یکقدم تا خداحافظی

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
از زمانی که وارد مجازیت شدیم مجازی بودنمان را نیز دروغین کرده ایم..
تنها همدردی نوشتاری... تنها گفتگو و شکلک های بی احساس!
خط خطی میکنیم تا خالی شویم ... به هر نوع ... به هر نوع درست یا نادرست... مهم نیست ربایمان حقیقت که روی آوردیم بر این مجازیت!
شکی نیست که مینویسیم تا بخوانند ... نیاز به توجه است در ما و ما این را کتمان میکنیم!
حقیقتی بود نوشته فوق که باز کسانی پنهان خواهند کرد خود را در مجازیتشان!
آیا کم کم باید جایم را به جوانتر ها بدهم تا بیایند و مثل من دروغ را در دنیای مجازی هم تجربه کنند. ؟
بسیاری از راحتی های انسانها در اینه که بدی ها و زشتی ها یادش نیاد. همینکه یادش نیاد زجر هم نمیکشه.
تو تالار گفتگو تاپیکهایی زده میشه که نه تنها راه حل نداره , بلکه دیدنشون هم انسان رو آزار میده.

عین اینه که ما الان ندونیم ده سال دیگه زلزله میشه که اونوقت حداقل این ده سال رو راحتیم. اما اگه یکی بیاد و هر روز به ما بگه که ده سال دیگه زلزله میشه. خوب بیقرار میشیم و ناراحت.
من قبلا عاشق تهران و مردم فارس زبان بودم. از وقتی اومدم اینجا دیدم به ملیتم ( ترکی)توهین میشه و مجبور شدم جلوشون وایستم که کم کم اون حس قشنگ تهران و فارس رو در من کشتند.
ایران را دوست داشتم و خودم رو ایرانی میدونستم. از بس گفتند شما ترکها اصالت ندارید و خط ندارید و تجزیه طلب هستید و اون توهین های بد که دیگه احساس کردم این ایرانی بودن من تنها حس خودمه و از نظر فارس ها شاید من یک هموطن درجه سه هم نباشم.
از مهندسها خاطره خوب رشد و بلوغ داشتم که اومدم اینجا و دیدم که اشتباه میکردم.
خلاصه این سایت همه دنیای قشنگ منو ازم گرفت و زشتی کار رو بهم نشون داد.
حالا دیگه اون فکور مهربون دیندار و ایرانی الاصل ترک نیستم و همه باورهایم را لجن مال شده میبینم.
همه این هویت بد رو همین باشگاه بهم داد و منو ازم گرفت و هیچ چیز خوبی هم بهم نداد.
اگه دروغ میگم بهم بگید.
 
آخرین ویرایش:

mehrshad53

اخراجی موقت
فکور جون از من که پیر تر نیستی!
در ضمن تو که روانشناسی،وایسا یکم جامعه رو انالیز کن اینجا،جدی میگم.
 

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدا حافظی کردن یه اپیدمی شده اینجا:دی
خب باید ریشه یابی بشه
من ریشه های ودمم گم کردم چه برسه بیام ریشه های ساختار های این فرایندو بشناسم
خلاصه کلام اینکه :
اینترنت ادمو تا حدودی ارضا میکنه مست میکنه ......بعدش که آدم تو خماریش میمونه فکر خداحافظی میزنه سرش ......ولی دیگه خیلی دیر شده ........اعتیاد بهار عمرو خزان میکند .......بر میگرده .....شده با یه اکانت دیگه .......
برمیگرده
معتاد مجرم نیست بلکه بیمار است
اگه از هرویین هم به جا استفاده شود میتونه مفید باشه ......
بله
اوجور و بوجور
 

شقایق21

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از زمانی که وارد مجازیت شدیم مجازی بودنمان را نیز دروغین کرده ایم..
تنها همدردی نوشتاری... تنها گفتگو و شکلک های بی احساس!
خط خطی میکنیم تا خالی شویم ... به هر نوع ... به هر نوع درست یا نادرست... مهم نیست ربایمان حقیقت که روی آوردیم بر این مجازیت!
شکی نیست که مینویسیم تا بخوانند ... نیاز به توجه است در ما و ما این را کتمان میکنیم!
حقیقتی بود نوشته فوق که باز کسانی پنهان خواهند کرد خود را در مجازیتشان!

آیا کم کم باید جایم را به جوانتر ها بدهم تا بیایند و مثل من دروغ را در دنیای مجازی هم تجربه کنند. ؟
:surprised::surprised::surprised:
چند سالته یعنی از مهرشاد پیر تری:surprised:
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
فکور جون از من که پیر تر نیستی!
در ضمن تو که روانشناسی،وایسا یکم جامعه رو انالیز کن اینجا،جدی میگم.
من هم یک انسانم داداش گلم.
دیدن اینهمه رنج انسانها تو این تالار خیلی دردناکه.
مثلآ میگن جوونی بهترین سالهای عمر یک انسانه. ولی ببین جوونای گل ما چه زجری میکشند تو این سن.
ازت ممنونم داداش.:gol:
 

شقایق21

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدا حافظی کردن یه اپیدمی شده اینجا:دی
خب باید ریشه یابی بشه
من ریشه های ودمم گم کردم چه برسه بیام ریشه های ساختار های این فرایندو بشناسم
خلاصه کلام اینکه :
اینترنت ادمو تا حدودی ارضا میکنه مست میکنه ......بعدش که آدم تو خماریش میمونه فکر خداحافظی میزنه سرش ......ولی دیگه خیلی دیر شده ........اعتیاد بهار عمرو خزان میکند .......بر میگرده .....شده با یه اکانت دیگه .......
برمیگرده
معتاد مجرم نیست بلکه بیمار است
اگه از هرویین هم به جا استفاده شود میتونه مفید باشه ......
بله
اوجور و بوجور
تو که خودت 3 بار خداحافظی کردی دوباره برگشتی از تجربت بگو پند بگیره:D
 

شقایق21

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من هم یک انسانم داداش گلم.
دیدن اینهمه رنج انسانها تو این تالار خیلی دردناکه.
مثلآ میگن جوونی بهترین سالهای عمر یک انسانه. ولی ببین جوونای گل ما چه زجری میکشند تو این سن.
ازت ممنونم داداش.:gol:
خب آفکور جور فرار و ندیدن مشکلات دلیل بر نبود مشکل نیست باید حلش کرد و کمک کرد نه فرار کرد عزیزم:smile::gol:
 

mehdipesse

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فکور جون از من که پیر تر نیستی!
در ضمن تو که روانشناسی،وایسا یکم جامعه رو انالیز کن اینجا،جدی میگم.
آخر من نفهميدم تو چند سالته
ولي از من پيرتر نيستي
من به اين فرتوتي اينجا رو ول نميكنم
آدم بايد دلش جوون باشه پسرم
 

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز
:D:D
خواهش میشه:surprised:
آخه من مث تو تجربه خودافیظی ندارم تو بوگو ما میشنویم:D
خداحافظی کن تا بفهمی ای جوان
ما پیر شدیم اینهمه آزارمان ندید .....فردا سر پل صراه فقط وحیدو میفرستم پیش حوریا و میمونی اتاق انتظار
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب آفکور جور فرار و ندیدن مشکلات دلیل بر نبود مشکل نیست باید حلش کرد و کمک کرد نه فرار کرد عزیزم:smile::gol:
شما درست میگید.
بسیاری از راحتی های انسانها در اینه که بدی ها و زشتی ها یادش نیاد. همینکه یادش نیاد زجر هم نمیکشه.
تو تالار گفتگو تاپیکهایی زده میشه که نه تنها راه حل نداره , بلکه دیدنشون هم انسان رو آزار میده.
عین اینه که ما الان ندونیم ده سال دیگه زلزله میشه که اونوقت حداقل این ده سال رو راحتیم. اما اگه یکی بیاد و هر روز به ما بگه که ده سال دیگه زلزله میشه. خوب بیقرار میشیم و ناراحت.
من قبلا عاشق تهران و مردم فارس زبان بودم. از وقتی اومدم اینجا دیدم به ملیتم ( ترکی)توهین میشه و مجبور شدم جلوشون وایستم که کم کم اون حس قشنگ تهران و فارس رو در من کشتند.
ایران را دوست داشتم و خودم رو ایرانی میدونستم. از بس گفتند شما ترکها اصالت ندارید و خط ندارید و تجزیه طلب هستید و اون توهین های بد که دیگه احساس کردم این ایرانی بودن من تنها حس خودمه و از نظر فارس ها شاید من یک هموطن درجه سه هم نباشم.
از مهندسها خاطره خوب رشد و بلوغ داشتم که اومدم اینجا و دیدم که اشتباه میکردم.
خلاصه این سایت همه دنیای قشنگ منو ازم گرفت و زشتی کار رو بهم نشون داد.
حالا دیگه اون فکور مهربون دیندار و ایرانی الاصل ترک نیستم و همه باورهایم را لجن مال شده میبینم.
همه این هویت بد رو همین باشگاه بهم داد و منو ازم گرفت و هیچ چیز خوبی هم بهم نداد.
اگه دروغ میگم بهم بگید.
 

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز
البته چیزی که هست ما آدما همیشه بعد ظاهری رو میبینیم
برای مثال فکور فک میکنه اینترنت از زندگی انداختتش ولی به این بعد فک نمیکنه که اگه بره من بی اون چه جوری بمونم؟ آیا به فکر من هست؟آیا فقط به فکر منافع شخصیشه؟ ایا فکور ترکه؟ تبریزیه؟
یا اگه بره از سخنان مهرشاد دیگه نمیتونه استفاده کنه......مگه نه؟
بعد دوم قضیه تو هم شقی جان میتونه این باشه که منافعت در رفتن وحید باشه:eek:






:surprised:




نمیدونم شاید دلت براش میسوزه که اینهمه اذیتش کردی و میخوای جبران مافات کنی:D
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
البته چیزی که هست ما آدما همیشه بعد ظاهری رو میبینیم
برای مثال فکور فک میکنه اینترنت از زندگی انداختتش ولی به این بعد فک نمیکنه که اگه بره من بی اون چه جوری بمونم؟ آیا به فکر من هست؟آیا فقط به فکر منافع شخصیشه؟ ایا فکور ترکه؟ تبریزیه؟
یا اگه بره از سخنان مهرشاد دیگه نمیتونه استفاده کنه......مگه نه؟
:D

داداش سهیل فکور 24 ساعت کارش با اینترنته و اصولا بعد کلاس درس فقط پشت کامپیوتره . زندگیش همینه و راضیه.
من دارم میگم این باشگاه احساسات ملی و میهنی و ایرانی بودن و مسلمان بودنو در من میکشه و ممکنه منو ازم بگیره.
البته خیلی تلاش میکنم که به این دوستان یاد بدم که همنوع دوستی برتر از دین و اعتقادات مذهبی و جنیسته ولی هر روز بدتر میشه و این تاپیکها داره ما رو از خودمون و دیگر همنوعانمون میگیره.
من وقتی تو خلوت خودم میشینم میبینم تا قبل از آشنایی با این باشگاه و این جنگ و جدل ها چه انسان متین و خوب و مهربون و همنوع پرستی بودم. حالا پس از این مدت میبینم داره از همه چی بدم میاد. این حس بد رو همین باشگاه و همین کاربران بهم دادن.
حالا که میبینم دارم از ایرانم و از دینم و از هموطنانم دور میشم و مقصر هم همین اوضاع بد این تالار هست به اون یک قدم تا خداحافظی می اندیشم که خودمو لااقل از دست ندم.
شما میگی چاره این کار چیه؟
 

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز
آهان این بعد قضیه از دستم در رفته بود
بسی نکته بلیغ و شیوا و شیدایی اشارت نمودی جانا
چاره نمیدونم ..........منم به درد دچارم ولی زیاد درگیر مسائل اینجا نیستم راهی که انتخاب کردم لایتغیره
شاید اینطوری بهتر باشه
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
از مدیر محترم تالار خواهش میکنم این گزینه تشکر منو فعال کنه. متاسفانه بازم تشکر ندارم .
 

royan aria

عضو جدید
داداش سهیل فکور 24 ساعت کارش با اینترنته و اصولا بعد کلاس درس فقط پشت کامپیوتره . زندگیش همینه و راضیه.
من دارم میگم این باشگاه احساسات ملی و میهنی و ایرانی بودن و مسلمان بودنو در من میکشه و ممکنه منو ازم بگیره.
البته خیلی تلاش میکنم که به این دوستان یاد بدم که همنوع دوستی برتر از دین و اعتقادات مذهبی و جنیسته ولی هر روز بدتر میشه و این تاپیکها داره ما رو از خودمون و دیگر همنوعانمون میگیره.
من وقتی تو خلوت خودم میشینم میبینم تا قبل از آشنایی با این باشگاه و این جنگ و جدل ها چه انسان متین و خوب و مهربون و همنوع پرستی بودم. حالا پس از این مدت میبینم داره از همه چی بدم میاد. این حس بد رو همین باشگاه و همین کاربران بهم دادن.
حالا که میبینم دارم از ایرانم و از دینم و از هموطنانم دور میشم و مقصر هم همین اوضاع بد این تالار هست به اون یک قدم تا خداحافظی می اندیشم که خودمو لااقل از دست ندم.
شما میگی چاره این کار چیه؟
ببخشیدا ولی به نظر من اینطور نیست منم یه فارسم ویه ایرانی از همه مهمتر یه شیعه ولایتی ولی دلیل نمیشه به کسی توهین کنم یا از کسی بدم بیاد.
درسته که توی باشگاه توهین زیاد میشه ولی باید ببینی چه طرز فکری توهین میکنه. گاهی کسانی هستن که برای خودشونم ارزش قائل نیستن چه برسه به دیگران.
من همه جور دوستی دارم سنی مسیحی حتی دوستی که میگه از تمام دنیا فقط خدا را قبول داره و به هیچ شخص و مکتبی اعتقاد نداره
خیلی هم باهم گرمیم هیچ وقت هم به اعتقادات هم توهین نمیکنیم
 

ssara2025

عضو جدید
کاربر ممتاز
فقط می تونم این جمله رو بهت بگم

با حکیم ستیزگی مکن ، با لجوج مباحثه منمای و با اهل تهمت مصاحبت مجوی ( خواجه نصیر طوسی)


اگه فقط همین یک جمله رو در نظر می گرفتی به اینجا نمی رسیدی
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببخشیدا ولی به نظر من اینطور نیست منم یه فارسم ویه ایرانی از همه مهمتر یه شیعه ولایتی ولی دلیل نمیشه به کسی توهین کنم یا از کسی بدم بیاد.
درسته که توی باشگاه توهین زیاد میشه ولی باید ببینی چه طرز فکری توهین میکنه. گاهی کسانی هستن که برای خودشونم ارزش قائل نیستن چه برسه به دیگران.
من همه جور دوستی دارم سنی مسیحی حتی دوستی که میگه از تمام دنیا فقط خدا را قبول داره و به هیچ شخص و مکتبی اعتقاد نداره
خیلی هم باهم گرمیم هیچ وقت هم به اعتقادات هم توهین نمیکنیم
یعنی شما از وقتی تو این باشگاه اومدی هیچ حس بدی پیدا نکردی؟
تاثیری روت نذاشته؟
بحث دوستان از این قاعده جداست. در بین دوستان من هم همه نوع انسانی پیدا میشه. از مسیحی و یهودی بگیر تا کافر و شیخ و زاهد.
من دارم عرض میکنم که این وضعیت داره تاثیر بدی روم میذاره و بخاطر دانشی که از این مسئله دارم میدونم که اگه خودمو نجات ندهم کم کم تبدیل به شخص بدی خواهم شد. اینو شما توجه بکن و جواب منو بده.:gol:
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب آفکور جور فرار و ندیدن مشکلات دلیل بر نبود مشکل نیست باید حلش کرد و کمک کرد نه فرار کرد عزیزم:smile::gol:

شما با من نمیای؟:gol:

در پشت سرم
چیزی به جز گرد و غبار نمانده است
اینجا که یک وجب جا برای ایستادن ندارم
چمدان سنگینم را روی شانه ام گذاشته ام
و شانه ام زیر سنگینی دنیا می شکند
ـ آخ ...!
شما دیگر چرا؟!
آقا! خانم! لطف کنید پایتان را از روی دلم بردارید
فکر می کنم این اتوبوس
دارد از بیابان می گذرد
که هوایش این قدر سنگین و مرگزاست
ـ «دارم خفه می شوم»
ازدحام فشار جمعیت به قدری زیاد است
که احساس می کنم هر آن به غروب پرت خواهم شد:
نمی دانم این اتوبوس
سر آخر مرا به کجا خواهد برد.
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
فقط می تونم این جمله رو بهت بگم

با حکیم ستیزگی مکن ، با لجوج مباحثه منمای و با اهل تهمت مصاحبت مجوی ( خواجه نصیر طوسی)


اگه فقط همین یک جمله رو در نظر می گرفتی به اینجا نمی رسیدی
شما از کجا میدونی من ایجوری که شما میگی بودم؟
حالا به کجا رسیدم؟
اون یکقدم رو معنیش نکردی دوست من؟:gol:
کدام حکیم؟ همه شون دروغگو و شیادند
کدام لجوج ؟ مردم لجوج نیستند حقشونو میخوان.
کدام اهل تهمت؟ اونا همشون دژخیمند.
الان زمان خواجه نصیر طوسی نیست. الان یه جور دیگه ست.
شما بیا بروز بشیم اونوقت میفهمی من چی دارم میگم.
 

royan aria

عضو جدید
یعنی شما از وقتی تو این باشگاه اومدی هیچ حس بدی پیدا نکردی؟
تاثیری روت نذاشته؟
بحث دوستان از این قاعده جداست. در بین دوستان من هم همه نوع انسانی پیدا میشه. از مسیحی و یهودی بگیر تا کافر و شیخ و زاهد.
من دارم عرض میکنم که این وضعیت داره تاثیر بدی روم میذاره و بخاطر دانشی که از این مسئله دارم میدونم که اگه خودمو نجات ندهم کم کم تبدیل به شخص بدی خواهم شد. اینو شما توجه بکن و جواب منو بده.:gol:
تاثیر که گذاشته
مگه میشه نداشته باشه
از قدیم گفتن رفیق بد و ..... خوب و .......
به خاطر همینه که دیگه خیلی کم میام باشگاه
ولی حرفای بچه ها برام مهم نیست
ببخشیدا ولی نسل جوون ما عادت دارن وقتی یه حرف غیر عادی میشنون (حتی از یه عادم بیسواد) بدون فکر تاییدش کنن و بعد به عنوان آدم روشنفکر تو هر مجلسی بیانش کنن
از این جور آدما که خیلی راحت به خدا هم توهین میکنن فقط به خاطر اینکه حال ندارن بشینن کمی فکر کنن چه توقعی داری
حالا بیا یه بحث جنسی راه بنداز همه تاییدش میکنن
 

شقایق21

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شما با من نمیای؟:gol:

در پشت سرم
چیزی به جز گرد و غبار نمانده است
اینجا که یک وجب جا برای ایستادن ندارم
چمدان سنگینم را روی شانه ام گذاشته ام
و شانه ام زیر سنگینی دنیا می شکند
ـ آخ ...!
شما دیگر چرا؟!
آقا! خانم! لطف کنید پایتان را از روی دلم بردارید
فکر می کنم این اتوبوس
دارد از بیابان می گذرد
که هوایش این قدر سنگین و مرگزاست
ـ «دارم خفه می شوم»
ازدحام فشار جمعیت به قدری زیاد است
که احساس می کنم هر آن به غروب پرت خواهم شد:
نمی دانم این اتوبوس
سر آخر مرا به کجا خواهد برد.
:surprised::surprised:
نه عزیزم من با تو نمییام تو برو آشنا دیدی سلام منم بهش بروسون اگر هم کار خاصی نداری نرو اینجا بهت خوش میگذره ها :eek::D
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
با اجازه دارم میرم سر کلاس . شب برمیگردم.
 

royan aria

عضو جدید
شما از کجا میدونی من ایجوری که شما میگی بودم؟
حالا به کجا رسیدم؟
اون یکقدم رو معنیش نکردی دوست من؟:gol:
کدام حکیم؟ همه شون دروغگو و شیادند
کدام لجوج ؟ مردم لجوج نیستند حقشونو میخوان.
کدام اهل تهمت؟ اونا همشون دژخیمند.
الان زمان خواجه نصیر طوسی نیست. الان یه جور دیگه ست.
شما بیا بروز بشیم اونوقت میفهمی من چی دارم میگم.
نه عزیز من
مثل اینکه واقعا روت تاثیر گذاشتن:eek:
من بیشتر از ناراحت شدن احساس پوچی میکنم اینجا
خیر سرم یه مهندس مملکتم که دارم با یه عده مهندس سرو کله میزنم
ولی آخر روز غیر از یه مشت اراجیف چی یاد گرفتم :gol:
مگه اونایی که دارن برای مملکتشون افتخار میارن چند سال از من و تو بزرگترن؟
در عوض چه توقعی از دولت یا مردم دارن؟
حالا ما چی؟:redface:
صبح تا شب پای کامپیوتر به احساس پوچی میرسیم آخر سر هم از همه طلبکاریم
تازه احساس مهندسی هم میکنیم
من برای پروژه کارشناسی ام کار آموز خواستم از دانشگاه یه با سواد بینشون پیدا نشد
ما همه هم کلاس بودیم ولی اونا اندازه من خنگ هم بلد نبودن:cry:
 

Similar threads

بالا