سلام به همتون می خواستم یه مشکلی رو باهاتون در میون بزارم ...
من دیروز رفتم دانشگاه قبلیم پیش بچه ها توی خوابگاه ... یکی از هم کلاسیام که خیلی بچه مثبت و خوبی بود رو دیدم ... اومد پیشم دیدم بوی سیگار میده ...
ازش پرسیدم: سیگار کشیدی؟
گفت: نه بابا پیش دوستان بودم، اونا سیگار کشیدن منم بوی سیگار ورداشتم...
گفتم : خوب خیالم راحت شد ( چون من از سیگار و دود متنفرم، اخر عاقبتش رو هم دیدم می دونم ... با همین یه سیگار شروع می شه و آخر سر باید از گوشه کنار خیابونا جمعشون کرد...)
فرداشت که داشتم تو محوطه خوابگاه ها راه می رفتم یهو دیدم داره سیگار می کشه ... خیلی ناراحت شدم ... رفتم جلو ازش پرسیدم ... آخه چرا؟؟؟؟ چرا داری خودتو بدبخت می کنی؟
اونم اینطوری گفت که : ترم قبل من عاشق یه دختری شدم ... بالاخره پس از کلی استرس و این حرفا رفتم باهاش حرف زدم ... و اونم خیلی رک جواب منفی داد ... دیگه از اون روز دنیا رو سرم خراب شدو ازین حرفا و دیگه سیگاری شدم....
من:
چرا؟؟؟ و اینکه این چرا هنوزم فکر منو مشغول کرده ... آیا دلیلش اینکه تو جامعه جا افتاده که هرکی شکست می خوره باید سیگار بکشه ؟؟ یا اینکه چیزه دیگه ای داره ای سیگار؟؟
اگه اینطور بود که من باید سال قبل ... تا بخاطر اون شکست سنگین کراکی می شدم
اون دختر بیچاره مقصر نیست که به تو جواب رد داده... تو باید با خودت کنار بیای نه اینکه فکرتو با نکوتین آروم کنی ... یه چند مدت فشار فکری داری ولی بالاخره یه خورده فراموش می کنی ... نه اینکه خودتو پشت سیگار مخفی کنی و نخوای اون شکست رو تحمل کنی ...
من دیروز رفتم دانشگاه قبلیم پیش بچه ها توی خوابگاه ... یکی از هم کلاسیام که خیلی بچه مثبت و خوبی بود رو دیدم ... اومد پیشم دیدم بوی سیگار میده ...
ازش پرسیدم: سیگار کشیدی؟
گفت: نه بابا پیش دوستان بودم، اونا سیگار کشیدن منم بوی سیگار ورداشتم...
گفتم : خوب خیالم راحت شد ( چون من از سیگار و دود متنفرم، اخر عاقبتش رو هم دیدم می دونم ... با همین یه سیگار شروع می شه و آخر سر باید از گوشه کنار خیابونا جمعشون کرد...)
فرداشت که داشتم تو محوطه خوابگاه ها راه می رفتم یهو دیدم داره سیگار می کشه ... خیلی ناراحت شدم ... رفتم جلو ازش پرسیدم ... آخه چرا؟؟؟؟ چرا داری خودتو بدبخت می کنی؟
اونم اینطوری گفت که : ترم قبل من عاشق یه دختری شدم ... بالاخره پس از کلی استرس و این حرفا رفتم باهاش حرف زدم ... و اونم خیلی رک جواب منفی داد ... دیگه از اون روز دنیا رو سرم خراب شدو ازین حرفا و دیگه سیگاری شدم....
من:
چرا؟؟؟ و اینکه این چرا هنوزم فکر منو مشغول کرده ... آیا دلیلش اینکه تو جامعه جا افتاده که هرکی شکست می خوره باید سیگار بکشه ؟؟ یا اینکه چیزه دیگه ای داره ای سیگار؟؟اگه اینطور بود که من باید سال قبل ... تا بخاطر اون شکست سنگین کراکی می شدم
اون دختر بیچاره مقصر نیست که به تو جواب رد داده... تو باید با خودت کنار بیای نه اینکه فکرتو با نکوتین آروم کنی ... یه چند مدت فشار فکری داری ولی بالاخره یه خورده فراموش می کنی ... نه اینکه خودتو پشت سیگار مخفی کنی و نخوای اون شکست رو تحمل کنی ...
