دلتنگم.............

[معمار67سبز]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]دلگیرم از زمین و میلاد هبوط[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]دلتنگم از تمناهای حقیر[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]که رهایم نمی سازند[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]دشت هایی به وسعت دلهره[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]آزارم می دهدوقتی که پنجره را می گشایم [/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]به سمت هوس های خام زمین[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]لبریزم از وسوسه های رفتن[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]آنگاه که آغوش می گشاید[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]تبسم نیازهای عاشقانه ام[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]دلتنگم آنقدر که باید[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]بشکنم این قالب تهی را[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]که در برگرفته رویا های بلند مرا[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]دوستت دارم[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]تا بدانی[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]که زمین فقط مامن تعفن آدما نیست[/FONT]

 

[معمار67سبز]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]به دیدارم بیا هر شب [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در این تنهایی تنها و تاریک خدا مانند[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دلم تنگ است[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بیا ای روشن ای روشنتر از لبخند[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]شبم را روز کن در زیر سرپوش سیایی ها[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دلم تنگ است...[/FONT]

 

[معمار67سبز]

من چه در وَهم ِ وجودم، چه عَدَم، دل‌تنگم
از عدم تا به وجود آمده‌ام، دل‌تنگم
روح از افلاک و تن از خاک، در اين ساغر ِ پاک
از در آميختن ِ شادي و غم، دل‌تنگم
خوشه‌اي از ملکوتِ تو مرا دور انداخت
من هنوز ازسفر ِ باغ ِ ارم، دل‌تنگم
اي نبخشوده گناه پدرم آدم را
به گناهانِ نبخشوده قسم، دل‌تنگم
حال در خُوف و رجا رو به تو بر مي‌گردم
دو قدم دلهره دارم، دو قدم دل‌تنگم
نشد از ياد برم خاطره‌ی دوري را
باز هر چند رسيديم به هم! دل‌تنگم​

"فاضل نظری"

 

[معمار67سبز]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]کاش غرور سنگیت از سردی خزان یخ می زد . . .[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]و فصل بی عاطفگیت می مرد . . .[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]پاییز است باز پاییز است[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]کاش می دانستم تو نیز در برگ ریزان خزان اشک می ریزی ! ! ![/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]و گاه مرا و قلب پاییزیم را به یاد می آوری ![/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]یا فراموشی می کنی قلبی را که تنها از سردی نگاهت یخ می زد . . .[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آه هرگز ؟ ![/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دلتنگم . . . ! ! ![/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]به دلتنگی خزان آرزوهایم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دلتنگم . . . ! ! ![/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]باز تو را خواهم دید ؟ ![/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بازآن نگاه را که لحظه ای حس امیدواری عشق من بود خواهم دید ؟[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دلتنگم . . . ! ! ![/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]کاش تو را می دیدم . . .[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]باران می بارد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]شب بارانی ست[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دلتنگم و آسمان می نالد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]و ابرها بر دل تنگم خون می بارند[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]باران نه ؟ ! درد بی کسیم ابر تیرگی خون می بارد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]خون می بارد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آه عشق محال من . . .[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]عشق محال من . . . ! ! ![/FONT]

 

[معمار67سبز]

دلتنگم...دلتنگ روزهای با هم بودنمان ...دلتنگ تو...دلتنگ من...دلتنگ لبخندهایمان!
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]دلتنگ همه چیزهایی که از آن ِ من و تو بود...!حیف که بود...![/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]دلتنگ صدایی هستم که هربار مرا به نام صدا می زد و چشم هایی که هر بار خیره به من می ماند.[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]دلتنگ دست هایی هستم که نوازشگرم بود وشانه هایی که تکیه گاه دلتنگیم...![/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]دلتنگم...دلتنگ ِتو...![/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]اما امروز نه دستی هست که نوازشم کند و نه شانه ای که تکیه گاهی باشد برای دلتنگیَم...![/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]امروز نه دستانت را دارم ،نه نگاهت را،نه شانه هایت را ...![/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]امروز عجیب دلتنگم و تو نیستی...[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]امروز می خواهمت و تو نیستی...[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]امروز چشم هایم تو را می خواهد،لب هایم نام تو را فریاد می زند،و دستانم عجیب دلتنگ لمس ِ دست های گرم توست...[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]دلتنگم ...دلتنگ ِ همه ی روزهایی که تو را داشتم...!دلتنگ ِ همه ی روز هایی که تو مرا داشتی...![/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]امروز اما عجیب دلتنگتم و تو نیستی...[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]امروز تو دلتنگ ِ کیستی...؟چشم هایت به کدامین سوست...؟[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]کدام دست دستانت را می فشارد؟کدام قلب خانه ی توست...؟[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]امروز شانه هایت پناه ِ کدامین دل ِ دلتنگ است...!؟!!!؟![/FONT]

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]

[/FONT]​

 

[معمار67سبز]

پاییز امده به استقبال این روزها.....نشسته ام در اتاق کوچکم
که با دست های کوه د وسلام فاصله دارد..!درخت های این حوالی
به عطسه های پاییزخیلی حساس هستند....! درخت پشت پنجره را جا گذاشتم
در روزهای دور...! نمی توانست کنار بیاید با این روزگار مرتفع....!با تنهایی وسکوت...
می بینی در این ارتفاع زندگی به کجای جغرافیای باور رسیده ام....به خودم می گویم
بی خیال نوشتن...!عزیزم...اگر من بی خیال تو بشوم.!! اگر تو خودت را از من دریغ کنی.!
وبی خیالت بشوم.!!( حتی در ظاهر.!!) اگر واگر...!!واگر هزار تا اگردیگر جا خوش
کند در زندگی..هیچ اتفاقی نمی افتد برای درخت های این حوالی..که به عطسه های پاییز
حساس هستند..فقط من فرسوده می شوم.... در اتاق کوچکم....فقط یک حسرت دردل من می ماند
فقط یک داغ دردل من می ماند...فقط مرگ سلام می کند به یک لحظه....
تو که می دانی من تورا چقدر دوستت دارم....
تو که می دانی من تورا ترجیح داده ام به همه چیز....بگذریم عزیزم...!!
بی شک تو بی من هم خواهی زیست...اما من می دانم بی تو نتوانم زیست.....

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]اینجا اسمان ابری است..انجا را نمی دانم..اینجا شده پاییز
انجا را نمی دانم..اینجا فقط رنگ است..انجا را نمی دانم
اینجا دلی تنگ است..انجا را نمی دانم..[/FONT]​

 

[معمار67سبز]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اگر روزی دلم گرفت یادم باشد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]که خدا با من است، [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]که فرشته ها برایم دعا میکنند،[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]که ستاره ها شب را برایم روشن خواهند کرد. [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]یادم باشد که قاصدکی در راه است،[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]که بهار نزدیک است،[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]که فردا منتظرم می ماند، [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]که من راه رفتن می دانم و دویدن،[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]و جاده ها قدم هایم را شماره خواهند کرد.[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اگر روزی دلم گرفت یادم باشد [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]که خدای من اینجاست همین نزدیکیها،[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]و من، تنها نیستم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif] [/FONT]

 

[amirstark]

خیلی خوشگل بود به طرز خشن

 

[nimaparham]

آهای صدایم را می شنوید؟ دلم برایتان تنگ است . نه دلم برایتان تنگ نیست ! دلم برایتان لک زده !!!!!می نویسم از تک به تکتان از همه آن حالهای خوب و بد ی که با هم داشتیم! از همه آن خنده های از ته دل ! از همه آن هق هق گریه های بی تعارف!!!!!از راه رفتنهای بی انتهای و بی انتهایمان !!و از خودم که ما بین این دیوارهای بلند روزها و روزها به تک به تکتان فکر می کنم که هر کدامتان گوشه ای ازدنیا ما بین دیوارهای بلند نشسته اید و دیگر از ته دل نمی خندید!من هم دیگر از ته دل نمی خندم ! همین حالا به صورت تک تکتان که همین جا به دیوار است نگاه می کردم به لبخند خسته تان به چشمهایتان که برقی ندارد و به خودم توی آیینه یک لبخند خسته میزنم و به جای خالی همه مان پیش هم بی تعارف گریه میکنم!!! روزگار چه بی رحمانه پوست همه مان را کند!!!ولی من با همین

حال دلم بریتان تنگ است مهاجران سرزمین خوشبختی!!!دلم تنگ است
این روزا عاشق بوی بارانم .این بو مرا یاد بوی تومیاندازد. و دوست دارم به رسم تمام دیوانگان عالم بی چتر زیر باران بروم و از توی تمام چاله های آب رد شوم و کفشم خیس شود و بی خیال کفش!اولین بار زیر باران عاشق شدم و تمام مسیر را تا خانه مان که چه دور بود زیر باران راه رفتم و از عشق صورتمخیس شدو من چه احساس خوبی داشتم!!!!!و چه خوب است دیوانگی زیر باران ! عاشق شدن زیرباران ! قهقهه زدن زیر باران ! و شعر خواندن زیر باران ! و راه رفتن و راه رفتن ونرسیدن!و گریه کردن زیر باران از تنها ماندن!!!!!!!!!که من تمامش را تجربه کردم!!!!!! راستی از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان چقدر زود دیر میشود!!!!!!!!!!!​

 

[saghar 64]

دلتنگ ترم نکن
کاسه صبرم لبریزه

 

[معمار67سبز]

گاه دلتنگ می شوم

دلتنگتر از همه دلتنگی ها

گوشه ای می نشینم

و حسرت ها را می شمارم

و باختن ها را،

و صدای شکستن ها را...

نمی دانم من کدام امید را ناامید کرده ام

و کدام خواهش را نشنیدم

و به کدام دلتنگی خندیدم

که این چنین دلتنگم.

دلتنگم، دلتنگ...!

​

 

[معمار67سبز]

 

[...pianist]

چي شده؟؟ چرا انقدر غمگيني؟؟

 

[معمار67سبز]

چي شده؟؟ چرا انقدر غمگيني؟؟

 

[معمار67سبز]

یه اتاق كوچولو با یه پنجره بزرگ​

پنجره‌اى كه رو به آسمون آغوش باز میكنه​

و شب‌ها هم‌صحبت مهتاب میشه ...​

و صداى گنجشكا ، هم‌آواز تنهایى چشم‌هاى همیشه نشسته پشت پنجره‌ان ...​

و یك شمع كوچك ،​

و یك ابر باران دلتنگى ...​

و یك دل محبت و یك خواب خاطره ...​

قصه‌ى من بود و حسرت یك سبد ستاره ...​

و من فقط میتوانم سكوت كنم و او فقط نگاه میكند ، فقط نگاه ...​

آنكه معادله عشق را در دادگاه زندگى ، حسرت یك سبد ستاره نهاد ...​

و ستاره را سوز قطره‌اى اشك ...​

و ستاره‌ى اشك را نشاند بر گوشه‌اى از كویر دلتنگى ...​

و من باز نمیدانم چرا اینقدر دلتنگم ...​

دلتنگم ...​

 

[معمار67سبز]

خسته‌ام از آرزوها ، آرزوهاى شعارى


شوق پرواز مجازى ،‌ بالهاى استعارى


لحظه‌هاى كاغذى را ، روز و شب تكرار‌ كردن


خاطرات بایگانى ، زندگى‌هاى ادارى


با نگاهى سرشكسته ، چشمهایى پینه بسته


خسته از درهاى بسته


خسته از چشم انتظارى ...


رونوشت روزها را ،‌روى هم سنجاق كردم ؛ شنبه‌هاى بى‌پناهى ، جمعه‌هاى بى‌قرارى


عاقبت پرونده‌ام را ، با غبار آرزوها


خاك خواهد بست روزى ، باد خواهد برد بارى


روز میز خالى من ، صفحه‌ى باز حوادث


در ستون تسلیت‌ها


نامى از ما یادگارى​

"زنده‌یاد قیصر امین‌پور"​

 

[nazilovelorn]

چرااااااااا این قدر دل تنگ

 

[amirstark]

هرچه قدر از دلتنگي بگي دل تنگ تر مي شي

 

[معمار67سبز]

هرچه قدر از دلتنگي بگي دل تنگ تر مي شي

شاید.................

 

[oneunited]

بخند تا دلت گشاد شه ​

 

[معمار67سبز]

بخند تا دلت گشاد شه ​

چشمب

 

[...pianist]

دلتنگي فقط يه راه داره!!!

 

[معمار67سبز]

دلتنگي فقط يه راه داره!!!

چه راهی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

[amirstark]

بخند تا دلت گشاد شه ​

خرمالو بخور تا هم كشي

 

[معمار67سبز]

خرمالو بخور تا هم كشي

ها؟

 

[amirstark]

ها؟

مگه نمي دوني

 

[معمار67سبز]

مگه نمي دوني

نه................
چیو؟

 

[amirstark]

كسي كه كار نمي كنه ميگن ادم گ.ا.ي
ديدي وقتي خرمالو مي خوري دهن ادم چه حالتي مي شه در اصطلاح اين رو مي گن هم كشيدن و اينو نسبت مي دن به ادم تنبل تا هم كشه

 

[معمار67سبز]

كسي كه كار نمي كنه ميگن ادم گ.ا.ي
ديدي وقتي خرمالو مي خوري دهن ادم چه حالتي مي شه در اصطلاح اين رو مي گن هم كشيدن و اينو نسبت مي دن به ادم تنبل تا هم كشه

 

[Fo.Roo.GH]

چی شده فاطمه جونم؟نبینم دلتنگ باشی.....