دوست دارید همدیگرو ببینید؟؟
- شروع کننده موضوع Soofia
- تاریخ شروع
خوب پس چی شد؟
مگه اینجا قرار نبود تاپیک آشنایی با چهره واقعی بچه ها باشه؟
همش شد بحث فلسفی که؟
مگه اینجا قرار نبود تاپیک آشنایی با چهره واقعی بچه ها باشه؟
همش شد بحث فلسفی که؟
آخرین ویرایش:
نمیدونم از دوستای اسپمرت بپرسخوب پس چی شد؟
مگه اینجا قرار نبود تاپیک آشنایی با چهره واقعی بچه ها باشه؟
همش شد بحث فلسفی که؟
چرا هیشکی عکس نذاشته. حیف که دوربینم اینجا نیست وگرنه خودم می ذاشتم.
ببخشید شما تو نوشیروانی درس خوندید؟خونتون تو دارالشفا نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟خوب من که عکسم اینجاست , پس همه تون حال کنین
اره اتفاقا من خيلي دوست دارم دوستام رو ببينم
من كه عكس خودم رو انداختم رو عكس پروفايل
من كه عكس خودم رو انداختم رو عكس پروفايل
محمد جاوید
نیگا کن...همین جاست
ملسي
واقعاً اگه از خودم ياد گرفته باشي خوفه.... ميترسم بري ازغريبه ها يادبگيري
يهوي بوشت كنند... نليا..!!!
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای خیلی نازه من می میرم برا کوچولوهای تپلیhttp://www.www.iran-eng.ir/picture.php?albumid=2551&pictureid=8016
اینم پسرم
قراره به زودی تو باشگاه عضو بشه
اگه این بچه دست من می افتاد لپی براش دیگه نمی موند
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای خیلی نازه من می میرم برا کوچولوهای تپلی
اگه این بچه دست من می افتاد لپی براش دیگه نمی موند
بچه خواری؟؟؟وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای خیلی نازه من می میرم برا کوچولوهای تپلی
اگه این بچه دست من می افتاد لپی براش دیگه نمی موند
ولی خدایی پسملت خیلی جیگره...
اسمش چیه؟؟؟
مرسی
طاها نسیمی
به زبون خودش طسیمی
(ترکیب طاها و نسیمی)
پس حرفم میزنه بچه با هوشیم هس خدا برات نگه داره وسپید بختش کنهمرسی
طاها نسیمی
به زبون خودش طسیمی
معمولا پسر بچه ها خیلی دیرتر زبون وا می کنن
پس حرفم میزنه بچه با هوشیم هس خدا برات نگه داره وسپید بختش کنه
معمولا پسر بچه ها خیلی دیرتر زبون وا می کنن
مرسی
این خیلی زود راه افتاد و حرف زد
البته این عکسه مال سه - چهار ماهگیشه، وقتی نمیتونست راه بره (ولی از اون موقع عشق کامپیوتر و موبایل بود
)الان 2 سال و سه ماهشه، حسابی شیطون شده.
دیگه نمیذاره من پای کامپیوتر بشینم. خودش کارتون میذاره نگاه میکنه
میشه من قربونش بشم؟!مرسی
طاها نسیمی
به زبون خودش طسیمی
من تجربه بزرگ کردن داداشمو دارم البت من و اون سه سال باهم تفاوت سنی داریم اما خیلی دوستش داشتم ودارممرسی
این خیلی زود راه افتاد و حرف زد
البته این عکسه مال سه - چهار ماهگیشه، وقتی نمیتونست راه بره (ولی از اون موقع عشق کامپیوتر و موبایل بود
الان 2 سال و سه ماهشه، حسابی شیطون شده.
دیگه نمیذاره من پای کامپیوتر بشینم. خودش کارتون میذاره نگاه میکنه
تَتی پاتی کردن باهاش و حرف زدن رو با اداهای من یاد گرفته
یادش بخیر من خودم مامان هاچ زنبور عسل فرض می کردم داداشم هم خود هاچ میشد و ......
هییییییییییییییییییییییییییییییییی روزگار چه زود گذشت انگار همین دیروز بود
من تجربه بزرگ کردن داداشمو دارم البت من و اون سه سال باهم تفاوت سنی داریم اما خیلی دوستش داشتم ودارم
تَتی پاتی کردن باهاش و حرف زدن رو با اداهای من یاد گرفته
یادش بخیر من خودم مامان هاچ زنبور عسل فرض می کردم داداشم هم خود هاچ میشد و ......
هییییییییییییییییییییییییییییییییی روزگار چه زود گذشت انگار همین دیروز بود
آره واقعا
من احساس میکنم گذشت زندگی از 25 سالگی سرعتش بیشتر شد
حالا از 30 سالگی بازم سرعتش بیشتر شده
وقتی به ترم آخر دانشگاهم فکر میکنم باورم نمیشه این همه سال گذشته
این بالاییه پسرم ارشه
من عکسشو دیدم
من عکسشو دیدم
این بالاییه پسرم ارشه
من عکسشو دیدم
سلام چطورایی؟
بابا من تو فیس بوک عکسمو گذاشتم، ولی نمی دونم جو این باشگاه چرا اینطوریه که آدم می ترسه عکسشو بزاره ...
Similar threads
Similar threads
-
داستان عاشقانه زنو شوهری که همدیگرو تا پایه جون دوست داشتن....- شروع شده توسط mirror_life2006
- پاسخ ها: 6
-
تست روانشناسی قهوه | رابطه جالب شخصیت افراد با قهوه ای که دوست دارند- شروع شده توسط Persia1
- پاسخ ها: 0
-
-
-
