یکی بیاد تعریف کنه که دین یعنی چی؟

وضعیت
موضوع بسته شده است.

FarnazT

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب یکی به من توضیح بده

دین یعنی چی؟

میخوام قانع بشم.
من اصلا با این واژه مانوس نیستم.
قبلا میدونستم...یعنی فکر میکردم میدونم چیه... ولی الان کاملا برام یه واژه غریبه شده.
 

roshanfekrejavan

عضو جدید
کاربر ممتاز
من قبلاً هم گفتم،بازم می گم!
دین =روش زندگی!
فقط همین.هر برداشت دیگری از دین سوءاستفاده محسوب میشه!
دین یعنی نقشه ای که بتونی راه درستو از بین میلیاردها راه پیدا کنی.:gol:
بازم بگم؟
 

FarnazT

عضو جدید
کاربر ممتاز
من قبلاً هم گفتم،بازم می گم!
دین =روش زندگی!
فقط همین.هر برداشت دیگری از دین سوءاستفاده محسوب میشه!
دین یعنی نقشه ای که بتونی راه درستو از بین میلیاردها راه پیدا کنی.:gol:
بازم بگم؟

اگه روشی برای زندگی هست پس چرا اینهمه دین داریم.
 

JU JU

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلاااااااام
خوبی عزیز ؟

من تعریفی برای خودم ندارم، کسی ازم بپرسه دینت چیه، میگم توی ایران متولد شدم، توی خانواده‌ای که اونها هم توی یه خانواده مسلمون که دینشون اسلام بود و کتاب قرآن رو قبول داشتند بدنیا اومدم

ببینید، ما تو زندگیمون آموزش می‌بینیم، و از برا یاد گرفتن از خیلی چیزا استفاده می‌کنیم، و در این راه از کتابای گوناگون همانند قران هم استفاده می‌کنیم
استفاده با استفاده از قدرت تفکر
مثلن توی قرآن آیاتی هست که افرادی که نیاز دارند ( حالا به دلایلی ) می‌تونن چند زن رو صیغه کنن، و با کنیزاشون نیز بعد از صیغه رابطه داشته باشن و ... ( البته با شروطی )
خوب این رو قران گفته ولی من هرگز این رو قبول نمی‌کنم و برا من یه عمل غیر انسانی محسوب میشه

تا اینجا باید بگم، هدف من انسان بودن و به تکامل رسیدن هستش

گناه هم برای خودم تعریف کردم: چیزی که به خود و یا به دیگران آسیب برسونه
در این بین به آفریننده‌ای به اسم خدا اعتقاد دارم که بارها و بارها باید به خودم ثابت کنم خدایی وجود داره، قبول کنیم با این همه نشونه،‌بازم شکوه و جلال خودش رو داره،‌و روزها و روزها اثبات میشه

من دینی رو برا خودم انتخاب نکردم، تعریف هم نکردم، چون دین به هر صورت مشکلاتی داره ( یا بهش وارد شده ) و البته محدود نیز میشه و مشکلات فراوانی رو به وجود میاره، دین رو به عنوان یه کتاب چند صفحه‌ای با قوانین تحریف شده قبول دارم
ولی انسان بودن یه عمر شخصی هستش،‌ چیزی که بر گرفته از دل هستش، یه محیط بدون مرز پیش رو داری، که می‌تونی روز به روز بیشتر بشناسیش و برا رسیدن به انسانیت بیشتر تلاش کنی

سعی می‌کنم به سمت انسانیت حرکت کنم که در این چارچوب، از متغیرهای خیلی گوناگونی استفاده می‌کنم، کتاب‌های متفاوت، دیده‌ها، شنیده‌ها، تجربه‌ها، عمل انسانی، وجدان، و از همه مهمتر دل ....
همه اینا رو عقل تشخیص میده و با حتم، دل در مقابل یه مهم نادرست ناراحت و در امری درست، خوشحال میشه
هر چه به سمت سفیدی و انسانیت پیش بریم، بهتر دل رو می‌شناسیم و واکنش شدیدتر میشه و قدرت ما بیشتر

دین دارای مشکلاتی هستش، ولی انسانیت نه، سنگ دل ترین و سیاه دل ترین آدم‌ها هم نمی‌تونن این امر رو انکار کنن حتی اگه به زبون نیارنش

این برا من تعریف شده، انسان بودن
 

roshanfekrejavan

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه روشی برای زندگی هست پس چرا اینهمه دین داریم.
چون بشر همواره بدونبال یافتن راه و روش میانبُر برای رسیدن به امیالش بوده و برای دستیابی به این امر،دین خودشو دستکاری کرده.الانشم هیچ دین سالمی وجود نداره ولی اساس همشون یکیه!:gol:
 

FarnazT

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلاااااااام
خوبی عزیز ؟

من تعریفی برای خودم ندارم، کسی ازم بپرسه دینت چیه، میگم توی ایران متولد شدم، توی خانواده‌ای که اونها هم توی یه خانواده مسلمون که دینشون اسلام بود و کتاب قرآن رو قبول داشتند بدنیا اومدم

ببینید، ما تو زندگیمون آموزش می‌بینیم، و از برا یاد گرفتن از خیلی چیزا استفاده می‌کنیم، و در این راه از کتابای گوناگون همانند قران هم استفاده می‌کنیم
استفاده با استفاده از قدرت تفکر
مثلن توی قرآن آیاتی هست که افرادی که نیاز دارند ( حالا به دلایلی ) می‌تونن چند زن رو صیغه کنن، و با کنیزاشون نیز بعد از صیغه رابطه داشته باشن و ... ( البته با شروطی )
خوب این رو قران گفته ولی من هرگز این رو قبول نمی‌کنم و برا من یه عمل غیر انسانی محسوب میشه

تا اینجا باید بگم، هدف من انسان بودن و به تکامل رسیدن هستش

گناه هم برای خودم تعریف کردم: چیزی که به خود و یا به دیگران آسیب برسونه
در این بین به آفریننده‌ای به اسم خدا اعتقاد دارم که بارها و بارها باید به خودم ثابت کنم خدایی وجود داره، قبول کنیم با این همه نشونه،‌بازم شکوه و جلال خودش رو داره،‌و روزها و روزها اثبات میشه

من دینی رو برا خودم انتخاب نکردم، تعریف هم نکردم، چون دین به هر صورت مشکلاتی داره ( یا بهش وارد شده ) و البته محدود نیز میشه و مشکلات فراوانی رو به وجود میاره، دین رو به عنوان یه کتاب چند صفحه‌ای با قوانین تحریف شده قبول دارم
ولی انسان بودن یه عمر شخصی هستش،‌ چیزی که بر گرفته از دل هستش، یه محیط بدون مرز پیش رو داری، که می‌تونی روز به روز بیشتر بشناسیش و برا رسیدن به انسانیت بیشتر تلاش کنی

سعی می‌کنم به سمت انسانیت حرکت کنم که در این چارچوب، از متغیرهای خیلی گوناگونی استفاده می‌کنم، کتاب‌های متفاوت، دیده‌ها، شنیده‌ها، تجربه‌ها، عمل انسانی، وجدان، و از همه مهمتر دل ....
همه اینا رو عقل تشخیص میده و با حتم، دل در مقابل یه مهم نادرست ناراحت و در امری درست، خوشحال میشه
هر چه به سمت سفیدی و انسانیت پیش بریم، بهتر دل رو می‌شناسیم و واکنش شدیدتر میشه و قدرت ما بیشتر

دین دارای مشکلاتی هستش، ولی انسانیت نه، سنگ دل ترین و سیاه دل ترین آدم‌ها هم نمی‌تونن این امر رو انکار کنن حتی اگه به زبون نیارنش

این برا من تعریف شده، انسان بودن

براوو

منم همینطوری دارم زندگی میکنم.
تشکر ندارم ولی این پست بیش از یک تشکر میخواد http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/2/a030.gif
 

FarnazT

عضو جدید
کاربر ممتاز
چون بشر همواره بدونبال یافتن راه و روش میانبُر برای رسیدن به امیالش بوده و برای دستیابی به این امر،دین خودشو دستکاری کرده.الانشم هیچ دین سالمی وجود نداره ولی اساس همشون یکیه!:gol:

خب یعنی الان این اسلامی که تو این دوره زمونه ما داریم میبینم و سردمدارانش رو که سنگ این اسلام رو دارن به سینه میزنن...پس این اسلام واقعی نیست؟
 

roshanfekrejavan

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب یعنی الان این اسلامی که تو این دوره زمونه ما داریم میبینم و سردمدارانش رو که سنگ این اسلام رو دارن به سینه میزنن...پس این اسلام واقعی نیست؟
نه.اگر بود الان باید بهترین زندگی رو روی کره زمین میداشتیم!
ولی نیست!
 

JU JU

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من قبلاً هم گفتم،بازم می گم!
دین =روش زندگی!
فقط همین.هر برداشت دیگری از دین سوءاستفاده محسوب میشه!
دین یعنی نقشه ای که بتونی راه درستو از بین میلیاردها راه پیدا کنی.:gol:
بازم بگم؟

درسته، روش زندگی
ولی روش زندگی رو خودتون می‌تونین درست کنین
توی همه کتابا نوشته به سعادت رسیدن انسان که همون انسانیت هستش
و این رو خوب توضیح دادم :gol:
 

FarnazT

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه.اگر بود الان باید بهترین زندگی رو روی کره زمین میداشتیم!
ولی نیست!

پس تو زمان پیامبر که اسلام 100% واقعی بود چرا اولا یهود و مسیحیان به اسلام که ادامه دین اونها بود رو نکردن؟؟؟
دوم اینکه چرا همون زمان کسانی بودن که با دین مخالفت کردن
مگه دین روشی برای زندگی نیست.مگه فطرت انسانها همگی بر یک اصل خلق نشده؟
مگه دین نباید بهترین روش برای زندگی باشه ؟پس چرا بعضی از انسانها از بهترین روش برای زندگی فرار میکنن؟
 

JU JU

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پس تو زمان پیامبر که اسلام 100% واقعی بود چرا اولا یهود و مسیحیان به اسلام که ادامه دین اونها بود رو نکردن؟؟؟
دوم اینکه چرا همون زمان کسانی بودن که با دین مخالفت کردن
مگه دین روشی برای زندگی نیست.مگه فطرت انسانها همگی بر یک اصل خلق نشده؟
مگه دین نباید بهترین روش برای زندگی باشه ؟پس چرا بعضی از انسانها از بهترین روش برای زندگی فرار میکنن؟

توی اون زمان هم اسلام تثبیت نشد متاسفانه
در مرحله آموزش و یادگیری بود و نشد دیگه

اصل کتاب‌ها ( از کلمه دین استفاده نمی‌کنم ) یک چیزه، به سعادت رسیدن ( همون انسانیت )

امروزه هم افرادی هستن که با خونریزی و کشت و کشتار خوشحال می‌شن، قدرت طلبن و سنگ دل و دنبال مقام به هر طریقی هستند، نمونش انسان‌نماهای دیکتاتور همین ایرانمون

همه انسان‌ها انسان متولد شدن، ولی خونواده، اجتماع و البته مطالعات و نحوه رشد فرد خیلی مهمه

کتاب‌های " وضعیت آخر" و " ماندن در وضعیت آخر" از توماس هریس در فصول ابتداییش به کودک اشاره کرده که چقد تاثیر پذیر و منتخب هستش و در کل زندگیش تاثیر خواهد داشت این 5سال ابتدایی زندگیش

همه فرار می‌کنن چون انسان شدن، ماندن و انسان خواستن و انسانیت رو دوست داشتن سخت هست :w16:
 

FarnazT

عضو جدید
کاربر ممتاز
توی اون زمان هم اسلام تثبیت نشد متاسفانه
در مرحله آموزش و یادگیری بود و نشد دیگه

اصل کتاب‌ها ( از کلمه دین استفاده نمی‌کنم ) یک چیزه، به سعادت رسیدن ( همون انسانیت )

امروزه هم افرادی هستن که با خونریزی و کشت و کشتار خوشحال می‌شن، قدرت طلبن و سنگ دل و دنبال مقام به هر طریقی هستند، نمونش انسان‌نماهای دیکتاتور همین ایرانمون

همه انسان‌ها انسان متولد شدن، ولی خونواده، اجتماع و البته مطالعات و نحوه رشد فرد خیلی مهمه

کتاب‌های " وضعیت آخر" و " ماندن در وضعیت آخر" از توماس هریس در فصول ابتداییش به کودک اشاره کرده که چقد تاثیر پذیر و منتخب هستش و در کل زندگیش تاثیر خواهد داشت این 5سال ابتدایی زندگیش

همه فرار می‌کنن چون انسان شدن، ماندن و انسان خواستن و انسانیت رو دوست داشتن سخت هست :w16:

ببین منظورت رو از اینکه در حد آموزش بود رو نمیفهمم.
مگه از ابتدای ورود آدم به زمین و شروع تولید نسل آدمها پیامبر وجود نداشت؟
مگه اسلام ادامه دهنده ادیان پیشین نبود.اون تکمیل کننده بوده نه آغازگر.
بعدشم مگه در زمان حضرت نوح تمام انسانهای نپز رو خدا از روی زمین محو نکرد.و بعد از اون نسلهای بوجود اومده از انسانهایی نبودند که اون زمان خالصانه در پی دین بودن؟پس چرا دوباره نسل به جا مونده از اونها دوباره گمراه شدن؟
 

JU JU

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منم این سوالات رو دارم
واسه همین خیلی چیزا رو باور ندارم
زبون حضرت نوح چی بود ؟ پس از اون غذاب، چه اتفاقی افتاد ؟ آیا کل سطح زمین رو آب فرا گرفت یا تنها یه منطقه خاص رو ؟ آیا اغراق در تعریف داستانها و تاریخ صورت گرفته ؟

یه سری مجهولات هستش، پاسخ خیلی از اینا رو ما نمی‌تونیم بدیم، و می تونیم تنها از خدا بپرسیم ( البته اون دنیا )

انسان در بهشت هم کامل نبوده، از نظر عقلی، روی زمین ناقص تر شد
امیال، خواسته ها، و خیلی چیزای دیگه
میشه از داستان هابیل و قابیل شروع کرد
 

FarnazT

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم این سوالات رو دارم
واسه همین خیلی چیزا رو باور ندارم
زبون حضرت نوح چی بود ؟ پس از اون غذاب، چه اتفاقی افتاد ؟ آیا کل سطح زمین رو آب فرا گرفت یا تنها یه منطقه خاص رو ؟ آیا اغراق در تعریف داستانها و تاریخ صورت گرفته ؟

یه سری مجهولات هستش، پاسخ خیلی از اینا رو ما نمی‌تونیم بدیم، و می تونیم تنها از خدا بپرسیم ( البته اون دنیا )

انسان در بهشت هم کامل نبوده، از نظر عقلی، روی زمین ناقص تر شد
امیال، خواسته ها، و خیلی چیزای دیگه
میشه از داستان هابیل و قابیل شروع کرد

ببین وقتی ما توی خانوادمون به اجبار مجبورمون کردن که اسلام رو بپذیریم این سوالهای ذهنیمون رو برامون حل نکردن.
برای همینه که اکثر ماها وقتی با دیدگاههای متفاوت مواجه میشیم که هیچ جوابی براش نداریم حاضر میشیم براحتی دینمون رو بفروشیم.
چرا خداوند برای انسانها این همه پیامبر فرستاد روی زمین و از اونجایی که خودش مخلوقشو بهتر از هر کس دیگه میشناسه جواب این ذهنیات رو حداقل برای انسانها دوره ما که میدونست برامون پیش میاد رو نداد؟
چرا خدا فرستادن پیامبر به زمین رو متوقف کرد؟
مگه انسانها دیگه احتیاج به ارشاد ندارن؟
اگه نه...پس چرا 124000 تا رو تا قبل از اون فرستاد؟
نگو که اسلام تمومش کرده... چون همونطور که خودتم گفتی برای من اینهمه تبعیض برای زنها غیر قابل فهمه که یک دین جامع و کامل اینطور از مخلوق خودش حرف بزنه.
 

roshanfekrejavan

عضو جدید
کاربر ممتاز
پس تو زمان پیامبر که اسلام 100% واقعی بود چرا اولا یهود و مسیحیان به اسلام که ادامه دین اونها بود رو نکردن؟؟؟
دوم اینکه چرا همون زمان کسانی بودن که با دین مخالفت کردن
مگه دین روشی برای زندگی نیست.مگه فطرت انسانها همگی بر یک اصل خلق نشده؟
مگه دین نباید بهترین روش برای زندگی باشه ؟پس چرا بعضی از انسانها از بهترین روش برای زندگی فرار میکنن؟
راستش اسلام ما هم یه حقایقی داره که اگر بازگو نشه بهتره!
ببین.دین خیلی امر ساده ایه.متاسفانه افراد مبلّغ دین رو انقدر عجیب و پیچیده تحویل مردم می دن که نه خودشون می فهمن دارن چی می گن و نه کسانی که تازه می خوان بیان بسمت دین!
درمورد سوال آخرتون.برای عدّهای دین،منافع مادّیشونو محدود و گاهاً حذف می کنه.این افراد همانند زالوهایی هستن که به دین چسبیدن و با هر بار مکیدن ریشه دین رو خشکانده تر و دامنه قدرت و نفوذ خودشونو کسترده تر می کنن!
یه مثال بزنم برات از همین دین خودمون:ما مالیات،صدقه،خمس،ذکات و... داریم که در واقع همشون یکین!
چرا باید اینهمه منابع مادّی برای حکومت به نام اسلام وجود داشته باشه؟
چرا این فرهنگو ترویج ندادن که مردم خودشون با دست خودشون به فقرا کمک کنن؟
دین و سنّت پیامبر تحریف شده عزیز من.اگر کاشتن 2میلیون صندوق صدقه کاری شایسته بود،پیامبر خودش اونموقع همینکارو سفارش می کرد!
خیلی از احکامی که ما الان باهاشون روبرو هستیم جعلین.اکثر مواقع همینا فرار از دینو به مردم هدیه میدن!
تو هم سعی کن به ندای قلب و وجدان انسانیت عمل کنی.دروغ نگی،به خلق خدا خدمت کنی و همیشه به یاد این باشی که یکی اون بالا داره نیگات می کنه و هواتو داره!
دین یعنی همین!:gol:
 

sadegh1987

عضو جدید
خب یکی به من توضیح بده

دین یعنی چی؟

میخوام قانع بشم.
من اصلا با این واژه مانوس نیستم.
قبلا میدونستم...یعنی فکر میکردم میدونم چیه... ولی الان کاملا برام یه واژه غریبه شده.
سلام خانم.

معرفت ديني به معناي انديشه و تفکر در دين و حقيقت دين است و جزيي از دين محسوب مي شود و رابطه و نسبتش با دين، عموم و خصوص من وجه است. توضيح اينکه دين در لغت به معناي پايبندي و خودداري و همچنين فرمانبرداري است. (معجم مقاييس اللغه ، ابوالحسين احمد بن فارس زکريا ، ج 2، ص 319-320 ) و در اصطلاح به معناي وضع الهي براي خردمندان است که از آن اصول و فروع بر مي خيزد. (مجمع البحرين علامه طريحي ، ج 2، ص 75) با توجه به اين تعريف مي توان نتيجه گرفت که دين اساسي الهي و خدايي است که خداوند در مرکز آن قرار دارد و همه اصول و فروعش از خداوند ناشي مي شود. دين داراي دو رکن اساسي است.
1. وجه و رکن اعتقادات و نظر.
2. وجه و رکن عملي که شامل شريعت (فقه) و اخلاق ديني است.
در اين دو رکن و وجه اصل و اساس خداوند متعال است که همه باورها و عقايد و اعمال و رفتار از او ناشي مي شود. به تعبير ديگر دين هم در بعد نظر و هم در بعد عمل، خدا محور است. حقيقتي که باورهاي صادقانه و از روي يقين و پايبندي و فرمانبرداري خاضعانه و خاشعانه را طلب مي کند.
بشر براي اينکه بتواند به اين حقيقت دست يابد، چاره اي ندارد. جز آنکه آن را بشناسد و بدان معرفت پيدا کند روشن است که بدون معرفت به اين دين؛حقيقت آن در حجاب مي ماند و هيچگاه شناخته نمي شود. اما بين دين و معرفت ديني، تفاوتي جوهري است دين واقعيتي الهي است که از جانب خداوند، توسط فرشته وحي بر قلب پيامبر نازل شده و توسط پيامبر به مردم ابلاغ گرديده است.
اما معرفت، تلاشي بشري است که سعي مي کند اين حقيقت را آنچنانکه شايسته است ، بشناسد و با آن ارتباط برقرار کند. به اين معنا بين دين و معرفت ديني تفاوت است. اما اين تفاوت به معناي تباين نيست . زيرا معرفت ديني ريشه در دين دارد و از خود دين سيراب مي شود و سرچشمه مي گيرد. به اين معني که اولا دين حقيقتي الهي است . ثانيا اين حقيقت قابل شناخت است و خداوند ، آن را به گونه اي به انسان ها عرضه کرده است که مي توانند بدان راه يابند ثالثا راه شناخت را توسط پيامبران و اولياي دين نشان داده است و خدا رهبران ديني - پيامبران و اوليا - پيشگامان شناخت و معرفت ديني بوده اند و رابعا نه تنها اجازه شناخت دين به بشر داده شده است. بلکه شناخت ديني را بر آنها لازم و واجب کرده است.
بشر پايه دين را آن چنانکه نازل شده است، بشناسد و به اصول و اساس آن باور پيدا کند و به دستورات اخلاقي و فقهي آن را پايبند شود. روشن است که بدون شناخت صحيح نه باوري درست و يقيني حاصل مي شود و نه عمل به دستورات امکان دارد.
پس معرفت ديني در عين حال که تلاش بشر براي شناخت دين و اصول و فروع آن دارد. همچنين ريشه در دين دارد و نسبت آنها را مي توان عموم و خصوص من وجه دانست.
به اين مثال توجه کنيد: «مسلمان» «ايراني» «ايراني مسلمان» مسلماني و ايراني يک جا قابل جمع هستند و آن در ايراني مسلمان است و يک جا از هم جدا مي شوند وآن مسلمان غير ايراني و ايراني غير مسلمان است. رابطه دين و معرفت ديني نيز مي تواند به اين گونه تصور شود . زيرا دين حقيقتي الهي داراي عليت و شمول است که مجموعه اصول و فروع ديني را شامل مي شود و معرفت ديني نيز جزيي از آن است . اما همه دين معرفت نيست. بخشي از دين معرفت است، بخشي ديگر ايمان و عمل صالح است.
همچنين معرفت ديني ؛در صورتي معرفت کامل و صحيح ديني است که نسبتي کامل با دين برقرار کرده باشد. بنابراين برخي معرفت هاي ديني نسبت کامل با حقيقت وذات دين دارند و از دين حکايت مي کنند و برخي از معرفت هاي ديني کاملا ازحقيقت دين دور هستند و انديشه در دين محسوب نمي شوند. به هر حال معرفت ديني جزء لازم دين و برخاسته از ذات و حقيقت دين است و به اين تعبير جزيي از دين است.
در اينجا شايد اين اشکال پيش بيايد که اگر معرفت ديني جزيي از دين است در طول تاريخ اديان دانشمندان بسياري پيدا شده اند که مدعي معرفت ديني بوده اند و در مقابل ديگر دانشمندان مي ايستاده اند و اگر ما از بيرون به کشمکش و تخطئه هاي دانشمندان ديني ، نظر بيافکنيم با آرا و نظرات گوناگون و متضادي مواجه مي شويم که همگي نيز ادعاي معرفت ديني دارند و هر کدام نيز خود را بر حق مي دانند و ديگري را تخطئه مي کنند. پس آيا اين تناقض ها در ذات و حقيقت دين راه دارند يا اينکه بهتر اين نيست گفته شود که معرفت ديني جدا از ذات و حقيقت دين است و مقوله اي بشري و انساني و همانند ديگر معارف بشري است؟
پاسخ اين است که دين، ملاک هاي روشن و واضحي براي حقيقت در دست داده است. مثلا در بعد اعتقادات آيا نظر شيعيان درست است يا اهل سنت که امامت منصبي الهي است که تنها از سوي خداوند با نص، نصب مي شود يا منصبي مردمي است که مردم در آن دخالت مستقيم دارند؟ ملاک اين معرفت در خود قرآن و سنت موجود است و با قدري کنکاش به دست مي آيد. آري بسياري از معارف که به اسم معرفت ديني عرضه مي شود. خارج از اين حوزه هستند. زيرا چون نديدند حقيقت، ره افسانه زدند. اين معرفت ها از جاده حقيقت دين خارج شدند و نمي تواند معرفت ديني محسوب شوند و جز آن بعض هستند که ديني نيستند. بلکه مبتني بر عادت ها و تمنيات دروني صاحبان آن نظريات و معرفت هاست.
پس معرفت ديني جز دين است ، اما هر معرفتي ، معرفتي ديني نيست و مشکل در اينجا است که بايد معرفت ديني که ريشه در قرآن و سنت (دين) دارد از معرفت غير ديني که ريشه در عادت ها و تمنيات دارد جدا کرد.
 

sadegh1987

عضو جدید
خب یکی به من توضیح بده

دین یعنی چی؟

میخوام قانع بشم.
من اصلا با این واژه مانوس نیستم.
قبلا میدونستم...یعنی فکر میکردم میدونم چیه... ولی الان کاملا برام یه واژه غریبه شده.

دین مجموعه‏ای از عقاید، اخلاق، قوانین فقهی و حقوقی است كه از ناحیه خداوند برای هدایت و رستگاری بشر تعیین شده است. پس دین، مصنوع و مجعول الهی است، به این معنا كه قوانین فقهی و محتوای حقوقی آن را خداوند تشریع و جعل می‏كند، همان‏گونه كه محتوای اخلاقی و اینكه چه اموری جزء اصول اعتقادی این مجموعه باشد نیز از طرف خداوند تعیین می‏گردد.
 

foad2

عضو جدید
خب یکی به من توضیح بده

دین یعنی چی؟

میخوام قانع بشم.
من اصلا با این واژه مانوس نیستم.
قبلا میدونستم...یعنی فکر میکردم میدونم چیه... ولی الان کاملا برام یه واژه غریبه شده.
سلام راستش سوال خیلی خوبی بود منم تصمیم گرفتم جدی برم دنبالش و ببینم واقعا تعریف دقیق دین چیه؟
ولی اون چیزی که تا الان می دونستم دین یه برنامه دقیق و جامه و کامل برای رسیدن به هدف والای انسانی هستش که کاملترین برنامه رو دین اسلام ارائه داده
در جهان کنونی چند دین مختلف وجود نداره چندین شبه دین وجود داره اگر به تعاریف حقیقی تورات و انجیل و حتی زبور و صحف ابراهیم برگردیم درست که شاید کلام خدا نبودند ولی کاملا منطبق بر اسلام ما هستند و اسلام توسط پیامبر آمد و اونا رو کامل کرد و جامعیت و پویایی به اونا بخشید
 

akram1

عضو جدید
شاید دین همون مذهب باشه نمی دونم اگه منم راهنمایی کنید ممنون می شم اما سهراب سپهری میگه
مذهب شوخی سنگینی بود که محیط با من کرد و من سالها مذهبی ماندم بی آنکه خدایی داشته باشم.
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
دین و یا مذهب مجموعه ای از باید ها و نباید هاست که از طرف هوشمندان زمان برای سلطه و استثمار بشریت طراحی شده اند .به این ترتیب حتی دین یک ایدئولوژی هم نیست و بیشتر شبیه به دستورالعمل و اجبارهایی است که به نام خدا به بشریت دیکته شده تا در برابر دیوار بلندش سر تعظیم فرود اورد.
 

خيبر

عضو جدید
کاربر ممتاز
دین و یا مذهب مجموعه ای از باید ها و نباید هاست که از طرف هوشمندان زمان برای سلطه و استثمار بشریت طراحی شده اند .به این ترتیب حتی دین یک ایدئولوژی هم نیست و بیشتر شبیه به دستورالعمل و اجبارهایی است که به نام خدا به بشریت دیکته شده تا در برابر دیوار بلندش سر تعظیم فرود اورد.
شما تشريف ببر تاپيك احكام و اهداف دين رو بخون..
 

بيتاب

عضو جدید
دین و یا مذهب مجموعه ای از باید ها و نباید هاست که از طرف هوشمندان زمان برای سلطه و استثمار بشریت طراحی شده اند .به این ترتیب حتی دین یک ایدئولوژی هم نیست و بیشتر شبیه به دستورالعمل و اجبارهایی است که به نام خدا به بشریت دیکته شده تا در برابر دیوار بلندش سر تعظیم فرود اورد.
با اين تعريفي كه تو از دين كردي ما يقين كرديم كه تو قائم مقام خود طالبان هستي :biggrin:
 

FarnazT

عضو جدید
کاربر ممتاز
دین و یا مذهب مجموعه ای از باید ها و نباید هاست که از طرف هوشمندان زمان برای سلطه و استثمار بشریت طراحی شده اند .به این ترتیب حتی دین یک ایدئولوژی هم نیست و بیشتر شبیه به دستورالعمل و اجبارهایی است که به نام خدا به بشریت دیکته شده تا در برابر دیوار بلندش سر تعظیم فرود اورد.

دوست عزیز با سه خط بحث 1400 سال رو نسخشو پیچیدیا :lol:
اگه برام رسیدن به این طرز فکر رو بیشتر توضیح میدادی خیلی خوب میشد.:victory:
ممنون
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه مربوط به 1400 سال قبل نیست بر میگردد به 4000 سال قبل موقعی که عبریان اولین نسخه قران گونه را نوشتند که از روی ان تورات نوشته شد تا بشر خورشید پرست و بت پرست و چند خداپرست دیروز به بت پرست و گاو پرست و یکتا پرست امروز بدل شود.
دوست عزیز با سه خط بحث 1400 سال رو نسخشو پیچیدیا :lol:
اگه برام رسیدن به این طرز فکر رو بیشتر توضیح میدادی خیلی خوب میشد.:victory:
ممنون
 

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب یکی به من توضیح بده

دین یعنی چی؟

میخوام قانع بشم.
من اصلا با این واژه مانوس نیستم.
قبلا میدونستم...یعنی فکر میکردم میدونم چیه... ولی الان کاملا برام یه واژه غریبه شده.
محور همه دین ها فقط خداست
دین میخواد بگه خدا هست
بقیه چیزها ساختگیه
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا