سياه ... سپيد ... خاكستري ...!

pari.A

عضو جدید
بیا دوباره به چادر قدیمی ته باغ برویم...
من هنوز چند بشقاب و لیوان از آن وقت ها دارم...
و عروسک موبور قدیمی ام هم اینجاست...
روزنامه های سیاسی ات را روی زمین پهن کن...
خوب است این درخت سیب هنوز میوه دارد...
خب همه چیز روبراه است...
.
.
.
بیا "مامان بازی" کنیم...

پریوش آقایی
 

pari.A

عضو جدید
دوست داشتن هميشه گـــفتن نيست
گاه سکوت است و گاه نگــــــاه ...
غـــــريبه !
اين درد مشترک من و توست
که گاهي نمي توانيم در چشمهاي يکد يگــرنگــــاه کنيم
 

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز


صید افتاده بخونم

تو چه آسان می گذری غافل از اندوه درونم ؟

بی من از کوچه گذر کردی و رفتی

بی من از شهر سفر کردی و رفتی

قطره ای اشک درخشید به چشمان سیاهم،

تا خم کوچه بدنبال تو لغزید نگاهم،

تو ندیدی!

نگهت هیچ نیفتاد براهی که گذشتی .

چون در خانه ببستم ،

دگر از پای نشستم ،

گوئیا زلزله آمد ،

گوئیا خانه فرو ریخت سر من

بی تو من در همه شهر غریبم

بی تو کس نشنود از این دل بشکسته صدائی

برنخیزد دگر از مرغک پر بسته نوائی

تو همه بود و نبودی ، تو همه شعر و سرودی

چه گریزی ز بر من ؟

که ز کویت نگریزم

گر بمیرم ز غم دل ،

به تو هرگز نستیزم

من و یک لحظه جدائی ؟

نتوانم ، نتوانم

بی تو من زنده نمانم .....
 

MEMOL...

عضو جدید
کاربر ممتاز
کسی چه می داند

شاید روزی از همین روزها


من هم به تو رسیدم !


خدا را چه دیده ای ؟!


اگر چنین شود


دستت را می گیرم و به تماشای جاده ها می برمت ...


جاده ها


ماشین ها


آدم ها


و راههایی که پایان ندارد !


فراموش نباید کرد


" روزی همه ی راهها به هم خواهند رسید "


مثل من


به تو ...!


امیر آقایی

 

MEMOL...

عضو جدید
کاربر ممتاز
در کشور من

جایی برای عشق ورزیدن نیست


بیا


خیانت کنیم !


در کشورمن

جایی برای اعتراض نیست


بیا


سرکوب کنیم
...

در کشور من


جایی برای عبادت نیست


بیا


کفر بورزیم ...


در کشور من

جایی برای رفتن، آمدن و خاطره اندوختن نیست
!

بیا ...


کجا تو را دعوت می کنم


هر جا هستی بمان


بی درد ... بی خاطره ... بی کشور
...!


کیوان مهرگان
 

pari.A

عضو جدید
چگونه بي قرار نباشم
...مگر قرار نبود
چگونه دست دلم را بگيرم
ودر كنار دلتنگي هايم
قدم بزنم
در اين خيابان
كه پر از چراغ و چشمك ماشينهاست
!نه آقايان
مسير من با شما يكي نيست
از سرعت خود نكاهيد.
من آداب دلبري نمي دانم
كرشمه بلد نيستم
من تنها مادري نگرانم
مادري نگران براي دخترم
مادري نگران براي مادرم
مادري نگران براي تو
كه سرفه مي كردي
و صدايت
...گرفته به گوش مي رسيد



راضيه بهرامي
 

MEMOL...

عضو جدید
کاربر ممتاز
راهی که رفته ای را پیدا می کنم ...

گلها نشانی قلبت را به من داده اند !

امروز؛ فردا و هر صبح

به گلهای آفتاب گردان سلام می دهم


اما تو پاسخم را می دهی

نمی دانم از کجا ...

من

گلها

آفتابگردان ها

غریب نیستیم

در این باران ...


کیوان مهرگان
 

MEMOL...

عضو جدید
کاربر ممتاز
یخ آب می شود

در روح من


در اندیشه هایم
...

بهار


حضور توست


بودن توست


بودن تو ...!


 
  • Like
واکنش ها: spow

lothar

عضو جدید
شب را می بویم...

آن لحظه که با گامهای مبهم..

در کوچه هایی دلنشین و آرام از جنس مخمل تنهایی

نام تو را با گلها قسمت میکنم ....

شب را سر میکشم......
 

lothar

عضو جدید
شبی دیگر در راه است...

و مهمانی های من

در حضور مهتابی دوستان شبانه ام

رویای بودنت را دوباره ....

رنگی دیگر خواهم بخشید....
 

lothar

عضو جدید
forever

forever

بهار را

دوباره شکوفه های احساس به تسخیر درآورده اند...

و من بی اختیار

ردپای تولدت را ...

نمناک

ایستاده به تماشا

ننشسته ام
 

MEMOL...

عضو جدید
کاربر ممتاز
عشق واژه ی عجیبیست ...

نه خم می شوی که برداری


نه پا روی آن می گذاری
!

من هم که لِی لِی می کنم ، دل دل می کنی
...

مثلا ما همدیگر را دوست داریم


باید کاری بکنیم که دل مان برود


نه خودمان ...!
 

lothar

عضو جدید
شب را

در آغوش گرفته ام و باران بوسه هایم

در این تاریکی دوست داشتنی

بر روشنی خیالت

باریدن گرفته.........

راستی

دوستانم نیز هستند.....
 

lothar

عضو جدید
[FONT=&quot]
هوا هنوز هوای فهمیدن نیست

و سکوت ابرها

باران را منتظر گذاشته است


دوست من نمونه هایی ازاین دست را در دست نوشته های وحشتناک زیبایت را به خاطر سپرده ام

ممنونم


به رسم قدردانی از این مجمموعه زیبا

http://www.4shared.com/file/144737901/c3fe772/06-_Twilight_1991.html

[/FONT]
 

lothar

عضو جدید
صبح به یک قدمی خود رسیده است

یک نگاه خیره تنها

یک اتاق خالی

تو یک گریه ی دور هستی

یک خاطره فاصله دار

و در درون من چیزی است که همیشه می دانم......

و من اینجا خواهم ماند بدون تو
 

lothar

عضو جدید
چشمانم را می بندم و تو را میبینم

بهتر از قبل

وسپس احساس می کنم که مرا لمس میکنی....

و من می دانم چه خواهی گفت

قبل از اینکه شروع کنی

شاید یک گناه باشد...

ولی این حس را بارها تجربه کرده ام

این احساس به زیر پوستم خزیده است
 

MEMOL...

عضو جدید
کاربر ممتاز
از اين همه اغراق

سرم گيج مي رود

از اين سرعت عقربه هاي خيالي ...

بيهوده نفس مي كشم

و بيهوده تر مي روم


تا پشت هيچستان !

گم مي شوم

با كفش هايي نامرئي

تا اثري از من نماند ...

آن گاه

خواهي گريست

تلخ و گس

براي گمشده اي كه نمي دانست كيست

و چرا ؟!...


مریم
 

!/!

عضو جدید
کاربر ممتاز
شاعران دروغ مي‌گويند

باران اصلا شاعرانه نيست

آنها، هي تبليغ مي‌كنند زير باران برويم

و خود مثل گربه، كنار شومينه مي‌خوابند

دو هفته است بستري هستم

اين باران لعنتي، شعرم را آبكي كرده!

اگر به شمال مي‌آييد به جاي دفتر شعر

چتر و پنكه بياوريد

و كمي سوژه براي تابلوهاي ويلا

اينجا قورباغه هم زنگ مي‌زند...
 

lothar

عضو جدید
Forever

Forever

نمی توانم بیاد بیاورم

هنگامی که جوان بودم

و زندگی من به راه خود ادامه میدهد

من در بالا بوده ام

من در پایین بوده ام

بالا تا آسمانها ....

پایین تا عمق زمین....

من نابینا بودم

بهشت تو برای من نیست...

اینجا چراغی هست بالای سر من

و در درون چشمان من صورت تو جا مانده است....
 

lothar

عضو جدید
حماسه زوال من

در شب تلخ گم شدن

ضیافت خواب تو را، قصه عاشقانه شد

(جنتی عطایی)
 

lothar

عضو جدید
Forever

Forever

وای که در حضور شب

در بزم سوت و کور شب ،شب کوره

وحشت تو را

قلب من آشیانه شد

(جنتی عطایی)
 

MEMOL...

عضو جدید
کاربر ممتاز
باران به شكل تو بود

يك سال سكوت و بعد مى باريد ...

دستم نمى رسد به اين آسمان اما ...

دست تو را كه مى گيرم

انگار چند ستاره در مشتم پنهان كرده ام ...

پنهان نمى كنم

اين روزها برايم حكم آورده اند از خود آسمان

كه عاشقى عاقبت خوشى دارد براى من !

پنهان نمى كنم

كه هر بار مى بينمت ثانيه هاى پس از اين

روبه رويم مى نشينند

با هم گپى مى زنيم و گاهى ...

تو را بدست كه مى آورم

تمام ثانيه ها را مى برم

بالا مى رود اين وقت ...

دستم به آسمان نمى رسد اما

دست تو را كه مى گيرم

چند ستاره در مشت من است ...!

محمدحسين عابدى
 

MEMOL...

عضو جدید
کاربر ممتاز
کف بین نیستم !

اما می توانم

خط های دست هایت را رنگی کنم ...

تا هر وقت به آسمان نگاه کنی

رنگین کمان شوی ...
 

Similar threads

بالا