مشاعرۀ سنّتی

!/!

عضو جدید
کاربر ممتاز
وگر رسم وفا خواهی که از عالم بر اندازی
برافشان تا فرو ریزد هزاران جان ز هر مویت


تنگ است دلم ز سنگ غم شکسته
به تيغ نا مرادي گشته خسته
ببين از دوريت اي نا زنينم
غبار حسرتم بر دل نشسته
 

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تو را تيشه دادم كه هيزم كني
ندادم كه بر فرق مردم زني
یارب این نوگل خندان که سپردی به منش
از بس که ننر بود سپردم به ننش :D

تنگ است دلم ز سنگ غم شکسته
به تيغ نا مرادي گشته خسته
ببين از دوريت اي نا زنينم
غبار حسرتم بر دل نشسته
همه شب در این امیدم که نسیم صبح گاهی
به پیام آشنایی بنوازد آشنا را
 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
ژاله از نرگس چکید و برگ گل را آب داد
و زگلبرگ ناز پرورش مال عنـــــــاب داد

:gol::gol:


دلمــرده بودم و به غمـــت زنده شد دلـم
در دل، ستیـــــز بین غــــــم و درد درگرفت

غــــم، نـاله بود و درد، تنفــــر، سیه دلی
غـــــــم بود فـــــــاتح و ز دلـم درد برگرفت
 

lighthearted

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلمــرده بودم و به غمـــت زنده شد دلـم
در دل، ستیـــــز بین غــــــم و درد درگرفت

غــــم، نـاله بود و درد، تنفــــر، سیه دلی
غـــــــم بود فـــــــاتح و ز دلـم درد برگرفت


تا نقش روی خوب تو بر دل رقم زدیم
بر نقش غیر ، ار سر غیرت قلم زدیم
مهرت چنان در آینه ی سینه برفروخت
کآتش ز سوز غم، به دل جام جم زدیم
 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا نقش روی خوب تو بر دل رقم زدیم
بر نقش غیر ، ار سر غیرت قلم زدیم
مهرت چنان در آینه ی سینه برفروخت
کآتش ز سوز غم، به دل جام جم زدیم


ما هم که عاشقیم و خدا هم غریبه نیست
عمری که میرود به فنا هم فدای تو
شعر و قصیده و هر آنچه داشتم
شد وقف گفتن از ماجرای تو
 

lighthearted

عضو جدید
کاربر ممتاز
وی بحر عطا موجی ، من خسته عطشانم
ای ساقیک زیبا ، و ای شاهد رعنا
پیمانه مرا پیما ، کآسوده ز پیمانم
 

mehdipesse

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما هم که عاشقیم و خدا هم غریبه نیست
عمری که میرود به فنا هم فدای تو
شعر و قصیده و هر آنچه داشتم
شد وقف گفتن از ماجرای تو
واي از اين صرافان گوهر ناشناس
هر زمان خرمهره را با در برابر مي كنند
 

mehdipesse

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روشنانی که به تاریکی شب گردانند
شمع در پرده و پروانه سر گردانند
خود بده درس محبت که ادیبان خرد
همه در مکتب توحید تو شاگردانند

در جهان پيل مست بسيار است
دست بالاي دست بسيار است
 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
در جهان پيل مست بسيار است
دست بالاي دست بسيار است

تا چشم دل به طلعت آن ماه منظر است
طالع مگو که چشمه خورشید خاورست
کافر نه ایم و بر سرمان شور عاشقی است
آنرا که شور عشق به سر نیست کافر است

 

mehdipesse

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا چشم دل به طلعت آن ماه منظر است
طالع مگو که چشمه خورشید خاورست
کافر نه ایم و بر سرمان شور عاشقی است
آنرا که شور عشق به سر نیست کافر است

تهمتن بپوشيد ببر بيان
نشست از بر زنده پيل ژيان
 

آیاتای

عضو جدید
دل من نه مرد آنست که با غمش برآید
مگسی کجا تواند که بیافکند عقابی

یک شعر تازه دارم.. شعری برای دیوار
شعری برای بختک.. شعری برای آوار
تا این غبار می مرد.. یک بار تا همیشه
باید که می نوشتم.. شعری برای رگبار
 

kamran_T

عضو جدید
یک شعر تازه دارم.. شعری برای دیوار
شعری برای بختک.. شعری برای آوار
تا این غبار می مرد.. یک بار تا همیشه
باید که می نوشتم.. شعری برای رگبار


رخ عرضه کنیم، گوی: این زر سره نیست

جان پیش کشیم، گوی، گوهر سره نیست

دل نپسندی، که مایه‌ی ناسره است

هر مایه که قلب است عجب گر سره نیست!
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا