تحصیل در خارج از کشور

مهسا.

عضو جدید
سلام به تمامی مهندسین آب
برای ادامه تحصیل در خارج از کشور نیاز به مشاوره دارم. کدوم کشور در زمینه مهندسی آب مشهور تره(تخصصی تره)؟ خودم استرالیا مد نظرم هست اما اگه اطلاعات دقیق و جامعی دارید ممنون میشم که راهنماییم کنید.:gol:
 

mohamadreza!

عضو جدید
سلام به تمامی مهندسین آب
برای ادامه تحصیل در خارج از کشور نیاز به مشاوره دارم. کدوم کشور در زمینه مهندسی آب مشهور تره(تخصصی تره)؟ خودم استرالیا مد نظرم هست اما اگه اطلاعات دقیق و جامعی دارید ممنون میشم که راهنماییم کنید.:gol:
سلام شک نکنین آمریکا تو زمینه مهندسی آب حرف اول دنیا رو میزنه
 

مهسا.

عضو جدید
میشه سایتی رو واسه در آوردن اطلاعات ضروری در مورد دانشگاه های آمریکا معرفی کنید؟
 

kapo

عضو جدید
سلام به تمامی مهندسین آب
برای ادامه تحصیل در خارج از کشور نیاز به مشاوره دارم. کدوم کشور در زمینه مهندسی آب مشهور تره(تخصصی تره)؟ خودم استرالیا مد نظرم هست اما اگه اطلاعات دقیق و جامعی دارید ممنون میشم که راهنماییم کنید.:gol:

البته که آمریکا حرف اول رو میزنه توی همه رشته ها، هر چند اسرائیل هم واسه خودش یلی توی آب(نمی دونم بگم متأسفانه یا نه؟!) مطمئناً چند کشور دیگه هم از جمله استرالیا، هلند(بیشتر در مسائل زهکشی) و هندوستان(بیشتر در مسائل منابع آب و سیلاب) هم حرف ولسه گفتن دارند مخصوصاً هند(اگر فرمول های هیدرولوژی یا سازه رو نگاه کنید هندی ها اون جا هستند)، بعضی کشورها مثل آلمان یا انگلستان هم کلاً دانشگاه های خوبی دارند.
 

sasanpsn

عضو جدید
سلام
تاپیک خوبیه
برای منم سوال بود
اگر کس دیگه ای هم اطلاعات بیشتری داره بگه
ممنون
 

mohamadreza!

عضو جدید
به طور کلی مدارک لازم برای گرفتن پذيرش از دانشگاههای معتبر آمريکايی به قرار زير می باشد :
1. مدارک بين المللی زبان انگليسی مانند TOEFL , GRE
2. حداقل مدرک کارشناسی
3. رزومه
4. مقالات علمی معتبر (اصطلاحا Paper)
5. ريز نمرات دانشگاهی
6. توصيه نامه از اساتيد
7. نامه Statement of purpose
8. نامه Personal Background
9. نامه Proposal برای مقطع PhD
 

mohamadreza!

عضو جدید
ادامه تحصیل در امریکا!

ادامه تحصیل در امریکا!

1. مدارک بين المللی زبان انگليسی TOEFL , GRE
در ابتدا توجه دوستان عزيز را به اين نکته جلب می کنم که ما در اينجا صرفا به معرفی دو مدرک TOEFL و GRE می پردازيم و از توضيح در مورد مدرک IELTS صرف نظر می کنيم ، چرا که هدف از نوشتن اين مجموعه ، راهنمايی برای گرفتن پذيرش از دانشگاههای آمريکايی است و تقريبا تمامی اين دانشگاهها داشتن مدرک TOEFL را ملاک پذيرش دانشجويان غير انگليسی زبان قرار می دهند. لذا عزيزانی که قصد ادامه تحصيل در آمريکا را دارند به هيج وجه لزومی ندارد وقت خود را برای اخذ مدرک IELTS که تنها در تعداد بسيار محدودی از اين دانشگاهها مورد تاييد است ، تلف کنند.

1 . 1 . آزمون TOEFL
آزمون TOEFL که مخفف Test Of English as a Foreign Language می باشد در سطح جهانی به سه صورت برگزار می شود :
1. PBT يا همان Paper Based TOEFL
2. CBT يا همان Computer Based TOEFL
3. IBT يا همان Internet Based TOEFL

1 . 1 . 1 . آزمون PBT
اين آزمون دارای 4 بخش می باشد و تقريبا از تمامی امتحانات بين المللی زبان راحتتر است. امتياز اين آزمون از 310 تا 677 می باشد که به جمع نمرات 3 بخش آن مربوط شده و نمره بخش چهارم (نوشتاری) جدا محاسبه می شود. برای اکثر دانشگاههای دنيا حد پايين پذيرش ، داشتن نمره 550 می باشد. ولی کسانی که به دنبال بورس تحصيلی هستند بايد سعی کنند که امتيازی بالای 600 داشته باشند. حتی برخی از دانشگاههای معتبر مانند Cambridge حد پايين 620 را برای پذيرش تعيين کرده اند.

حال به معرفی بخشهای مختلف اين آزمون می پردازيم.

1 . 1 . 1 . 1 . بخش شنيداری يا Listening
اين بخش تقريبا سخت ترين بخش امتحان بوده ، دارای 50 سوال شنيداری است که به سه شکل ارايه می شود.

مکالمات کوتاه
اين بخش دارای 20 سوال است. دو نفر با هم صحبت می کنند و يک سوال مطرح می شود. در بيشتر مواقع صحبتهای نفر دوم مهمتر می باشد ، چرا که پاسخ ها در صحبت های او پنهان شده است.
از آنجا که شما در امتحان کاغذی تافل (PBT) گزينه ها را روی کاغذ می بينيد ، اين به شما کمک می کند که قبل از پخش سوال ، گزينه ها را به سرعت بخوانيد و حتی در برخی شرايط 2 گزينه را به سادگی حذف کنيد.
بين هر دو سوال در اين بخش 12 ثانيه فاصله زمانی وجود دارد که در اين مدت شما بايد خانه مربوطه را در پاسخنامه پر کرده و خود را برای سوال بعدی حاضر کنيد.
در بخش مکالمات کوتاه ، حدود 5 تا 7 سوال به عبارات idiomatic (اصطلاحی) اختصاص پيدا می کند و لازم است اين عبارات را که در آخر کتابهای TOEFL وجود دارد حفظ کنيد.

مکالمات بلند
اين بخش شامل 30 سوال است. در يکسری از سوالات 2 نفر باهم در حدود يک دقيقه صحبت کرده و 4 الی 5 سوال مطرح می شود. در بخش ديگر هم يک نفر در همين حدود زمانی صحبت می کند و بعد همين تعداد سوال را بايد جواب بدهيد.

در ابتدای هر سه مرحله ، حدود يک تا سه دقيقه زمان صرف پخش نمونه ای از آن بخش می شود که شما می توانيد در اين مدت به مرور گزينه های مربوط بپردازيد تا وقتی سوال پخش می شود پاسخ سوال ها را پيدا کنيد. (البته اين کار قانونی نيست)

برای مهارت در اين بخش وقت خود را با گوش کردن به VOA و CNN و امثالهم و به ويژه فيلم ديدن تلف نکنيد. صرفا منابع سوالات TOEFL را مدام گوش کنيد ، چرا که اين آزمون هم نوعی کنکور است و کسانی که با تستهای آن بيشتر آشنا شده باشند ، نمره بيشتری کسب خواهند کرد.

اگر کسی بتواند در بخش شنيداری ، از 50 سوال به 42 سوال پاسخ دهد ، نمره بالای 600 به سادگی در انتظار او خواهد بود.

1 . 1 . 1 . 2 . بخش خواندنی يا Reading
در اين بخش 50 سوال وجود دارد که معمولا برای اين تعداد سوال ، 5 متن ارايه می شود. يعنی هر متن بين 9 تا 11 سوال دارد.

سوال اول هر متن به اين مضمون است که " اين متن در چه مورد صحبت می کند ؟ " و يا " اسم اين متن را کدام انتخاب کنيم بهتر است ؟ " . اين سوال بايد در هر متن آخرين سوالی باشد که در آن بخش پاسخ داده می شود ، چرا که شما با جواب دادن به سوالات ديگر کاملا با موضوع آن متن آشنا می شويد.
در مورد پاسخ دادن به بقيه سوالات ، بين علمای TOEFL اختلاف وجود دارد ، بطوريکه :
1. گروه اول عقيده دارند که اول بايد متن را با سرعت و حداکثر در 3 دقيقه خوانده و بعد سوالات را بخوانند. سپس به متن برگشته و پاسخ ها با سرعت بيشتری پيدا کنند.
2. گروه دوم عقيده دارند که می بايست هر سوال را خوانده و بعد جواب را در متن پيدا کنند. البته لازم به ذکر است که سوالات به ترتيب محتوای متن آورده می شود.
3. و در نهايت گروه سوم معتقداند که ابتدا بايد به سرعت سولات را بدون جواب خوانده و بعد متن را بدون توجه به سوالات بخوانند. در انتها با مطالعه هر سوال ، پاسخ آن را از متن استخراج کنند.

اين بخش به طور کلی 55 دقيقه زمان دارد و انتخاب روش مناسب برای پاسخگويی به سوالات کاملا به سليقه و تسلط و روحيات شما بستگی دارد. با زدن تست های متعدد و آزمودن راههای گوناگون ، مطمئنا بهترين روش را انتخاب خواهيد کرد.

1 . 1 . 1 . 3 . بخش ساختار يا structure
اين بخش راحت ترين بخش TOEFL است که يکی از مهمترين علل سادگی آزمون PBT نيز همين مساله می باشد. بخش ساختار شامل 40 سوال با 25 دقيقه زمان است و به دو بخش تقسيم می شود :

1. شامل 15 سوال 4 گزينه ای است که بايد گزينه صحيح انتخاب شود.
2. شامل 25 سوال است که هر سوال يک جمله با چهار کلمه زيرخط دار است که بايد گزينه غلط انتخاب شود.

شما به راحتی می توانيد با تمرين روی تستهای اين بخش ، به 38 سوال از 40 سوال پاسخ داده و قبولی خود را در امتحان تضمين کنيد.

1 . 1 . 1 . 4 . بخش نوشتاری يا Writing
باز هم اجازه دهيد به کسانی که زبان خوبی ندارند مژده بدهيم که نمره اين بخش در نمره کل محاسبه نمی شود. نمره اين بخش از صفر تا 6 می باشد که بيشتر دانشگاهها برای اين بخش سقفی تعيين نمی کنند. ولی برخی از آنها نيز حداقل 4 يا 4.5 و حتی 5 را نيز مطالبه می کنند. البته بايد متذکر شد که گرفتن نمره 4.5 کار نسبتا ساده ای است ولی برای نمرات 5 و 5.5 بايد بسيار تمرين کرد.

برای عزيزانی که قصد ادامه تحصيل در مقطع PhD دارند ، اين بخش اهميت بسيار بالايی دارد ، چراکه اساتيد ترجيح می دهند با دانشجويانی کار کنند که مهارت بالايی در توشتن مقالات و متون علمی داشته باشند.
 

mohamadreza!

عضو جدید
ادامه تحصیل در امریکا!

ادامه تحصیل در امریکا!

1 . 1 . 2 . آزمون CBT
اين امتحان بسيار شبيه امتحان PBT است و پشت کامپيوتر برگزار می شود. تفاوتهای CBT با PBT عبارتند از :

1. آزمون CBT در ايران برگزار نمی شود.

2. در بخش شنيداری شما نمی توانيد مانند PBT سوالات را ببينيد ، بلکه پس از شنيدن مکالمات ، سوالها روی صفحه مانيتور ظاهر می شود. اما در اين امتحان کنترل زمان در دست شماست. يک زمان کلی در اختيار داريد که می توانيد يک سوال را مثلا در 10 ثانيه و سوال ديگری را يک دقيقه پاسخ دهيد.

3. سوالات اين آزمون تطبيقی و هوشمند می باشد ، به اين مفهوم که اگر به سوالی پاسخ اشتباه بدهيد ، سوال بعدی ساده تر و در عوض دارای امتياز کمتری خواهد بود. بنابراين می توان گفت اين آزمون برای افرادی که سطح زبان بالايی ندارند تقريبا شانس بيشتری فراهم می کند.

4. بخش نوشتاری بايد تايپ شود. البته اگر افرادی مشکل عمده و قابل توجيه داشته باشند ، احتمالا می توانند از برگه کاغذی نيز برای پاسخ دهی استفاده کنند.

5. کارنامه اين آزمون خيلی سريع صادر می شود (بر خلاف آزمون PBT که صدور کارنامه 40 روز طول می کشد).

6. نمره ماکزيمم اين آزمون 300 می باشد. کسب نمره 250 در اين آزمون ، تقريبا معادل کسب نمره 600 از آزمون PBT می باشد.

7. با استفاده از گوشی (headphone) در اين آزمون ، روز بهتری را برای موفقيت در بخش شنيداری خواهيد داشت.

1 . 1 . 3 . آزمون IBT
تقريبا سخت ترين آزمون TOEFL است ، چراکه در آن بخش تکلم (speaking) نيز وجود دارد و در يک کلام ، اين آزمون برای اشخاصی که در بخش مکالمه ضعيف هستند ، آزمون دشواری خواهد بود.

بخش های مختلف اين آزمون به قرار زير می باشد.

1 . 1 . 3 . 1 . بخش تکلم يا speaking
اين بخش از سه قسمت تشکيل می شود :

1. در قسمت اول ، يک موضوع داده می شود و سپس شما 15 ثانيه زمان خواهيد داشت تا بعد از آن 45 ثانيه در مورد موضوع داده شده صحبت کنيد.

2. در قسمت دوم ، يک متن از گوشی پخش می شود ، سپس در همان مورد ، متنی برای مطالعه روی صفحه مانيتور ظاهر می شود. شما 2 تا 3 دقيقه زمان برای مطالعه متن خواهيد داشت. بعد از آن يک سوال از اين دو مورد پرسيده می شود که شما 20 ثانيه برای فکر کردن و 60 ثانيه هم برای صحبت کردن در پاسخ به سوال ، زمان در اختيار خواهيد داشت.

3. در قسمت سوم ، (دقيقا يادم نيست و فکر می کنم که) يک متن از گوشی پخش می شود و شما بازهم 20 ثانيه برای فکر کردن و 60 ثانيه برای صحبت کردن در آن مورد ، زمان خواهيد داشت.

1 . 1 . 3 . 2 . بخش شنيداری يا listening
بخش شنيداری اين آزمون شامل مکالمات بلند بوده و بر خلاف PBT و CBT خبری از مکالمات کوتاه نيست. همچنين از لحاظ سرعت گفتار متن نيز از دو نوع ديگر سريعتر و در نتيجه دشوارتر است.

البته اجازه دهيد اين نکته را همين جا اضافه کنم که اگر شما خودتان را برای شرکت در اين نوع آزمون آماده کنيد ، هيچ مشکلی نخواهيد داشت. دشواری اين آزمون صرفا برای کسانی است که يا زمان کافی برای تمرين کردن و آمادگی برای شرکت در آزمون را در اختيار ندارند و يا اينکه به هر دليل طبيعی و غير طبيعی مشکل لاينحل شنيداری و گفتاری دارند.

1 . 1 . 3 . 3 . بخش نوشتاری يا writing
در بخش نوشتاری اين امتحان ، علاوه بر سوالی که در دو نوع ديگر آزمون های TOEFL وجود دارد ، سوال ديگری نيز مطرح می شود و آن به اين شرح است که يک متن توسط گوشی پخش شده و در انتها سوالی مطرح می شود. شما 20 دقيقه زمان خواهيد داشت تا در آن مورد قلم فرسايی کنيد.

بخش های ديگر اين آزمون ، مشابه دو نوع ديگر است که قبلا توضيح داده شد. ماکزيمم نمره اين آزمون 120 است که کسب نمره بالای 100 ، حقيقتا عالی است.

در پايان توضيحات مربوط به آزمون های TOEFL لازم است چند نکته را ياد آوری کنم :

1. به ياد داشته باشيد که از ديدگاه مسولان و اساتيد دانشگاههای آمريکايی ، دارنده نمره بالای آزمون TOEFL ، شخصی است که توانايی بالايی جهت خواندن ، نوشتن و مکالمه زبان انگليسی به عنوان زبان غير مادری خود دارد. همچنين شما در جامعه ای انگليسی زبانی زندگی خواهيد کرد که لزوما پذيرش مناسبی نسبت به افراد خارجی ندارند. از همه مهمتر می بايست در کلاسهايی شرکت کنيد که مباحث پيچيده فنی و علمی بيان خواهد شد و شما موظف هستيد علاوه بر درک اين مباحث ، خود را به عنوان يک محقق و دانشمند صاحب نظر مطرح کنيد. کاری که حتی در ايران عزيز نيز دشوار است. از اينرو هدف اصلی شما می بايست يادگيری و تسلط کامل بر زبان انگليسی باشد و نه صرفا اخذ يک نمره مناسب در آزمون های TOEFL.
مشاهدات بنده و تجارب بسياری ديگر از دوستان نيز ثابت کرده است که يادگيری زبان در حين تحصيل در مقاطع بالای تحصيلی ، اگر بيهوده و غير ممکن هم نباشد ، کاملا به ضرر شما تمام خواهد شد. چرا که شما فرصت استفاده بهينه از ترم های آغازين را از دست داده و ذهينت نامناسبی از خود در نزد اساتيد و دانشجويان ديگر ايجاد خواهيد کرد. از اينرو بنده جدا پيشنهاد می کنم که قبل از خروج از ايران سطح زبان خود را تا حد مطلوبی بالا برده و از هزينه های پايين اين امر برخوردار شويد.

2. به ياد داشته باشيد هر کسی که در آزمون های TOEFL شرکت کند ، کارنامه يا گواهی حضور در آزمون دريافت خواهد کرد. پس چيزی به عنوان مدرک TOEFL وجود ندارد. پس منظور از مدرک TOEFL برای اخذ پذيرش ، کسب نمره بالا در اين آزمون می باشد.

3. هيچ کدام از اين آزمون های بين المللی نمره منفی ندارند.

4. چنانچه شما زمان اندکی برای اخذ پذيرش و خروج از کشور داريد ، برای موفقيت در آزمون های TOEFL ، وقت خود را برای کلاسهای مکالمه تلف نکنيد. صرفا در کلاسهای تخصصی آزمون های TOEFL شرکت کنيد و بعد از موفقيت در آن ، با خيال آسوده می توانيد دوره های فشرده مکالمه را بگذرانيد.

5. اگر قصد شرکت در آزمون PBT را داريد ، آزمونهای TOLIMO که توسط سازمان سنجش آموزش کشور برگزار می شود می تواند تمرين و محک خوبی برای شما باشد. به جز ترتيب ارايه سوالات ، اين آزمون 100% با آزمون PBT يکسان است. از آنجاکه بخش نوشتاری TOLIMO کمی سخت تر بوده و کيفيت صدای بخش شنيداری آن نيز پايين تر است ، شما هر نمره ای در اين آزمون کسب کنيد ، می توانيد اميدوار باشيد که در آزمون PBT می توانيد 20 تا 40 نمره بيشتر به دست بياوريد.

6. چنانچه زمان کافی (يعنی حداقل يک سال) برای خروج از کشور داريد ، برای يادگيری زبان به هيچ وجه از کلاسهای بسيار فشرده و خصوصی استفاده نکنيد. چراکه در خارج از کشور قرار نيست شما به صورت خصوصی تحصيل کنيد و غير از partner شما احتمالا کسی با شما کار خصوصی نخواهد داشت !
به ياد داشته باشيد که گذراندن کلاسهای خصوصی به معنای بالا بودن کيفيت آموزش نيست و صرفا يک بهانه از طرف آموزشگاهها برای اخذ مبالغ هنگفت می باشد. تنها مزيت اين نوع کلاسها اين است که شما زحمت خارج شدن از منزل يا محل کارتان را به خودتان نخواهيد داد. در عوض عنگام تحصيل در خارج از کشور مدام به ياد خانواده معلم زبانتان در ايران خواهيد بود ! همچنين اگر پول زيادی داريد ، بهتر است آنرا نگه داريد ، چون سوژه جذاب برای خرج کردن آن در آمريکا فراوان است. مثل خريدن اتفاقی يک bazooka برای شکار خرگوش و يا يک سفر علمی تخيلی به Las Vegas .

7. اگر واقعا قصد ادامه تحصيل در دانشگاههای سطح بالای آمريکا را داريد بنده به شما توصيه می کنم که خود را برای آزمون IBT آماده کنيد. دلايل اين توصيه به قرار زير می باشد :
- اين آزمون مطمئن ترين آزمون در ايران است ، چراکه هميشه برای ثبت نام در آن ظرفيت کافی وجود دارد.
- کارنامه اين آزمون به سرعت صادر می شود و چنانچه نمره مناسبی کسب نکرده باشيد می توانيد به سرعت خود را برای آزمون بعدی آماده کنيد.
- کسب نمره خوب در اين آزمون سبب می شود شما بتوانيد شانس خود را برای استفاده از بورسهای حل تمرينی يا teacher assistant به طور قابل ملاحظه ای افزايش دهيد.
- کسانيکه در بخش نوشتاری دارای مهارت هستند (و يا خواهند شد) می توانند امتياز کل خود را افزايش دهند ، چراکه نمره اين بخش در نمره کل مستقيما اعمال می شود.
- تلاش برای موفقيت در اين آزمون به معنای تلاش واقعی برای يادگيری زبان انگليسی است.
 

mohamadreza!

عضو جدید
ادامه تحصیل در امریکا!

ادامه تحصیل در امریکا!

1 . 2 . آزمون GRE
ازمون GRE مخفف Graduate Record Exam بوده و مخصوص دانشگاههای آمريکايی و برخی از دانشگاههای بسيار معتبر بعضی از کشورهای ديگر مانند کانادا می باشد.

اين آزمون به دو صورت Subject و General برگزار می شود و برای اکثر دانشگاههايی که از شما مدرک GRE درخواست می کنند ، امتحان General قابل قبول است. آزمون Subject کمی تخصصی تر است و از همين رو فقط برای تعداد محدودی از رشته ها مانند مهندسی کامپيوتر ، آن هم در برخی از دانشگاهها و به صلاحديد برخی از اساتيد ، اجباری است. لذا ما در اينجا به معرفی اين آزمون نمی پردازيم.

آزمون General GRE در سطح جهانی به دو صورت paper based و computer based برگزار می شود که نوع ورقه ای آن يعنی paper based در ايران توسط سازمان سنجش آموزش کشور برگزار می گردد و ما در اينجا تنها اين مورد را توضيح می دهيم.

دوستان عزيز بايد توجه داشته باشند که فلسفه برگزاری آزمون GRE با آزمون TOEFL متفاوت است. هدف از برگزاری آزمون TOEFL سنجش ميزان آشنايی شرکت کنندگان با زبان انگليسی است در حاليکه هدف از برگزاری آزمون GRE سنجش استعداد تحصيلی شرکت کنندگان است. يعنی شرکت در آزمون GRE می بايست پس از موفقيت در آزمون TOEFL صورت گيرد ، چراکه داشتن سطح زبان بالا ، يکی از ابزارهای موفقيت در آزمون GRE است.

نمره آزمون GRE برای دانشگاههای تراز اول آمريکا بسيار مهم است و چنانچه شما نمره کمی از اين آزمون کسب کنيد ، حتی با داشتن يک رزومه علمی بسيار قوی ، شانس خود را برای اخذ پذيرش از دست خواهيد داد.

نوع General آزمون GRE از سه بخش تشکيل شده است.

1 . 2 . 1 . بخش رياضيات
بخش رياضيات اين آزمون بسيار ساده و شايد در حد دبيرستانهای ايران باشد. نمره اين بخش از 800 می باشد و با کمی دقت می توانيد نمره کامل را به دست آوريد. افرادی که به دنبال بورسهای تحصيلی هستند بايد تمام تلاششان را بکنند تا نمرات کامل اين بخش را کسب کنند ، چرا که از نظر دانشگاه ، گرفتن نمره کمتر از 800 به معنای بی دقتی شماست.

در بخش رياضيات ، دو سری سوال 30 تايی وجود دارد. معمولا اگر شما حداکثر 3 گزينه را اشتباه پاسخ دهيد ، نمره شما باز هم 800 خواهد بود.

توجه داشته باشيد که اگر شما در دوره ليسانس ، رياضيات مهندسی را مثل آب خوردن گذرانده باشيد ، لزوما در اين امتحان نيز موفق نخواهيد شد. چرا که سطح اين امتحان پايين تر است و اين امکان وجود دارد که مباحث مربوطه را فراموش کرده باشيد. لذا حتما بايد قبل از امتحان با مطالعه تست های دوره های گذشته GRE ، خود را آماده کنيد.

1 . 2 . 2 . بخش واژه ها
در يک کلام می توان گفت که تمام سختيهای آزمون GRE مربوط به اين بخش است. موفقيت در اين بخش نياز به دانش بالايی از مجموعه لغاتی دارد که بعضا معنای فارسی آنها و يا حتی خود آنها ، احتمالا به گوشتان هم نخورده است. حداکثر امتياز اين بخش 800 است که کسب نمره بالای 400 واقعا خوب است. اگر فرض کنيم شما از بخش رياضيات نمره 800 را کامل کسب کنيد ، با کسب نمره 500 تا 550 از بخش واژه يعنی با کسب مجموع 1300 تا 1350 امتياز از اين دو بخش ، شما شانس بسيار بالايی برای اخذ پذيرش از 10 دانشگاه برتر آمريکا را خواهيد داشت. اما موفقيت در اين بخش به هيچ وجه دور از دسترس نيست و تنها احتياج به صرف زمان و يادگيری و تمرين دارد.

سوالات اين بخش 5 گزينه ای است و نمره منفی ندارد. اين بخش دارای دو سری 38 تايی سوال است و از چهر قسمت تشکيل شده است.

1 . 2 . 2 . 1 . بخش مترادف و متضاد
در اين بخش شما بايد از 5 گزينه در دست ، يک کلمه را که موافق يا مخالف کلمه داده شده است را انتخاب کنيد.

1 . 2 . 2 . 2 . بخش جای خالی
در اين قسمت ، جمله نسبتا پيچيده ای داده می شود و يک يا دو جای خالی موجود را بايد از ميان گزينه ها انتخاب کنيد.

1 . 2 . 2 . 3 . بخش تطابق لغات
در اين بخش دو لغت مانند " کتاب و دفتر " داده می شود. در ميان 5 گزينه داده شده ، شما بايد شبيه ترين گزينه را به کلمه داده شده پيدا کنيد.
(می دانم که احساس می کنيد به شعورتان توهين می شود و آرزو می کنيد که ای کاش زبان فارسی ، زبان اول دنيا بود ، ولی در هر صورت چاره ای نيست)

1 . 2 . 2 . 4 . بخش خواندن
در اين قسمت ، دو و يا سه متن نسبتا پيجيده داده می شود که بايد پس از مطالعه آنها ، به سوالات مربوطه پاسخ دهيد.

1 . 2 . 3 . بخش نوشتاری
اين بخش دارای دو انشا می باشد. در انشای اول که دارای 45 دقيقه زمان است دو موضوع داده می شود که به مراتب از موضوعات آزمون TOEFL دشوارتر است و شما می توانيد به دلخواه يک موضوع را انتخاب کنيد. رعايت دقيق قواعد انشا نويسی بسيار حايظ اهميت است و شما بايد روی اين مساله تمرين جدی داشته باشيد. من برای موفقيت کامل در اين بخش مطالعه کتاب " انشاء انگليسی " نوشته دکتر " علاء الدين پازارگادی " از انتشارات امير کبير را پيشنهاد می کنم. نمره اين انشاء از 6 محاسبه می شود و کسب نمره 4 مناسب است.

در انشاء دوم 30 دقيقه زمان خواهيد داشت. چند خط در مورد يک موضوع توضيح داده می شود. اين موضوع ظاهرا منطقی به نظر می رسد ولی در واقع اينطور نيست و دارای اشکالاتی است که شما بايد روی آنها کار کنيد. هرچند پيدا کردن اين اشکالات کار چندان سختی نيست ، ولی اصولا از آنجاييکه ايراد گيری و موی را از ماست بيرون کشيدن در خون ما ايرانيهاست ، می توانيد اين قدرت ذاتی خود را به رخ برگزارکنندگان بکشيد.

دوستان بايد توجه داشته باشند که فلسفه انشاء نويسی در اين آزمون ، کلا با آزمون TOEFL تفاوت دارد. شما در TOEFL صرفا قدرت نگارش خود را ثابت می کنيد در حاليکه در آزمون GRE می بايست قدرت استدلال صحيح خود را نشان دهيد. مثلا چنانچه در آزمون TOEFL استدلال کنيد که اتومبيل پيکان از لحاظ اصول طراحی مکانيکی به مراتب بهتر از اتومبيل BMW است ، احتمالا نمره کاملی خواهيد گرفت ، ولی به ياد داشته باشيد که در آزمون GRE از اين خبرها نيست و شما بايد حرف منطقی بزنيد !
 

mohamadreza!

عضو جدید
ادامه تحصیل در امریکا!

ادامه تحصیل در امریکا!

2 . مدرک کارشناسی

اين بخش توضيح زيادی لازم ندارد. شما بايد از يک دانشگاه معتبر (رسمی و مورد تاييد وزارت علوم ، تحقيقات و فناوری) حداقل مدرک کارشناسی خود را دريافت کرده باشيد.

در اينجا من چند خبر خوش برای شما دارم.

خبر خوش اول برای فارق التحصيلان دانشگاههايی غير از " شريف و امير کبير و . . . " اين است که برای دانشگاههای آمريکايی تقريبا هيج فرقی نمی کند که شما از کدام دانشگاه ايرانی مدرک خود را گرفته ايد. چه از شريف تهران فارغ التحصيل شده باشيد و چه از غير انتفاعی آمل ، در صورت کامل بودن ساير مدارک خود ، شانس تقريبا برابری برای اخذ پذيرش خواهيد داشت. چرا که برای 10 دانشگاه برتر آمريکا که قطعا 10 دانشگاه برتر جهان نيز هستند ، فارغ التحصيل شدن از دانشگاهی با رتبه 500 و يا فارغ التحصيل شدن از دانشگاه ديگری با رتبه 800 علی السويه است.

آنچه برای دانشگاههای آمريکايی بسيار حايظ اهميت است ، شخصيت فردی شماست. برای اخذ پذيرش و بورس تحصيلی ، شما بايد مسولان و اساتيد اين دانشگاهها را قانع کنيد که شخصيتی علمی و متعادل داريد. داشتن سطح زبان بالا ، رزومه علمی مناسب و ايده های ارزشمند برای ادامه تحصيل و تحقيقات ، باعث جلب نظر آنها خواهد شد.

مطمئن باشيد که اساتيد آنجا ، اين را درک می کنند که شما در ايران درس خوانده ايد و سطح دانشگاههای ايران هم همين است. پس بيشتر به تلاشها و انگيزه های فردی شما بها می دهند. به ياد داشته باشيد که ايرانی ها در همه جوامع علمی خوش نام هستند و اساتيدی که رزومه شما را مطالعه می کنند ، قطعا بين شما و متقاضيان چينی فرق قايل خواهند شد (هر چند که بسياری از اساتيد آمريکايی چينی هستند).

خبر خوش ديگر برای برخی از دوستانی است که برای خروج از ايران عجله دارند و يا حس کنکور کارشناسی ارشد را ندارند. تقريبا بهترين دانشگاههای آمريکايی برای پذيرش دانشجو در دوره های PhD خود ، داشتن مدرک کارشناسی ارشد (Master) را الزامی نمی دانند ! يعنی اينکه اگر شما الان دارای مدرک ليسانس هستيد ، متوانيد مستقيما برای دوره های Master يا PhD درخواست پذيرش کنيد. جالب بود !؟

علت اين امر به سياستهای آموزشی آمريکا برمی گردد. از نظر دانشگاههای آمريکايی افراد به سه دسته تقسيم می شوند :

1 . افرادی که دوست دارند کار کنند و برای مشاغل مورد نظر خود احتياج به تحصيلات آکادميک ندارند. طبيعتا اين افراد با انتخاب خود وارد دانشگاه نمی شوند و جامعه آمريکايی به آنها به چشم يک انسان موفق و هدفمند نگاه می کند.

2 . افرادی که دوست دارند کار کنند و برای مشاغل مورد نظر خود احتياج به گذراندن دوره های آکادميک دارند. اين افراد برای نيل به هدف خود نهايتا تا پايام دوره Master به تحصيل ادامه می دهند.

3 . افرادی که علم را دوست دارند ، يادگيری را اولويت زندگی خود می دانند و محدوديتی برای يادگيری قايل نيستند. اين افراد بايد حداقل دوره PhD (يا معادل آن) را با موفقيت بگذرانند.

همانطور که مشاهده می شود در جوامعی مانند آمريکا و ساير جوامع توسعه يافته ، ادامه تحصيل امری کاملا انتخابی است و مردم با توجه به علايق و اهداف خود نسبت به اين امر تصميم گيری می کنند (درست برعکس ايران).

در اينجا جالب است که تعريف يکی از برترين دانشگاه های علوم طبيعی آمريکا يعنی Princeton را از دوره های تحصيلی بدانيد :

1 . فارغ التحصيل Master کسی است که در زمينه تحصيلی خود به مرتبه کارشناسی و استادی (منظور مهارت است و نه استادی دانشگاه) رسيده باشد.
2 . فارغ اتحصيل PhD کسی است که در زمينه تحقيقاتی و تحصيلی خود از هر کس ديگری بيشتر بداند.

در اينجا لازم است مجددا يادآوری کنم که منظور از قسمت اول استادی دانشگاه نيست و شما بايد از الان برداشت خود را نسبت به واژه استاد دانشگاه عوض کنيد. در آمريکا و بسياری ديگر از کشورهای صنعتی ، شخص تنها زمانی که به درجه Prof رسيده باشد حق تدريس خواهد داشت. استادی دانشگاه مرتبه علمی بسيار بالايی است که يک فارق التحصيل PhD بايد مدتها تلاش کند تا به آن برسد. لطفا اين را با به اصطلاح اساتيد ايرانی که حتی با مدرک ليسانس و فوق ليسانس ، تدريس می کنند ، اشتباه نگيريد.

با توجه به مطالب عنوان شده به دوستان عزيز توصيه جدی می کنم که اگر قصد ادامه تحصيل داريد ، حداقل مدتی به اهداف واقعی و بلند مدت خود فکر کنيد. باور کنيد که جو دانشگاههای آمريکايی به خصوص در سطوح عالی ، کلا با ايران فرق دارد. وقتی استاد شما برنده جايزه نوبلی باشد که چند تا از فرمولهايی که در دوران تحصيل خود در ايران آنها را حفظ می کرديد به اسم او باشد و وقتی هم کلاسی های شما سودای رياست جمهوری آمريکا و سفر به مريخ را در سر می پرورانند ، شما نخواهيد توانست صرفا با انگيزه گرفتن مدرک دکترا و يا زندگی در آمريکا ، جان سالم از اين کلاسها به در ببريد.

همانطور که گفته شد ، شما می توانيد با داشتن مدرک ليسانس ، برای دوره PhD تقاضای پذيرش کنيد. البته در اينصورت اگر پذيرفته شويد ، به تشخيص دانشکده می بايست دروس پيش نياز را بگذرانيد. من اين کار را توصيه نمی کنم.

يک خبر جالب ديگر اين است که شما در دانشگاههای معتبر آمريکايی می توانيد در صورت پذيرفته شدن در دوره PhD ، همزمان در يک دوره Master هم تحصيل کنيد.

در نهايت بنده توصيه می کنم که شما دوره کارشناسی ارشد را در ايران گذرانده و با معدل بالا (حداقل 17.5) فارغ التحصيل شويد و سپس برای دوره دکتری تقاضای پذيرش کنيد. دلايل اين توصيه به اين قرار است :

1 . از آنجا که دانشگاههای مزبور به ريزنمرات بسيار اهميت می دهند ، شما می توانيد در دوره کارشناسی ارشد در ايران و با زبان مادری خودتان نمرات بالايی را اخذ کنيد و ضعف کارنامه دوران ليسانس خود را جبران کنيد. لازم به ذکر است که اگر معدل دوره کارشناسی ارشد شما بالاتر از معدل دوره ليسانس شما باشد ، از نظر اساتيد آمريکايی يک امتياز مثبت و موثر است ، چرا که نشان دهنده رشد علمی شماست.

2 . دروس دوره کارشناسی ارشد که در ايران تدريس می شود شباهت بيشتری به دروس بين المللی دارد. شما ممکن است با مدرک ليسانس خود در آمريکا شگفت زده شويد. چون يا بعضی از دروس را اصلا نخوانده ايد و يا بعضی ديگر را بيهوده خوانده ايد. به اساتيد آنجا حق بدهيد که نتوانند از روی نمره دروس معارف اسلامی 1 و 2 و جمعيت و تنظيم خانواده ، روی شخصيت علمی شما قضاوت کنند.

3 . در دوره کارشناسی ارشد ، شما فرصت مناسبی خواهيد داشت که چند مقاله علمی در مجلات معتبر دنيا چاپ کنيد و اين قسمت از مدارک خود را نيز تکميل نماييد.

4 . دوره کارشناسی ارشد فرصت مناسبی برای تقويت زبان انگليسی و همچنين مطالعات جنبی است. شما در آمريکا فرصت نخواهيد داشت که از نو به مرور دورس اصلی مهندسی بپردازيد. همچنين اگر فکر می کنيد که در آنجا می توانيد يک کتاب مهندسی را با 5 هزار تومان و يک CD فنی را با هزار توان بخريد ، سخت در اشتباهيد. وقتی به فروشگاه برويد و برای خريد کتاب رياضی توماس از شما 80 دلار و برای خريد نرم افزار Comfar از شما 6000 دلار تقاضا کنند ، قدر آفيت را خواهيد دانست.
 

mohamadreza!

عضو جدید
ادامه تحصیل در امریکا!

ادامه تحصیل در امریکا!

3 . رزومه
به نظر من آماده کردن يک رزومه خوب ، می تواند پذيرش گرفتن شما را بسيار تسهيل کند. البته نه به اين معنی که شما به دروغ رزومه سازی کنيد ، بلکه اگه شما بتوانيد سوابق خود را به نحو مناسبی آماده و از استاندارهای اين کار پيروی کنيد ، می توانيد به سادگی نظر اساتيد مربوطه را نسبت به خود جلب کنيد.

اصولا نحوه آماده کردن رزومه (CV) برای دانشگاه فرمت خاصی ندارد. شما بايد بتوانيد اطلاعات کاملی از خودتان را ، بدون حرافی و به جالب ترين شکل ممکن ارايه کنيد که وقتی استاد طبق عادت آن را سرسری مطالعه کرد (هر روزه ايميل های فراوانی به دست اساتيد می رسد و ممکن است آنها اصلا فرصت يا حوصله بازکردن ايميل ها را نداشته باشند) نظرش جلب شود. چرا که بالاخره استاد دنبال دانشجوی خوب می گردد. پس يادتان باشد ، مطالب را طوری آماده کنيد که اگر کسی آن را ظرف 1 دقيقه خواند ، به همه ويژگيهای مثبت شما پی ببرد.

يک رزومه بايد دارای موارد زير باشد :

3 . 1 . اطلاعات فردی
شما بايد نام و نام خانوادگی ، سال و محل تولد ، آدرس ، تلفن ، عکس و خلاصه هرچيزی که باعث شناسايی شما می شود را در اين قسمت ذکر کنيد.

چند نکته :
- اگر مجرد هستيد حتما ذکر کنيد و اگر مجرد نيستيد ، حتما ذکر نکنيد !
- سعی کنيد قشنگترين عکستان را پيوست کنيد (مخصوصا خانم ها). از ارسال هر گونه عکسی که نشان دهنده گرايشات دينی شماست ( مثل حجاب برای خانم ها) جدا خودداری کنيد. البته يادتان باشد که منظور عکس پرسنلی است !
- سعی کنيد عکستان عادی باشد. لطفا فيگور پروفسورها را نگيريد ، کراوات مايک جکسون را نزنيد و اگر خانم هستيد از گل سر آنشرلی استفاده نکنيد !

3 . 2 . اطلاعات تحصيلی
در اين قسمت کليه دوره های دانشگاهی (حتی می توانيد دوره دبيرستان را ذکر کنيد ولی نيازی هم نيست) خود را با اسم و آدرس دانشگاه ، سالهای تحصيل ، مدرک اخذ شده و معدل خود ذکر کنيد.

3 . 3 . مقالات علمی
چنانچه مقاله ای را در مجلات معتبر دنيا چاپ کرده ايد در اين قسمت شرح دهيد. يادتان باشد که مبالغه نکنيد و اگر مقاله نداريد ، اصلا دروغ نگوييد.

3 . 4 . علايق علمی
در اين قسمت بايد گرايشات و علايق علمی خود را شرح دهيد. نه حرافی کنيد و نه کلی گويی. حرف های غير منطقی و مصنوعی هم نزنيد ( تحقيق در مورد امکان سکونت بشر روی سطح اورانوس ! ).

4 . 5 . فعاليت های علمی
اگر غير از چاپ مقالات علمی ، فکر می کنيد که کارهای علمی ديگری هم در دانشگاه کرده ايد بيان کنيد. اين قسمت برای افرادی که مقالات علمی ندارند ، می تواند خيلی مفيد باشد. البته يادتان باشد که اردوهای دانشگاهی يک فعاليت علمی محسوب نمی شود !

4 . 6 . سوابق کاری
اگر سابقه فعاليت اقتصادی داريد و فکر می کنيد که قابل بيان است در اين قسمت شرح دهيد. البته از نظر دانشگاههای آمريکا ، يک دانشجو ، فقط بايد يک دانشجو باشد و کار ديگری نکند ، مگر برای جبران هزينه های تحصيلی و يا کارآفرينی مثبت. اگر در دوره ليسانس ، شرکت ثبت کرده ايد و به کار خريد و فروش مشغول بوده ايد ، لزومی ندارد صدايش را دربياوريد. بهتر بگويم : به پذيرش گرفتن شما کمکی نمی کند چون نشان دهنده عدم تمرکز شما روی تحصيل است.

4 . 7 . آشنايی با زبانهای خارجی
ميزان مهارتهای چهارگانه ( خواندن ، نوشتن ، صحبت کردن و درک مطلب ) و مدارک بين المللی خود را در زبانهای خارجی که می دانيد ذکر کنيد.

4 . 8 . مهارت های کامپيوتری
نرم افزارهايی را که به آنها تسلط داريد و ميزان تسلط خود را در اين قسمت بيان کنيد. باز هم تاکيد می کنم که مبالغه نکنيد.

4 . 9 . اساتيد معرف
می توانيد نام سه تن از اساتيدی که شما را از لحاظ علمی و شخصيتی تاييد می کنند را در اين قسمت با ذکر مشخصات کامل ايشان بنويسيد. البته در مورد نامه تاييديه اساتيد بعدا کامل توضيح خواهم داد.

4 . 10 . نظرات
در اين قسمت می توانيد بعضی از نظرات خود را راجع به مثلا دانشگاه مورد نظر ، استاد مورد نظر ، تحصيل ، و حتی علايق و سرگرمی های خود بيان کنيد. راحت باشيد اما با رعايت ادب !

حرف ديگری در مورد آماده سازی رزومه نمانده است. فقط صرفا برای اينکه يک نمونه رزومه بين المللی هم ديده باشيد فيل cv.pdf را دانلود کنيد. البته اين رزومه هيج ربطی به اخذ پذيرش از دانشگاه ندارد و مربوط به استخدام ديپلماتهای سازمان ملل (UN) است.
 

mohamadreza!

عضو جدید
ادامه تحصیل در امریکا!

ادامه تحصیل در امریکا!

4 . مقالات علمی
يکی از پيش نيازهای مهم که در اخذ پذيرش شما می تواند تاثير بسزايی داشته باشد ، چاپ مقالات علمی در نشريه های معتبر بين المللی می باشد.

همانطور که قبلا هم گفتم ، وقتی شما تقاضای ورود به يک دانشگاه معتبر آمريکايی می کنيد ، از ديدگاه ايشان ، شما شخصی تلقی می شويد که به منظور تحقيق و پژوهش و رشد علمی در سطوح عالی مايل به همکاری با آن دانشگاه می باشيد. از اينرو آنها از شما انتظار دارند که شخصيت علمی خود حتی قبل از ورود به آنجا نشان داده باشيد و در واقع اصلی ترين ملاک برای اثبات اين امر ، چاپ مقالات علمی در نشريات معتبر می باشد. يک مقاله علمی ، در واقع محصول اساسی يکسری فعاليت های تحقيقاتی علمی است که به صورت های مختلف در نشريات معتبر جهانی چاپ شده و در اختيار عموم دانشمندان جهان قرار می گيرد.

در حال حاضر نيز ، يکی از مهمترين شاخص هاي توليد علم در دنيا ، تعداد مقالات چاپ شده در مجلات بين المللي مانند ISI مي باشد. ما نمی توانيم و نبايد از خودمان تعريف جداگانه ای از توليد علم ارايه کنيم و می بايست از شاخص های جهانی که ماهم جزيی از اين جامعه جهانی هستيم پيروی کنيم. به عنوان مثال تعداد مقالات ايرانی منتشر شده در مجلات ISI در سال 1993 حدود 173 مقاله بود که اين ارقام به 3000 مقاله در سال 2002 و 5500 مقاله در سال 2005 افزايش يافت. بر همين اساس هم موسسات و بنيادهای علمی جهان ، به ارتقاء جايگاهی علمی ايران در عرصه بين المللی اذعان کردند. اين در حالي است که متخصصان و نوابغ مهندسی ما ، در طول 8 سال جنگ با عراق ، دستاوردهای علمی و فناوری بسيار برجسته ای داشتند که متاسفانه نه تنها هيچ تاثيری در افزايش رتبه کشوران از لحاظ توليد علم در جهان نداشته بلکه حتی توليد علم هم به حساب نيامدند.

من در اينجا قصد دارم که شما را با کليات بحث مقالات علمی جهانی آشنا کنم و به ذکر جزئيات امر نمی پردازم ، چرا که قطعا در د.ره فوق ليسانس ، اساتيد محترم راهنمايی های کاملی را در اين زمينه ارايه خواهند داد.

ISI
چاپ مقالات در مجله های زيرمجموعه ISI به مثابه ورود به عرصه های بين المللی و پذيرفته شدن يافته ها و تحقيقات محقق به عنوان الگويی جهانی است. اهميت اين مساله زمانی بيشتر می شود که بدانيم محققان ديگر بر اساس اين مقاله دست به تحقيقات جديدتر زده و به لحاظ اعتبار علمی ، از آن مقاله به عنوان يک مرجع استفاده می کنند.

موسسه اطلاعات علمی ISI که مخفف Institute for Scientific Information می باشد ، در فيلادلفيای آمريکا مستقر بوده و بر اساس شاخص های ارزيابی خود ، از بين ده ها هزار مجله علمی منتشر شده در سراسر جهان ، تنها حدود 15500 مجله را در فهرست کامل خود (Master List) قرار داده است.

مقاله های منتشر شده در مجله های ISI در قالب سه شاخه فهرست بندی می شوند :

1 . فهرست ارجاعات علوم طبيعی يا SCI که مخفف Science Citation Index می باشد
2 . فهرست ارجاعات علوم اجتماعی يا SSCI که مخفف Social Science Citation Index می باشد
3 . فهرست ارجاعات هنر و علوم انسانی يا AHSCI که مخفف Art and Humanities Science Citation Index می باشد

شما با اندکی صرف حوصله می توانيد اين مجلات را در اينترنت جستجو کرده و راجع به محتوا ، سياستها و قواعد پذيزش مقاله از سوی ايشان مطلع شويد.

به طور کلی پذيرش مقالات در اين گونه مجلات ، منوط به نزديک شدن به استانداردهای بين المللی مدنظر ويراستاران و داورانی است که در زمينه مطالعاتی مقاله تخصص داشته و خود از صاحبنظران و محققان برجسته می باشند. لذا در اکثر موارد ، مقالات در بار نخست در مرحله داوری با ايرادات و انتقادات بسياری از سوی تيم داوری مربوطه مواجه می شوند.

در ادامه برخی از انواع عکس العمل های هيات داوران نشريات ISI را به مقالات ارايه شده بيان می کنم. البته توجه داشته بايد که اين پاسخ ها لزوما به معنی ناديده گرفته شدن اعتبار علمی مقالات نيست و در اکثر موارد برای اعتبار علمی مقالات ارسالی احترام قايل شده و اذعان داشته اند که مقالات از لحاظ تئوری بسيار پر محتوا بوده است.

1 . تمجيد از عناوين و موضوعات مقالات و ارائه مطالعات تطبيقي (Comparative analysis)
در اکثر موارد داوران و ويراستاران ، عناوين مباحث مطرح شده را جذاب و موضوع مقاله را از اولويتها و نيازهاي تحقيقاتي امروزه مي‌دانند

2 . ارائه مباحث و موضوعات به صورت کلي (General Discussion) و وارد نشدن به جزئيات
داوران در اين موارد اعلام داشته اند که ايده اصلي متن را به واسطه کلي‌گويي‌ها متوجه نشده‌اند و نتوانسته‌اند به خوبي موضوع را پي‌گيري نمايند

3 . روايي بودن و شکل تفسيري مقالات (Interpretive & Literature review)
داوران معتقد بوده اند که مقالات جنبه روايي صرف داشته‌اند که شکلي ادبيات گونه به مقالات داده و در بعضي موارد ويراستاران از برخي مقالات به عنوان کار دانشگاهي يا پايان ‌نامه نام برده اند

4 . ارائه نکردن اطلاعات جديد و مباحث نو در خصوص تحليل‌هاي انجام شده
در صورتي هم که اطلاعاتي ارائه گرديده ، با نگاهي موشکافانه و دقيق به تحليل موضوع پرداخته نشده است

5 . به ‌روز نبودن منابع استفاده شده در انجام تحقيقات
به نظر آنان منابع دست دوم مي‌باشند (Secondary source) ، به اين مفهوم که از منابع شناخته شده و روزآمد در تحقيق استفاده نگرديده است

6 . اشاره به قاعده ای (Normative) بودن مقالات
از ديد داوران ، مقاله در طرح بحث و ارائه نقطه نظر ، ديدگاهي مطلق‌گرا و تجويزي به کار برده ‌است ، به گونه‌اي که بعضي ويراستاران و داوران معتقد بوده اند نويسندگان برخي از اين مقالات بدون پرداختن به تحليل و تحقيق تجربي و بدون اتکا بر اطلاعات جديد و آمار در خصوص مباحث مطرح شده ، صرفا از ديدگاهي خاص خود به ارائه مباحث پرداخته‌اند و آن را در حد حکم مطلق فرض کرده اند ، به طوري که جاي هيچ بحث ديگري را باقي نمي‌گذارد

7 . ارائه نکردن تحليل‌هاي موشکافانه و دقيق (Rigorous scrutiny)
در خصوص مباحث تحليلي , تطبيقي (Comparative analysis) ، داوران اظهار داشته اند جزئيات سودمندي که به تبيين موضوع بپردازد و مسير فهم ايده کلي مقاله را هموار سازد وجود نداشته يا در صورتي نيز که ارائه گرديده مغلق (Dense) بوده است

8 . ارائه ندادن آمار و ارقام دقيق
در مواردي که آمار و ارقامي براي مستند ساختن يک مبحث ارائه شده ، مشخص نيست که آيا از جايي استناد گرديده است يا خير ، همچنين در برخي موارد ذکر شده است که بر اساس آمار . . . ، در حالي که نشاني از اين آمار در مقاله وجود ندارد

9 . عدم برخورداري مقالات از يک ديدگاه بين المللي (International Perspective)
به عقيده اکثر داوران ، مقالات رشد طولي نداشته و صرفا مؤلف حول ديدگاهي خاص و بدون در نظر گرفتن ديدگاههاي بين المللي طرح بحث نموده و در اين حالت ، با توجه به موارد فوق الذکر ، مقاله بسطي طولي نيافته و رشدي عرضي نموده است.
 

majidnewman

عضو جدید
2 . مدرک کارشناسی

اين بخش توضيح زيادی لازم ندارد. شما بايد از يک دانشگاه معتبر (رسمی و مورد تاييد وزارت علوم ، تحقيقات و فناوری) حداقل مدرک کارشناسی خود را دريافت کرده باشيد.

در اينجا من چند خبر خوش برای شما دارم.

خبر خوش اول برای فارق التحصيلان دانشگاههايی غير از " شريف و امير کبير و . . . " اين است که برای دانشگاههای آمريکايی تقريبا هيج فرقی نمی کند که شما از کدام دانشگاه ايرانی مدرک خود را گرفته ايد. چه از شريف تهران فارغ التحصيل شده باشيد و چه از غير انتفاعی آمل ، در صورت کامل بودن ساير مدارک خود ، شانس تقريبا برابری برای اخذ پذيرش خواهيد داشت. چرا که برای 10 دانشگاه برتر آمريکا که قطعا 10 دانشگاه برتر جهان نيز هستند ، فارغ التحصيل شدن از دانشگاهی با رتبه 500 و يا فارغ التحصيل شدن از دانشگاه ديگری با رتبه 800 علی السويه است.

آنچه برای دانشگاههای آمريکايی بسيار حايظ اهميت است ، شخصيت فردی شماست. برای اخذ پذيرش و بورس تحصيلی ، شما بايد مسولان و اساتيد اين دانشگاهها را قانع کنيد که شخصيتی علمی و متعادل داريد. داشتن سطح زبان بالا ، رزومه علمی مناسب و ايده های ارزشمند برای ادامه تحصيل و تحقيقات ، باعث جلب نظر آنها خواهد شد.

مطمئن باشيد که اساتيد آنجا ، اين را درک می کنند که شما در ايران درس خوانده ايد و سطح دانشگاههای ايران هم همين است. پس بيشتر به تلاشها و انگيزه های فردی شما بها می دهند. به ياد داشته باشيد که ايرانی ها در همه جوامع علمی خوش نام هستند و اساتيدی که رزومه شما را مطالعه می کنند ، قطعا بين شما و متقاضيان چينی فرق قايل خواهند شد (هر چند که بسياری از اساتيد آمريکايی چينی هستند).

خبر خوش ديگر برای برخی از دوستانی است که برای خروج از ايران عجله دارند و يا حس کنکور کارشناسی ارشد را ندارند. تقريبا بهترين دانشگاههای آمريکايی برای پذيرش دانشجو در دوره های PhD خود ، داشتن مدرک کارشناسی ارشد (Master) را الزامی نمی دانند ! يعنی اينکه اگر شما الان دارای مدرک ليسانس هستيد ، متوانيد مستقيما برای دوره های Master يا PhD درخواست پذيرش کنيد. جالب بود !؟

علت اين امر به سياستهای آموزشی آمريکا برمی گردد. از نظر دانشگاههای آمريکايی افراد به سه دسته تقسيم می شوند :

1 . افرادی که دوست دارند کار کنند و برای مشاغل مورد نظر خود احتياج به تحصيلات آکادميک ندارند. طبيعتا اين افراد با انتخاب خود وارد دانشگاه نمی شوند و جامعه آمريکايی به آنها به چشم يک انسان موفق و هدفمند نگاه می کند.

2 . افرادی که دوست دارند کار کنند و برای مشاغل مورد نظر خود احتياج به گذراندن دوره های آکادميک دارند. اين افراد برای نيل به هدف خود نهايتا تا پايام دوره Master به تحصيل ادامه می دهند.

3 . افرادی که علم را دوست دارند ، يادگيری را اولويت زندگی خود می دانند و محدوديتی برای يادگيری قايل نيستند. اين افراد بايد حداقل دوره PhD (يا معادل آن) را با موفقيت بگذرانند.

همانطور که مشاهده می شود در جوامعی مانند آمريکا و ساير جوامع توسعه يافته ، ادامه تحصيل امری کاملا انتخابی است و مردم با توجه به علايق و اهداف خود نسبت به اين امر تصميم گيری می کنند (درست برعکس ايران).

در اينجا جالب است که تعريف يکی از برترين دانشگاه های علوم طبيعی آمريکا يعنی Princeton را از دوره های تحصيلی بدانيد :

1 . فارغ التحصيل Master کسی است که در زمينه تحصيلی خود به مرتبه کارشناسی و استادی (منظور مهارت است و نه استادی دانشگاه) رسيده باشد.
2 . فارغ اتحصيل PhD کسی است که در زمينه تحقيقاتی و تحصيلی خود از هر کس ديگری بيشتر بداند.

در اينجا لازم است مجددا يادآوری کنم که منظور از قسمت اول استادی دانشگاه نيست و شما بايد از الان برداشت خود را نسبت به واژه استاد دانشگاه عوض کنيد. در آمريکا و بسياری ديگر از کشورهای صنعتی ، شخص تنها زمانی که به درجه Prof رسيده باشد حق تدريس خواهد داشت. استادی دانشگاه مرتبه علمی بسيار بالايی است که يک فارق التحصيل PhD بايد مدتها تلاش کند تا به آن برسد. لطفا اين را با به اصطلاح اساتيد ايرانی که حتی با مدرک ليسانس و فوق ليسانس ، تدريس می کنند ، اشتباه نگيريد.

با توجه به مطالب عنوان شده به دوستان عزيز توصيه جدی می کنم که اگر قصد ادامه تحصيل داريد ، حداقل مدتی به اهداف واقعی و بلند مدت خود فکر کنيد. باور کنيد که جو دانشگاههای آمريکايی به خصوص در سطوح عالی ، کلا با ايران فرق دارد. وقتی استاد شما برنده جايزه نوبلی باشد که چند تا از فرمولهايی که در دوران تحصيل خود در ايران آنها را حفظ می کرديد به اسم او باشد و وقتی هم کلاسی های شما سودای رياست جمهوری آمريکا و سفر به مريخ را در سر می پرورانند ، شما نخواهيد توانست صرفا با انگيزه گرفتن مدرک دکترا و يا زندگی در آمريکا ، جان سالم از اين کلاسها به در ببريد.

همانطور که گفته شد ، شما می توانيد با داشتن مدرک ليسانس ، برای دوره PhD تقاضای پذيرش کنيد. البته در اينصورت اگر پذيرفته شويد ، به تشخيص دانشکده می بايست دروس پيش نياز را بگذرانيد. من اين کار را توصيه نمی کنم.

يک خبر جالب ديگر اين است که شما در دانشگاههای معتبر آمريکايی می توانيد در صورت پذيرفته شدن در دوره PhD ، همزمان در يک دوره Master هم تحصيل کنيد.

در نهايت بنده توصيه می کنم که شما دوره کارشناسی ارشد را در ايران گذرانده و با معدل بالا (حداقل 17.5) فارغ التحصيل شويد و سپس برای دوره دکتری تقاضای پذيرش کنيد. دلايل اين توصيه به اين قرار است :

1 . از آنجا که دانشگاههای مزبور به ريزنمرات بسيار اهميت می دهند ، شما می توانيد در دوره کارشناسی ارشد در ايران و با زبان مادری خودتان نمرات بالايی را اخذ کنيد و ضعف کارنامه دوران ليسانس خود را جبران کنيد. لازم به ذکر است که اگر معدل دوره کارشناسی ارشد شما بالاتر از معدل دوره ليسانس شما باشد ، از نظر اساتيد آمريکايی يک امتياز مثبت و موثر است ، چرا که نشان دهنده رشد علمی شماست.

2 . دروس دوره کارشناسی ارشد که در ايران تدريس می شود شباهت بيشتری به دروس بين المللی دارد. شما ممکن است با مدرک ليسانس خود در آمريکا شگفت زده شويد. چون يا بعضی از دروس را اصلا نخوانده ايد و يا بعضی ديگر را بيهوده خوانده ايد. به اساتيد آنجا حق بدهيد که نتوانند از روی نمره دروس معارف اسلامی 1 و 2 و جمعيت و تنظيم خانواده ، روی شخصيت علمی شما قضاوت کنند.

3 . در دوره کارشناسی ارشد ، شما فرصت مناسبی خواهيد داشت که چند مقاله علمی در مجلات معتبر دنيا چاپ کنيد و اين قسمت از مدارک خود را نيز تکميل نماييد.

4 . دوره کارشناسی ارشد فرصت مناسبی برای تقويت زبان انگليسی و همچنين مطالعات جنبی است. شما در آمريکا فرصت نخواهيد داشت که از نو به مرور دورس اصلی مهندسی بپردازيد. همچنين اگر فکر می کنيد که در آنجا می توانيد يک کتاب مهندسی را با 5 هزار تومان و يک CD فنی را با هزار توان بخريد ، سخت در اشتباهيد. وقتی به فروشگاه برويد و برای خريد کتاب رياضی توماس از شما 80 دلار و برای خريد نرم افزار Comfar از شما 6000 دلار تقاضا کنند ، قدر آفيت را خواهيد دانست.
واقعا ممنون اطلاعات مفيدي بود
 
Similar threads
بالا