حسین تشنه لبیک بود

sara85

عضو جدید
سخنم را با این جمله از دکتر شریعتی آغاز می کنم: "
حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود
افسوس که بجای افکارش زخمهای تنش را نشانمان دادند
و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند"
هر روز تعداد زیادی از مردم محروم آفریقا بدلیل عدم دسترسی به آب سالم جان خود را از دست می دهند.همه ما در ستون حوادث روزنامه ها ، خبرهای تکان دهنده ای در مورد قتل و تجاوز و غارت و... مطالعه کردیم .روزانه در دنیا قتل های دسته جمعی زیادی رخ می دهد. هر روز عده زیادی در دنیا به اسارت گرفته می شوند، بدون هیچ دفاعی از خودشان مورد تجاوز قرار می گیرند، اموال زیادی به غارت برده می شود و...
پس چرا حسین؟
اگر تنها دلیلی که حسین ، حسین است تشنگی اش ، بریدن سرش، کشتن فرزندش ، اسارت خانواده اش می باشد، خوب هر روزه همه ما شاهد قتل ها به اسارت کشیدن ها ، تکه تکه کردن بدن ها ، کشتارهای دسته جمعی چند برابر دلخراش تر از آنچه برای حسین و یارانش رخ داد هستیم. پس اگر تنها دلیلی که حسین ، حسین است همین هاست منطقی تر نیست که به جای اینکه برای انسان هایی که که 1400 سال پیش مرده اند بگرییم بر بشر امروز که مورد تجاوز و وحشی گری و قتل است گریه کنیم؟
حسینی که می خواهم در موردش صحبت کنم حسین یک رهبر مذهبی نیست . حسین انسان است ، حسینی که همه تمایلات یک انسان را دارد.
به ما گفتند حسین تنها بود و به ما نگفتند که حسین بیش از آنکه تنها باشد جوانمرد بود .نگفتند با تمام تنهای اش با تمام نیازش به کسی که اورا لبیک گوید، در حساس ترین لحظات در آخرین شب ، زمانی که بیشترین نیاز را به یاری کننده ای داشت فرصت انتخاب را به همراهانش داد حتی برای اینکه خجالت زده نشوند پیشنهاد ترک خیمه ها را به هنگام شب داد ، تا ناجوانمردی آنها را با جوانمردی خود بپوشاند و با این کار درس اختیار و جوانمردی را به بشریت یاداوری کند.
به ما گفتند حسین خوب شمشیر می زد نگفتند حسین خوب سخن می گفت و حر ها را بیدار می کرد . نگفتند زبان حسین در برابر ظلم از شمشیرش بار ها برنده تر بود.
به ما گفتند حسین می دانست که در کربلا شهید می شود و به کربلا رفت تا شهید شود و به مقام بالا نائل گردد(یعنی خودکشی کرد تا به مقام والا دست یابد!) به ما نگفتند حسین با وجود یاران اندک ، با اینکه می دانست شکست می خورد ، حاضر نشد در برابر ظلم بنشیند، حاضر نشد چشم بر روی حق ببندد.
به ما گفتند عباس دست هایش بریده شد ، به ما گفتند عباس تشنه بود . نگفتند عباس بیش از تشنه بودن وفادار بود .نگفتند ارزش دست های عباس به جرعه آبی بود که به هنگام شنیدن صدای کودکان تشنه لب فرو ریخت.
به ما گفتند بیشتر بگریید تا بیشتر ثواب کنید و به ما نگفتند بیشتر بخوانید تا آگاه تر شوید و بیشتر فکر کنید تا بیدار تر شوید.
حسینی که امروز در موردش سخن می گویم ، حسین ،تنها به عنوان رهبر مذهبی نیست . بلکه یک انسان آزاده است ، انسانی که همه تمایلات یک انسان را دارد ، حسینی که نه از روی جبر معصومیت بلکه از اختیار انسانیت این راه را بر گزید ، و به این شکل رهبر سیاسی ، اجتماعی ، مذهبی انسان های آزاده تمامی اعصار گردید.
براستی چرا حسین و یارانش را اینگونه به ما معرفی کردند؟
چرا واقعه عاشورا را تبدیل به کارناوال عاشورا، کارناوان مشکی کردند؟
چرا برای اینکه مجلس این کارناوال گرم تر شودشروع به قصه گویی کردند و قصه گوی این مجلس برای گرم کردن مجلسش همه نوع دروغ و تحریف را وارد این واقعه کرد؟ تا آن حد که حسین را آنقدر ضعیف جلوه داد که طاقت رفتن به میدان جنگ را نداشت و دست به دامن خواهرش شده بود و زینب به او دلداری می داد! آنقدر که برادر زاده اش در بحبوحه جنگ تازه داماد شده بود ! و شب عاشورا همه 72 نفر غسل کردند تا ثواب بیشتر ببرند(در حالی که جرعه ای آب برای نوشیدن نداشتند!)
ساز و آواز کارناوال را نوحه خوانی کردند و خواننده مجلس انواع اصوات را از خود درآورد تا شاید با این صداها بیشتر اشک مردم را در بیاورد.وسایل پذیرایی نذورات شد، تا خودشان آش بپزند و آش بخورند و هزاران گرسنه شب را با گرسنگی سپری کنند و به این شکل فرهنگ عاشورا را ترویج دهند!
بعد از این هم که سیر شدند شروع کنند به آدم ها ی 14 قرن پیش نفرین بفرستند و فراموش کنند که حسین گفت :"چگونه بر بت های بی جان سنگ بیندازم در حالی که بت های زنده بر مردم ظلم روا می دارند".
و فراموش کنندکه کوفیان در خواب بودند و معاویه خود را امیرالمومنین می خواند و حسین در برابر پسر امیرالمومنین! قیام کرد.و در نهایت گفتند بر حسین بگریید ، چون قیامش در برابر معاویه باعث شد به فجیع ترین شکل کشته شود ، سرش از تنش جدا شود، خانواده اش به اسارت گرفته شوند ...و این قیام او باعث شد 14 قرن بر حال زار او بگریند! تا فراموش کنیم روح او زنده است در کالبد گاندی ها ، گلسرخی ها ... و فراموش کنیم که بر روح خموده خود گریه کنیم و تا ابد از برخواستن جلوی معاویه ها بترسیم و عاقبت حق طلبی را مرگ درد آور و سپس قرن ها ناله و زاری بر حال زارمان ببینیم و نفهمیم که عاشورا روز جشن جلوه آزادگی انسان است ، نه عزاداری شب هفت وچهل و سالگرد... و به قول دکتر شریعتی : "در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی می کنند و بر حسینی می گریند که آزادانه زیست و آزادانه مرد".و فراموش کنیم که صدای هل من ناصر ینصرنی حسین 14 قرن است در گوش زمان پیچیده و یاری دهنده ای را می طلبد.
آیا نمی خواهید ندای حسین را لبیک گویید؟
 
آخرین ویرایش:

saba_civil

عضو جدید
سخنم را با این جمله از دکتر شریعتی آغاز می کنم: "
حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود
افسوس که بجای افکارش زخمهای تنش را نشانمان دادند
و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند"
هر روز تعداد زیادی از مردم محروم آفریقا بدلیل عدم دسترسی به آب سالم جان خود را از دست می دهند.همه ما در ستون حوادث روزنامه ها ، خبرهای تکان دهنده ای در مورد قتل و تجاوز و غارت و... مطالعه کردیم .روزانه در دنیا قتل های دسته جمعی زیادی رخ می دهد. هر روز عده زیادی در دنیا به اسارت گرفته می شوند، بدون هیچ دفاعی از خودشان مورد تجاوز قرار می گیرند، اموال زیادی به غارت برده می شود و...
پس چرا حسین؟
اگر تنها دلیلی که حسین ، حسین است تشنگی اش ، بریدن سرش، کشتن فرزندش ، اسارت خانواده اش می باشد، خوب هر روزه همه ما شاهد قتل ها به اسارت کشیدن ها ، تکه تکه کردن بدن ها ، کشتارهای دسته جمعی چند برابر دلخراش تر از آنچه برای حسین و یارانش رخ داد هستیم. پس اگر تنها دلیلی که حسین ، حسین است همین هاست منطقی تر نیست که به جای اینکه برای انسان هایی که که 1400 سال پیش مرده اند بگرییم بر بشر امروز که مورد تجاوز و وحشی گری و قتل است گریه کنیم؟
حسینی که می خواهم در موردش صحبت کنم حسین یک رهبر مذهبی نیست . حسین انسان است ، حسینی که همه تمایلات یک انسان را دارد.
به ما گفتند حسین تنها بود و به ما نگفتند که حسین بیش از آنکه تنها باشد جوانمرد بود .نگفتند با تمام تنهای اش با تمام نیازش به کسی که اورا لبیک گوید، در حساس ترین لحظات در آخرین شب ، زمانی که بیشترین نیاز را به یاری کننده ای داشت فرصت انتخاب را به همراهانش داد حتی برای اینکه خجالت زده نشوند پیشنهاد ترک خیمه ها را به هنگام شب داد ، تا ناجوانمردی آنها را با جوانمردی خود بپوشاند و با این کار درس اختیار و جوانمردی را به بشریت یاداوری کند.
به ما گفتند حسین خوب شمشیر می زد نگفتند حسین خوب سخن می گفت و حر ها را بیدار می کرد . نگفتند زبان حسین در برابر ظلم از شمشیرش بار ها برنده تر بود.
به ما گفتند حسین می دانست که در کربلا شهید می شود و به کربلا رفت تا شهید شود و به مقام بالا نائل گردد(یعنی خودکشی کرد تا به مقام والا دست یابد!) به ما نگفتند حسین با وجود یاران اندک ، با اینکه می دانست شکست می خورد ، حاضر نشد در برابر ظلم بنشیند، حاضر نشد چشم بر روی حق ببندد.
به ما گفتند عباس دست هایش بریده شد ، به ما گفتند عباس تشنه بود . نگفتند عباس بیش از تشنه بودن وفادار بود .نگفتند ارزش دست های عباس به جرعه آبی بود که به هنگام شنیدن صدای کودکان تشنه لب فرو ریخت.
به ما گفتند بیشتر بگریید تا بیشتر ثواب کنید و به ما نگفتند بیشتر بخوانید تا آگاه تر شوید و بیشتر فکر کنید تا بیدار تر شوید.
حسینی که امروز در موردش سخن می گویم ، حسین ،تنها به عنوان رهبر مذهبی نیست . بلکه یک انسان آزاده است ، انسانی که همه تمایلات یک انسان را دارد ، حسینی که نه از روی جبر معصومیت بلکه از اختیار انسانیت این راه را بر گزید ، و به این شکل رهبر سیاسی ، اجتماعی ، مذهبی انسان های آزاده تمامی اعصار گردید.
براستی چرا حسین و یارانش را اینگونه به ما معرفی کردند؟
چرا واقعه عاشورا را تبدیل به کارناوال عاشورا، کارناوان مشکی کردند؟
چرا برای اینکه مجلس این کارناوال گرم تر شودشروع به قصه گویی کردند و قصه گوی این مجلس برای گرم کردن مجلسش همه نوع دروغ و تحریف را وارد این واقعه کرد؟ تا آن حد که حسین را آنقدر ضعیف جلوه داد که طاقت رفتن به میدان جنگ را نداشت و دست به دامن خواهرش شده بود و زینب به او دلداری می داد! آنقدر که برادر زاده اش در بحبوحه جنگ تازه داماد شده بود ! و شب عاشورا همه 72 نفر غسل کردند تا ثواب بیشتر ببرند(در حالی که جرعه ای آب برای نوشیدن نداشتند!)
ساز و آواز کارناوال را نوحه خوانی کردند و خواننده مجلس انواع اصوات را از خود درآورد تا شاید با این صداها بیشتر اشک مردم را در بیاورد.وسایل پذیرایی نذورات شد، تا خودشان آش بپزند و آش بخورند و هزاران گرسنه شب را با گرسنگی سپری کنند و به این شکل فرهنگ عاشورا را ترویج دهند!
بعد از این هم که سیر شدند شروع کنند به آدم ها ی 14 قرن پیش نفرین بفرستند و فراموش کنند که حسین گفت :"چگونه بر بت های بی جان سنگ بیندازم در حالی که بت های زنده بر مردم ظلم روا می دارند".
و فراموش کنندکه کوفیان در خواب بودند و معاویه خود را امیرالمومنین می خواند و حسین در برابر پسر امیرالمومنین! قیام کرد.و در نهایت گفتند بر حسین بگریید ، چون قیامش در برابر معاویه باعث شد به فجیع ترین شکل کشته شود ، سرش از تنش جدا شود، خانواده اش به اسارت گرفته شوند ...و این قیام او باعث شد 14 قرن بر حال زار او بگریند! تا فراموش کنیم روح او زنده است در کالبد گاندی ها ، گلسرخی ها ... و فراموش کنیم که بر روح خموده خود گریه کنیم و تا ابد از برخواستن جلوی معاویه ها بترسیم و عاقبت حق طلبی را مرگ درد آور و سپس قرن ها ناله و زاری بر حال زارمان ببینیم و نفهمیم که عاشورا روز جشن جلوه آزادگی انسان است ، نه عزاداری شب هفت وچهل و سالگرد... و به قول دکتر شریعتی : "در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی می کنند و بر حسینی می گریند که آزادانه زیست و آزادانه مرد".و فراموش کنیم که صدای هل من ناصر ینصرنی حسین 14 قرن است در گوش زمان پیچیده و یاری دهنده ای را می طلبد.
آیا نمی خواهید ندای حسین را لبیک گویید؟
مرسی سارای خوش فکروخوشگل
حرف دلمون روچه زیبازدی..
راستی آگه امامهاهرکدومشون اینجابودفکرمیکنی چکارمیکرد؟آروم مینشست وتبریک میگفت به این وضع ملت؟؟یاقیام راه می انداخت وسینه سپرمیکرد؟؟راستی آزادمیبودیاتوزندان؟؟؟
 

msc87

عضو جدید
آفرین

آفرین

من با مفهوم حرف شما کاملا موافقم و از چیزایی که گفتین لذت بردم.
اگه این طرز فکر رو صاحب منصبان در ایران داشتن وضعیت چنین نمیشد.

بزرگترین مشکل ما انسانها اینه که بسیاری از مواقع فریاد آزادی سر میدیم ولی به پای عمل که میرسیم ما هم تبدیل به همون انسانهای قبلی میشیم....
 

مهرا

عضو جدید
یا حسین
سارا ی من
دستت درد نکنه فوق العاده بود
اینا چیزا یی بود که قریب به اتفاق تحصیل کرده ها میدونن ولی باز هم نیاز به یادآوری داره
باید به همه یاد آوری بشه که یادمون نره حسین کی بود چه کرد!!!!!!!!
اگر به حسین لبیک نگفتید به زنده کردن افکار حسین لبیک بگویید
واقعا متشکرم
 

كربلايي حسام

اخراجی موقت
مرسی سارای خوش فکروخوشگل
حرف دلمون روچه زیبازدی..
راستی آگه امامهاهرکدومشون اینجابودفکرمیکنی چکارمیکرد؟آروم مینشست وتبریک میگفت به این وضع ملت؟؟یاقیام راه می انداخت وسینه سپرمیکرد؟؟راستی آزادمیبودیاتوزندان؟؟؟

سلام.
خيلي زيبا بود. و جالب
اگه آدم خودش دنبال امام حسين (ع) و واقعيت كربلا بگرده؛مثل شريعتي، لازم نيست واسه تا بقيه بهش بگن اما حسين (ع) كي‌ بود؟ يا عاشوا و محرم چي شد؟

اين همه مقتل هست. اين همه كتاب هست.

سر بريد‌ه‌ي حسين(ع) شايد گريه داشته باشه اما گريه‌ي ما واسه چيز ديگس

البت مطلبتون اشكال داره

نوشتيد نبايد گريه كرد بايد به‌خاطر ايثار و شجاعت حسين(ع) و آزادگي‌ش جشن گرفت
امام زمان ما ميگه من هر روز انقدر براي مظلوميتت حسين جان گريه ميكنم كه اشكم تبديل به خون ميشه. از ائمه نقل شده گريه براي حسين(ع) باعث آمرزش گناهان و بخشش انسان است.

اما در مورد كارناوال عاشورا و ...
اولا بازم ميگم شما بريد كتاب بخونيد لازم نيست كارناوال بشنويد.
ديني رو كه مداحا تعريف مي‌كنن براي ما خيلي جاهاش مشكل داره. آدم بايد با كتاباي درست بره دينش رو بشناسه

در مورد امام حسين(ع) چند تا كتاب عالي هست.
1-مقتل الحسين از حسين ابومخنف
2-قيام كربلا و نهضت عاشورا از غلامحسين زرگري نژاد
3-نفس المهموم
4-لهوف
5-قيام حسين (ع) از سيد جعفر شهيدي
5-مقتل خوارزمي
و....

اينا رو كسي بخونه لازم نيست كه منتظر حرف افراد ديگه باشه.

اما در مود اينكه گفتيد آب نبوده و چوري غسل كردن بايد بگم:
قبل از روز عاشورا امام حسين(ع) پشت خيمه‌ها يك گودالي رو ميكنه كه ازش آب مي‌جوشه
يارانش از اين آب براي وضو و غسل و .... استفاده ميكنن. البته اين اتفاق در روزهاي اول فك كنم 3 يا 4 اتفاق اقتاده بوده و بعدش ديگه آب نداشتن.
كه بد امام روي آب رو مي‌پوشونه و انگار اصلا ابي از اون جا در نيومده
اين‌ها همه‌اش در مقاتل معتبر و برتر كه در بالا نام برده شد اومده.

در مرد خود عاشورا ومحرم خيلي جاي بحث است
تو خيلي از جاها نميشه به قطعيت صحبت كرد
با استفاده از كتب تنها چيزي رو كه ميشه قطعي بيانكرد اينه كه امام حسين روز عاشورا با يارانش شهيدشده.

تو مقاتل اسامي شهدا از 14 نفر تا 300 نفر هم ياد شده
72 نفر افراد قطعي هستن كه در روز عاشورا شهيد شدن.

در مورد عروسي حضر قاسم (ع خيلي اختلاف هست .


دوستان گرامي
خودتون كتاب بخونيد
كتاب
كتاب
كتاب.

اونم نه هر كتابي. كتابي كه سندش درست باشه
 

كربلايي حسام

اخراجی موقت
به ما گفتند حسين (ع) براي نماز و امر بع معروف و نهي از منكر جنگيد
به ما گفتند عباس (ع) ادب داشت. وفادار بود. ادب زياد و وفاي به عهدش بود كه او رو جاودانه كرد
به ما گفتند ياران حسين (ع) حبيب بن مظاهرها و زهير ها و حرها و .... مرد بودند. گفتند بهمان كه اينان بودند كه تا آخرين خون از حق، ا راه خدا و براي زنده نگه داشتن اسلام امام را ياري كردند.
به ما گفتند كه زينب (ع) چگونه تحمل كرد. زينب بود كه اسوه‌ي صبر شد. زينب بود كه كوبنده سخن مي‌گفت.
به ما گفتند
چه زيبا گفتند
حسين(ع) يك روز اجازه گرفت و گفت به من وقت بدهيد اين شب را
زيرا من نماز خواندن و قران تلاوت كردن را دوست مي‌دارم.

وقت داي هل من ناصر ينصرني حسين(ع) شنيده شد نه اينكه او محتاج كسي است
نه
او فرياد زد آيا كسي ميخواهد به سوي جاودانگي برود
فرياد زد با ما بياييد كه هر آنكه با ما باشد رستگاري عظيمي همراه اوست

و هنوز هم اين فرياد بلند است
آيا پس از 1400 سال
به اين ندا لبيك گفتيم
آياما نيز براي نماز و قران و امر به معروف و نهي از منكر حاضريم در راه خدا نبرد كنيم

به خودمان بياييم .
 

sharifi1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
سخنم را با این جمله از دکتر شریعتی آغاز می کنم: "
حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود
افسوس که بجای افکارش زخمهای تنش را نشانمان دادند
و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند"
هر روز تعداد زیادی از مردم محروم آفریقا بدلیل عدم دسترسی به آب سالم جان خود را از دست می دهند.همه ما در ستون حوادث روزنامه ها ، خبرهای تکان دهنده ای در مورد قتل و تجاوز و غارت و... مطالعه کردیم .روزانه در دنیا قتل های دسته جمعی زیادی رخ می دهد. هر روز عده زیادی در دنیا به اسارت گرفته می شوند، بدون هیچ دفاعی از خودشان مورد تجاوز قرار می گیرند، اموال زیادی به غارت برده می شود و...
پس چرا حسین؟
اگر تنها دلیلی که حسین ، حسین است تشنگی اش ، بریدن سرش، کشتن فرزندش ، اسارت خانواده اش می باشد، خوب هر روزه همه ما شاهد قتل ها به اسارت کشیدن ها ، تکه تکه کردن بدن ها ، کشتارهای دسته جمعی چند برابر دلخراش تر از آنچه برای حسین و یارانش رخ داد هستیم. پس اگر تنها دلیلی که حسین ، حسین است همین هاست منطقی تر نیست که به جای اینکه برای انسان هایی که که 1400 سال پیش مرده اند بگرییم بر بشر امروز که مورد تجاوز و وحشی گری و قتل است گریه کنیم؟
حسینی که می خواهم در موردش صحبت کنم حسین یک رهبر مذهبی نیست . حسین انسان است ، حسینی که همه تمایلات یک انسان را دارد.
به ما گفتند حسین تنها بود و به ما نگفتند که حسین بیش از آنکه تنها باشد جوانمرد بود .نگفتند با تمام تنهای اش با تمام نیازش به کسی که اورا لبیک گوید، در حساس ترین لحظات در آخرین شب ، زمانی که بیشترین نیاز را به یاری کننده ای داشت فرصت انتخاب را به همراهانش داد حتی برای اینکه خجالت زده نشوند پیشنهاد ترک خیمه ها را به هنگام شب داد ، تا ناجوانمردی آنها را با جوانمردی خود بپوشاند و با این کار درس اختیار و جوانمردی را به بشریت یاداوری کند.
به ما گفتند حسین خوب شمشیر می زد نگفتند حسین خوب سخن می گفت و حر ها را بیدار می کرد . نگفتند زبان حسین در برابر ظلم از شمشیرش بار ها برنده تر بود.
به ما گفتند حسین می دانست که در کربلا شهید می شود و به کربلا رفت تا شهید شود و به مقام بالا نائل گردد(یعنی خودکشی کرد تا به مقام والا دست یابد!) به ما نگفتند حسین با وجود یاران اندک ، با اینکه می دانست شکست می خورد ، حاضر نشد در برابر ظلم بنشیند، حاضر نشد چشم بر روی حق ببندد.
به ما گفتند عباس دست هایش بریده شد ، به ما گفتند عباس تشنه بود . نگفتند عباس بیش از تشنه بودن وفادار بود .نگفتند ارزش دست های عباس به جرعه آبی بود که به هنگام شنیدن صدای کودکان تشنه لب فرو ریخت.
به ما گفتند بیشتر بگریید تا بیشتر ثواب کنید و به ما نگفتند بیشتر بخوانید تا آگاه تر شوید و بیشتر فکر کنید تا بیدار تر شوید.
حسینی که امروز در موردش سخن می گویم ، حسین ،تنها به عنوان رهبر مذهبی نیست . بلکه یک انسان آزاده است ، انسانی که همه تمایلات یک انسان را دارد ، حسینی که نه از روی جبر معصومیت بلکه از اختیار انسانیت این راه را بر گزید ، و به این شکل رهبر سیاسی ، اجتماعی ، مذهبی انسان های آزاده تمامی اعصار گردید.
براستی چرا حسین و یارانش را اینگونه به ما معرفی کردند؟
چرا واقعه عاشورا را تبدیل به کارناوال عاشورا، کارناوان مشکی کردند؟
چرا برای اینکه مجلس این کارناوال گرم تر شودشروع به قصه گویی کردند و قصه گوی این مجلس برای گرم کردن مجلسش همه نوع دروغ و تحریف را وارد این واقعه کرد؟ تا آن حد که حسین را آنقدر ضعیف جلوه داد که طاقت رفتن به میدان جنگ را نداشت و دست به دامن خواهرش شده بود و زینب به او دلداری می داد! آنقدر که برادر زاده اش در بحبوحه جنگ تازه داماد شده بود ! و شب عاشورا همه 72 نفر غسل کردند تا ثواب بیشتر ببرند(در حالی که جرعه ای آب برای نوشیدن نداشتند!)
ساز و آواز کارناوال را نوحه خوانی کردند و خواننده مجلس انواع اصوات را از خود درآورد تا شاید با این صداها بیشتر اشک مردم را در بیاورد.وسایل پذیرایی نذورات شد، تا خودشان آش بپزند و آش بخورند و هزاران گرسنه شب را با گرسنگی سپری کنند و به این شکل فرهنگ عاشورا را ترویج دهند!
بعد از این هم که سیر شدند شروع کنند به آدم ها ی 14 قرن پیش نفرین بفرستند و فراموش کنند که حسین گفت :"چگونه بر بت های بی جان سنگ بیندازم در حالی که بت های زنده بر مردم ظلم روا می دارند".
و فراموش کنندکه کوفیان در خواب بودند و معاویه خود را امیرالمومنین می خواند و حسین در برابر پسر امیرالمومنین! قیام کرد.و در نهایت گفتند بر حسین بگریید ، چون قیامش در برابر معاویه باعث شد به فجیع ترین شکل کشته شود ، سرش از تنش جدا شود، خانواده اش به اسارت گرفته شوند ...و این قیام او باعث شد 14 قرن بر حال زار او بگریند! تا فراموش کنیم روح او زنده است در کالبد گاندی ها ، گلسرخی ها ... و فراموش کنیم که بر روح خموده خود گریه کنیم و تا ابد از برخواستن جلوی معاویه ها بترسیم و عاقبت حق طلبی را مرگ درد آور و سپس قرن ها ناله و زاری بر حال زارمان ببینیم و نفهمیم که عاشورا روز جشن جلوه آزادگی انسان است ، نه عزاداری شب هفت وچهل و سالگرد... و به قول دکتر شریعتی : "در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی می کنند و بر حسینی می گریند که آزادانه زیست و آزادانه مرد".و فراموش کنیم که صدای هل من ناصر ینصرنی حسین 14 قرن است در گوش زمان پیچیده و یاری دهنده ای را می طلبد.
آیا نمی خواهید ندای حسین را لبیک گویید؟
ممنون که خیلی به موقع این مطلب رو یاد آوری کردی:thumbsup2:
 

salahshur

عضو جدید
کاربر ممتاز
واقعا زیبا بود سارا جان ای کاش در الفاظ نمی ماندیم و رهسپار باور های حسین می شدیم

نوشتيد نبايد گريه كرد بايد به‌خاطر ايثار و شجاعت حسين(ع) و آزادگي‌ش جشن گرفت
امام زمان ما ميگه من هر روز انقدر براي مظلوميتت حسين جان گريه ميكنم كه اشكم تبديل به خون ميشه. از ائمه نقل شده گريه براي حسين(ع) باعث آمرزش گناهان و بخشش انسان است.
حسام جان این درست است اما آیا نباید به خاطر احیای اسلام جشن برپا کرد
نباید به خاطر آن همه زیبایی که زینب فرمود قبطه خورد
ای کاش که اگر دین نداریم به گفته حسین لا اقل آزاد مرد باشیم
 

shima85

عضو جدید
اولا اینکه تولدت مبارک!
دوما این حادثه غم انگیزروبه تو و همه رهروان راه آزادی تسلیت می گم .
باید بیشتر از قبل یار و یاور هم باشیم و برای آزادگی و آزادی و حق تلاش کنیم.
متنت هم خیلی قشنگ بود ، آفرین به تو!
 

saba888

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسي سارا جان.
خيلي زيبا و شيوا نوشته شده.
متاسفانه اكثر ماها تو ظاهر دين مونديم و هيچ وقت نمي خوايم به عمق اون پي ببريم!!
كاش ياد مي گرفتيم بيشتر مطالعه كنيم و بيشتر فكر بگيريم!!
 

Matrix

عضو جدید
بسیار زیبا بود و نیز حرف دل همه‌‌ي آزادگان...

اما بدون آنکه ذره ای از ارزش گفته‌های شما بکاهم و صرفا" برای تکمیل گفته‌ی شما لازم به یادآوری است که:

ژان پل سارتر جایزه را نگرفت
و گفت: «تهوع» در برابر کودک گرسنه ای که در آفریقا میمیرد تنها یک اثر هنری است...


درسی که آیت الله منتظری نیز به ما داد...

http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gifhttp://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gifhttp://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif
 
سخنم را با این جمله از دکتر شریعتی آغاز می کنم: "
حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود
افسوس که بجای افکارش زخمهای تنش را نشانمان دادند
و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند"
هر روز تعداد زیادی از مردم محروم آفریقا بدلیل عدم دسترسی به آب سالم جان خود را از دست می دهند.همه ما در ستون حوادث روزنامه ها ، خبرهای تکان دهنده ای در مورد قتل و تجاوز و غارت و... مطالعه کردیم .روزانه در دنیا قتل های دسته جمعی زیادی رخ می دهد. هر روز عده زیادی در دنیا به اسارت گرفته می شوند، بدون هیچ دفاعی از خودشان مورد تجاوز قرار می گیرند، اموال زیادی به غارت برده می شود و...
پس چرا حسین؟
اگر تنها دلیلی که حسین ، حسین است تشنگی اش ، بریدن سرش، کشتن فرزندش ، اسارت خانواده اش می باشد، خوب هر روزه همه ما شاهد قتل ها به اسارت کشیدن ها ، تکه تکه کردن بدن ها ، کشتارهای دسته جمعی چند برابر دلخراش تر از آنچه برای حسین و یارانش رخ داد هستیم. پس اگر تنها دلیلی که حسین ، حسین است همین هاست منطقی تر نیست که به جای اینکه برای انسان هایی که که 1400 سال پیش مرده اند بگرییم بر بشر امروز که مورد تجاوز و وحشی گری و قتل است گریه کنیم؟
حسینی که می خواهم در موردش صحبت کنم حسین یک رهبر مذهبی نیست . حسین انسان است ، حسینی که همه تمایلات یک انسان را دارد.
به ما گفتند حسین تنها بود و به ما نگفتند که حسین بیش از آنکه تنها باشد جوانمرد بود .نگفتند با تمام تنهای اش با تمام نیازش به کسی که اورا لبیک گوید، در حساس ترین لحظات در آخرین شب ، زمانی که بیشترین نیاز را به یاری کننده ای داشت فرصت انتخاب را به همراهانش داد حتی برای اینکه خجالت زده نشوند پیشنهاد ترک خیمه ها را به هنگام شب داد ، تا ناجوانمردی آنها را با جوانمردی خود بپوشاند و با این کار درس اختیار و جوانمردی را به بشریت یاداوری کند.
به ما گفتند حسین خوب شمشیر می زد نگفتند حسین خوب سخن می گفت و حر ها را بیدار می کرد . نگفتند زبان حسین در برابر ظلم از شمشیرش بار ها برنده تر بود.
به ما گفتند حسین می دانست که در کربلا شهید می شود و به کربلا رفت تا شهید شود و به مقام بالا نائل گردد(یعنی خودکشی کرد تا به مقام والا دست یابد!) به ما نگفتند حسین با وجود یاران اندک ، با اینکه می دانست شکست می خورد ، حاضر نشد در برابر ظلم بنشیند، حاضر نشد چشم بر روی حق ببندد.
به ما گفتند عباس دست هایش بریده شد ، به ما گفتند عباس تشنه بود . نگفتند عباس بیش از تشنه بودن وفادار بود .نگفتند ارزش دست های عباس به جرعه آبی بود که به هنگام شنیدن صدای کودکان تشنه لب فرو ریخت.
به ما گفتند بیشتر بگریید تا بیشتر ثواب کنید و به ما نگفتند بیشتر بخوانید تا آگاه تر شوید و بیشتر فکر کنید تا بیدار تر شوید.
حسینی که امروز در موردش سخن می گویم ، حسین ،تنها به عنوان رهبر مذهبی نیست . بلکه یک انسان آزاده است ، انسانی که همه تمایلات یک انسان را دارد ، حسینی که نه از روی جبر معصومیت بلکه از اختیار انسانیت این راه را بر گزید ، و به این شکل رهبر سیاسی ، اجتماعی ، مذهبی انسان های آزاده تمامی اعصار گردید.
براستی چرا حسین و یارانش را اینگونه به ما معرفی کردند؟
چرا واقعه عاشورا را تبدیل به کارناوال عاشورا، کارناوان مشکی کردند؟
چرا برای اینکه مجلس این کارناوال گرم تر شودشروع به قصه گویی کردند و قصه گوی این مجلس برای گرم کردن مجلسش همه نوع دروغ و تحریف را وارد این واقعه کرد؟ تا آن حد که حسین را آنقدر ضعیف جلوه داد که طاقت رفتن به میدان جنگ را نداشت و دست به دامن خواهرش شده بود و زینب به او دلداری می داد! آنقدر که برادر زاده اش در بحبوحه جنگ تازه داماد شده بود ! و شب عاشورا همه 72 نفر غسل کردند تا ثواب بیشتر ببرند(در حالی که جرعه ای آب برای نوشیدن نداشتند!)
ساز و آواز کارناوال را نوحه خوانی کردند و خواننده مجلس انواع اصوات را از خود درآورد تا شاید با این صداها بیشتر اشک مردم را در بیاورد.وسایل پذیرایی نذورات شد، تا خودشان آش بپزند و آش بخورند و هزاران گرسنه شب را با گرسنگی سپری کنند و به این شکل فرهنگ عاشورا را ترویج دهند!
بعد از این هم که سیر شدند شروع کنند به آدم ها ی 14 قرن پیش نفرین بفرستند و فراموش کنند که حسین گفت :"چگونه بر بت های بی جان سنگ بیندازم در حالی که بت های زنده بر مردم ظلم روا می دارند".
و فراموش کنندکه کوفیان در خواب بودند و معاویه خود را امیرالمومنین می خواند و حسین در برابر پسر امیرالمومنین! قیام کرد.و در نهایت گفتند بر حسین بگریید ، چون قیامش در برابر معاویه باعث شد به فجیع ترین شکل کشته شود ، سرش از تنش جدا شود، خانواده اش به اسارت گرفته شوند ...و این قیام او باعث شد 14 قرن بر حال زار او بگریند! تا فراموش کنیم روح او زنده است در کالبد گاندی ها ، گلسرخی ها ... و فراموش کنیم که بر روح خموده خود گریه کنیم و تا ابد از برخواستن جلوی معاویه ها بترسیم و عاقبت حق طلبی را مرگ درد آور و سپس قرن ها ناله و زاری بر حال زارمان ببینیم و نفهمیم که عاشورا روز جشن جلوه آزادگی انسان است ، نه عزاداری شب هفت وچهل و سالگرد... و به قول دکتر شریعتی : "در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی می کنند و بر حسینی می گریند که آزادانه زیست و آزادانه مرد".و فراموش کنیم که صدای هل من ناصر ینصرنی حسین 14 قرن است در گوش زمان پیچیده و یاری دهنده ای را می طلبد.
آیا نمی خواهید ندای حسین را لبیک گویید؟

:gol:
 

sara65sajad

عضو جدید
امام حسین (ع):
رستگار نمی شوند مردمی که خوشنودی مخلوق را در مقابل غضب خالق خریدند.
ممنون از متن زیبای که نوشتین خیلی بجا بود ولی افسوس کسی نیست که این متن های زیبای دوستان رو به گوشش اون بالا بالا ها برسونه افسوس
 

bme.masood

عضو جدید
این متن که خوندم دلم گرفت
از خودم نا امید شدم
غمگین شدم از اینکه فقط حرف میزنیم و شعار میدیم
حرفات یه تلنگری دوباره ای بود واسه کسای که هنوز خوابن و فقط وانمود به هوشیاری میکنن
thanks:gol:
 

كربلايي حسام

اخراجی موقت
واقعا زیبا بود سارا جان ای کاش در الفاظ نمی ماندیم و رهسپار باور های حسین می شدیم


حسام جان این درست است اما آیا نباید به خاطر احیای اسلام جشن برپا کرد
نباید به خاطر آن همه زیبایی که زینب فرمود قبطه خورد
ای کاش که اگر دین نداریم به گفته حسین لا اقل آزاد مرد باشیم


احياي اسلام جشن داره اما نه وقتي پسر پيغمبر كشته ميشه
سلحشور جان ما راهمون و سيره‌مون رو از ائمه مي‌گيريم. درسته؟؟؟
امام زمان(عج) ميگه من به خاطر اين مصيبت انقدر گريه مي‌كنم كه گريه به خون تبديل ميشه
ائمه گريه براي حسين(ع)رو سفارش كردن

چطوري شما اين حرفا رو ميزني؟
ميشه لطف كني بگي اين حرفا رو كي ميزنه؟
 

ali_seraj2008

عضو جدید
مرسی واقعا لذت بخش بود من که همیشه با دکتر شریعتی حال میکنم خدا بیامرزش فقط حیف که مزارش ایران نیست واقعا حسین کجا و ما کجا مرسی از اینکه یادمون انداختی
 

جویای اندیشه

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون از متن زیبات سارا جان.روح دکتر شریعتی معلم شهید همیشه زنده تاریخ هم لبریز از شادی و رحمت باد
 

godmaycry

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون سارا جان از حرفایی که اینجا مطرح کردین.این حرف ها خیلی واسم آشناس.واسه هممون آشناس.نه جایی نشنیدیم.خودمون بلد بودیم.تو این چند سال کم کم اومده تو ذهنمون.اما متاسفانه مشکل ما اینه که فقط حرف ها رو بلدیم با خودمون تکرار کنیم.حرف هایی که باید بارها و بارها فریاد زده بشن رو تو تنهایی خودمون تکرار میکنیم و عجیب تر اونکه خودمونهم بهش عمل نمیکنیم.امیدوارم این قدرت رو پیدا کنیم که این حرف ها رو فریاد بزنیم و بهشون عمل کنیم.بازم ممنون سارا جان.تلنگر خوبی بود.:gol:
 

#nobody#

عضو جدید
کاربر ممتاز
یاد سخنرانی دکتر الهی قمشه ای 8-7 سال پیش تو روز عاشورا افتادم

همه همینجوری فکر مینن (کسایی که فکر میکنن) ولی آدمایی که روح زیبایی دارن زیباتر بیانش میکنن
 

mary90

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی خیلی ممنون
واقعا مشکل همهی ما این که
میزان مطالعمون واقعا کم وبخصوص در مسائل مذهبی
برای همین
یا از روی عادت خیلی از کار ها را انجام می دیم
یا این که اصلا انجام نمیدیم
در حالی که می دانیم این امور خوب
در حالی که ...........
...........
 

زهرا فرشید

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون دوست گلم
جالب بود................واقعا استفاده کردم...
ممنون ار اطلاع رسانیت
 

پارمیس17

عضو جدید
مرسی سارا واقعا زیبا بود
در واقع به نحوی حرف دل ما رو زدی
میگن ملتی که در برابر ظلم سکوت کنه سرزمینش دچار قحطی و خشکسالی میشه مثه کشور ما ......
مردم ما دارن به خودشون میانو کم کم راه حسین ع رو ادامه میدن اون پیامش مبارزه با ظلم بود برای برقراری عدالت ....
 
بالا