که بودم؟ که شدم؟

اقیانوس

عضو جدید
کاربر ممتاز
من یه جوونم. من سرشار از انرژی ام.من پر از امیدم.
من دانشگاه قبول شدم!من دانشگاه رو تموم کردم!
من گاهی به یه بچه تو فامیل و خیابون می رسم! من بهش از بالا نگاه می کنم!
من تو دلم بهش می گم واقعا بچه ای!من باید نصیحتش کنم!
من باید یادش بدم که به من سلام کنه و به حرفام گوش کنه!
آخه من خیلی بزرگ شدم! من آدم بزرگی هستم!
من کلی کتاب خوندم! من کلی علم و کار بلدم!
من چیزایی می دونم که خیلی ها نمی دونن!
من، من،من صاحب یه پیکرم!
پیکرم تشکیل شده از دو دست و دو پا، یه تن و یه کله!
من دو تا چشم دارم! من دو تا گوش دارم!
من دارم رو زمین راه می رم! من وقتی راه می رم زمین زیر پام می لرزه!
هر کی بهم توهین کنه آدم پوچی هست!آخه من آخر همه ی بهترین چیزا هستنم!

من دارم می رم بخوابم! من می گم شب بخیر!
من دارم خواب می بینم! من تو یه جای تاریکی هستم!
من هنوز من نیستم! من دارم می رم به طرف یکی!
من باهاش بر خورد می کنم! من می رم توش و اونم می ره تو من!
من و اون می شیم یکی! ...
من می شنوم بهم می گن بزرگ تر شدی! من چیزی حس نمی کنم! واقعا بزرگ تر شدم؟!
من می شنوم بهم می گن موجود 4 سانتی متری! من این صدا رو از اون خانوم دکتره می شنوم!
من تعجب می کنم! مگه 4 سانتی مترمه!
من صدای تپش قلبی رو می شنوم! من می فهمم این صدا آرومم می کنه!
من این صدا رو می شناسم! من فهمیدم! این صدای قلب مامانمه!
من بابام رو می بینم! اون داره قربونم میره! ...
من دوباره می شنوم! دکتره داره می گه پیکرم داره شکل می گیره!
من تعجب می کنم! مگه پیکرم شکل نگرفته بوده؟!
من دارم می بینم! دکتره یه عکس گذاشته و داره به مامانم می گه اینی که می بینی به زودی دست میشه! این یکی پا می شه! این یکی کله می شه!
من حس می کنم. اون عکس منه!
من ماتم می بره! چرا تاحالا نفهمیده بودم این شکلیم؟
...
من دام خفه می شم!
من دست و پا میزنم!
من صدای داد مامانم رو می شنوم!
من نمی تونم بهش کمک کنم چون خودم دارم خفه می شم!
من و نجات بدین!
من، من، ...
آخیش راحت شدم!
این چیه داره از یه جاییم می ره بالا؟
من باید اول ببینم این جام کجامه؟
من بهش دست می زنم!
این چیه دیگه اینجاست؟...
من صدای مامانم رو می شنوم! می گه بگو دماغ!
من یه چیزیم وا میشه و صدای " دَ " ازش میزنه بیرون!
من بابام رو می بینم! اون می پره هوا می گه گفت " دَ"
...
من فهمیدم اون چیزه از دماغم رفته بود بالا!
ولی اون چیزه چی بود؟...
من سوال می کنم! خانوم معلم، اون چیه از دماغ آدم می ره بالا؟
من می شنوم! بهم می گه هوا!
من سوال می کنم هوا چیه؟ می گه یه گاز بی رنگ و بو!...
من سر کلاس شیمی نشستم.
من دارم کاملا می فهمم که اون چی بوده که از دماغم می رفته بالا!
من یادم رفته، که اولین بار که هوا رفته بود تو دماغم شکه شده بودم!
نه من هرگز شکه نمی شم! من همه چیز رو می دونم!
من خیلی عالمم!
من دانشگاه قبول شدم!
من دانشگاه رو تموم کردم!
...
:redface:
 

bahare7

عضو جدید
عالیه

عالیه

متنتون واقعا منو برد تو دوران های مختلف زندگیم و شاد شدم
ممنون از کلامتون:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
 

bahare7

عضو جدید
?

?

این سبک نوشته منو یاد یکی از دوستام انداخت .این نوشته خودتون بود یا از جایی خونده بودین؟
 

اقیانوس

عضو جدید
کاربر ممتاز
این سبک نوشته منو یاد یکی از دوستام انداخت .این نوشته خودتون بود یا از جایی خونده بودین؟


نه بهاره ی عزیزم. کار خود آبجیته.:gol:

اگر دوستتون شبیه بنده می نویسه پس یه سلام مخصوووووص بهشون برسون. :smile::gol:
 
بالا