فرض کنید بعد از 10 سال که زن یه کم پیر شد و از ریخت و قیافه افتاد
بعد از اونکه زن بیچاره همه ی جوونی سلامتی زندگی و زمان با ارزشش رو از دست داد
بعد از یه عالمه فداکاری واسه شوهر و زندگی زناشویی
یه دفعه شوهره عاشق یه دختر 18 ساله ترگل ورگل بشه و بخواد یه جوری از شر زن پیر و بی ریختش خلاص شه
اونوقت اون زنه چیکار کنه؟؟؟
طلاق بگیره؟ بعد از اونکه همه چیزش رو از دست داده طلاق بگیره؟ همون کاری که شوهر نامردش میخواد؟
یه همچین مردی رو باید سوزوند
با یه مهریه ی بالا
اتفاقا من بر عکس خیلی ها معتقدم مهریه رو اوایل ازدواج نباید گرفت
باید بذاریش واسه همچین روزایی
اگه طرفت آدم خوبی بود که تا آخر عمر به خوبی و خوشی باهاش زندگی میکنی و حتی کلمه ای حرف در مورد مهریه نمیزنی و اگه یه روزی قرار بود اینجوری همه ی زندگیت رو ببازی
حداقل دلت خنک شه که اینجوری حال طرف رو گرفتی
.
.
این چیزی که من گفتم اتفاقی بود که با چشمای خودم دیدم
اونوقت میدونی چیشد؟
اون دختر 18 ساله وقتی دید آقا تو چه بدبختی ای افتاده به خاطر مهریه مرده رو ولش کرد و رفت
الان آقاهه مونده بدون زن بدون عشق با یه عالمه قرض