منم رفتم (pmehdiq)....خدا حافظ

[pmehdiq]

به کی؟!

اصلا دیگه جوابت و نمیدم...... خوراکیام ماله خودت........

اینا رو من خریده بودم

 

[pmehdiq]

میدونم شورشو در آوردم .... فقط یه بار دیگه

 

[Soofia]

میدونم شورشو در آوردم .... فقط یه بار دیگه

 

[pmehdiq]

شما برو سر قرارت

 

[barg]

حالا داستان این سطل ماستو تعریف می کنی

نه.... آدم که سفره دلشو برای هر کسی باز نمی کنه!!!!

 

[mina jojo]

اما من مهدی خیلی دوست دارم دوستم ندارم بره































بره من واسه کی ابیات نابمو بخونم

 

[pmehdiq]

نه.... آدم که سفره دلشو برای هر کسی باز نمی کنه!!!!

خوب فکر کنم من شرایطشو داشته باشم ...... تعریف کن

 

[pmehdiq]

اما من مهدی خیلی دوست دارم دوستم ندارم بره



بره من واسه کی ابیات نابمو بخونم

من نمی دونستم این سر کچل این همه خاصیت داره ........ معلوم نیست خواجه حافظ شیرازی با سر کچل کی شاعر شده

باشه ..... تو هم شعر بگو

 

[mina jojo]

من نمی دونستم این سر کچل این همه خاصیت داره ........ معلوم نیست خواجه حافظ شیرازی با سر کچل کی شاعر شده

باشه ..... تو هم شعر بگو

بزار کمی بیاندیشم






















چیزی یه ذهنم نمیرسه برو فردا بیا

 

[f.mohebbi]

موافقم باهات خفن

 

[pmehdiq]

بزار کمی بیاندیشم


چیزی یه ذهنم نمیرسه برو فردا بیا

شاعر اگه شاعر باشه ...تو سه سوت باید شعرشو بگه

یه چیز میگم ناراحت نشیا .... ولی تو شاعر بشو نیستی ( با لهجه ننه سوری بخون )

 

[jigsaw]

میشه نری ؟!

 

[foodtechnology]

خوب برو...

 

[nazila65]

او رفت ولی نه طبق قانون وداع ..یکبار فقط به شیشه پنجره زد ..