبق آیات قرآن که کلمه ی " عادون " به معنی تجاوزکار را تنها برای زناکار – زنای محصنه – و مرتکب عمل شنیع لواط به کار برده ، می توان به بزرگی گناه زنای محصنه و نیز تناسب مجازات آن با مجازات لواط پی برد .
2- طبق آیه ی قرآن که مجازات قوم لوط را - که به عمل شنیع لواط می پرداختند – بارانی از سنگ قرار داده بود ، از نظر عقلی و حسی بعید به نظر نمی رسد که برای زنای محصنه نیز مجازاتی مشابه در انتظار باشد .
3- از آنجایی که خداوند برای گناه کوچکتر – زنای شخص مجرد – مجازات تعیین کرده و برای مجازات گناه بزرگتر – لواط – مجازاتی تعیین نکرده ، به این نتیجه می رسیم که باید به سنت پیامبر (ص) و سیره ی اهل بیت (ع) رجوع کنیم .
4- طبق آیات قرآن که اطاعت از رسول (ص) و صاحبان امر را در ردیف اطاعت از خدا قرار داده ، متوجه می شویم که اولا پیامبر (ص) و صاحبان امر باید عاری از هرگونه خطایی باشند و ثانیا از آنجایی که همه ی سخنان و رفتار پیامبر (ص) و صاحبان امر در قرآن نیامده و بخش اعظمی از آنها در روایات آمده ، باید به روایات صحیحه مراجعه کرد .
5- همانطور که خداوند برای کفار محارب ، مجازاتی شبیه آنچه که فرعون برای ساحرانی که به موسی (ع) ایمان آورده بودند قرار داده بود ، قرار داده است ، بنا بر این اشکالی ندارد که مجازات دیگری نیز شبیه مجازاتی که کفار علیه پیامبران (ع) به کار می برده اند – یا تهدید می کرده اند – به کار برد که یکی از این مجازات می تواند سنگسار باشد .
6- طبق آیات قرآن بسیاری احکام هستند که مورد پسند ما واقع نمی شوند ، اما خداوند می گوید چه بسا شما از چیزی بدتان بیاید و برای شما خوب باشد و بالعکس .
7- خشن بودن حکم سنگسار عامل پیشگیرنده ی خوبی برای زنای محصنه است که در صورت اجرای آن ، موارد ارتکاب آن بسیار ناچیز می شود .
8- احکام خشن برای مجرمین نیز مایه ی رحمت است چرا که از عذاب دوزخ آنان می کاهد ، اما برای جامعه به طریق اولی رحمت است زیرا باعث پاک شدن جامعه و هموار شدن آزادی معنوی انسان می شود .
9- کسانی که سعی می کنند با حذف خشونت از دین در مباحثه با اهل کتاب موفق شوند بدانند که طبق آیه ی قرآن تا کاملا از دین خود دست نکشند و پیرو آیین آنها شوند ، آنها دست از سرشان بر نمی دارند .
 

fatiostad

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
یکی از مشکلات ما اینه که فکر میکنیم که هر چی غربی ها گفتند درسته و هر چی خودمون میگیم اشتباه...
اینجا بحث سر اینه که این حکم، حکم شرعه،
غربیا میگن بعضی از احکام شرعی ما مشکل داره، خوب ما هم همین ایراد رو به بعضی احکام قضایی اونا میگیریم، اونا میگن راهش اینه که ما مثل اونا رفتار کنیم ولی ما میگیم راهش اینه که اونا به احکام الهی التزام داشته باشند... در هر صورت ما معتقدیم، این حکم، الهی هست، و چون خدا آفریدگار ماست، حتما یک چیزی بهتر و بیشتر در مورد ما میدونه که خیلی از احکام رو گذاشته.... پس چرا اونا کوتاه نیان تا به حکم الهی عمل کنند؟
 

نسیم ن

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی از مشکلات ما اینه که فکر میکنیم که هر چی غربی ها گفتند درسته و هر چی خودمون میگیم اشتباه...
اینجا بحث سر اینه که این حکم، حکم شرعه،
غربیا میگن بعضی از احکام شرعی ما مشکل داره، خوب ما هم همین ایراد رو به بعضی احکام قضایی اونا میگیریم، اونا میگن راهش اینه که ما مثل اونا رفتار کنیم ولی ما میگیم راهش اینه که اونا به احکام الهی التزام داشته باشند... در هر صورت ما معتقدیم، این حکم، الهی هست، و چون خدا آفریدگار ماست، حتما یک چیزی بهتر و بیشتر در مورد ما میدونه که خیلی از احکام رو گذاشته.... پس چرا اونا کوتاه نیان تا به حکم الهی عمل کنند؟
واقعا تاسف باره :mad:
 

babi charlton

عضو جدید
کاربر ممتاز
من از گفته شما به این نتیجه میرسم که شما هم مخالف سنگسار هستید
چون در اصل اجرای آن غیر ممکن است با توجه به شرایط سختش
حالا چرا می خوای ما رو بپیچونی نمیدونم
اخه کاری که اصلا شرایطش از نظر عقلانی غیر ممکن است اصلا" چرا باید مطرح شود
چه لزومی داره که اصلا" در مورد رد یا قبولش حرف زد
چون طراحش هم نمی خواسته انجام بشه
یه روزی یه نفر ملا رو دید که مادرش و گذاشته روی خر و میبره بازار
بهش گفت ملا کجا میری
گفت میرم بازار مادرمو بفروشم
اون شخص گفت ملا آخه کی مادرشو میفروشه
ملا گفت من یه قیمتی میگم که کسی نخره
حالا شده کار ما اصلا" در مورد این عمل حرف زدن اشتباهه
نه آقا پیچندن کجا بود.
درست حدس زدید بنده با این سنگساری که بعضیا به اون میگن وحشیگری و جنایت مخالفم و هرگزهم تاییدش نمیکنم.
در کل این کار برای شناساندن شخص و اعلام انزجار از شخصی است که مرتکب این عمل غیر اخلاقی شده.
این شرایطی که بنده آوردم به نظر شما وحشیانه است؟
ولی باید قبول کنید که کسی که جلوی چشم 4 نفر شاهد این عمل رو انجام میده و عین خیالشم نیست با این قوانین که آورده شده حقشه که آبروش بره.
الان کار ندارم که این قوانین درست اجرا میشن یانه.ولی قانونش اینیه که گفتم ودرستشم اینه.
 

babi charlton

عضو جدید
کاربر ممتاز
اما قابل اجرا بودن این حکم در زمان ما، به خودی خود جای اشکالی ندارد ـ که حکم دین خاتم، دائمی و حکیمانه است ـ ولی از دو جهت باید مورد بررسی فقیهانه واقع شود:
یکی از این جهت که جرمی که سزایش سنگسار است منوط به تحقق شرایطی است که تحقق آن به طور قطع در زمان ما باید احراز شود. بعضی معتقدند سلطه فرهنگ دینی بر جامعه یکی از شرائط اقامه حدود سنگین در جامعه است.
نکته دیگر ملاحظه مسأله اهم و مهم در زمان ما است. گاهی اجرای یک حکم دینی به سبب عدم وجود زمینه های فرهنگی لازم آثار سوئی دارد که می توان از آن به عدم توجیه روانی جامعه یاد کرد. برای دفع این اثر گاه باید از حکمی چشم پوشید تا اعتقاد مردم حفظ شود، تا آنجا که آگاهی ها افزایش یابد.
نکته سوم اجواء بیرونی است که دشمن می تواند بر علیه جامعه اسلامی و احکام اسلام ایجاد شود. برای مقابله با تهاجم دشمن، چشم پوشی از بعضی از احکام قابل بررسی است. این همان است که از آن به نام "وهن دین" یاد می شود و گفته می شود برای جلوگیری از وهن دین گاهی لازم است حکمی را با ملاحظه اجرا کرد یا حتی به طور موقت کنار گذاشت.
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در قرآن کلمه ی " عادون " به معنی تجاوزکاران فقط در سه مورد به کار رفته است . دو مورد آن در مورد مردان و زنانیست که غریزه ی جنسی خود را به غیر از همسران و کنیزان خود ارضاء می کنند و یک مورد آن در مورد قوم لوط که به رذیله ی لواط یا همان همجنسگرایی مبتلا بوده اند ، آمده است .
ابتدا ما سعی می کنیم طبق آیات قرآن نشان دهیم که مجازات سنگسار برای زانیان محصنه امری غیر عقلایی و دور از ذهن نیست . ان شاء الله در آینده نیز به تحقیقات خود ادامه می دهیم .

مؤمنون :
وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَفِظونَ(5)
و آنها كه دامان خود را از آلودگى به بى عفتى حفظ مى كنند .
إِلا عَلى أَزْوَجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَت أَيْمَنهُمْ فَإِنهُمْ غَيرُ مَلُومِينَ(6)
تنها آميزش جنسى با همسران و كنيزانشان دارند كه در بهره گيرى از آنها ملامت نمى شوند .
فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِك فَأُولَئك هُمُ الْعَادُونَ(7)
و هر كس غير اين طريق را طلب كند تجاوزگر است .

معارج :
وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَفِظونَ(29)
و آنها كه دامان خويش را از بى عفتى حفظ مى كنند .
إِلا عَلى أَزْوَجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَت أَيْمَنهُمْ فَإِنهُمْ غَيرُ مَلُومِينَ(30)
و آميزش جنسى جز با همسران و كنيزان ( كه در حكم همسرند ) ندارند ولى در بهره گيرى از اينها مورد سرزنش نخواهند بود .
فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِك فَأُولَئك هُمُ الْعَادُونَ(31)
و هر كس ماوراء اين را طلب كند متجاوز است .

شعراء :
كَذَّبَت قَوْمُ لُوط الْمُرْسلِينَ(160)
قوم لوط فرستادگان ( خدا ) را تكذيب كردند .
إِذْ قَالَ لهَُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَ لا تَتَّقُونَ(161)
هنگامى كه برادرشان لوط به آنها گفت آيا تقوى پيشه نمى كنيد ؟
إِنى لَكُمْ رَسولٌ أَمِينٌ(162)
من براى شما رسول امينى هستم .
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ(163)
تقوى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نمائيد .
وَ مَا أَسئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْر إِنْ أَجْرِى إِلا عَلى رَب الْعَلَمِينَ(164)
من از شما اجرى نمى خواهم اجر من فقط بر پروردگار عالميان است .
أَ تَأْتُونَ الذُّكْرَانَ مِنَ الْعَلَمِينَ(165)
آيا در ميان جهانيان ، شما به سراغ جنس ذكور مى رويد ؟ ( اين زشت و ننگين نيست ؟ ) .
َو تَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَكمْ رَبُّكُم مِّنْ أَزْوَجِكُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ(166)
و همسرانى را كه خدا براى شما آفريده است رها مى كنيد ؟ شما قوم تجاوزگرى هستيد .

چند نکته :
1- در آیات 5 تا 7 سوره ی مؤمنون و 29 تا 31 سوره ی معارج ، به زناکارانی که متأهل هستند اشاره می کند چرا که عبارت " فمن ابتغی وراء ذلک " بعد از آیه ای آمده که حوای عبارت " ألا علی أزواجهم " است و همچنین هیچگاه در قرآن برای زناکار مجرد ، لفظ " تجاوز کار " به کار نبرده است .
2- از آنجایی که تنها برای مرتکب همجنسگرایی ( لواط ) و نیز برای زنای محصنه ( زنای شخص همسر دار ) لفظ " عادون – تجاوزکار " به کار برده ، بنابرین بین این دو گناه باید از حیث میزان عظمت گناه و شدت مجازات نوعی سنخیت باشد . توضیح اینکه ما با استفاده از قرائنی مثل نسبت دادن یک صفت به دو گروه ، متوجه نوعی شباهت بین آندو می شویم . به بیان ریاضی ، نسبتهای مساوی با یک عبارت خود با یکدیگر مساویند .
3- خداوند در آیه ی 74 سوره ی حجر – و آیاتی دیگر – قوم لوط که مرتکب عمل لواط بوده اند را بوسیله ی بارانی از سنگ ( سنگسار )، عذاب کرده است .
فَجَعَلْنَا عَلِيهَا سافِلَهَا وَ أَمْطرْنَا عَلَيهِمْ حِجَارَةً مِّن سِجِّيل
سپس ( شهر و آبادى آنها را زير و رو كرديم ) بالاى آنرا پائين قرار داديم و بارانى از سنگ بر آنها فرو ريختيم .

از این آیات بطور صریح عظمت گناه لواط و زنای محصنه هویداست و بطور تلویحی مشخص کننده ی عظمت مجازات الهی در مورد آنان است . اما همانطور که می دانیم بطور صریح حکم سنگسار در قرآن وجود ندارد . در این موارد ناگزیریم از استفاده از سنت پیامبر (ص) و سیره ی اهل بیت (ع) .
توضیح اینکه مثلا برای زنای شخص مجرد در قرآن صریحا حکم 100 ضربه شلاق وجود دارد ، حال آنکه بخاطر زناکردن ، خداوند هیچ قومی را عذاب نکرده ، اما برای عمل به مراتب شنیع تر لواط در قرآن هیچ حکمی نیامده است . پس اگر طبق سنت نبوی (ص) و سیره ی اهل بیت (ع) برای شخص همجنسگرا ، مجازات اعدام قرار داده شده ، این حکم هیچ تضادی با قرآن ندارد زیرا به عنوان مثال اگر قرآن برای لواط مجازاتی تعیین کرده بود و آن مجازات غیر از اعدام بود ، این ادعا – تناقض سنت با قرآن – قابل اعتنا بود . حال آنکه خداوند برای مرتکبین لواط ، عذابی همچون سنگسار قرار داده ، پس اگر طبق سنت پیامبر (ص) حکم اعدام برای مرتکب لواط اجرا می شود هیچ تضادی نه با قرآن و نه با عقل ندارد .

همچنین قرآن در آیاتی دستور به اطاعت از خدا و رسول (ص) و اولوا الامر می دهد . تنها موردی که فعل " اطیعوا " از سوی خدا بیان می شود در این آیات است :

نساء : 59
يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسولَ وَ أُولى الأَمْرِ مِنكمْ فَإِن تَنَزَعْتُمْ فى شىْء فَرُدُّوهُ إِلى اللَّهِ وَ الرَّسولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَخِرِ ذَلِك خَيرٌ وَ أَحْسنُ تَأْوِيلاً
اى كسانى كه ايمان آورده ايد ! اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد پيامبر خدا و صاحبان امر را ، و هر گاه در چيزى نزاع كرديد آنرا به خدا و پيامبر ارجاع دهيد اگر ايمان به خدا و روز رستاخيز داريد ، اين براى شما بهتر و عاقبت و پايانش نيكوتر است . (1)

چند نکته :
1- اطاعت از خدا و رسول (ص) و اولوا الامر در طول هم آورده شده است و همگی واجب دانسته شده است . یعنی اگر کسی اطاعت از رسول (ص) و صاحبان امر نکند در واقع خلاف دستور خدا عمل کرده است .
2- لازمه ی اطاعت همزمان از این سه ، عدم تعارض بین دستورات آنهاست . بنابراین دستور رسول (ص) و صاحبان امر همواره مطابق دستور خداست . نه اینکه اگر نبود ، نباید اطاعت کنیم ، بلکه حتما باید مطابق دستور خدا باشد . چون اگر مخالف دستور خدا باشد ، اگر به آن عمل نکنیم ، طبق آیه که به ما دستور به اطاعت داده ، عمل نکرده ایم و اگر عمل کنیم ، پس خلاف " اطیعوا الله " عمل کرده ایم . پس نتیجه می گیریم که دستور رسول (ص) و صاحبان امر همواره مطابق دستور خداست .
3- از این آیه معصومیت – چه از گناه چه از اشتباه – هم برای رسول (ص) و هم برای صاحبان امر ، نتیجه گرفته می شود . از اضافه کردن " اولی الأمر " به " الرسول " این نکته فهمیده می شود که منظور از اطاعت از رسول (ص) فقط در مسایل وحیانی نیست ، چرا که صاحبان امر در این آیه مشخصا پیامبران نیستند .
4- آیه می گوید هرگاه در چیزی نزاع کردید ، آنرا به خدا و رسولش (ص) ارجاع دهید . کلام خدا در قرآن آمده است اما آیا کلام رسول (ص) در قرآن آمده است یا در روایات ؟ درست است که بعضی از کلام و سنت پیامبر (ص) در قرآن آمده است ، اما چنانچه به موضوعی برخوردیم که در قرآن نیامده بود ، آیا طبق این آیه نباید به روایات صحیح پیامبر (ص) مراجعه کنیم ؟

همچنین در دو آیه ی زیر خداوند به ما می گوید که از سنت پیامبر (ص) الگو بگیرید و ایشان را مفسر آیات قرآن معرفی می کند :

احزاب : 21
لَّقَدْ كانَ لَكُمْ فى رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسنَةٌ لِّمَن كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الاَخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثِيراً
براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نيكوئى بود ، براى آنها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند ، و خدا را بسيار ياد مى كنند .

نحل : 44
... وَ أَنزَلْنَا إِلَيْك الذِّكرَ لِتُبَينَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ
... و ما اين ذكر ( قرآن ) را بر تو نازل كرديم تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها تبيين كنى ، شايد انديشه كنند .

حال سؤال اینجاست که چه راهی برای اطاعت از رسول (ص) و الگو گیری از زندگی ایشان و نیز استفاده از تفسیر آیات قرآن توسط ایشان ، جز مراجعه به روایات پیامبر (ص) وجود دارد . کسی که به چیزی امر می کند مسلما به اسباب و وسایل آن نیز امر می کند . مثلا اگر کسی به من بگوید ظرف یک ساعت از مشهد به تهران برو ، بدون اینکه به من گفته باشد با هواپیما به این سفر برو ، عملا چنین دستوری داده است .

شاید این سؤال مطرح شود که در قرآن هر جا کلمه ی سنگسار به کار رفته ، علیه پیامبران و صالحین بوده و خداوندی که خود رفتار کفار علیه پیامبران را تخطئه می کند ، خود دستور به چنین کاری نمی دهد . (2)
پاسخ اینست که اولا طبق آیه ی 74 سوره ی حجر ، خداوند خود قوم لوط را بوسیله ی سنگباران کردن – آنهم طبق بعضی آیات دیگر با سنگهای آتشین ( هود : 82 ) – عذاب کرد و همچنین در آیه ی 33 سوره ی مائده خداوند برای کفاری که به جنگ خدا و پیامبر (ص) می آیند همان مجازاتی را دستور داده که فرعون برای ساحرانی که به موسی (ع) ایمان آوردند ، وعده داده بود و تا جایی که اینجانب تحقیق کردم ، این نوع عذاب تنها در همین دو مورد (3) ذکر شده است . حال سؤال اینجاست که اگر بدلیل اینکه سنگسار شیوه ی بت پرستان علیه انبیاء بوده است ، نباید این حکم توسط مسلمانان اجرا شود ، این استدلال با آیه ی 33 سوره ی مائده در تضادی جدیست .

مائده : 33
إِنَّمَا جَزؤُا الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسولَهُ وَ يَسعَوْنَ فى الأَرْضِ فَساداً أَن يُقَتَّلُوا أَوْ يُصلَّبُوا أَوْ تُقَطعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَف أَوْ يُنفَوْا مِنَ الأَرْضِ ذَلِك لَهُمْ خِزْىٌ فى الدُّنْيَا وَ لَهُمْ فى الاَخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ
كيفر آنها كه با خدا و پيامبر به جنگ بر مى خيزند و در روى زمين دست به فساد مى زنند اين است كه اعدام شوند يا به دار آويخته گردند يا دست راست و پاى چپ آنها بريده شود و يا از سرزمين خود تبعيد گردند ، اين رسوائى آنها در دنياست و در آخرت مجازات بزرگى دارند . (4)

اعراف
قَالَ فِرْعَوْنُ ءَامَنتُم بِهِ قَبْلَ أَنْ ءَاذَنَ لَكمْ إِنَّ هَذَا لَمَكْرٌ مَّكَرْتُمُوهُ فى الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُوا مِنهَا أَهْلَهَا فَسوْف تَعْلَمُونَ(123)
فرعون گفت آيا به او ايمان آورديد پيش از آنكه به شما اجازه دهم ، حتما اين توطئه اى است كه در اين شهر ( و ديار ) چيده ايد تا اهلش را از آن بيرون كنيد ولى به زودى خواهيد دانست !
لأُقَطعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُم مِّنْ خِلَف ثُمَّ لأُصلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ (124)
سوگند مى خورم كه دستها و پاهاى شما را به طور مخالف ( دست راست با پاى چپ يا دست چپ با پاى راست ) قطع مى كنم سپس همگى شما را به دار مى آويزم .

خشن بودن سنگسار نیز همانند خشن بودن بعضی دیگر از احکام الهیست . این خشونت عین رحمت برای سایر بندگان خداست . در واقع برای سلامت جامعه لازم است تا با عده ی قلیلی از افراد برخورد شدید صورت بگیرد . خداوند در سوره ی بقره آیه ی 216 می فرماید :

كُتِب عَلَيْكمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَ عَسى أَن تَكْرَهُوا شيْئاً وَ هُوَ خَيرٌ لَّكمْ وَ عَسى أَن تُحِبُّوا شيْئاً وَ هُوَ شرُّ لَّكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنتُمْ لا تَعْلَمُونَ
جهاد در راه خدا ، بر شما مقرر شده ، در حالى كه برايتان ناخوشايند است . چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد ، حال آنكه خير شما در آن است . و يا چيزى را دوست داشته باشيد ، حال آنكه شر شما در آن است . و خدا مى داند ، و شما نمى دانيد .

بنابر این صرف ناخوشایند بودن یک حکم از سوی ما ، برای انجام ندادن احکام الهی کافی نیست .

همچنین حکم سنگسار جز در مواقع بسیار خاص جاری نمی شود و بیشتر از این که مجازاتی برای شخص مجرم باشد – که در واقع رحمتی برای اوست ، چرا که با این عذاب دنیوی ولو اینکه بسیار شدید است ، قسمت اعظمی از عذاب اخروی او برداشته می شود و عذاب دنیا در مقایسه با عذاب آخرت بسیار ناچیز است . – عبرتیست برای سایرین . همین امروز که این حکم بخاطر بعضی مصلحت اندیشیها به صورت ناقص اجرا می شود و یا اصلا اجرا نمی شود ، صفحه ی حوادث روزنامه ها پراست از خیانتهای زن و شوهر به یکدیگر . هر چند روز یکبار در حوادث روزنامه ها قتلی ناموسی اتفاق می افتد و مثلا برادری ، بعلت رابطه ی نا مشروع با همسر برادرش و از ترس رسوایی ، برادرش را می کشد در حالیکه اگر حکم سنگسار به درستی اجرا می شد ، به مراتب ارتکاب زنای محصنه کمتر می شد .

در پایان به آندسته از دوستان مسلمانی که سعی می کنند با حذف آیات خشن از قرآن – توجیه و تفسیر محبت آمیز ! – و مجازاتهای خشن از احکام اسلامی ، دل اهل کتاب را بدست بیاورند و یا در مباحثه با آنان موفقیتی کسب کنند ، توجه به آیه ی زیر را که خداوند به پیامبر (ص) فرموده ، توصیه می کنم :
بقره : 120
وَ لَن تَرْضى عَنك الْيهُودُ وَ لا النَّصرَى حَتى تَتَّبِعَ مِلَّتهُمْ
هرگز يهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد تا ( بطور كامل تسليم خواسته هاى آنها شوى و ) از آئين ( تحريف يافته ) آنان پيروى كنى


والسلام – 1/3/85 – سید – مشهد مقدس
چه جالب چطور تونستید بین عذاب الهی و عمل وحشیانه سنگسار به دست انسانها ارتباط برقرار کنید؟
خداوند خیلی عذابها برای قومهای مختلف فرستاده
یادتون نره خداوند بارها و بارها اونا رو دعوت به ترک گناهانشون کرده بود ولی در نهایت مجبور به این کار شد
حالا من موندم چطور بین این دو مساله ارتباطی میتونه وجود داشته باشه؟
شما داری میگی سنت پیامبر این بوده شما سند ی که قویا بشه بهش استناد کرد داری که همچین کاری رو به پیامبر نسبت میدی؟
این عمل همونطور که گفتم (خیلی مستند تیست یا شایدم من اطلاعاتم کمه) از یهود وار د دین شد
 

fatiostad

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
از همه دوستان خاهش میکنم 1 مورد فقط 1مورد سند ومدرکی ارائه کنند که در ایات قران حرفی از سنگسار زده شده
اخه چرا راجع به چیزی که قران حتی اسمی ازون نبرده بحث میکنین
هیچکس نمیتونه ادعا بکنه که این عمل وحشیانه نیست
کجا قران حق گرفتن جان یک انسان رو به انسانهای دیگه داده(کسانی که صلاحیت اجرای حکم رو ندارن)
این مطالبی هم که اوردین دوست عزیز بیشتر اظهار نظر های شخصیه (یا خودتون یا یک نفر دیگه)

با این قسمت ها موافقم

ولی جون اسی بی انصاف نباش
خدا وکیلی برو قرانو بخون اصلا حرفی از سنگسار نزده
معلوم نیس این عمل وحشیانه رو چطوری به اسلام چسبوندن
خدا وکیلی منم دنبال جوابشم هنوز .یه چیزایی شنیدم راجع به اینکه از یهود وارد شده ولی مطمئن نیستم و سندی براش ندارم هنوز

پس لطف کن یه ایه بیار که در مورد سنگسار گفته باشه
لطفا زود تر این کارو بکن
شما میخاستی درستش کنی ولی بدترش کردی دوست عزیز

عزیزم من میگم این قضیه از پایه واساس مشکل داره یعنی اصلا ایه ای در قران وجود نداره راجع به سنگسار شما در مورد اندازه سنگا بحث میکنی؟


دوست عزیز، خیلی از احکام اسلام هستند که عیناً آیه در قرآن درباره چگونگی عمل به اونها وجود نداره....
شما یه آیه توی قرآن بیار که گفته باشه نماز رو چطور بخونید؟
ما نماز میخونیم و به یک ترتیب و آداب خاص هم میخونیم چون پیامبر اون جور میخونده...
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

دوست عزیز، خیلی از احکام اسلام هستند که عیناً آیه در قرآن درباره چگونگی عمل به اونها وجود نداره....
شما یه آیه توی قرآن بیار که گفته باشه نماز رو چطور بخونید؟
ما نماز میخونیم و به یک ترتیب و آداب خاص هم میخونیم چون پیامبر اون جور میخونده...
این دو تا قضیه هیچ ربطی بهم نداره
شما میگی پیامبر نماز میخونده .قبول

پس ینی میگی پیامبر سنگسارم میکرده؟ این یکیو بیا اول اثبات کن بعد میرسیم به بقیش
 

babi charlton

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه جالب چطور تونستید بین عذاب الهی و عمل وحشیانه سنگسار به دست انسانها ارتباط برقرار کنید؟
خداوند خیلی عذابها برای قومهای مختلف فرستاده
یادتون نره خداوند بارها و بارها اونا رو دعوت به ترک گناهانشون کرده بود ولی در نهایت مجبور به این کار شد
حالا من موندم چطور بین این دو مساله ارتباطی میتونه وجود داشته باشه؟
شما داری میگی سنت پیامبر این بوده شما سند ی که قویا بشه بهش استناد کرد داری که همچین کاری رو به پیامبر نسبت میدی؟
این عمل همونطور که گفتم (خیلی مستند تیست یا شایدم من اطلاعاتم کمه) از یهود وار د دین شد
بازم که داری حرف خودتو میزنی
با دوست من،عزیز من ،مهندس کجای این قوانینی که من آوردم وحشیانه است؟
شما یه موردشو بیار که وحشیانه باشه.
بیار دیگه
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا