بچه های مهندسی خوب میدونند که بعضی نامعادلات رو نمی شه به اسونی حل کرد یا حلشون غیر ممکنه ناگذیر برا حل باید تغییر حوضه داد یعنی اون نامعادله رو به یه حوضه دیگه برد کار تبدیل لاپلاس هم همینه ( تو سیگنال سیستم از تبدیل فوریه هم به وفور استفاده میشه )...
خوب بعد از اینکه حوضه رو تغییر دادیم این امکان به وجود می اد که بتونیم از نامعادله مشتق بگیریم (کاری که قبل نمی تونستیم انجام بدیم ) و جواب رو بدست بیاریم اما این جواب به خودی خود ارزشی نداره مگر اینکه دوباره اون رو به حوضیه اولیه برگردونیم برگشت به حوزه اولیه مهمترین و حساس ترین مرحله کار برای رسیدن به جواب ...
ما تو زندگی شخصیمون خیلی از این تبدیل ها انجام میدیم یعنی برای حل مشکلات مرتب حوضه فعلی مون تغییر میدیم ...ممکنه با تغییر حوضه به جواب برسیم مثل با انجام بعضی کارها از فاز غم به شادی از بی حوصلگی به نشاط .....می ریم اما این جوابها موقعه ای ارزش داره که بشه تاثیرمثبتش رو برگردوند به حوضه اولیه یا همون زندگی واقعی (این همون برگشت که گفتم مهمترین بخش حل مسئله )
خدایش گفتنش سخت بود از حل هر نامعادله ای سختر ... !!!
نفهمیدید بگبد توضیح بدم .
خوب بعد از اینکه حوضه رو تغییر دادیم این امکان به وجود می اد که بتونیم از نامعادله مشتق بگیریم (کاری که قبل نمی تونستیم انجام بدیم ) و جواب رو بدست بیاریم اما این جواب به خودی خود ارزشی نداره مگر اینکه دوباره اون رو به حوضیه اولیه برگردونیم برگشت به حوزه اولیه مهمترین و حساس ترین مرحله کار برای رسیدن به جواب ...
ما تو زندگی شخصیمون خیلی از این تبدیل ها انجام میدیم یعنی برای حل مشکلات مرتب حوضه فعلی مون تغییر میدیم ...ممکنه با تغییر حوضه به جواب برسیم مثل با انجام بعضی کارها از فاز غم به شادی از بی حوصلگی به نشاط .....می ریم اما این جوابها موقعه ای ارزش داره که بشه تاثیرمثبتش رو برگردوند به حوضه اولیه یا همون زندگی واقعی (این همون برگشت که گفتم مهمترین بخش حل مسئله )
خدایش گفتنش سخت بود از حل هر نامعادله ای سختر ... !!!
نفهمیدید بگبد توضیح بدم .
حرفتو میفهمم ربطشو با پست اولت نفهمیدم
