مشاعرۀ سنّتی

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ای شمع جان! خــدارا، پروانه را مــسوزان
آهنگ عـــشق دارد، ديــــوانه را مـــسوزان



بنـــياد مهــــر باشــــد انــــدر دل مــــحبان
دل، جايگاه يار است، اين خانه را مسوزان
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
من خود آتشي که مرا داده رنگ فنا ميشناسم
من خود شيوه ي نگه چشم مست تو را ميشناسم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تو بمان با من تنهاتو بمان
در دل ساغر هستي تو بجوش
من همين يک نفس از جرعه حانم باقيست
آخرين جرعه اين جام تهي را تو بنوش
 

Reza.P

کاربر فعال
تو بمان با من تنهاتو بمان


در دل ساغر هستي تو بجوش
من همين يک نفس از جرعه حانم باقيست

آخرين جرعه اين جام تهي را تو بنوش

شب بود و سحر آگاه از من / گذشتند از کنار مونس من
به شب گفتم سرای باده از کیست / سکوتی را به هستی داد دل من
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
نیازارم ز خود هرگز دلی را

که می ترسم در او جایِ تو باشد
 

iman.mpr

عضو جدید
دنيا ديدی و هر چه ديدی هيچ است

و آن نيز که گفتی و شنيدی هيچ است

سـرتاسـر آفـاق دویـدی هیـچ است

و آن نيز که در خانه خزيدی هيچ است
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تا چند کنیم از تو قناعت به نگاهی

یک عمر قناعت نتوان کرد الاهی !
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
رنجِ گل بلبل کشید و بویِ آن را باد برد

بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد
 

azadeh_arch _eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
دو صنوبر در باد
سر فرا گوش هم اورده به نجوا غزلی می خوانند
مرغ دریایی با جفت خود از ساحل دور
رو نهادند به دروازه دور
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا