مشاعرۀ سنّتی

[سپنت دات]

راست است اینکه مرا تیز پرست
لیک پرواز زمان تیزتر است

ابوالقاسم آن شاه فیروز بخت نهاد ا بر تاج خورشید تخت

 

[ENERJHI]

رده بر کشیده سپاهش دو میل به دست چپش هفتصد ژنده پیل

لیک هنگام دم بازپسین
چون تو بر شاخ شدی جایگزین

 

[ENERJHI]

ابوالقاسم آن شاه فیروز بخت نهاد ا بر تاج خورشید تخت

تا بدانجا که بر اوج افلاک
آیت مرگ شود پیک هلاک

 

[سپنت دات]

تو بدین قامت و بال ناساز
به چه فن یافته ای عمر دراز؟

ز کشمیر تا پیش دریای چین برو شهر یاران کنند آفرین

 

[maryam_22]

زين سفر گر به سلامت به وطن باز رسم

نذر كردم كه هم از راه به ميخانه روم


خودمونيم عجب مشاعره قرو قاطي داريم ما

 

[ENERJHI]

زين سفر گر به سلامت به وطن باز رسم

نذر كردم كه هم از راه به ميخانه روم


خودمونيم عجب مشاعره قرو قاطي داريم ما

از سر حسرت با من فرمود
کاین همان زاغ پلیدست که بود

 

[maryam_22]

از سر حسرت با من فرمود
کاین همان زاغ پلیدست که بود

ديريست كه دلدار پيامي نفرستاد

ننوشت كلامي و سلامي نفرستاد

 

[ENERJHI]

ديريست كه دلدار پيامي نفرستاد

ننوشت كلامي و سلامي نفرستاد

دردل خویش چو این رای گزید
پر زد و دور ترک جای گزید

 

[maryam_22]

دردل خویش چو این رای گزید
پر زد و دور ترک جای گزید

در رفتن جان از بدن گويند هر نوعي سخن

من خود به چشم خويشتن ديدم كه جانم مي رود

 

[ENERJHI]

در رفتن جان از بدن گويند هر نوعي سخن

من خود به چشم خويشتن ديدم كه جانم مي رود

داد معشوقه به عاشق پیغام
که کند مادر تو با من جنگ

 

[maryam_22]

گرچه مي سوزم از اين اتش به جان

ليك بر اين سوختن دل بسته ام

 

[ENERJHI]

من و این شهپر و این شوکت و جاه
عمرم از چیست بدین حد کوتاه

 

[maryam_22]

هر كه چيزي دوست دارد جان و دل بر وي گمارد

هر كه محرابش تو باشي سر ز خلوت بر نيارد

 

[ENERJHI]

در میان قوم موسی چند کس
بی ادب گفتند کوسیر و عدس

 

[maryam_22]

سحرم دولت بيدار به بالين امد

گفت برخيز كه ان خسرو شيرين امد





مشاعره خوبي بود
من رفتم لالا شب خوش

 

[torpheh]

دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد؟

 

[Dandalion]

در دیده بجای خواب آبست مرا
زیرا که بدیدنت شتابست مرا


گویند بخواب تا به خوابش بینی
ای بیخبران چه جای خوابست مرا

 

[torpheh]

ای که از کوچه ی معشوقه ی ما می گذری
بر حذر باش که از کوچه ی معشوقه ی تو خواهیم گذرید!

 

[ENERJHI]

دولت پیر مغان باد که باقی سهل است
دیگری گو برو و نام من از یاد ببر

 

[maryam_22]

روزي كه از اين دير فنا در گذريم

با هفت هزار سالگان سر به سريم

 

[torpheh]

ما لعبتگانيم و فلک لعبت باز ​

از روی حقیقتی نه از روی مجاز​

 

[*setareh66*]

ز اندازه بيرون تشنه‌ام ساقي بيار آن آب را
اول مرا سيراب کن وان گه بده اصحاب را

 

[meh_61]

اگر دشنام فرمايی و گر نفرين دعا گويم
جواب تلخ می‌زيبد لب لعل شکرخا را[FONT=&quot][/FONT]

 

[*setareh66*]

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را////به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

 

[berjis68]

ما لعبتگانيم و فلک لعبت باز ​

از روی حقیقتی نه از روی مجاز​

زندگی زیباست ای زیبا پسند
زنده اندیشان به زیبایی رسند

 

[meh_61]

در کوی نيک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی‌پسندی تغيير کن قضا ر[FONT=&quot]ا[/FONT]

 

[Comet1986]

اي اشک شوق آينه‌ام پاک کن ولي
زنگ غمم مبر که صفا مي‌دهد به دل

 

[*setareh66*]

سلام دوست گرامی.خوبین؟کم پیداین؟!!
لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است
وز پی دیدن او دادن جان کار من است

 

[Comet1986]

سلام ستاره جان. مرسی، شما خوبی؟


تا هستم اي رفيق نداني که کيستم
روزي سراغ وقت من آئي که نيستم

 

[*setareh66*]

مرسی.....سال نوتون مبارک...
محتاج قصه نیست گرت قصد خون ماست
چون رخت از آن توست به یغما چه حاجت است