رهروانه راه شهدا(شهیدیان)

mohana.ghaffari

عضو جدید
پیشنهاد اینه که .................


ما هر هفته یک موضوعی که شهیدا روش حساسیت بیشتری داشتن مطرح می کنیم
دوستان هر مطلبی که مربوط به شهیدان و اون موضوع میشه( شامل عکس، سخن، حتی حدیث و ....)
را ارسال می کنن
اگه راجع به موضوع مطرح شده مشکلی هم دارن مطرح می کنن
و دوستانی که راه حل مناسبی دارن ارائه می دن
در طی یک هفته تمامی دوستان سعی می کنن موضوع مطرح شده را در زندگی شون پیاده کنن
 

mohana.ghaffari

عضو جدید
برای این هفته از
نماز اول وقت
شروع میکنیم
یکی از موضوعاتی که شهیدان روی اون خیلی تاکید داشتن و ماها خیلی مشکل داریم: نماز اول وقت بوده.
1-از دوستان کسی هست که این مشکل رو داشته باشه؟
من من من من من;) ( من خودم از همتون بیچاره ترم)
2-چه جوری این مشکلتون رو حل می کنید؟
3- خاطره یا عکسی از شهیدان در این مورد دارید؟
این هفته باید سعی کنیم نماز هامون رو اول وقت بخونیم
 

mahdi271

عضو جدید
اما به یه شرط
ما تو ماه 4 هفته داریم هر هفته یه خصلت از شهید رو بزاریم و آخر ماه بیایم گزارش بدیم که کدوم یکی از کارای شهدا تو وجود ما نهادینه شده.
بیاییم راست و حسینی بگیم و اگه کسی نتونست مو فق بشه طبق گفته دوستمون بقیه راه حل بدیم و اسباط کنیم.
نظر من این هست.
گفتم آخر ماه منظورم این بود که ببینیم اون کارایی رو که تو هفته اول انجام می دادیم تو هفته چهارم هم انجام میدیم یا فقط خواستیم رفع تکلیف کنیم
 

mohana.ghaffari

عضو جدید
نماز بخونید جایزه بگیرید
پیشنهاد خودم اینه
تمامی دوستان ساعت تاخیر نماز خوندنشون رو یادداشت می کنن
اخر هفته جمع میزنن
میزان تاخیراتشون رو اعلام می کنن
هر کسی که کمترین میزان تاخیرات رو داشته باشه جایزه داره
( مثال: اگر اذان ظهر ساعت 12 باشه و شما نمازتون رو ساعت 13 بخونید میزان تاخیر شما 1 ساعت خواهد بود
میزان این تاخیرات را تا اخر هفته جمع بزنین و اعلام کنید)
دوستان که موفق هستند موافقت خودشون رو اعلام کنن
 

mohana.ghaffari

عضو جدید
اما به یه شرط
ما تو ماه 4 هفته داریم هر هفته یه خصلت از شهید رو بزاریم و آخر ماه بیایم گزارش بدیم که کدوم یکی از کارای شهدا تو وجود ما نهادینه شده.
بیاییم راست و حسینی بگیم و اگه کسی نتونست مو فق بشه طبق گفته دوستمون بقیه راه حل بدیم و اسباط کنیم.
نظر من این هست.
گفتم آخر ماه منظورم این بود که ببینیم اون کارایی رو که تو هفته اول انجام می دادیم تو هفته چهارم هم انجام میدیم یا فقط خواستیم رفع تکلیف کنیم
بد جور موافقم
نظر من هم همینه
هر هفته یک موضوع
اما به شرطی که تا اخر ماه ادامه داشته باشه تا نهادینه بشه
یا علی (یعنی موافقم)
 

yareza2006

عضو جدید
شهید ابوالفضل حقی محل تولد استان اصفهان، شهادت به سال 1364:
«در نماز غفلت مکنید و این جهاد یک امتحان است برای آخرت. سعی کنید که در این امتحان موفق باشید. محاسبه کنید خود را قبل از آنکه به حسابتان برسند. نگذارید قرآن غریب بماند.»
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
1 ـ نماز در اسارت، ص45.

نماز در زير پتو

پس از انتقال به پشت خط مقدم عراقيها و يك هفته حبس در زندانهاى بصره نماز را با دست و پا و چشمهاى بسته خوانديم. آن هم بدون اينكه جهت قبله را بدانيم ما بايد طورى نماز را اقامه مىكرديم كه عراقيها متوجه نشوند. يك هفته بعد ما را كه حدود پنجاه نفر بوديم به سازمان امنيت بغداد منتقل كردند و در اتاقى به ابعاد 6×4 متر، كه يك پتو كف آن را مىپوشاند حبس نمودند اين اتاق يك دريچهاى داشت كه از طريق آن نور خورشيد برروى ديوار سلول مىافتاد. به همين دليل توانستيم جهت صحيح قبله را پيدا كنيم. همان روز يكى از بچهها برخاست تا نماز را به حالت عادى اقامه كند اما قهقهه سربازان امنيتى بعث كه مست بودند فرصت اين كار را به هيچ كدام از ما نداد. آنها با انداختن آب دهان از پشت دريچه و دادن فحش و ناسزا، ما را مجبور كردند تا نماز را به صورت نشسته اقامه كنيم. آن روز، روز جمعه اوّل فروردين سال 65 بود و ما به خيال اينكه سال در ساعت يك بعد از ظهر تحويل مىشود به يكديگر تبريك گفتيم و از خداوند آزادى بچهها را از بند اسارت طلب كرديم. چند روز بعد ما را به اردوگاه رمادى 10 منتقل كردند در آنجا نيز تا يك هفته نماز را در زير پتو مىخوانديم(1).
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
خلبان شهيد عباس بابائى و اهميت او به نماز

شهيد بابائى از چهرههاى شناخته شده شهداى جنگ تحميلى است و كمتر كسى است كه او را چون ساير شهدا و سرداران شهيد به پاكى و عزت نفس و طهارت و قداست باطن و رشادت و شجاعت در جنگ نشناسد. در عزت نفس او همين بس كه به اصرار دوستان و نزديكان براى رفتن به خانه خدا و شركت در مراسم حج به مكه مشرّف نشده و در پافشارى بيش از حدّ دوستان گفته بود كه: تا عيد قربان خودم را به شما مىرسانم و در روز عيد قربان شربت شهادت نوشيده و به لقاى يار رفتند(1). درباره شخصيت اين عزيز نكات گفتنى بسيار است امّا در رابطه با ميزان اهميت او به عبادات يكى دو نكته بسيار ظريف وجوددارد كه بيان آن را براى اينكه درسى براى ما بوده باشد لازم و ضرورى مىبينيم.

الف ـ نماز در اوّل وقت:

يكى از نزديكانش نقل مىكند كه عباس نمازش را بسيار با آرامش و خشوع مىخواند. در بعضى وقتها كه فراغت بيشترى داشت آيه «اياك نعبد واياك نستعين» را هفت بار با چشمانى اشكبار تكرار مىكرد به ياد دارم از سن هشت سالگى روزهاش را به طور كامل مىگرفت. او بقدرى
نسبت به ماه رمضان مقيد و حساس بود كه مسافرتها و مأموريتهايش را به گونهاى تنظيم مىكرد تا كوچكترين لطمهاى به روزهاش وارد نشود. او هميشه نمازش را در اوّل وقت مىخواند و ما را نيز به نماز اوّل وقت تشويق مىكرد. فراموش نمىكنم آخرين بارى كه به خانه ما آمد سخنان دلنشينترى مىگفت. يكى از گفتههايش در آن روز اين بود كه: وقتى اذان صبح مىشود پس از اينكه وضو گرفتى به طرف قبله بايست و بگو اى خدا اين دستت را روى سر من بگذار و تا صبح فردا برندار. به شوخى دليل اين كار را از او پرسيدم. او در پاسخ چنين گفت: اگر دست خدا روى سرمان باشد شيطان هرگز نمىتواند ما را فريب دهد. از آن روز تا به حال اين گفته عباس بىاختيار در گوش من تكرار مىشود»(1).
ب ـ نقش و تأثير نماز در اخذ گواهينامه خلبانى:

شهيد بابائى براى گذراندن دوره خلبانى در سال 1349 به امريكا رفت مطابق مقررات دانشكده مىبايست هر دانشجوى تازه وارد به مدّت دو ماه با يكى از دانشجويان امريكايى هم اتاق مىشد چون عباس در همان شرايط نه تنها تمام واجبات دينى خود را انجام مىداد بلكه از بىبند و بارى موجود در جامعه غرب پرهيز مىكرد هم اتاقى او در گزارشى كه از ويژگىها و روحيات عباس مىنويسد. يادآور مىشود كه بابائى فرد
منزوى مىباشد و از نوع رفتار او بر مىآيد كه نسبت به فرهنگ غرب داراى موضع منفى مىباشد و شديداً به فرهنگ و سنت ايرانى پايبند مىباشد. و خلاصه اينكه شخص غير نرمال است. همچنين گفته بود كه او به گوشهاى مىرود و با خودش حرف مىزند كه منظور او نماز و دعا خواندن بوده است. گزارشهاى آن امريكائى موجب شد تا گواهينامه خلبانى به او اعطا نشود و اين در حالى بود كه او بهترين نمرات را در رده پروازى بدست آورده بود. روزى در منزل يكى از دوستان راجع به اين مطلب از او سئوال شد ايشان چنين گفتند كه: دوره خلبانى ما در امريكا تمام شده بود ولى بخاطر گزارشهايى كه در پروندهام بود تكليفم روشن نبود و به من گواهينامه نمىدادند تا سرانجام روزى به دفتر مسئول دانشكده كه يك ژنرال امريكايى بود احضار شدم به اتاقش رفتم از من خواست كه بنشينم. پروندهام در جلوى او روى ميز بود او آخرين فردى بود كه مىبايست نسبت به قبولى يا رد شدن من اظهار نظر مىكرد. از سئوالات او پيدا بود كه نظر خوشى نسبت به من ندارد. احساس مىكردم كه رنج دوساله من در حال نابودى است و بايد با دست خالى به ايران برگردم در همين فكر بودم كه در اتاق به صدا درآمد. شخصى از او خواست تا براى كار مهمى به خارج از اطاق برود. با رفتن ژنرال، من لحظاتى در اتاق تنها ماندم به ساعتم نگاه كردم ديدم وقت نماز ظهر است. گفتم كه هيچ كارى مهمتر از نماز نيست همين جا نماز را مىخوانم انشاء الله تا نمازم تمام شود او نمىآيد به گوشه اتاق رفته روزنامهاى پهن كرده و مشغول خواندن نماز شدم. در حال نماز ژنرال وارد شد. با ترس و وحشت نماز را ادامه داده و تمام كردم. وقتى خواستم روى صندلى بنشينم از ژنرال عذرخواهى كردم. او به من نگاه معنادارى كرد و گفت. چه مىكردى؟ گفتم عبادت مىكردم. گفت بيشتر توضيح بده گفتم در دين ما دستور بر اين است كه در ساعتهاى معين از شبانه روز بايد با خداوند به نيايش بپردازيم و در اين ساعت زمان آن فرارسيده بود و من هم از نبودن شما استفاده كرده و اين واجب دينى را انجام دادم. ژنرال سرى تكان داد و گفت همه اين مطالب كه در پرونده تو آمده مثل اين كه راجع به همين كارهاست اينطور نيست؟ پاسخ دادم آرى همينطور است. او لبخندى زد و گويا از صداقت من خوشش آمد. با چهرهاى بشّاش خودنويس را از جيبش بيرون آورد و پروندهام را امضاء كرد. سپس با حالت احترام آميز از جا برخاست و دستش را به سوى من دراز كرد و گفت به شما تبريك مىگويم شما قبول شديد. بعد از آن در اولين لحظه به محل خلوتى رفتم و دو ركعت نماز شكر بجا آوردم(1).
 
آخرین ویرایش:

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
1 ـ پرواز تا بىنهايت، ص42 ـ 44.

خاطرهاى شنيدنى از شهيد آية الله دستغيب

از شهيد آية الله اشرفى اصفهانى، كه يكى از شهداى محراب مىباشند، نقل مىكنند كه فرمود: به اتفاق آية الله دستغيب عازم سفر بسوى مشهد مقدس بوديم. ساعت پرواز هواپيما مصادف با اذان ظهر بود. داخل هواپيما كه نشسته بوديم حالت آية الله دستغيب عادى نبود احساس كردم نگران چيزى است. از او پرسيدم مشكلى پيش آمد؟ فرمودند: نماز اوّل وقت امروز ما به تأخير مىافتد. عرض كردم يكى دو ساعت ديگر به مقصد مىرسيم و نماز را در مشهد مىخوانيم. فرمودند دوست نداشتم كه براى سفرى مقدس نمازم از اوّل وقت فوت شود. صحبت ما با ايشان به اتمام رسيد و با توجيهات بنده ايشان قانع نشده بلكه نگرانى ايشان بيشتر شد. بعد از چند لحظه در داخل هواپيما اعلام نمودند كه بخاطر نقص فنى، پرواز نيم ساعت به تأخير افتاد. با هم به نمازخانه فرودگاه رفته و نماز را خوانديم سپس براى ساعت پرواز به داخل هواپيما برگشتيم.
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
شهيد زين الدين و توجه او به نماز اوّل وقت

سرلشكر پاسدار شهيد مهدى زين الدين (فرمانده لشكر على بن ابى طالب(عليه السلام)) به نماز اول وقت بسيار اهميت مىداد. ايشان در هر شرايط و در هر منطقهاى كه بود به محض رسيدن وقت نماز براى اداى فريضه نماز آماده مىشد. پس از شهادتش يكى از برادران، او را در خواب ديد كه مشغول زيارت خانه خداست. عدهاى هم دنبالش بودند. پرسيده بود شما اينجا چه كارهايد؟ گفته بود: بخاطر آن نمازهاى اوّل وقت كه خواندهام در اينجا فرماندهى اينها را به من واگذار كردهاند»(2).
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
اهتمام شهيد رجائى به نماز اوّل وقت

يكى از خصوصيات بارز شهيد رجائى (رياست محترم جمهورى اسلامى ايران) اهميت ايشان به خواندن نماز در اول وقت بود. او با تمام وجود و خلوص عجيب به اين مسئله اهتمام داشت و براى اين كار تلاش مىكرد. هيچ وقت ديده نشد كه در حساسترين شرايط حتى در
گرفتارترين جلسات مهم مملكتى از نماز اوّل وقت غافل گردد. او معتقد بود كه: مهمترين موضوع و مشكلترين و پيچيدهترين امور وقتى بخاطر نماز و ايستادن در مقابل خدا بكنار گذاشته شود پس از اداى نماز با عنايت و لطف حق هر گرهى داشته باشد به آسانى بازخواهد شد. بارها در جلسات هيأت دولت كه بحث و مذاكره بجاى حساس كشيده مىشد و وقت نماز مىرسيد بدون هيچگونه تعارف بحث را ناتمام مىگذاشت. و از جا بلند مىشد فوراً به اقامه نماز و ذكر با خدا مىپرداخت(1). دستگاه بىسيم الهى
در يكى از بازديدهاى غير منتظرهشان به اصفهان كه به پادگان نظامى مركز توپخانه رفته بودند وقتى در سالن پادگان قدرى صبحت كردند پس از آن از مسئولان خواستند كه حرفهايشان را بزنند. گويا يكى از معاونان استاندارى در ارتباط با آن استان مسائل و مشكلات مربوط را مطرح مىكند كم كم صبحت ادامه مىيابد تا اذان ظهر. شهيد رجائى كه مىبيند ممكناست اين جلسه به درازا بكشد به آن برادر به اين مضمون مىگويند: اگر همين الان اطلاع داده باشند كه من براى كار مهمى لازم است با مركزى يا جائى ارتباط تلفنى برقرار كنم و اين مذاكره تلفنى ممكن است بيست دقيقه وقت بگيرد آيا اين حق و اجازه هست؟ كه همينجا صبحت
را نگه داريم. و همه حرفها را پس از تماس تلفنى بزنيم همه با تعجب گفتند بله. آنگاه شهيد رجائى اظهار مىدارند كه همين الان دستگاه بىسيم الهى خبر از انجام فريضه ظهر و عصر داده و ما خود را موظف مىدانيم كه با اقامه نماز ارتباط خود را با خداى خود برقرار نمائيم(1).
 

خيبر

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به همه دوستاي خوبم.
چرا كسي به اين پست توجه نكرد؟؟؟؟
من موافقم جناب
mohana.ghaffar

نماز بخونید جایزه بگیرید
پیشنهاد خودم اینه
تمامی دوستان ساعت تاخیر نماز خوندنشون رو یادداشت می کنن
اخر هفته جمع میزنن
میزان تاخیراتشون رو اعلام می کنن
هر کسی که کمترین میزان تاخیرات رو داشته باشه جایزه داره
( مثال: اگر اذان ظهر ساعت 12 باشه و شما نمازتون رو ساعت 13 بخونید میزان تاخیر شما 1 ساعت خواهد بود
میزان این تاخیرات را تا اخر هفته جمع بزنین و اعلام کنید)
دوستان که موفق هستند موافقت خودشون رو اعلام کنن
سلام علیکم..
من با اصل موضوع مطرح شده موافق هستم..
در واقع اساسی ترین کار در زندگی این میتونه باشه..
اما در مورد نماز خوندن..
نه..بهتره با نماز شروع نکنیم..
نماز ستون دینه ولی 20 درصد دین مارو تشکیل میده..
در ضمن یادمون باشه اغلبمون نماز میخونیم..حالا ممکنه یکی مشکلی براش پیش بیاد حتی قضا بخونه ولی بلخره میخونه..
ما باید موارد دیگری از شهدا برداشت کنیم..
باید بزرگی و مردانگی برداشت بشه..
وقتی حاج اقا برونسی میاد و از ماشین سپاه توی کارای شخصیش استفاده نمیکنه..یا وقتی حاج همت جلوی رزمنده ها چشم برای خوابیدن نمیزاره یا وقتی مهدی باکری شبها منبع اب حموم رزمنده هارو یک تنه پر میکنه باید استفاده کرد..
من خودم هر وقت کوتاهی میکنم یاد اونها میوفتم..یاد بزرگیشون..
میگم اونا با اون عظمت خاضع بودن تو کی هستی که اینقد گردنکش هستی؟!
اینا باید سرلوحه ی زندگی ما بشه..
من میگم بیایم با صداقت شروع کنیم..
البته در اخر نظر جمع مهمه و بنده هم تن میدهم.:gol::gol:
 

علی رضا1111

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رهروانه راه شهدا(شهیدیان)

سلام
اول از همه این رو بگم که اگه اسمه این تاپیک شهیدیان دوستان فکر نکنند
خدایی نکرده غلو وریایی در کاره
فقط به خاطر این اسم رو انتخاب کردم که قراره انشالله اینجا بچه های باشگاه
از مکارم اخلاق شهدا فیض ببرند و به هدف و مسلک شهید نزدیکتر بشن
و این رو هم خدمت همه ی رفقا بگم که قراره توی این تاپیک هرهفته یکی از صفاته شهید رو بچه ها تمرین کنیم و بعدش اخر هر ماه یا هفته(هرجوری که باقیه صلاح دونستند )گزارش بدیم
با مدد از حضرت زهرا س و مولا صاحب الزمان روحی فداه
اغاز میکنیم
یاعلی
 

علی رضا1111

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نماز

نماز

فکر کنم این طور که
اقای غفاری
و خواهر فاطمه
وشفق
و یارضا
وخیبر و...
قبلا بحث کردن
قراره از نماز شروع بشه
دوستان
اگر روایتی از شهدا پیرامون نماز و اهمیت اون دارند بسم لله
تا رفقای دیگه هم مستفیض بشند
یاعلی مدد
 

sadegh1987

عضو جدید
سخت محتاج است . پس ما را در نمازهايتان ، در نماز شب هايتان در عبادتتان فراموش نكنيد .
اى برادران من عازمم پس بگذاريد كه قبل از رفتن سفارشاتم را به شما برادران عزيزم بكنم من با شما بيش از شش هفت ماه نيست كه آشنا شدم شما را خيلى صميمى يافتم. برادران، برادر بر برادر حقى دارد كه واجب است اداى آن. حق برادر بر برادر آن است كه در غم او و شادى او شريك باشد، پشتيبان و تكيه گاه برادرش باشد ، برادرش به داشتن اوافتخار كند ، ولى اى حيف كه ما برادرمان را دشمن خود پنداشتيم به او فحش و ناسزا گفتيم ،پشت سر او غيبت كرديم به او سوءظن برديم و به اين عمل خودمان افتخار كرديم، به برادرمان مانند يك دشمن نگريستيم او را به مسخره گرفتيم و سخت در اشتباه بوديم و نفهميديم ، جهالتمان ما را كور كرد ، ما را كر كرد. جهالتمان و غرورمان چشم و دلمان را كور كرد و واقعيت را نديديم ، اى واى بر ما سخت در جهالت بوديم و نفهميديم ، اى واى بر ما كه بر خود مغرور شديم در حالى كه حيوانى بيش نبوديم .
خداوندا، ما را ببخشاى بر اين جهالتمان ، ببخشاى ما را بر اين غرورمان. خداوندا، من نمى دانم كه اين كلمات را چگونه بر زبان جارى كنم . خداوندا، ببخشاى من نمى دانم جز اين كلمه چه بگويم چون چيزى براى گفتن ندارم چون تقصير كار خود هستم .
خداوندا چه بگويم ، يا ايها الانسان ما غرك بربك الكريم
اى برادران، بيائيد از كارهاى گذشته توبه كنيم از برادرانمان معذرت خواهى كنيم كه اين دنيا چند صباحى ديگر پا بر جا نيست و اين دنيا باقى نيست كه دل خوش به آن كنيم .
ادامه...
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز

فصل اول: نماز در وصيت نامه شهيدان


1- شهيد آخوند رجبي علي:

- و بدانيد، نماز خوب انسان را از فحشاء و منكر دور مي‌كند، نماز را با حضور قلب اقامه كنيد...

2- شهيد احمدي، علي:

شما را در بر پاداشتن نماز و احكام الهي و روزه سفارش مي‌كنم زيرا آنچه ما را موفق و پيروز مي‌دارد، اسلام است و خدا.

3- شهيد اعلايي، رضا:

مردم شريف ايران! براي شناختن حق و باطل ايمان لازم است و لازمه ايمان تقوي مي‌باشد به نظر من يكي از راه‌هاي به دست آوردن تقوي نماز و قران است.

4 – شهيد اماميان، سيد محمد جواد:‌

ما هنوز جزو هدايت نيافتگانيم به اين دليل كه تعبد ما نسبت به شيطان خيلي بيشتر است. در نمازهايمان سست، در انجام فرائض سست، اصلاً در اصل بندگي ضعيف هستيم. اگر بنده واقعي او باشيم لذتي بالاتر از آن نيست. به شما سفارش مي‌كنم كه عبد خدا باشيد نه غير.

5- شهيد بني سعيد، سيد محمدحسن:

هرگاه در نماز حضور قلب نداشتيد بعد از آن يك صفحه قرآن بخوانيد.

6- شهيد پورسعيد، حميد:

نماز برّنده ترين سلاح براي نابودي دشمنان خدا و كمال انسانيت و كوبنده‌ترين سلاح براي دشمنان است.

7- شهيد تقدسي، مجيد:

سعی كنيد با تقوا باشيد از هر نظر: از نظر اخلاقي، اجتماعي، مذهبي و ديني و با اخلاق اسلامي با مردم و برادران ديني خود برخورد كنيد. نمازهاي يوميه را سروقت بخوانيد و فروع دين و احكام را يكي يكي اجرا كنيد.

8- شهيد ثابتي، علي:

نگذاريد نماز يوميه قضا شود، چراکه نماز انسان را از تمام كارهاي زشت باز مي‌دارد.

9- شهيد حسينعلي، فرهاد:

نماز، مؤمن را عوض مي‌كند و به انسان سير مي‌دهد، از معقول به سوي مشهود. نماز براي سلب عادت است پس بايد مواظب بود كه خودش يك عادت نشود.


10- شهيد حسيني خادم، محمد:

با مناجات و دعا و نماز دلت را آرام كن و بدان كه هرگاه خدا را بخواني صدايت را مي‌شنود.

11- شهيد خطيبي نيا، عليرضا:

در موقع نماز كسب و كار را كنار بگذاريد و با خدا به معامله بپردازيد كه خداوند بهترين تجارت كنندگان است.

12- شهيدا رجب بيگي، مهدي:

برسجاده‌اي به وسعت زمين، با تربتي بر خون شهيدان رنگين، بر قبله‌اي به عمق هستي، در صفوفي به شكوه اقيانوس، با ايماني راسخ‌تر از كوه‌ها، با آياتي به زيبايي حقيقت، به امامت نور خورشيد نماز مي‌گزاريم.

13- شهيد سيرجاني، رجب:

و آن دسته از برادرهاي جوان كه نماز را سبك مي‌شمارند توجه داشته باشند كه حضرت علي (علیه السّلام) به خاطر نماز جنگيد و حتي در جبهه جنگ، وقت نماز را فراموش نمي‌كرد.

14- شهيد شفقي، صمد:

هرگز نماز را ترك مکنید و براي نماز بهانه نياوريد.

15- شهيد شمشيري، حسين:

نماز را اول وقت و به جماعت بخوانيد كه منشاء‌ همه سعادت‌ها نماز است.

16- شهيد طالشي، ابراهيم:

تو بايد سرنوشت خويش را دست گيري و با اراده خويش آسمان زندگيت را نوراني گرداني و اين امر ممكن نيست مگر اينكه عاشقانه و خالصانه نماز را اقامه كني.

17- شهيد عبدالله زاده، يعقوب:

درود من به پدر و مادرم كه مرا با كلمات روح پرور نماز آشنا ساختند.

18- شهيد عناصريان، علي:‌

ببينيم كه وقتي به نماز مي‌ايستيم تا چه اندازه از خود هجرت مي‌كنيم و به سوي خدا پرواز مي‌نمائيم. اين هجرت از خود و پرواز و طيران به سوي او، انعكاس ايمان و تحقيق و بررسي فكري و قلبي ما درباره خداست. به عبارتي باورمان نسبت به سيطره خداوند باري تعالي نسبت به خود ماست.

19- شهيد غني، سيد عباس:‌

نماز ستون دين اسلام است و اسلام ستون انسانيّت.

20 –شهيد فرجي، هيبت الله:

"نماز عشق دو ركعت" است كه وضوي آن جز با خون صحيح نيست. نمازي است كه هرجا نمي‌شود بجا آورد مگر در قتلگاه، پس با فضيلت‌ترين آن در حرم كربلاست.
"نماز عشق دو ركعت است" مقدمات فراوان مي‌خواهد، اول عاشق بايد دل را به اشك شستشو دهد؛ بعد، از عشق لقاء بسوزد. تا آنكه اين سوختن در خانه تنش افتد و با خون، وضويش را آماده سازد.
"نماز عشق دو ركعت است" بعد از نماز، ملائك را در اطراف مي‌بيني كه آماده‌اند تا تو را به معراج و ديدار خدا برند. معمولاً در جبهه بجا آورده مي‌شود. بر تمامي آنها كه به جبهه مشرف شده‌اند واجب مي‌شود؛ چون شهادت را انتخاب كرده‌اند. اين دو ركعت نشانه‌ي پيروزي است. چون شهادت نيز خود پيروزي است.
"نماز عشق دو ركعت است" اما نمي‌شود؛ نوشت چرا كه نوشتن براي اين نشايد.
"نماز عشق دو ركعت است" ركعت اول‌: خونين شدن "تن" ركعت دوم:‌ آزاده شدن" روح"
كسي نيست و نخواهد آمد كه لذت و مناجات اين نماز را بداند، چرا كه بجا آورندگان آن شهيدانند و كسي ندانست كه عاشق با اين نماز تا كدامين منزل دوست را پيمود اما غنچه‌هاي باز شده خونين در بدنش گواهي مي‌دهند كه به سرمنزل لقاء رسيده است.


21- قاسم پور، احسان:

چون كام جانم تشنه لقاي حضرت حق است كه با شراب وصل سيراب مي‌شود پس مي‌روم تا نماز خون بخوانم در درياي عشق شنا كنم.

22- شهيد قره گزلو، توكل:

تهذيب به معناي پاك كردن خود از خوي‌ها و عادات حيواني است. هرگاه صفات رذيله را از وجود خود بيرون نموديم آنگاه خود را مي‌شناسيم و هرگاه خود را شناخيتم خداي خود را بهتر مي‌شناسيم. يكي از بهترين راه‌هاي شناختن نفس و تهذيب خود، به جاي آوردن نمازهاي واقعي است كه در آن فقط و فقط خداوند مد نظر باشد.

23- شهيد كارور، محمدرضا:

با قلبي پاك نماز به جاي آوريد و با انجام فرامين مقدس اسلام، خود را به خدا نزديكتر كنيد.

24- شهيد كاشاني، سعيد:‌

معني نماز را حتماً‌ ياد بگير، در موقع برخورد با مشكلات كوچك و بزرگ است كه فوايد بي‌شمار نماز را متوجه مي‌شوي و درك مي‌كني كه نماز روح انسان را تغيير مي‌دهد. البته مقدار تأثير آن بر آدم بستگي به ايمان و توجه او دارد.

25-شهيد كلهر، ابوالفضل:

به گفته قران نماز- اين شيوه الهي- را به پا داريد كه بدانيد نماز كارخانه انسان سازي است. اين نماز و قرآن است كه عشق به خدا و شهادت را نزديكتر مي كند.

26 –شهيد ماجدي، مصطفي:

صلابت، ابهت، همت، عظمت، وحدت، رفعت، جلالت و حشمتمان در يك چيز است و آن نماز است.
صلابت غيرتمان، ابهت همتمان، عظمت وحدتمان، هيبت قوتمان، رفعت عبادتمان، جلالت كثرتمان، حشمت اخوتمان يكي است نماز.
برادرم و خواهرم، همه را به تقواي خداوند تبارك و تعالي، كه تنها معيار فضيلت است و نماز و امر به معروف و نهي از منكر و دعا كه سلاح مؤمن است و قرآن مجيد كه حق عظيم به گردن ما دارد سفارش مي‌كنم.


27 – شهيد محمودي، سيدحسن:

بچه‌هاي كوچك را از همين حالا به نماز خواندن عادت دهيد و فطرت پاك آن‌ها را به سوي پروردگارشان جلب كنيد.

28-شهيد مشهدي عبدالله، محمدرضا:

پدران و مادران عزيز مسلمان و مؤمن، از همان اوان كودكي فرزندانتان را به خواندن قرآن و برپاداشتن نماز آشنا كنيد.

29- شهيد معتمد، محمدمهدي:

برادران عزيز نماز را با تفكر و آرامش قلبي و روحي و جسمي بخوانيدكه مايه لطف خداوند تبارك و تعالي خواهد شد.

30- شهيد منزوي ، حسن:

فكر نمي‌كنم كه نيم ساعت نماز لطمه‌اي به درس و زندگاني شما بزند. بلكه همواره شما را در راهي قرار مي‌دهد كه رو به پيشرفت باشيد.

31- شهيد نوروز پور، محرم:

از نماز و قرآن جدا نشويد، زيرا رستگاري مؤمن در اين دو مورد است.

32- شهيد معيني، ابوالقاسم:

ناگهان ديدم جواني به طرف ما آمد و گفت:‌ "لا اله ال الله، محمد رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سّلم)" اول جا خورديم و روي زمين دراز كشيديم جلوتر كه آمد ديدم از بسيجي‌هاي مخلص است. گفتم: ‌برادر چه شده است؟ به كجا مي‌روي؟
گفت:‌ تركش خورده‌ام، كمك مي‌خواهم.
درآن تاريكي شب دستش را دراز كرد و گفت: ‌مثل اينكه اين دست من در اثر تركش قطع شده است و به يك پوست بند است. آنرا بگير و بكش، اگر كنده شود، خودم مي‌توانم به عقب بروم.
به شهيد ابوالقاسم معيني گفتم: تو اين كار را بكن.
گفت:‌ من طاقتش را ندارم، اگر مي‌تواني كمكش كن.
دستش را كشيدم و جدا كردم حتي يك تكان هم نخورد. بعد دست قطع شده را از من گرفت و همان طور كه از محل قطع شدن خون بيرون مي‌جست، آن را روي خاك گذاشت. با يك دست ديگر سر به سجده نهاد سپس نماز شكر گزارد و گفت:‌ خدايا قبول كن، من اين دست را در راه امام حسين (علیه السّلام) دادم.


33- شهيدگمنام

داشتيم آماده مي‌شديم براي عمليات بيت المقدس (4) كه قرار بود در شاخ شميران انجام بشود. قرار بود برويم شناسايي. اذان صبح كه گفت شد، سريع آمديم توي چادر، تا نماز بخوانيم و حركت كنيم.
هفت، هشت نفري توي چادر بودند. بعضي مشغول نماز بودند، بعضي هم تازه مي‌خواسنند نمازشان را شروع كنند كه صداي غرش هواپيما پيچيد توي گوشم. فهميدم منطقه ما شناسايي شده. بمباران شروع شد. راكت‌ها و بمب‌هاي خوشه‌اي انگار زمين را شخم مي‌زد. دو سه تا راكت افتاد كنار چادر ما كه چادر ستاد لشگر محسوب مي‌شد.
من تازه قامت بسته بودم كه مجروح شدم. برادري كه در حال تشهد بود، يكهو به سجده رفت و همان طور ماند. خوب دقت كردم، ديدم از كنار پيشاني‌اش رگه خوني بيرون زد. ناخودآگاه ياد ضربت خوردن حضرت علي (علیه السّلام) در محرا ب مسجد كوفه افتادم. اين بچه‌ها به آقاي خودشان اقتدا كرده بودند. حتي شهادتشان هم علي گونه بود.
 

خيبر

عضو جدید
کاربر ممتاز
ابجی فاطمه این تاپیک رو گرمش که که ما هم شروع کنیم..
تا شما چنتا پست نزاری و مارو حل ندی ما روشن بشو نیستیم ابجی.:gol:
 

fatam

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحيم...
با اجازه....

با بسم الله اومدم تو، چون اينجا هم مثل ساير تاپيكاي شهدا حرمت داره ولي يه امتياز ويژه هم داره... اينكه ما ديگه روايت كننده از شهدا نيستيم.. ما قراره عمل كنيم...
اين تاپيك ميتونه ايستگاهي باشه براي فكر و انديشه ي بيشتر... به شهدا... به اعمالشون... به هدفشون...
و البته چه خوب كه الگوهاي زندگيمون رو شهدا قرار بديم... اين بهترين مسيره براي رسيدن به الگو برداري از زندگي ائمه اطهار (ع)...

چه كاره خوب و قشنگي كرديد دوستان...
اجرتون با شهدا انشاالله.


و چه كاره خوبي كردي فاطمه جان كه از نماز شروع كردي...
چون نماز اصلي ترين مرحله اثبات بندگيه...
و البته اصليترين سفارش ها هم به همين نماز شده...
و طبق روايات اگه نماز مومن قبول نباشه باقي اعمال اون هم مقبول نيست.

دوستان به نظر من هم نماز بهترين موضوعه براي شروع اين روند.
حالا تا نظر ديگر دوستان چي باشه؟!

فقط چندتا پيشنهاد دارم:
1- اگر دوست و عزيزي روايت يا خاطره اي در مورده موضوع اصلي از شهدا مطرح ميكنه، دوستان ديگه قبل از مطرح كردن روايت يا خاطره جديد، در مورد روايت قبلي تبادل نظر كنن. بحث كنن. از خودشون بگن و رابطه اي كه با اون روايت يا داستان برقرار كردن... فكر ميكنم اينطوري مسئله براي زندگي هامون عملي تر ميشه.
2- موضوعات رو تا نرسيدن به هدف، تغيير نديم.
3- يك نفر رو بعنوان هدايت كننده اين تاپيك انتخاب كنيم...


باز بايد ديد نظر ديگر عزيزان چي هست...




دوستان، يا علي...:gol:
 

mahdi271

عضو جدید
دوستان درسته باید به چیزای دیگه توجه بشه اما نماز ستون دین هست و چیزی که ستون نداشته باشه راحت خراب میشه.
این ستون ها الان شل هست حالا بازم من تابع حمع هستم
 

*Afash*

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحيم

منم مثل آبجی با بسم الله شروع کردم
چون کاری که با بسم الله الرحمن الرحيم شروع نشه ابتر میمونه
ما هم که قراره ایشالله یه کار درست و حسابی شروع کنیم ودلمون هم نمیخواد که نصفه کاره رهاش کنیم
پس بیاین هممون الان که اول راهیم بسم الله الرحمن الرحيم رو بگیم و ایشالله شروع کنیم...
که ایشالله تا آخرش با هم بریم جلو...

منم با موضوع نماز موافقم
چون همونطور که گفتم خودم برا نماز اول وقت مشکل دارم...
خیلی توفیقش نصیبم نمیشه
در واقع خودم این توفیق رو از خودم سلب میکنم...

البته هر موضوعی که جمع به اجماع برسه، من هم همون رو خواهم پذیرفت...

با نظر آبجی هم موافقم که یه نفر باید هدايت كننده اين تاپيك باشه که فک کنم خود آقای غفاری که پیشنهاد این کار رو داده یا داداش علیرضا (شروع کننده تاپیک) یا خود آبجی فاطمه یا برادر آرش (خیبر) گزینه های خوبی باشن. :w16:

التماس دعا
یا علی:gol:
 

خيبر

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم رب الشهدا
دوستان ما هم بسم الله..
من از خودم شروع میکنم..ازمایشی..ببینید خوبه یا نه..
امروز نماز صبح رو قضا کردیم..توی مسجد دانشگاه خوندم..
نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا رو هم سر وقت و بصورت جماعت در مسجد ادا کردم..
دوستان بسم الله..
تاریخ: 10/9/88
 

علی رضا1111

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام رفقا ببخشید فقط یه دوخط کوچیک ازتون خواهش دارم به عنوانه خاکه پای همتون

رفقا فقط هممون مواظب باشیم بحث سیاسی و جناحی اینجا راه نیفته
اخه قداسته تاپیک میاد پایین و...
همین...
یاعلی
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله...
امروز نماز صبحو خودم پاشدم.ساعت زنگ نزد!
هر روز ميزدم تو سر ساعت بعد ميخوابيدم.:redface:
ظهرو تو دانشگاه سر وقت خوندم.
مغرب رو هم سر اذان تو خيابون بودم.
با 2 ساعت تاخير خوندم.
10/9/88
 

علی رضا1111

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من امروز صبح نمازم قضا شد:(:(
نماز ظهر رو ساعت 11 نیم رد شده بود که اول وقت توی دانشگاه به صورت فرادا خوندم:razz:
نماز مغرب رو هم با نیم الی سه ربع تاخیر خوندم اخه دمه دفتر مغازه مشتری اومده بود
یاعلی..:surprised:
 

خيبر

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام رفقا ببخشید فقط یه دوخط کوچیک ازتون خواهش دارم به عنوانه خاکه پای همتون

رفقا فقط هممون مواظب باشیم بحث سیاسی و جناحی اینجا راه نیفته
اخه قداسته تاپیک میاد پایین و...
همین...
یاعلی
لعنت بر بحث سیاسی..
لعنت بر هر چی حزب بازیه..
بشمر...:gol:
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
امام زمان حضرت مهدي -عجل الله تعالی فرجه الشریف- فرموده اند:

(مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أَخَّرَ الْغَداهَ إِلى أَنْ تَنْقَضیِ الْنُجُومْ)

ملعون و نفرین شده است كسى كه نماز صبح را عمداً تأخیر بیندازد، تا موقعى كه ستارگان ناپدید شوند.

الغیبه، طوسى، ص271، ح236 ; احتجاج، ج2، ص298 ; بحارالأنوار، ج52، ص16، ح12 ; وسائل الشیعه، ج4، ص201، ح4919 .


شرح

این حدیث قسمتى از توقیعى است كه در جواب سؤال محمّد بن یعقوب از ناحیه ى مقدسه رسیده است. امام زمان(علیه السلام)در این توقیع تأكید فراوانى بر نماز اوّل وقت كرده و كسانى را كه تا روشن شدن هوا و ناپدید شدن ستاره ها نماز صبح را به تأخیر مى اندازند، نفرین شده دانسته است.

از این حدیث و احادیث دیگر استفاده مى شود كه نماز سه وقت دارد:

1. وقت فضیلت: كه همان اول وقت نماز است و از آن در روایات به «رضوان اللّه» تعبیر شده و بهترین وقت براى نماز همین وقت است; زیرا:

الف) در این وقت است كه دستورِ به جاى آوردن نماز از جانب خداوند متعال صادر شده و اهمیّت دادن به دستورهاى الهى و زودتر انجام دادن آن مطلوب است.

ب) نماز در حقیقت ارتباط موجود محدود و سراپا محتاج با موجود نامحدود، و بهره بردارى از اوست، كه این در حقیقت به نفع انسان است، و سرعت و فوریت در آن مطلوب است.

ج) امام زمان(علیه السلام) در اوّل وقت نماز مى خواند، و كسانى كه در این موقع نماز بخوانند، به بركت نماز آن حضرت(علیه السلام)، خداوند نمازشان را قبول خواهد كرد; البته اختلاف افق ها تأثیرى در این موضوع ندارد; به عبارت دیگر، منظور انجام نمازها در زمان واحد نیست، بلكه مقصود اتحاد در یك عنوان واحد، یعنى «اداى نماز در اول وقت» است، منتها هر كسى بر حسب افق خودش.

2. آخر وقت: كه در روایات با تعبیر «غفران اللّه» آمده است. تأخیر نماز از اوّل وقت به آخر وقت، مذموم است; لذا امام زمان(علیه السلام) چنین شخصى را ملعون و دور از رحمت خدا دانسته است. در روایتى دیگر از امام صادق(علیه السلام)مى خوانیم:

به جاى آوردن نماز در اول وقت موجب خشنودى خداست و به جاى آوردن آن در آخر وقت گناه، ولى مورد عفو و مغفرت خداوند است.[ فقیه، ج1، ص217، ح651 ; بحارالأنوار، ج79، ص351، ح23 ]

3. خارج از وقت: به جا آوردن نماز در خارج از وقت آن است، كه اصطلاحاً از آن به «قضا» تعبیر مى شود. اگر كسى نماز خود را در داخل وقت آن به جاى نیاورد، باید قضاى آن را به جاى آورد; و این به امر و دستور جدید است. حال اگر عمداً نماز را تا پایان وقت به تأخیر انداخته معصیت كرده است و باید از آن توبه كند و الاّ مورد عقوبت خداوند متعال قرار مى گیرد; ولى اگر از روى سهو و نسیان بوده و در آن قصورى نداشته باشد، مورد عقوبت الهى نخواهد بود.


منبع:
http://www.andisheqom.com/Files/mahdi.php?idVeiw=1814&&level=4&subid=1814
 

mahdi271

عضو جدید
بچه ها من كه خيليييييييييييييييييييي خوشحالم.
خيلييييييييي ذوق دارم بخدا.
كاش نتيجه بخش باشه.
دعا ميكنم همه مون بتونيم به عهدمون وفادار بمونيم.:w11:

منم امیدوارم و دلم خیلی روشن هست.
همیشه خدا با جماعت هست الان که با هم تصمیم گرفتیم خدا تنهامون نمیزاره مطمئن باش.
تازه اگه خدایی نکرده نتیجه بخش نباشه ( که هست) اونوقت ما جلو خدا و وجدانمون سر بلند هستیم که تلاش کردیم تا خودمون و بننده های دیگه خدا به راه راست بیان،پس ما از الان پیروز هستیم عزیزم.
 

Similar threads

بالا