نامه ی دردناکه پسری به مادرش

[سالاری]

[FONT=&quot]مادر هنگامی که از کنار اتاق خواب پسرش رد می شد از تختخواب مرتبش و اینکه همه چیز سرجای خود قرار داشت شگفت زده شد[/FONT][FONT=&quot]!!

[/FONT][FONT=&quot]سپس توجهش به پاکت نامه ای جلب شد که روی بالش خودنمایی می کرد روی پاکت نوشته بود “مادر” و او با اکراه فراوان و در حالی که دستهایش می لرزید پاکت را باز کرده و شروع به خواندن نامه کرد[/FONT][FONT=&quot]:

“[/FONT][FONT=&quot]مادر عزیزم، من در نهایت اندوه و غم این نامه را برایت می نویسم. من مجبور شدم با دوست دخترم فرار کنم چون از روبرو شدن با تو و پدر وحشت داشتم. من عشق واقعی را در شیدا یافتم و او خیلی مهربان است اما من اطمینان داشتم که شما به خاطر حلقه هایی که به بدنش آویزان کرده، خالکوبی هایش وهمچنین لباس های تنگ موتورسواریش هیچوقت او را تایید نمی کنید[/FONT][FONT=&quot].

[/FONT][FONT=&quot]در عین حال که او از من خیلی بزرگتر است. اما موضوع فقط عشق نیست، مادر. اون حامله است. شیدا گفت که ما خیلی خوشبخت خواهیم شد. اون صاحب یه تریلر از خودشه که توی جنگله و پشته ای از هیزم رو برای کل زمستان ذخیره کرده. ما هر دو در نظر داریم بچه های بیشتری داشته باشیم[/FONT][FONT=&quot].

[/FONT][FONT=&quot]شیدا چشم من رو به این واقعیت باز کرده که حشیش واقعا به کسی آسیب نمی رسونه. ما قراره حشیش رو برای مصرف خودمون و همینطورمبادله با سایر افراد برای گرفتن تمام کوکائینی که شیدا لازم داره، در اونجا بکاریم[/FONT][FONT=&quot].

[/FONT][FONT=&quot]تا اون زمان ما امیدواریم که علم بتونه راهی برای معالجه ایدز پیدا کنه تا شیدا بهتر بشه. او مطمئنا مستحق چنین درمانی است[/FONT][FONT=&quot].

[/FONT][FONT=&quot]نگران نباش مادر، من 20 سالمه و می دونم چطور از خودم مراقبت کنم. یک روز مطمئنا میام و شما رو می بینم و اون وقت می تونین نوه هاتون رو هم بهتر بشناسین[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]با عشق، پسرت [/FONT][FONT=&quot]سعید



[/FONT][FONT=&quot]چند سطر پایین تر یادداشتی به این مضمون نوشته شده بود[/FONT][FONT=&quot]:

“[/FONT][FONT=&quot]مادر جون راستشو بخوای هیچکدوم از چیزهایی که در بالا گفتم حقیقت ندارن[/FONT][FONT=&quot]!!

[/FONT][FONT=&quot]من الان رفتم خونه دوستم “ بیژن ” و فقط می خواستم بهت یادآوری کنم که چیزهای خیلی بدتری در دنیا از کارنامه مدرسه من که الان روی میزم هست وجود دارن[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]دوستت دارم و لطفا هر وقت هوا پس نبود زنگ بزن من بیام خونه [/FONT]

__________________

 

[luchy]

خيلي خيلي باحال بود خوشم اومد.

 

[*sepid*]

 

[!fateme]

وااااااااااااااااااااای خیلی جالب بود.

 

[سالاری]

وااااااااااااااااااااای خیلی جالب بود.

ممنون عزیزم

 

[Hotspur_1985]

خیلی وقت بود انقدر نخندیده بودم.خیلی باحال بود وزیرکانه.ممنون

 

[تسنیم_ط]

خیلی خیلی جالب بود
چند روزی بود نخندیده بودم
ممنون