احکام ازدواج موقت

وضعیت
موضوع بسته شده است.

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
آیات و احادیث درباره حرام بودن زنا

آیات و احادیث درباره حرام بودن زنا

این موارد از سایت احادیث برداشت شده و من نظرم را در زیرش گفته ام
http://www.ahadith.ir/harami_zena.htm


امام صادق (ع) : مبادا شیفته چیزی شوید که خداوند بر شما حرام کرده روضة الکافی جلد 1 صفحه 4

---
در صیغه موقت شیفتگی چه زمانی به وجود می آید؟
قبل از ازدواج؟ یا بعد از ازدواج؟
اگر قبل از صیغه موقت بین آنها هیچ شیفتگی نباشد چه؟
آیا باید آفرین و احسنت گفت؟
صیغه موقت که مثل صیغه دائم نیست که کلی زمان داشته باشد (خواستگاری و ...)! و شیفتگی در آن به وجود آید!
برای توضیح ببینید:
>>>http://www.leader.ir/tree/view.php?parent=n1046&catid=5&b=1
س: ديدن موى دختر به قصد ازدواج چه حكمى‏ دارد؟
ج) كسى كه مى‏ خواهد با زنى ازدواج نمايد، براى اطلاع و آگاهى از او مى‏تواند به صورت، دست، مو و محاسن او بدون قصد لذت نگاه كند (اگر چه قهراً لذت حاصل شود) مشروط بر اينكه اولاً شناخت و آگاهى قبلى از وى نداشته باشد و ثانياً علم نداشته باشد كه به او جواب ردّ مى‏دهند.
--------------------
امام صادق (ع) : بدانید که هرچه را خداوند دستور داده که از آن دوری کنید آنرا حرام فرموده ( و این دستور دلیل بر حرمت آن است ) و از آثار رسولخدا (ص) و سنت ( و روش ) او پیروی کنید و از هوای نفس و آراء خود پیروی نکنید که گمراه شوید ، زیرا گمراه ترین مردم در پیشگاه خدا آن کسی است که از هوای نفس و رای خود بدون راهنمایی خدا پیروی کند. روضة الکافی جلد 1 صفحه 9
خوب به من توضیح دهید که
آیا صیغه موقت بر اساس چه چیزی است که زنا آن را شامل نمیشود؟
آیا بر اساس هوی و هوس است؟
نگویید که دارویی برای شهوت که واقعا خنده دار است!
-----------------
برای مثال زنا که در قرآن و احادیث نهی شده برای این است که ضررهای زیادی به انسان وارد می کند چه از لحاظ معنوی و دینی و چه از لحاظ سلامت بدن ( که باعث شیوع انواع بیماری های خطرناک و آبرو ریز مانند ایدز میشود ) ،
ببینیم آیا صیغه ی موقت پیامد های این چنین ندارد؟
آوردن بچه های ناخواسته در ازدواج دائم 50% است حال در ازدواج موقت چه باید کرد؟
آیا ایدز فقط گریبان گیر زناست؟
اگر ایدز گریبان گیر زنا است چطور گریبان گیر صیغه ی موقت نیست؟
یکم فکر کنید همان عاملی که میتواند از بیماریها و...در صیغه موقت جلوگیری کند(به برکت وسائل کفار در خدمت مسلمین) همان عامل هم باعث پیشگیری از چنین مواردی میشود!!!
-------------------
امام صادق (ع) : هرکه با زنی زنا کند از ایمان خارج میشود ( ایمانش از بین می رود ) و هرکه شراب بخورد از ایمان خارج میگردد و هر که یک روز از ماه رمضان را ( بدون عذر شرعی ) روزه نگیرد از ایمان خارج است ( ایمان ندارد ) . ( مگر آنکه توبه کند و تلافی مافات نماید ) ارشاد القلوب جلد 2 صفحه
خوب زنا انسان ها را از ایمان خارج میکند ولی
آیا صیغه موقت باعث ایمان قوی تر میشود؟
-----------------
حضرت محمد (ص) : فرمودند چهار چیز است که هرکدام در خانه ای رخنه کرد ویرانش کند و برکت از آن خانه ها رود : 1.خیانت 2.دزدی 3.شراب 4.زنا امالی شیخ صدوق مجلس شصت و دوم صفحه 398
آیا کسی به صیغه موقت دچار شد آیا خانه اش ویران و بی برکت نمی شود؟
آیا کسی که طعم و مزه صیغه موقت زیر زبانش رفت با یکی خود را راضی میکند؟
چون برای مرد عده وجود ندارد به راحتی با این آن آمیزش دارد و به قول شما ایمانش قویتر میگردد!
------------------
نبى اكرم صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: كه همانا براى اهل دوزخ فرياديست از بوى (فرج) شرمگاه زناكاران پس بپرهيزيد شما از زنا كردن كه در آن شش خصلت بد است سه تاى آن در دنيا و سه تا در آخرت پس آن سه تا كه در دنياست يكى اينست كه آبروى انسان را می ‏برد دومى باعث فقر و تهی ‏دستى می ‏شود سومى عمر زناكار را كوتاه ميكند....
ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 174

آیا این موارد آیا فقط در زنا جاری است؟ یا در صیغه موقت هم جاری است؟
------------------
حضرت رضا عليه السّلام فرمود: بزرگترين گناهان و زشت‏ ترين آنها در پيش من زنا است زيرا كه قاتل بواسطه ‏ى آدمكشى ديگرى را تباه و فاسد نميكند ولى مرد زناكار تا روز قيامت نسل بشر را فاسد ميكند و حرام را حلال ميكند در مجلس مأمون كه حضرت اين بيان را فرمود فقيه و دانشمندى نبود كه دست آن حضرت را نه بوسد و اقرار بگفته ‏ى آن حضرت نكند. ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 175
به نظر شما چرا رضا (ع) این حرفها را برای مردم میگفت؟
آیا مهم ترین دلیل اش این نبود که در صورت زنا و امثالهم بیماریها و بچه های نا خواسته و ....
به و جود می آورد!
به این احادیث در زمان خود توجه کنید که در آن زمان وسائل پیشگیری نبوده است!!! و چه هوشمندانه گفته شده است!
------------------
سوره اسری آیه 32 : و نزدیک مشوید به عمل زنا که همانا آن کار زشتی است و بد راهی است به ارضای میل جنسی.
خوب به من بگویید که در صیغه موقت میخواهد چه چیزی درمان شود؟
آیا هدف ارضای امیال جنسی است؟ یا هدف قوی تر کردن ایمان است؟
---------------


 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
زنا (بیشتر بخوانید و بیشتر بدانید و بیشتر فکر کنید)

زنا (بیشتر بخوانید و بیشتر بدانید و بیشتر فکر کنید)


الزنا : هو أن ينكح الرجل المرأة حراماً ، أي : يأتيها قُبلها أو دبرها من غير عقد شرعىّ متجرّئاً على الله ، سواء كانت المرأة ذات بعل وهو زنا المحصنة ، أو غير ذات بعل (اجماعیات فقه الشیعه)
زنا عبارت است از جماع مرد با زن (چه از راه قبل و چه دبر) بطریق حرام بدون عقد شرعی و همراه با جرات در مقابل خدا (با علم و عمد در مخالفت با خدا). فرقی هم نمیکند که آن زن دارای همسر باشد (زنای محصنه) یا نباشد.

همانطور که از تعریف فوق برمی آید ، اگر کسی مثلا نداند که کارش زناست (مثلا عقدش باطل باشد یا بواسطه عملی زنش بر او حرام شده باشد یا …) عمل نزدیکی وی با زنش ، حکم زنا پیدا نمیکند بلکه «وطئ به شبهه» نامیده میشود.
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
در متعه، زن و مرد پس از شناخت یکدیگر و صحبتهای اولیه در صورتی که هر دو طرف به این امر راضی باشند مدت زمان و همچنین میزان مهریه را خودشان به صورت توافقی تعیین می‌کنند. در متعه زن و مرد باید رابخوانند.
متن صیغه به عربی:



زن میگوید: «زوجتک نفسی فی المُدة المَعلومة علی مِهر المَعلوم» و مرد نیز جواب می‌دهد: «قَبِلتُ».



متن صیغه به فارسی:



زن میگوید: «من خودم را به عقد ازدواج تو درمی‌آورم برای مدت زمان مشخصی و با مهریه مشخصی» و سپس مرد بلافاصله می‌گوید: «قبول دارم»
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
زنا به رابطه جنسی نامشروع و خارج از پیمان ازدواج و زناشویی گفته می‌شود. بعبارتی دیگر زنا به نزدیکی بین زن و مرد بدون ازدواج رسمی اطلاق می‌شود. در گفتار عامیانهٔ امروزی، مردی که مرتکب زنا شده‌است را زانی، و زن زناکار را زانیه می‌خوانند.
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
لزوم اذن پدر

لزوم اذن پدر

بررسی اختلاف فتوای ۱۲ تن از مراجع تقلید شیعه در مورد اذن پدر:

  • آیت‌الله مکارم شیرازی: «احتیاط واجب آن است که با اجازه پدر دختر باشد.» [۲]
  • آیت‌الله فاضل لنکرانی: «مسأله۲۴۹۸: دختری که بحدّ بلوغ رسیده و رشیده‌است یعنی مصلحت خود را تشخیص می‌دهد اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه باکره باشد، بنابر احتیاط باید از پدر یا جدّ پدری خود اجازه بگیرد و اجازه مادر و برادر او لازم نیست حتی اگر پدر یا جد پدری نداشته باشد.» [۳]
  • آیت‌الله سید صادق شیرازی: «بنابر احتیاط واجب اذن ولی در ازدواج موقت نیز شرط است.» [۴]
  • آیت‌الله میرزا جواد تبریزی: «ازدواج دختر باکره بنا بر احتیاط واجب باید به اذن پدر یا جد پدری باشد چه ازدواج به عقد دائم باشد یا به عقد موقت و چه در عقد موقت شرط شود که نزدیکی انجام نگیرد یا چنین شرطی نشود، والله العالم.» [۵]
  • آیت‌الله سید علی خامنه‌ای: «اگر دختر باکره‌است باید بنابر احتیاط واجب از ولی (پدر یا جد پدری) وی اذن گرفته شود.» [۶]
  • آیت‌الله روحانی: بسمه تعالی؛ چنانچه رشیده باشد , اذن پدر در ازدواج دائم و متعه شرط نیست و رضایت خودش کافی است. [۷]
  • آیت‌الله شاهرودی: «چنانچه دختر بالغه وعاقله ورشیده باشد وصلاح وخیر وشر خود را تمیز بدهد، مثلاً بتواند معاملات مهمه را انجام بدهد، عقد او بدون اذن پدر صحیح است.» [۸]
  • آیت‌الله صادقی تهرانی: «مساله ۶۲۹ – هیچ گونه ولایتی از هیچ کس بر دختر رشیده باکره نیست (اذن پدر لازم نیست).»
  • آیت‌الله اردبیلی: «(مسأله ۲۸۳۵) اگر دختر باکره‏ای که به حدّ بلوغ رسیده و رشیده‌است - یعنی مصلحت خود را تشخیص می‏دهد - بتواند امورات خود را اداره کند و بیم آن که فریب بخورد در میان نباشد، چنانچه بخواهد ازدواج کند، احتیاجی به اجازه پدر یا جدّ پدری خود ندارد.»[۹]
  • آیت‌الله سیستانی: «۲۳۸۵ - دخـتـری کـه بـه حـد بـلوغ رسیده و رشیده‌است یعنی مصلحت خود را تشخیص می‌دهد , اگر بـخواهد شوهر کند , چنانچه باکره باشد باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد.»[۱۰]


مراجع تقلید شیعه در مورد اذن پدر برای دختر رشیده باکره سه نظر متفاوت دارند: ۱–لازم نیست، ۲-احتیاط واجب است و ۳-واجب است. اگر مرجع تقلید اذن پدر را بنابر احتیاط، واجب می‌داند به مفهوم این است که نظر قاطعی در این مساله ندارد، در این صورت مقلدان او می‌توانند:

  1. احتیاط واجب را واجب فرض نمایند و اذن پدر را بگیرند.
  2. به مرجعی رجوع کنند که در این مورد حکم قطعی دارد و طبق آن عمل نمایند؛ در واقع باید اعلم مرجع را از بین مراجعی که اذن پدر را لازم نمی‌دانند و یا واجب می‌دانند شناسایی نموده و طبق فتوای آن مرجع عمل نمایند.
لازم به ذکر است که آنچه در بالا ذکر شده ، ظاهر فتوای رساله ها و استفتائات فارسی است و برای مشاهده مطلبی دقیق تر در مورد مساله اذن پدر در ازدواج موقت و دائم به « وبلاگ من و متعه ام » مراجعه بفرمایید.[۱۱]
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
ازدواج موقت یا نکاح منقطع یا متعه (به عربی: نکاح المتعه) نوعی از ازدواج در مذهب شیعه است که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی (با مهریه‌ای معلوم)، بین دو طرف (زن و مرد) بسته می‌شود.
البته به گفته حقوقدانان و فعالان حقوق زنان در ایران نظیر زهره ارزنی «هیچ‌گاه متعه را ازدواج موقت نمی‌گویم و خیلی از فقها هم آن را ازدواج نمی‌دانند، چون در شریعت ما هم ازدواج دو نوع تعریف نشده‌است. متعه یعنی تمتع، درحالی‌که هدف از ازدواج تشکیل خانواده است.» [۱]
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
ازدواج موقت و شرايط و حدود آن

ازدواج موقت و شرايط و حدود آن

نظر ما را قبول ندارید لاقل از خودتان بزاریم بهتر است
سایت آیت الله العظمی صانعی
http://www.saanei.org/page.php?pg=showistifta&id=484&lang=fa

بسمه تعالي
محضر مبارك آيت الله العظمي صانعي (زيد عزه)
همانگونه كه مستحضريد جامعه اسلامي ما، جامعه اي است جوان با ميانگين سني 19 سال، جامعه اي كه چند سالي است پس از ناكامي دشمنان اسلام و انقلاب از نبرد نظامي مورد هجمه گسترده فرهنگي واقع گرديده اين در حالي است كه فشار و تورم اقتصادي فراوان از طرفي و بيكاري و مشكل شغل و مسكن از جانب ديگر جوانان را از هر سو در تنگنا قرار داده و موجب بالا رفتن سن ازدواج در جامعه گرديده است و لذا از اين منظر جوانان بسيار آسيب پذير و هدف اصلي دشمنان گرديده اند ، با عنايت به موارد ذكر شده و با توجه به راهكارها و دستورات دين مبين اسلام مستدعي است نظرات راهگشاي خود را پِيرامون بحث ازدواج موقت (متعه) و شرايط و حدود آن ذكر فرمائيد .



ج- مشروعيت في‏الجمله از آن يعني براي مواقع اضطراري همانند جنگهاي طولاني جزء مسلمات مذهب شيعه است و اساساً همان طرز كه مرقوم شده مشروعيتش براي موارد اضطرار است و عامل جلوگيري از فساد در همان زمينه مي‏باشد و جلوگيري از فحشاء و منكرات با نماز واقعي كه قرآن مي‏فرمايد:« إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ» و تربيت صحيح و ترويج نكاح دائم و تكثير آن و غير آنها از عوامل بازدارنده مي‏‏باشد و بنظر اينجانب نه تنها متعه نمي‏تواند مانع فساد باشد بلكه اگر از مورد في‏الجمله‏اش خارج شود و در عرض ازدواج دائم قرار گيرد اساس زندگي و كانونهاي گرم خانواده را به خطر و نابودي انداخته و بي‏بندوباري ناشي از آن جامعه را به سقوط، از جهات عديده مي‏كشاند و اگر مشكلات و مفاسد از ناحيه عدم عمل به شرائط و احكام و فرهنگ ازدواج در اسلام باشد مي‏توان با عمل به فرهنگ صحيح ازدواج و آگاه كردن و اطلاع نسبت به آن قوانين جلو مفاسد را گرفت و امّا اگر مفاسد از ناحيه ديگري باشد مثل عدم وجود كار و در آمدي كه مرد با آن مخارج زندگي را تأمين نمايد ... ولو فرهنگ ازدواج هم درست باشد و درست عمل شود باز نمي‏توان مفاسد را ريشه كن كرد و بايد فكري براي رفع آن موانع نمود، آري براي تسهيل ازدواج بايد سختگيريهاي غير عقلايي را كنارگذاشت و خانواده ها اگر تمكّن مالي دارند وسيله ازدواج جوانها را فراهم و مدتي كه آنها تحصيل مي‏كنند مئونه زندگي آنها را تأمين نمايند تا آنها هم بتوانند درس بخوانند.
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
روایتی از علی (ع)--مطالعه و فکر کنید

روایتی از علی (ع)--مطالعه و فکر کنید

"در مدینه مرد یمنی زن داری زنا کرد.او را نزد عمر آوردند،عمر دستور داد او را سنگسار کنند.
علی (ع) گفت:<حدش سنگسار نیست،زیرا زنش نزد او نبوده است>
عمر گفت:خدایم زنده ندارد در پیش آمد دشواری که علی (ع) برای حلش نباشد"(قضاوتهای علی (ع) ص 106 مورد 3)
 

leila14

عضو جدید
خوب ....اسم ديگه اين مسئله فحشاي مقدسه!!!!! پس اگه فحشاست چرا مقدسه؟؟؟ و اگه مقدسه چرا فحشاست؟؟؟!!! ما كه نفهميديم! خدا عالمه!!!:surprised:
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
لطفا نسبت به احكام الهي بيشتر تحقيق كنيد.

لطفا بيشتر مطالعه بفرماييد .در صيغه هر دو طرف اول بايد توجه كنند كه شرايط صيغه وجود دارد يا نه. ولي در زنا فقط يك شرط " رضايت" وجود دارد.
در کل دوست خوبم
به جای توصیه دوستان به مطالعه خودتان نیز یکم مطالعه کنید و روی مطالعه کمی فکر کنید!
اگر ازدواج موقت رسمی شود
در ایران چه خواهد شد؟
حتما پیش خودتان فکر کنید.
موفق و پیروز باشید
یا حق
 

khorsandi

عضو جدید
صيغه

صيغه

با سلام
احتمالا شما از اهل سنت هستيد كه استناد به گفته عمرو كتابهاي اهل سنت ميكنيد درست است؟
ويا اينكه بسته به نوع مساله بعضي مسائل را به كتب شيعه و بعضي را به به كتب اهل سنت ؟
لطفا توضيح دهيد؟
منتظرتون هستم وقصد هيچ اهانتي ندارم.
خدا نگهدار
من در این مورد تسلط و مطالعه کافی دارم
اگر شما مدرکی دارید که ادعای من رو رد میکنه اونو ارائه کنید نه اینکه من رو به گزافه گویی متهم کنید:mad:
ادعای من کاملاً مستدله
و دلیل من هم اینه فقط یک فرد سنی به من نشون بدهید که همسر صیغه ای داشته باشه و یک مفتی سنی که صیغه رو حلال بدونه!!

من به شما مفتی های سنی رو معرفی میکنم که 9 زن عقد دایم رو حلال میدونند ولی صیغه رو نه!!

:mad:

این منبع نظر من :
"

در صحیح ترمذی صفحه 762 همچنین تفسیر قرطبی جلد دوم و نیز صحیحین مسلم و بخاری این روایت از عمر بن حصین و همچنین عبدااله بن مسعود آمده است که عمر بن خطاب گفت:



متعتان کانتا فی عهد رسول الله حلالا و انا احرمهما



دومتعه در زمان رسول اکرم حلال بودند و من انها را حرام می کنم.."



منتظر جوابتون هستم
 

siminzare

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام
احتمالا شما از اهل سنت هستيد كه استناد به گفته عمرو كتابهاي اهل سنت ميكنيد درست است؟
ويا اينكه بسته به نوع مساله بعضي مسائل را به كتب شيعه و بعضي را به به كتب اهل سنت ؟
لطفا توضيح دهيد؟
منتظرتون هستم وقصد هيچ اهانتي ندارم.
خدا نگهدار


با سلام جناب خرسندی

این لینک پست شماست در حدود دو هفته قبل!

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=15671&#post677076
شما در اون من رو متهم کردید چرا بدون مطالعه حرف میزنم ! و حالا به من ایراد میگیرید چرا از منابع مختلف کمک میگیرم؟؟؟

لطفاً موضع خودتون رو معلوم کنید تا بدونم چه طوری میتونیم صحبت کنیم.

در مورد حدستون ! کاملاً اشتباه !!! من شیعه هستم .

ولی وقتی پای تحقیق و تفحص به میان میاد استفاده از منابع سنی و شیعه هیچ ایرادی نداره این روشیه که تمام محققان مذهبی ازش استفاده میکنند.
شیعه و سنت در بسیاری موارد احکام مشترکی دارند و برای ادله خودشون مستندات تاریخی ارائه میدهند. بررسی این مستندات خالی از اشکاله مگر اینکه شما معتقد باشید اصولاً استناد به منابع اهل تسنن باطله!

و اما در مورد دلیل اینکه چرا منابع اهل سنت رو مطرح کردم.
اگر تمام پست ها رو با دقت میخوندید به دلیل این کار پی میبردید.

من در یک پست ادعا کردم صیغه در ابتدای اسلام وجود داشته و عمر اون رو نهی کرده.
دوست دیگری به شدت با من مخالفت کردند و ادعا کردند من دارم سعی میکنم صیغه رو به اهل تسنن بچسبونم. به همین دلیل برای اون دوست منابع اهل تسنن رو مطرح کردم که با توجه به اینکه جواب من رو ندادند تصور میکنم متقاعد شده باشند.

و در مورد منابع تشیع! من هنوز نفهمیدم کجا به منابع اهل تشیع اشاره کردم که شما معتقدید من برخی جاها به منابع شیعه استناد کردم! میشه لینک پست رو به من معرفی کنید؟

و اخرین نکته اینکه شما بین صیغه و زنا چه فرقی قایل هستید؟ ظاهراً و بنا به ادعای خودتون در این مورد مطالعه کافی دارید.
پس به من بگید شرایط صیغه که در پست زیر ( لینک) گفتید باید وجود داشته باشه چیه؟ ادعا میکنید در زنا فقط رضایت شرطه ولی در صیغه شرایط دیگری هم وجود داره! خوب این شرایط رو توضیح بدید!
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=15671&#post677100

و لطفاً همه پست ها رو با دقت بخونید.
 

khorsandi

عضو جدید
با سلام
اولا که من سوالی مطرح کردم قطعی نگفتم.
ثانیا شما شیعه هستید پس چرا در باره حکم خداوند که خودتان هم بیان کردید در اسلام بوده مخالفید
روش عمربدعت گذاری در دین بوده که در شیعه نداریم و هیچ کسی نمیتواند چیزی در دین زیادو کم کند
احکام الهی برای این وضع نشده که بخواهیم آنرا تایید یا رد کنیم احکام در دین تقلیدی است نه تعقلی.
شما یا باید مجتهد در دین باشید که خود توانایی استخراج و استنباط احکام را داشته باشید یا از کسی که در این مساله از سایرین برتر است تقلید کنید و علمای شیعه همگی صیغه و احکام آنرا در رساله خود ذکر کرده اند
شما چرا ذکری از نظر علمای بزرگ شیعه نکرده اید؟
ثالثا بله اسلام خواسته با مساله جنسی راحت برخورد کند تقصیر اسلام چیست که عده ای میخواهند به خود سخت بگیرند؟ اسلام هم احکام سخت دارد هم آسان. نباید ذهنیت های دوران های نوجوانی و تربیت های خانوادگی باعث شود انسان احکام خداوند را زیر سوال ببرد بهتر است ذهنیت خود را اصلاح کرد
رابعا هر کس که با ذهنیت قبلی بد نسبت به این مساله نگاه میکند فقط به موارد منفی آن و موارد سوء استفاده از آن میپردازد و دیگر توجهی به آثار مثبت آن نمیکند که مطمئنا بیش از موارد منفی آن است
خامسا در باره تفاوت های زنا با صیغه :
1- شرط اقرار به قبول همسری از طرف زن و تایید ان از طرف مرد
2- شرط عده نگه داشتن زن پس از صیغه ولی زنا عده ندارد
3- شرط در عده نبودن زن برای صحت صیغه
4- ایجاد محرمیت ها درست شبیه به محرمی که بعد از ازدواج دائم ایجاد ومگردد مثل محرمیت مادر زن
5- شرط زمان و مهریه که هر دو طرف نسبت به آن مدیون هستند
6- شرط پرداخت نصف مهریه به زن حتی اگر با هم نزدیکی نکنند
7- و شروط دیگری که شاید نسبت آن توافق شودویا من اطلاع ندارم

و موارد دیگر هم میتوان بر شمرد ودر آخر قصد اهانتی در کار نیست فقط خواستم با صراحت مطالب گفته شود
با تشکر
منتظر هستم

با سلام جناب خرسندی

این لینک پست شماست در حدود دو هفته قبل!

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=15671&#post677076
شما در اون من رو متهم کردید چرا بدون مطالعه حرف میزنم ! و حالا به من ایراد میگیرید چرا از منابع مختلف کمک میگیرم؟؟؟

لطفاً موضع خودتون رو معلوم کنید تا بدونم چه طوری میتونیم صحبت کنیم.

در مورد حدستون ! کاملاً اشتباه !!! من شیعه هستم .

ولی وقتی پای تحقیق و تفحص به میان میاد استفاده از منابع سنی و شیعه هیچ ایرادی نداره این روشیه که تمام محققان مذهبی ازش استفاده میکنند.
شیعه و سنت در بسیاری موارد احکام مشترکی دارند و برای ادله خودشون مستندات تاریخی ارائه میدهند. بررسی این مستندات خالی از اشکاله مگر اینکه شما معتقد باشید اصولاً استناد به منابع اهل تسنن باطله!

و اما در مورد دلیل اینکه چرا منابع اهل سنت رو مطرح کردم.
اگر تمام پست ها رو با دقت میخوندید به دلیل این کار پی میبردید.

من در یک پست ادعا کردم صیغه در ابتدای اسلام وجود داشته و عمر اون رو نهی کرده.
دوست دیگری به شدت با من مخالفت کردند و ادعا کردند من دارم سعی میکنم صیغه رو به اهل تسنن بچسبونم. به همین دلیل برای اون دوست منابع اهل تسنن رو مطرح کردم که با توجه به اینکه جواب من رو ندادند تصور میکنم متقاعد شده باشند.

و در مورد منابع تشیع! من هنوز نفهمیدم کجا به منابع اهل تشیع اشاره کردم که شما معتقدید من برخی جاها به منابع شیعه استناد کردم! میشه لینک پست رو به من معرفی کنید؟

و اخرین نکته اینکه شما بین صیغه و زنا چه فرقی قایل هستید؟ ظاهراً و بنا به ادعای خودتون در این مورد مطالعه کافی دارید.
پس به من بگید شرایط صیغه که در پست زیر ( لینک) گفتید باید وجود داشته باشه چیه؟ ادعا میکنید در زنا فقط رضایت شرطه ولی در صیغه شرایط دیگری هم وجود داره! خوب این شرایط رو توضیح بدید!
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=15671&#post677100

و لطفاً همه پست ها رو با دقت بخونید.
 

siminzare

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام
اولا که من سوالی مطرح کردم قطعی نگفتم.
ثانیا شما شیعه هستید پس چرا در باره حکم خداوند که خودتان هم بیان کردید در اسلام بوده مخالفید
روش عمربدعت گذاری در دین بوده که در شیعه نداریم و هیچ کسی نمیتواند چیزی در دین زیادو کم کند
احکام الهی برای این وضع نشده که بخواهیم آنرا تایید یا رد کنیم احکام در دین تقلیدی است نه تعقلی.
شما یا باید مجتهد در دین باشید که خود توانایی استخراج و استنباط احکام را داشته باشید یا از کسی که در این مساله از سایرین برتر است تقلید کنید و علمای شیعه همگی صیغه و احکام آنرا در رساله خود ذکر کرده اند
شما چرا ذکری از نظر علمای بزرگ شیعه نکرده اید؟
ثالثا بله اسلام خواسته با مساله جنسی راحت برخورد کند تقصیر اسلام چیست که عده ای میخواهند به خود سخت بگیرند؟ اسلام هم احکام سخت دارد هم آسان. نباید ذهنیت های دوران های نوجوانی و تربیت های خانوادگی باعث شود انسان احکام خداوند را زیر سوال ببرد بهتر است ذهنیت خود را اصلاح کرد.
رابعا هر کس که با ذهنیت قبلی بد نسبت به این مساله نگاه میکند فقط به موارد منفی آن و موارد سوء استفاده از آن میپردازد و دیگر توجهی به آثار مثبت آن نمیکند که مطمئنا بیش از موارد منفی آن است
خامسا در باره تفاوت های زنا با صیغه :
1- شرط اقرار به قبول همسری از طرف زن و تایید ان از طرف مرد
2- شرط عده نگه داشتن زن پس از صیغه ولی زنا عده ندارد
3- شرط در عده نبودن زن برای صحت صیغه
4- ایجاد محرمیت ها درست شبیه به محرمی که بعد از ازدواج دائم ایجاد ومگردد مثل محرمیت مادر زن
5- شرط زمان و مهریه که هر دو طرف نسبت به آن مدیون هستند
6- شرط پرداخت نصف مهریه به زن حتی اگر با هم نزدیکی نکنند
7- و شروط دیگری که شاید نسبت آن توافق شودویا من اطلاع ندارم

و موارد دیگر هم میتوان بر شمرد ودر آخر قصد اهانتی در کار نیست فقط خواستم با صراحت مطالب گفته شود
با تشکر
منتظر هستم

اولاً : شما سوالی مطرح کردید؟ متوجه منظورتون نمیشم !

دوماً : شما ک شیعه هستید چیزی در مورد احکام ثانویه شنیدید؟ شما که قایل به قران هستید هیچ میدونید چقدر در مورد برده داری در قران صحبت شده و احکامی هم در راستای نظام دادن به برده داری وضع شده! انصافاً احکام مربوط به برده داری در قران بیشتر از احکام مربوط به صیغه هست ولی فقها امروز برده داری رو رد میکنند. پس از نظر دین شناسانه لغو شیغه خلاف و محال و ضد شرع و قران نیست!
اونچه که در اسلام کم و زیاد نمیشود اصول و در پل دوم فروع دین است که صیغه در هیچ کدوم از این دو حوزه نیست. صیغه جزیی از احکام اسلامی است که کاملاً قابل تغییرند ( احکام ثانویه)

مثلاً امروز کسی رو برای دزدی قطع ید نمیکنند. از سوی دیگر صیغه اونچنان معنا و مفهوم ناپسندی در جامعه داره که کاملاً مایه تعجبه چرا این همه اصرار در ترویجش وجود داره. همونطور که ترویج برده داری امروزه ناپسنده ( با وجودی که در قران وجود داره) صیغه هم به همون سرنوشت دچار شده!

در مورد سختگیری و اسان گیری اسلام! دوست من وفاداری عاطفی و تعهد عاطفی پیزی نیست که در صیغه با توجه به محدودیت زمانی اش وجود داشته باشه! پیوند ازدواج چیزی فراتر از روابط جنسی هست. نه فقط ارضا غرایض!

چرا ذکری از علمای شیعه نکردم؟ چه ذکری باید میکردم؟ اینکه صیغه شرعی هست رو همه میدونیم و فتاوای علمای شیعه هم در پست های زیادی از تاپیک اومده! لزومی به تکرار مکررات نبود.

به مزایای صیغه اشاره کردید. میتونید نام ببرید! البته زیاد شنیدم ولی بهتره شما هم اشاره کنید.

و اما در مورد تفاوت های صیغه با زنا:
1. قبول همسری؟ توضیح بدید یعنی چی؟ میدونید در صیغه تنها رابطه بین دو طرف رابطه فیزیکیه و نفقه و لزوم اطاعت از همسر وجود نداره؟ در زنا هم همینطور زن قبول میکنه رابطه برقرار کنه و هیج تعهد دیگه ای هم نداره. قبول همسری یا قبول رابطه چه فرقی با هم دارند؟

2. و 3. این دو مورد در ذات یکسانند و بله این تنها تفاوت صیغه و زناست و میدونید که این شرط هم فقط برای رنان است و نه مردان. و خوب اگر شما ( شمای نوعی) از کجا مطمئن هستید که زنی که صیغه میکنید در عده نیست؟ ( گرچه این مساله کاملاً فرعیست)

4. محرمیت ها؟ اون هم از نوع مدت دار؟ عروس برای پدر شوهر همواره محرم محسوب میشه ولی نه در صیغه1 از سوی دیگر این محرمیت ها چه تاثیری در نفس زندگی زناشویی دارد؟ اینکه شما مثلاً با همسر صیغه ای برادرتان برای یک هفته محرم باشید و بعد نامحرم؟ این از نظر شما کاملاً منطقی است؟ ایا روابط عاطفی زناشویی بر اساس این محرمیت ها تعریف میشود؟

5. شرط زمان و مهریه؟ خوب دوست عزی این که عیناً در زنا هم وجود دارد! فلان قدر تومن برای امشب قبوله؟ باشه قبوله! (هم مبلغ معلومه و هم قیمت (مهریه)) و دو طرف هم تعهد دارند.

6. پرداخت نصف مهریه؟ این مزیت بر زناست؟ شما اینجا احکام مطرح میکنید یا شروط؟ حکم و شرط کاملاً دو مفهوم متفاوت هستند!

7. خیر دوست عزی شرط دیگری که در زنا قابل ایجاد نیاشد و در صیغه باشد وجود ندارد.

بذارید مثالی بزنم: مردی شب توی مسیر در خیابان زنی رو سوار میکنه و ازش میخواد که اون شب رو با هم باشند به مهریه معلوم فلان تومن برای یک شب. این فرم کاملاً شرعی است. زن ادعا میکند عده ندارد و مرد قبول میکند. ( حتی اگر زن در عده باشد باز هم گناهی متوجه مرد نیست)
در این فرم مساله محرمیت اصلاً مطرح نمیشود هر دو طرف رابطه ( بخوانید همسری) را قبول کرده اند. فرض کنید زن از روی نیاز ( مگر در صیغه هم همین اتفاق نمی افتد؟ سرپرستی زنان بی سرپرست!)

جالب اینکه این هدف اخیر اونچنان مقدس مابانه مطرح میشود که حتی به فکر کسی خطور نمیکند که سرپرستی و کمک مالی به این زنان بدون خرید خدمات جنسی اون ها هم امکان پذیره! ( ایا نمیشه زنی رو سرپرستی کرد و بهش کمک کرد بدون اونکه صیغه بشه؟)

دوست من صیغه فرمی از ازدواجه که عواطف در اون نقشی ندارندو وظیفه مرد فقط پرداخت مهریه و وظیفه زن فقط ارائه خدمات فیزیکی است. زن و مرد پس از طی مدت رابطه به راه خودشون میرن و دیگه هیچ علاقه عاطفی و ... هم باقی نمیمونه!

ازدواج یعنی تشکیل خانواده به عنوان هسته جامعه و نه برطرف کردن نیاز جنسی! اسان گیری تعریف متفاوتی داره از بی بند و باری!

اونچه که مخالفان صیغه خواهان اونند اینه که این شکل ازدواج بدون اینکه وجود اونرو در گذشته محکوم کنیم امروزه کاملاً مخالف عرف و مخالف پسند جامعه است.

همونطور که خیلی دیگر از احکام قرانی همچین سرنوشتی دارند. بسیاری از قوانین قران برخاسته از فرهنگ جامعه عربستان است. به این معنی که لزوماً حکم خدا نبوده و نیستند.

صیغه در مذهب ممنوع نشد همونطور که برده داری ممنوع نشد. و امروزه برده داری و قطع ید انجام نمیشه بنابراین محل اشکال هم نیست که صیغه انجام نشه!

من صیغه رو یکی از بعد بی تعهدی عاطفی و دیگری از بعد ایجاد احتمال خیانت به همسر دائم و دیگری از بعد دریافت پول در ازای رابطه جنسی محکوم میکنم.

این سه ایراد اخیر از نظر شما قابل توجیه هست یا نه؟
 

khorsandi

عضو جدید
با سلام
منتظر پاسخ باشيد ظرف چند روز آينده انشاءالله ارسال ميگردد.
با تشكر
اولاً : شما سوالی مطرح کردید؟ متوجه منظورتون نمیشم !

دوماً : شما ک شیعه هستید چیزی در مورد احکام ثانویه شنیدید؟ شما که قایل به قران هستید هیچ میدونید چقدر در مورد برده داری در قران صحبت شده و احکامی هم در راستای نظام دادن به برده داری وضع شده! انصافاً احکام مربوط به برده داری در قران بیشتر از احکام مربوط به صیغه هست ولی فقها امروز برده داری رو رد میکنند. پس از نظر دین شناسانه لغو شیغه خلاف و محال و ضد شرع و قران نیست!
اونچه که در اسلام کم و زیاد نمیشود اصول و در پل دوم فروع دین است که صیغه در هیچ کدوم از این دو حوزه نیست. صیغه جزیی از احکام اسلامی است که کاملاً قابل تغییرند ( احکام ثانویه)

مثلاً امروز کسی رو برای دزدی قطع ید نمیکنند. از سوی دیگر صیغه اونچنان معنا و مفهوم ناپسندی در جامعه داره که کاملاً مایه تعجبه چرا این همه اصرار در ترویجش وجود داره. همونطور که ترویج برده داری امروزه ناپسنده ( با وجودی که در قران وجود داره) صیغه هم به همون سرنوشت دچار شده!

در مورد سختگیری و اسان گیری اسلام! دوست من وفاداری عاطفی و تعهد عاطفی پیزی نیست که در صیغه با توجه به محدودیت زمانی اش وجود داشته باشه! پیوند ازدواج چیزی فراتر از روابط جنسی هست. نه فقط ارضا غرایض!

چرا ذکری از علمای شیعه نکردم؟ چه ذکری باید میکردم؟ اینکه صیغه شرعی هست رو همه میدونیم و فتاوای علمای شیعه هم در پست های زیادی از تاپیک اومده! لزومی به تکرار مکررات نبود.

به مزایای صیغه اشاره کردید. میتونید نام ببرید! البته زیاد شنیدم ولی بهتره شما هم اشاره کنید.

و اما در مورد تفاوت های صیغه با زنا:
1. قبول همسری؟ توضیح بدید یعنی چی؟ میدونید در صیغه تنها رابطه بین دو طرف رابطه فیزیکیه و نفقه و لزوم اطاعت از همسر وجود نداره؟ در زنا هم همینطور زن قبول میکنه رابطه برقرار کنه و هیج تعهد دیگه ای هم نداره. قبول همسری یا قبول رابطه چه فرقی با هم دارند؟

2. و 3. این دو مورد در ذات یکسانند و بله این تنها تفاوت صیغه و زناست و میدونید که این شرط هم فقط برای رنان است و نه مردان. و خوب اگر شما ( شمای نوعی) از کجا مطمئن هستید که زنی که صیغه میکنید در عده نیست؟ ( گرچه این مساله کاملاً فرعیست)

4. محرمیت ها؟ اون هم از نوع مدت دار؟ عروس برای پدر شوهر همواره محرم محسوب میشه ولی نه در صیغه1 از سوی دیگر این محرمیت ها چه تاثیری در نفس زندگی زناشویی دارد؟ اینکه شما مثلاً با همسر صیغه ای برادرتان برای یک هفته محرم باشید و بعد نامحرم؟ این از نظر شما کاملاً منطقی است؟ ایا روابط عاطفی زناشویی بر اساس این محرمیت ها تعریف میشود؟

5. شرط زمان و مهریه؟ خوب دوست عزی این که عیناً در زنا هم وجود دارد! فلان قدر تومن برای امشب قبوله؟ باشه قبوله! (هم مبلغ معلومه و هم قیمت (مهریه)) و دو طرف هم تعهد دارند.

6. پرداخت نصف مهریه؟ این مزیت بر زناست؟ شما اینجا احکام مطرح میکنید یا شروط؟ حکم و شرط کاملاً دو مفهوم متفاوت هستند!

7. خیر دوست عزی شرط دیگری که در زنا قابل ایجاد نیاشد و در صیغه باشد وجود ندارد.

بذارید مثالی بزنم: مردی شب توی مسیر در خیابان زنی رو سوار میکنه و ازش میخواد که اون شب رو با هم باشند به مهریه معلوم فلان تومن برای یک شب. این فرم کاملاً شرعی است. زن ادعا میکند عده ندارد و مرد قبول میکند. ( حتی اگر زن در عده باشد باز هم گناهی متوجه مرد نیست)
در این فرم مساله محرمیت اصلاً مطرح نمیشود هر دو طرف رابطه ( بخوانید همسری) را قبول کرده اند. فرض کنید زن از روی نیاز ( مگر در صیغه هم همین اتفاق نمی افتد؟ سرپرستی زنان بی سرپرست!)

جالب اینکه این هدف اخیر اونچنان مقدس مابانه مطرح میشود که حتی به فکر کسی خطور نمیکند که سرپرستی و کمک مالی به این زنان بدون خرید خدمات جنسی اون ها هم امکان پذیره! ( ایا نمیشه زنی رو سرپرستی کرد و بهش کمک کرد بدون اونکه صیغه بشه؟)

دوست من صیغه فرمی از ازدواجه که عواطف در اون نقشی ندارندو وظیفه مرد فقط پرداخت مهریه و وظیفه زن فقط ارائه خدمات فیزیکی است. زن و مرد پس از طی مدت رابطه به راه خودشون میرن و دیگه هیچ علاقه عاطفی و ... هم باقی نمیمونه!

ازدواج یعنی تشکیل خانواده به عنوان هسته جامعه و نه برطرف کردن نیاز جنسی! اسان گیری تعریف متفاوتی داره از بی بند و باری!

اونچه که مخالفان صیغه خواهان اونند اینه که این شکل ازدواج بدون اینکه وجود اونرو در گذشته محکوم کنیم امروزه کاملاً مخالف عرف و مخالف پسند جامعه است.

همونطور که خیلی دیگر از احکام قرانی همچین سرنوشتی دارند. بسیاری از قوانین قران برخاسته از فرهنگ جامعه عربستان است. به این معنی که لزوماً حکم خدا نبوده و نیستند.

صیغه در مذهب ممنوع نشد همونطور که برده داری ممنوع نشد. و امروزه برده داری و قطع ید انجام نمیشه بنابراین محل اشکال هم نیست که صیغه انجام نشه!

من صیغه رو یکی از بعد بی تعهدی عاطفی و دیگری از بعد ایجاد احتمال خیانت به همسر دائم و دیگری از بعد دریافت پول در ازای رابطه جنسی محکوم میکنم.

این سه ایراد اخیر از نظر شما قابل توجیه هست یا نه؟
 

khorsandi

عضو جدید
اولاً : شما سوالی مطرح کردید؟ متوجه منظورتون نمیشم !

دوماً : شما ک شیعه هستید چیزی در مورد احکام ثانویه شنیدید؟ شما که قایل به قران هستید هیچ میدونید چقدر در مورد برده داری در قران صحبت شده و احکامی هم در راستای نظام دادن به برده داری وضع شده! انصافاً احکام مربوط به برده داری در قران بیشتر از احکام مربوط به صیغه هست ولی فقها امروز برده داری رو رد میکنند. پس از نظر دین شناسانه لغو شیغه خلاف و محال و ضد شرع و قران نیست!
اونچه که در اسلام کم و زیاد نمیشود اصول و در پل دوم فروع دین است که صیغه در هیچ کدوم از این دو حوزه نیست. صیغه جزیی از احکام اسلامی است که کاملاً قابل تغییرند ( احکام ثانویه)

مثلاً امروز کسی رو برای دزدی قطع ید نمیکنند. از سوی دیگر صیغه اونچنان معنا و مفهوم ناپسندی در جامعه داره که کاملاً مایه تعجبه چرا این همه اصرار در ترویجش وجود داره. همونطور که ترویج برده داری امروزه ناپسنده ( با وجودی که در قران وجود داره) صیغه هم به همون سرنوشت دچار شده!

در مورد سختگیری و اسان گیری اسلام! دوست من وفاداری عاطفی و تعهد عاطفی پیزی نیست که در صیغه با توجه به محدودیت زمانی اش وجود داشته باشه! پیوند ازدواج چیزی فراتر از روابط جنسی هست. نه فقط ارضا غرایض!

چرا ذکری از علمای شیعه نکردم؟ چه ذکری باید میکردم؟ اینکه صیغه شرعی هست رو همه میدونیم و فتاوای علمای شیعه هم در پست های زیادی از تاپیک اومده! لزومی به تکرار مکررات نبود.

به مزایای صیغه اشاره کردید. میتونید نام ببرید! البته زیاد شنیدم ولی بهتره شما هم اشاره کنید.

و اما در مورد تفاوت های صیغه با زنا:
1. قبول همسری؟ توضیح بدید یعنی چی؟ میدونید در صیغه تنها رابطه بین دو طرف رابطه فیزیکیه و نفقه و لزوم اطاعت از همسر وجود نداره؟ در زنا هم همینطور زن قبول میکنه رابطه برقرار کنه و هیج تعهد دیگه ای هم نداره. قبول همسری یا قبول رابطه چه فرقی با هم دارند؟

2. و 3. این دو مورد در ذات یکسانند و بله این تنها تفاوت صیغه و زناست و میدونید که این شرط هم فقط برای رنان است و نه مردان. و خوب اگر شما ( شمای نوعی) از کجا مطمئن هستید که زنی که صیغه میکنید در عده نیست؟ ( گرچه این مساله کاملاً فرعیست)

4. محرمیت ها؟ اون هم از نوع مدت دار؟ عروس برای پدر شوهر همواره محرم محسوب میشه ولی نه در صیغه1 از سوی دیگر این محرمیت ها چه تاثیری در نفس زندگی زناشویی دارد؟ اینکه شما مثلاً با همسر صیغه ای برادرتان برای یک هفته محرم باشید و بعد نامحرم؟ این از نظر شما کاملاً منطقی است؟ ایا روابط عاطفی زناشویی بر اساس این محرمیت ها تعریف میشود؟

5. شرط زمان و مهریه؟ خوب دوست عزی این که عیناً در زنا هم وجود دارد! فلان قدر تومن برای امشب قبوله؟ باشه قبوله! (هم مبلغ معلومه و هم قیمت (مهریه)) و دو طرف هم تعهد دارند.

6. پرداخت نصف مهریه؟ این مزیت بر زناست؟ شما اینجا احکام مطرح میکنید یا شروط؟ حکم و شرط کاملاً دو مفهوم متفاوت هستند!

7. خیر دوست عزی شرط دیگری که در زنا قابل ایجاد نیاشد و در صیغه باشد وجود ندارد.

بذارید مثالی بزنم: مردی شب توی مسیر در خیابان زنی رو سوار میکنه و ازش میخواد که اون شب رو با هم باشند به مهریه معلوم فلان تومن برای یک شب. این فرم کاملاً شرعی است. زن ادعا میکند عده ندارد و مرد قبول میکند. ( حتی اگر زن در عده باشد باز هم گناهی متوجه مرد نیست)
در این فرم مساله محرمیت اصلاً مطرح نمیشود هر دو طرف رابطه ( بخوانید همسری) را قبول کرده اند. فرض کنید زن از روی نیاز ( مگر در صیغه هم همین اتفاق نمی افتد؟ سرپرستی زنان بی سرپرست!)

جالب اینکه این هدف اخیر اونچنان مقدس مابانه مطرح میشود که حتی به فکر کسی خطور نمیکند که سرپرستی و کمک مالی به این زنان بدون خرید خدمات جنسی اون ها هم امکان پذیره! ( ایا نمیشه زنی رو سرپرستی کرد و بهش کمک کرد بدون اونکه صیغه بشه؟)

دوست من صیغه فرمی از ازدواجه که عواطف در اون نقشی ندارندو وظیفه مرد فقط پرداخت مهریه و وظیفه زن فقط ارائه خدمات فیزیکی است. زن و مرد پس از طی مدت رابطه به راه خودشون میرن و دیگه هیچ علاقه عاطفی و ... هم باقی نمیمونه!

ازدواج یعنی تشکیل خانواده به عنوان هسته جامعه و نه برطرف کردن نیاز جنسی! اسان گیری تعریف متفاوتی داره از بی بند و باری!

اونچه که مخالفان صیغه خواهان اونند اینه که این شکل ازدواج بدون اینکه وجود اونرو در گذشته محکوم کنیم امروزه کاملاً مخالف عرف و مخالف پسند جامعه است.

همونطور که خیلی دیگر از احکام قرانی همچین سرنوشتی دارند. بسیاری از قوانین قران برخاسته از فرهنگ جامعه عربستان است. به این معنی که لزوماً حکم خدا نبوده و نیستند.

صیغه در مذهب ممنوع نشد همونطور که برده داری ممنوع نشد. و امروزه برده داری و قطع ید انجام نمیشه بنابراین محل اشکال هم نیست که صیغه انجام نشه!

من صیغه رو یکی از بعد بی تعهدی عاطفی و دیگری از بعد ایجاد احتمال خیانت به همسر دائم و دیگری از بعد دریافت پول در ازای رابطه جنسی محکوم میکنم.

این سه ایراد اخیر از نظر شما قابل توجیه هست یا نه؟

با سلام
مرا از تاخير در جواب ببخشيد
چند نكته را خدمت شما ياد اور ميشوم.البته دوست داشتم نامه خلاصه قبلي را به دقت بيشتري مطالعه كنيد و به جوابگويي مغالطه اميز نپردازيد:
در ابتدا عرض كنم در جواب نامه قبل در جواب سوال من كه گفتم آيا شما اهل سنت هستيد،گفتيد كه شيعه هستم.من نميدانم چطور ميتوان شيعه بود ولي در برابر احكام الهي همچون سرسلسله اهل سنت مثل عمر بناحق عمل كرد؟روش شيعه اين نيست كه در برابر احكام الهي با عقل ومنطق خود حكم كند احكام تكليفي واز براي خداست و فراتر از عقول بشري.شما به خود اجازه ميدهيد كه هر جا تصور كرديد كه حكمي غلط هست آنرا رد كنيد واحيانا گاهي تشخيص دهيد كه بايد حكمي را به احكام اضافه كرد!.عزيز من شيعه يا سني بودن ژنتيك و موروثي نيست كه شما ادعا كنيد شيعه هستيد ولي بر خلاف مشي علماي بزرگ شيعه عمل كنيد! البته مسلمان بودن از پدر و مادر مسلمان به فرزند ميرسد.ولي شيعه بودن يا سني بودن به عمل و عقيده فرد در برابر امر مهم ولايت بستگي دارد.شيعه يعني پيرو.منظور من از شيعه، شيعه علي ابن ابي طالب است؟
در نامه شما اشكالاتي به وضوح وجود دارد كه به آنها در ادامه ميپردازم:
خوب است كه شما و همه خوانندگان بدانند كه صيغه جزو احكام ثانويه نبوده و نيست.بلكه مطابق نص قرآن كريم است و هيچ كس از زمان وضع آن تا ابدحق كم وزياد كردن آنرا ندارد.يا جنابعالي از احكام ثانويه بي اطلاع هستيد يا شايد اطلاع داريد و فكر كرديد ديگران از آن بي خبرند؟
خوب است كه شما وديگران بدانيد كه به صيغه تاكيد شده و جزو مستحبات ميباشد.
دوست عزيز !منطق حاكم بر صيغه كجا و منطق حاكم بر برده داري كجا؟تا آنجا كه من از ظاهر قرآن ميدانم در هيچ كجاي آن احكام برده داري وضع نكرده است واسلام برده داري را كه منافي عقل هم ميباشدتاييد نكرده فقط اسلام با آن مساله ديرينه و رسوخ كرده اجتماعي مدارا كرده وبا احكامي كه در خصوص آن وضع كرده خواسته در بستر زمان آنرا از بين ببرد همانگونه كه از بين رفت ودر قرآن عمدتا كفاره بعضي از گناهان را آزاد كردن برده قرار داده است.يعني ترويج به آزادسازي برده.ولي بر عكس در قرآن احكام زيادي راجع به ازدواج و همسرداري و طلاق بيان شده است.كجاي قران احكام برده داري وضع كرده است كه از احكام ازدواج موقت بيشتر است؟
صيغه هيچگاه امروز به سرنوشت برده داري دچار نشده وآمارها حاكي از افزايش رغبت و تمايل به صيغه ميباشد.كه در دفاتر رسمي بخشي از انها به ثبت ميرسد.
شيعه هيچگاه از هواي نفس و به دلخواه احكام خدا را توجيه و تفسير نميكند من شما را در برخورد با احكام الهي توجه ميدهم .هركه احكام الهي را رد و باطل كند به حكم خدا ضرري نميرساند بلكه در واقع خود را باطل و مردود كرده است مواظب عقايد خود باشيد و انرا از انحرافات شيطاني حفظ كنيد.شما صيغه را با زنا يكي ميكنيد؟!هيچ خود به زشتي گفتار خود آگاهي داريد؟خود ميدانيد دنبال چه هستيد؟اگر نميدانيد كه احيانا نميدانيد من به شما ميگويم : با اين ديدگاه از طرفي ميخواهيد زنا را حلال بشماريد به اين بهانه كه اينها مثل هم است وممكن كساني كه تا بحال صيغه ميكردند تحت تاثير اين سخن هاي بي بينه خداي ناكرده به عمل زنا دست بزنند يعني به رواج زنا در جامعه كمك كرده ايد،واز طرفي صيغه را با اين ديدگاه، شبيه زنا حرام كرده ايد ومانع افرادي كه ميخواهند براي حفظ دين و اخلاق خود از ان بهره ببرندشده ايد.عزيز من توصيه ميكنم احكام خدا را دست اويز اميال و نفسانيات خود قرار ندهيد كه جرمي سنگين ونا بخشودني دارد.
شما پول بدست آمده از زنا را مشابه مهر ميدانيد؟ در صورتيكه خدا مهريه را جزو كسب حلال بر شمرده ولي پولي كه زن بابت زنا ميگيرد كسب حرام است.
شما شرايط صيغه را زير سوال برده ايد؟در صيغه زن ابتدا اقرار ميكند كه خود را همسر مرد قرار داد با مهر و زمان معلوم.يعني خود را جهت لذت حلال در اختيار قرار داد.و مرد بلافاصله آنرا تاييد ميكند.محرميت ايجاد شده بواسطه صيغه موقتي نيست بلكه مانند ازدواج دائم ميباشد يعني مادر زن تا ابد به مرد ي كه صيغه كرده حرام است.پرداخت نصف مهريه در صورت نزديكي نكردن جزو احكام است نه شرط .عزيز من بدون رعايت عده عقد باطل است . اذن پدر طبق نظر بعضي از علماء در دختر رشيده و بالغه احتياط واجب وبعضي هم لازم نميدانند.دو خواهر را همزمان نميتوان عقد كردچه دائم چه صيغه.دختر زن را نميتوان عقد كردتا زماني كه مادر در عقدباشد. شرايط كه ديگر در تمام رسله هاي توضيح المسائل نوشته اند.شما آن ها را هم همه را از خود بدلخواه توجيه و تفسير كرده ايد؟
آيا كساني كه زنا ميكنند همه اين موارد را رعايت ميكنند؟چه زن چه مرد.
خيلي شما دم از عواطف انساني زده ايد گويا شما ميدانيد كه عواطف انساني چيست و كسي كه احيانا حتي يكبار هم صيغه كرده در تمام عمر خود هيچ بهره اي از عواطف نبرده است؟اولا بايد بدانيد كه اگر مردي ذاتا با عاطفه انساني باشداگر صد زن هم كه داشته باشد با همه با عاطفه برخورد ميكند ثانيا چه كسي گفته در مدت يك ساعت يا يك روز يا مدت محدود نميتوان در عين كاميابي جنسي از زن با او رفتار انساني يا عاطفي داشت؟لذت جنسي هم مثل غذا خوردن جزو نيازهاي طبيعي و بشري است كه در بعضي از مردان و زنان ممكن است خيلي شديد باشد.آيا ميتوان نيازهاي طبيعي را كه بايد بر طرف شود را در تناقض با عواطف قرار داد.عواطف خواستگاه ها و جايگاه هاي وشرايط خود را دارد و نيازهاي طبيعي موارد مربوط به خودش را دارد.هيچ كدام ناقض ديگري نيست.اشكالي كه شما را به اشتباه انداخته در روابط دوستانه بدون عقود شرعي است .كه دختر در عواطف خود غرق ميشود و تصور ميكند تا ابد اين حال خوش ادامه دارد ولي وقتي پسر به لذت خود رسيد و او را ترك كرد تازه متوجه واقعيت ميشود و به محكوم كردن پسر ميپردازد البته اغلب خود را سرزنش نميكند كه روي چه حساب و كتابي در دنياي عاطفي خود غرق شده بود؟ولي در صيغه اين احساسات باطل شكل نخواهد گرفت چون دو طرف كاملا آگاهانه عمل ميكنند و چون هر دو طرف به عهد خود وفا ميكنند پس كسي از كسي طلبكار و شاكي نيست.
از مزاياي صيغه:
1- تعديل قواي جنسي در جامعه و كاهش چشمگير زنا.چون در مجرد ها و بعضي افراد كه شدت قواي جنسي زيادي دارند نياز به اطفاء اين قوا ميباشد.باز هم اشاره ميكنم كه اسلام مردم از اين بابت در سختي و اضطراب باشند. و از حضرت علي (ع) منقول است كه: اگر عمر صيغه را تحريم نميكرد جز افراد شقي كسي مرتكب زنا نميشد.
2- سرپرستي زنان و يتيمان(روحي و جسمي)
3- در مواردي براي ايجاد محرميت مثلا محرم شدن يك پسر خوانده براي آسايش در زندگي و رفت و آمد هاي فاميلي
4- راه حل مناسب براي جوامع امروز مثل جوامع اروپايي كه زندگي ها موقتي و تا زماني كه دو طرف تمايل به ادامه دارند ادامه داردو معمولا پايدار نيست.براي مدتي با هم بدون ازدواج زندگي ميكنند (شايد چون در آيين خود چيزي به عنوان صيغه ندارند)و گاها بچه دار هم ميشوند و پس از مدتي كه بخواهند جدا ميشوند.و امروز مشاهده ميشود كه در جوامع اسلامي هم آمار طلاق بسيار بالا رفته و تحمل زندگي بطور دائم براي طرفين مشكل شده است(فعلا كار به دلايل اجتماعي و فرهنگي آن نداريم) صيغه جوابگوي براي دوران فعلي است بر عكس ادعاي شما كه گفتيد ديگر منسوخ شده است (كه در واقع آرزوي دست نيافتني خود را به جاي واقعيت مطرح كرديد) بنظر ميرسد كارايي آن براي جوامع امروز كاملا مشخص است .همانگونه كه مشاهده ميشود افرادي بصورت صيغه با هم در حال زندگي هستند و بچه دار هم ميشوند و بنظر من در آينده اين روند رشد صعودي خواهد داشت.
5- موارد خاصي هم براي شرايط خاص متصور است فرض كنيد آمار زنان در سن ازدواج يا طلاق گرفته كه شانس ازدواج دائم ندارند در جامعه زياد شود در اين صورت صيغه راه حل مناسبي است كه تا حدي همه زنان از وجود مردي برخوردار شوند ويا فرض كنيد تعداد مردان خيلي بيشتر از تعداد زنان شود در اين صورت هم ازدواج موقت ميتواند مشكل مردان را حل كرده و همه را صاحب زندگي و فرزند كند.
و مواردي كه علما در باره آن به بحث بررسي پرداخته اند و اهل مطالعه به آن رجوع كنند.
و در آخر عرض ميكنم آنچه مهم است اينست كه يك مسلمان واقعي بايد همواره خود را تسليم احكام الهي كند در آن صورت است خداوند او را هدايت ميكند.ولي كسي كه خود را در برابر احكام خدا صاحب نظر ميداند وآنرا توجيه تفسير به ميل و خواست خود ميكند خود را در گمراهي انداخته گرچه خود را عالم دهر بداند!
البته چنانچه جنابعالي بخواهيدمجددا مسائل مختلف و مغلطه آميز ونا صواب مطرح كنيد كه صرفا هدفتان بدگويي از صيغه به هر قيمتي باشد بنده جواب نخواهم داد.
البته فكر ميكنم به اندازه كافي آرائ موافق و مخالف مطرح شده است.
به هر حال در صورت خواست شما نظرات مستدل شما را پذيرا هستم.
خداوند ما و شما را به نور معرفت خويش هدايت كند.
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست عزیز
من با خواندن این پست و پستهای دیگر شما
میدانم که شما هیچ وقت
دلایل دوستمان و مواردی که از قبل آورده شد رو قبول نیمکنید
چون شما
1-همه چیزی که در رساله آمده حکم خدا میدانید
2-احکام خدا را لایتغییر میدانید
3-اطلاعاتی دارید ولی ...
4-سعی در توجیه افکار خود دارید با اینکه میدانید چنین چیزی در اسلام وجود ندارد(3- در مواردي براي ايجاد محرميت مثلا محرم شدن يك پسر خوانده براي آسايش در زندگي و رفت و آمد هاي فاميلي )
در صورتی که این طور بحث کنید میتوانید همه چیز را محرم کنید!
5-حرف علمای بزرگ شیعه رو نیز قبول ندارید(متن آیت الله صانعی)
6-آگاهی چندانی از علی (ع) ندارید و با روایتهای مجهول دارید بحث را منحرف میکنید!
خودتان میگویید حکم خدا لایتغییر است ولی شما این قدر در این حکم اصرار دارید در حالی که علی (ع)
با اینکه حکومت کرده است چنین حکمی را دوباره (به قول شما حکم خداوندی) حلال نکرده است!
و اگر میخواهید آن را رد کنید
الف- به سخنرانی مهم علی (ع) بعد از به حاکمیتش توجه کنید!
آنجا که به مردم می گوید : شما را آگاه نماییم تا نادان ننمایید و تربیت نمایم ...
ب-خودتان بهتر میدانید که علی (ع) به جز خدا از هیچ کسی ترس نداشت و با دلایل مجهول و معدوم سعی نکنید فاتح خیبر را آنچنان ترسو جلوه دهید که ترسیده دوباره حکم خدا را دوباره حلال کند
ج-اگر نمیدانید به شما بگویم که برترین مشاور عمر علی (ع) بوده است و در هر حکمی نظر او را جویا شده است
و..
7- اگر اهل مطالعه هستید کتاب " قضاوتهای علی (ع)" رو بخوانید تا بدانید احکامی که علی (ع) به عمر می آموخت چه بوده اند
و...
با این حال
چون شما نظری دیگر در مورد صیغه دارید و آن را دوست دارید و حکم لایتغییر خداوندی و احکام خداوندی را از ازل تا ابد یکی میدانید (با اینکه اگر به پیرامون خود نگاه کنید خیلی از موارد را خواهید که مردم ایران بر عکس آن تلاش می کنند تغییرات یکصد ساله ی مردم ایران را نگاه کنید) و همان طور پذیرفته اید که چون تخصص کافی در این زمینه دارید به متخصصان دینی رجوع کنید و خود با علاقه پذیرش قیم رو قبول دارید و...
هیچ اشکالی ندارد
شما این عمل رو ترویج کنید و کسانی هم که همفکر شما می باشند رو به این امر حلال و پسندیده ترغیب کنید.
"لاتقسروا اولادکم علی آدابکم فانهم مخلوقون لزمان غیر زمانکم"ابن ابی الحدید،شرح نهج البلاغه ج 20،ص 267، شماره ی 102
" فرزندان خود را به رعایت آداب خود مجبور نکنید; زیرا آنان فرزندان زمان شما نیستند"
موفق و پیروز باشید
یا حق
 
آخرین ویرایش:

siminzare

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام
مرا از تاخير در جواب ببخشيد
.
.
.
.


میبخشید مجموع پست من و شما اونقدر زیاد شده که سیستم اجازه نداد پست رو ارسال کنم! من هم اجباراً پست شما رو به با لا ارجاع میدم و جوابش رو به پایین!
اینم جواب من به اخرین پست اقای خرسندی
خوب دوست خوب ظاهراً شما اصلاً پستهای قبلی رو نخوندید!

اولن من از عمل عمر به عنوان مدرکی برای رد صیغه استفاده نکردم و همونطور که قبلاً هم توضیح دادم استناد به گفته عمر برای این بوده که به یکی از دوستان همین باشگاه ثابت کنم صیغه در صدر اسلام وجود داشته! چون ایشون معتقد بودند صیغه ساخته و پرداخته شیعه است و من اون رو رد کردم!
خوب تا اینجا از شیعه دفاع کردم نیست؟
پس بخش عظیمی از نوشته های شما در مورد اینکه من دارم به مذهب خودم پشت میکنم باطله و به نوعی پاسخ داده شده!
صیغه جزء احکام ثانویه نیست و من هم این رو قبول دارم و هیچ جا هم ادعا نکردم صیغه جزء احکام ثانویه است بلکه گفتم به وسیله این احکام میشه صیغه رو متوقف کرد!
این دو بیان خیلی با هم فرق دارند نیست؟
از سوی دیگر شما از کجا مطمئنید لغو اوامر و احکام اجتماعی قران و تغییر اونها غیر ممکنه؟
در پایین به مثال برده داری میپردازم ولی پیش از اون میخوام به مهمترین مصوبه مجلس طی ماه های اخیر اشاره کنم!
حتماً شنیدید که زنان از این به بعد از تمام اموال شوهر ارث میبرند! مگر این بر خلاف نص صریح قران نیست که در اون تومده زنان از زمین ارث نمیبرند؟
پس ادعای شما در این مورد که رد و ابطال و تغییر احکام قران کاملاً غیر ممکنه باطله!
این حکم به تایید بسیاری از حاکمان شرع مملکت رسیده (دست بر قضا شیعه)

در مورد برده داری در اسلام! بیشتر قران بخونید!
اگر مایلید ایات مربوطه رو براتون ذکر کنم باید چند روزی به من فرصت بدید تا اونها رو کاملاً استخراج کنم.
ولی بگذارید مثالی بزنم اگر اشتباه نکنم(مطمئن نیستم) در سوره نسا حکمی اومده در مورد زنان شوهردار که به بردگی گرفته میشوند به این صورت که بردگی انها در حکم طلاق انهاست ولو اینکه زن و شوهر هردو به اسارت مالک واحدی درامده باشند! این حکم مگر در واقع تایید ادامه برده داری نیست؟ زن و مردی که قبلاً برده نبودند برده شوند؟
کتاب های تفسیر بساری از حاکمان شرع ( اکثراً قدیمی) حاوی انچنان تفسیرهای زننده ای است که قلم از بازنویسی اونها شرم داره!
در قران احکام زیادی در مورد حقوق و روابط بردگان با اربابانشون و مجازات های خاص این طبقه اومده! حتماً تمام این منابع رو براتون میارم!
بحث من اصلاً این نیست که چرا در اون زمان برده داری وجود داشته ( معتقدم به شدت نتیجه ساختار اجتماعی زندگی اعراب بوده و امکان لغو اون وجود نداشته)
بحث من اینه: برای عرب بادیه نشین که به تقریباً 10 نوع ازدواج اعتقاد داشته و تعدد زوجات رو بسیار رایج و حق خودش میدونسته منحصر کردن ازدواج به همون نوع ثابت تقریباً مانند حذف برده داری غیر ممکن بوده!

خوب شما لطف کنید در پست بعدی خودتون فقط ایات مربوط به صیغه رو بیان کنید و من هم ایات مربوط به برده داری ! قضاوت با بقیه که تعداد کدوم بیشتره! قبول؟

به افزایش امار صیغه اشاره کردید! خوب امار بدید و البته با منبع معتبر ( یک روزنامه یک سایت معتبر یک سازمان معتبر و نه هر سایتی که امکان درج اطلاعات غلط در اون باشه)

من این افزایش امار رو بدون دیدن امار معتبر قبول ندارم!

دوست عزیز داریم با هم بحث میکنیم ! شما حق ندارید به نظرات من برچسب افکار شیطانی بزنید!

میرسیم به احکامی که شما بیان کردید؟ من هرگز ادعا نکردم این احکام وجود ندارند بلکه حرف من این بود که تقریباً محدود کننده نیستند و همینطور تفاوت چشمگیری با زنا ندارند!

میرسیم به اینکه شما به م تهمت میزنید من زنا را حلال میدونم! شما سفسطه میکنید؟ من دارم صیغه رو به دلیل زشتی و مشابهت که با زنا داره زیر سوال میبرم اونوقت شما یگید من با زنان موافقم؟ حلالیت نمیخوای؟

دوست من افرادی مثل شما که به شدت با صیغه موافقند با نظر من و امثال من به سمت زنا کشیده نمیشوند! شما دارید از نظراتی که اینجا در یک جمع دوستانه مطرح میشه یک معزل و مشکلات فراگیر و اجتماعی میسازید! مگر شما معتقدید همه فساد و زنای موجود در جامعه نتیجه مخالفت با صیغه است؟ مگر شما معتقدید همه زنا کاران به خاطر افکار من و امثال من به فساد کشیده شدند و در غیر این صورت افراد پاکدامنی باقی می ماندند؟
اگر اینجوره باید بهتون بگم کوچکترین اطلاعی از مشکلات جامعه و ریشه های اونها ندارید!

احکام خدا رو دستاویز امیال و نفسانیات خودم قرار ندم؟ میشه بگید این نفسانیاتی که ازشون حرف میزنید دقیقاً چیه؟ ( منظورم همون نفسانیاتیه که در من کشف کردید)

از مهر صحبت کردید! دوست من در تمام این بحث و این تاپیک سعی کردیم زنا و صیغه رو جدای از دید مذهبیش بررسی کنیم وگرنه همه میدونند که صیغه حلاله و زنا حرام!
بحث اینه غیر از این دیگه چه فرقی دارند که خوب همون احکامیه که شما مطرح کردید که از بعد اجتماعی و جدای بحث مذهبی اصلاً به چشم نمیاد!

میرسیم به عواطف انسانی!

خوب ادعا دارید هستند مردانی که اگر صد زن هم داشته باشند میتوانند بین انها عدالت رو رعایت کنند! خوب دوست من مگر در همین قران شریف اجرای عدالت بین زنان جزء محالات شمرده نشده؟ این ایه رو هم براتون پیدا میکنم!
ولی پیش از ادامه بحث بذارید چیزی رو روشن کنم! رفتار انسانی با رفتار عاطفی با هم فرق میکنند!
رفتار انسانی رفتار دور از ظلم و ستم است و رفتار عاطفی رفتار بر پایه عواطف قلبی که حتماً خلق الساعه نیستند!
انسان با تمام اطرافیانش میتواند رفتار انسانی داشته باشد ولی قلبش فقط برای بعضی از انها میتپد! مادر پدر همسر فرزند!
رفتار انسانی وظیفه اخلاقی انسانهاست و رفتار عاطفی توان بالقوه در وجود انها!
من نمیتونم برای یک ماه عاشق فردی باشم و بعد فقط به فکر نگه داشتن عده باشم تا نفر بعدی!
شما هم نمیتوانید برای یک ماه به صورت قراردادی عاشق بشوید و بعد اون فرد رو از زندگیتون پاک کنید! اون احساس به وجود اومده در رابطه موقت ، موقت هم هست پس حتماً عشق نیست! مگر اینکه از نظر شما عشق هم یک احساس قراردادی و موقت باشه!

میرسیم به بحث نیاز جنسی! بله البته این نیاز وجود داره ولی دوست من ما انسانیم و حتماً توانایی کنترل نیازهامون رو داریم حیوان نیستیم که به تمام نیازهامون بی پرده پاسخ متبت بدیم! در انتهای این پست مطلبی رو براتون تعریف میکنم که این بحث رو بیشتر باز کنه!
از طرف دیگه مگر در همین قران خدا به خویشتنداری توصیه نشده؟ به پیشه کردن تقوا وقتی امکان ازدواج نیست؟ مگر این همه رزمنده و اسیر در فرهنگ مقاومتمون نداشتیم که سالها به همین زریق نیاز جنسی شون رو کنترل کردند ( بعضاً 13 سال ! شوخی نیست) پس حتماً میشه این غرایز جنسی رو کنترل کرد!
بذارید از یک بعد دیگه به جریان نگاه کنیم! شما مدت یکماه با زنی زندگی میکنید! کاملاً شرعی! بعد جدا شدن و تمام شدن احساسات شما به اون زن،(فرض کنید فراموشش کردید و به زندگی خودتون در عین تقوا ادامه میدید) اون زن به شما اطلاع میده از شما باردار شده ( مگر عده به همین معنا نیست؟) خوب شما فرزندی دارید که از یک رابطه موقت به دنیا اومده یا اون زن یا شما یا هردو رغبتی به ادامه رابطه زناشوییتون ندارید ولی شما باید اون بچه رو مثل فرزند خودتون بزرگ کنید! (این وظیفه شرعی شماست) حالا سوال من: شما این خانواده رو به عنوان یک شکل طبیعی و نرمال قبول دارید یا نه؟ کودک در کنار فقط یکی از پدر یا مادرش بزرگ بشه و از حضور همزمان اونها محروم بشه؟!

میرسیم به مزایای صیغه!
خوب برطرف کردن میل جنسی ( البته با عرض معذرت با وجود اینکه زنا رو تایید نمیکنم در زنا هم همین اتفاق می افته) که گفتم در پایان و در اون ماجرا بهش اشاره میکنم!

سرپرستی زنان بی سرپرست!
شما که شیعه علی ابن ابی طالب (ع) هستید چرا ؟
مگر حصرت علی تمام زنان بی سرپرست کوفه و یتیمانشون رو بدون صیغه کردن سرپرستی نمیکرد؟ نیازهای جنسی چه زن و چه مرد کاملاً قابل کنترله و اگر منظور شما نیاز مالیه بدون صیعه کردن هم میشه این زنان رو سرپرستی کرد؟ راستی چرا هیچ یک از اقایان راغب به سرپرستی و ثیغه کردن یک پیر زن بیمار و علیل و ناتوان نیستند؟ مگر هدف سرپرستی نیست؟

میرسیم به مشکلات جوامع اروپایی ! دوست من بیا و از خیر حل مشکلات اجانب بگذر و به مشکلات ملت خودمون بپرداز! این ملت ها مشکلاتشون رو خودشون حل میکنند! همونطور که در بسیاری موارد حتی زن و مردی که قانوناً با هم ازدواج نگردند هم حقوق قانونی متقابل دارند!
اینا ادمها مشکلشون ازدواج نیست که اگر بود قانون مملکت خودشون براشون کافی بوده هست نه ازدواج سختی دارند و نه طلاق طاقت فرسایی!

مورد اخر اگر زنان فرصت ازدواج نداشته باشند و امار زنان جویای همسر بالا باشد یا تعداد اقایان زیاد باشد! دوست من مگر در ازدواج فقط جنبه نیازهای جنسی مطرحه؟
شما میتونید هر جند ماه یکبار همسر عوض کنید؟ اگر مشکل کمبود زن باشد اقایان باید توی نوبت بایستند؟ این یعنی عشق؟ یعنی محبت در ازدواج؟ شما میتوانید زنی رو انتخاب کنید باهاش ازدواج کنید بدون اینکه هیچ وظیفه ای در قبال هم نداشته باشید غیر از ارضای جنسی و رد و بدل مهریه! بعد از یک مدت هم تو را به خیر و من رو به سلامت و سلام کیس بعدی!

اینجا هیچ تعهد پایداری وجود نداره! تعهد فقط به صورت موقت وجود داره و اونهم فقط برای زنان!

میرسم به اون ماجرایی که قولش رو دادم!

زوجی رو میشناسم که مرد به شدت مذهبی است! به شدت مذهبی! سالها پیش به دلایل مشکلاتی که برای همسر این اقا پیش اومده بود از نظر روحی و عاطفی توان برقراری رابطه رو نداشت . این جریان در حدود 1.5 تا 2 سال طول کشید! در این مدت این اقای بسیار شریف برای اینکه همسرش اذیت نشه و خودش هم مشکلی پیدا نکنه زیر نظر پزشک داروهای کنترل میل جنسی مصرف میکرد! زمانی که این جریان رو به صورت نقل قول از همسر این مرد شنیدم مو به تنم راست شد! ادمی که شرعاً صیغه و ازدواج موقت رو قبول داره به خاطر علاقه به همسر و زندگیش این تصمیم رو گرفته که میشه از اون به عنوان جواب محکمی به کسانی استفاده کرد که این میل به شدت براشون مشکل زا شده!

شما در این پست در کنار دفاع از صیغه (البته به زعم خودتون) بدون در نظر گرفتن جانب انصاف به من تهمتهایی رو زدید که هنوز متحیرم از کجا بهشون رسیدید!
افکار شیطانی من! اینکه من مخالف شیعه هستم! اینکه من زنا رو حلال میدونم! اینکه من میخواهم به میل خودم قران رو تحریف و تفسیر کنم! اینکه من از احساسات هیچی نمیدونم!
اینکه من مغالطه میکنم! نفسانیات و امیال نا پاکی دارم! گفتار ناصوابی دارم! و اصولاً مسلمان که نیستم هیچ ادم ناپاک و تابع نفسانیاتی هستم!

خوب شما به عنوان مسلمان خوب تهمتهایی رو که به من زدید تایید میکنید؟
از سوی دیگر گفتید اگر گفتار من ناصواب باشد دیگر به ان جواب نمیدهید! من برای پاسخ گویی به شما اینجا نیستم و اگر شما هم جوابی ندهید ایاتی رو که قول دادم ذکر میکنم و به این بحث در این تاپیک ادامه میدم و شما هم اگر دوست داری ادامه بدی خوش اومدی و اگر نه به سلامت! نمیدونم معیار صواب یا نا صوابی گفتار من چیه؟ خود شما؟

و در پایان ! میدونید راه حل مورد نظر من برای رفع و حذف صیغه در ایران چیه؟ اینکه کاملاً قانونی بشه! تمام مردان و زنان موظف باشند ازدواج موقت خودشون رو ثبت کنند و در غیر این صورت ازدواجشون غیر شرعی و غیر قانونی محسوب بشه و عملشون مصادف با زنا! صیغه باید در دفترخانه ها و شناسنامه های هر دو طرف ثبت بشه و روال ثبتی اون (نه روال شرعی) کاملاً مشابه با ازدواج دایم باشه! صیغه نامه و شرایط دو طرف به طور محضری تنظیم بشه!
میدونید فواید این عمل چیه؟
1 . هیچ مردی دیگه به خاطر مخفی بودن ذات این عمل نمیتونه همسرش رو فریب بده! صیغه کاملاً در شناسنامه ثبت شده!
2 . میدونید در کشور ما چند کودک بی شناسنامه از ازدواج های موقت وجود دارند که پدرشون حاصر نیست اونها رو فرزند خودش بدونه ! این مادران معمولاً به قدری کم بضاعت یا بی سواد هستند که نمیدانند یا نمیتوانند با مراجعه به دادگاه و ازمایش DNA هویت فرزند خودشون رو مسجل کنند!
3. دختران وپسران جوان به دلیل ثبت ازدواج در شناسنامه با دقت و مسئولیت پذیری بیشتری در برابر اینده شون در این مورد تصمیم گیری میکنند!
4. این یکی به نفع شما: طی شدن عده زنان قابل کنترل میشه!
5. اگر دو نفر نا محرم با هم دستگیر شدند نمیتونند با ادعای اینکه صیغه هستند از دست قانون در برند(این هم برای این بود که به من تهمت نزنید موافق زنا هستم)
و مشکلات احتمالی: باید به تعداد صفحات عقد و ازدواج در شناسنامه افزوده بشه! مخصوصاً اگر تعداد اقایان زیاد باشه و در نتیجه زنان مجبور باشند برای حل مشکل شهوانیات جامعه زیاد ازدواح موقت کنند! و حتماً میدونید هستند زنانی که از این طریق کسب درامد میکنند! این زنان اگرچه محدودند ولی از این روش قابل شناسایی هستند
و نتیجه گیری اجتماعی(طنز): کارشناسان و امار گیران میتونند تعداد زنان و مردانی رو که با سرعت نور عاشق میشوند و با سرعت نور عشقشون رو فراموش میکنند تخمین بزنند!

خوب هر چیزی تبت شده و مسجل شدش خوبه! شما با ثبت کامل و اجباری و قانونی ازدواج موقت موافقی؟ ( به هر حال شما اعتقاد داری ازدواج موقت اونقدر چیز خوبیه که داره همینجوری زیاد میشه)

چقدر زیاد شد!
موفق باشید
 

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
روش عمربدعت گذاری در دین بوده که در شیعه نداریم و هیچ کسی نمیتواند چیزی در دین زیادو کم کند

شما زیاد کردین یا عمر کم کرده؟!
صیغه مال زمان بت پرستهای زمان پیامبر بود
نه واسه اسلام


 

phalagh

مدیر بازنشسته
دوستاي عزيز خواهش ميكنم، خواهش ميكنم جوانب احترام همديگه رو نگه داريد. اينجا فقط در زمينه نظرات اراء همديگه و دلايل و مدارك اون بحث كنيد. نه اينكه شخصيت و خود طرف مقابل رو به نقد بكشيد و مرد خطاب قرار بديد.
اينكه يه كاربر به كاربر ديگه بگه شما اينطور و شما اونطور اصلا پذيرفته شده نيست و با خاطيان برخورد ميشه.
 

khorsandi

عضو جدید
میبخشید مجموع پست من و شما اونقدر زیاد شده که سیستم اجازه نداد پست رو ارسال کنم! من هم اجباراً پست شما رو به با لا ارجاع میدم و جوابش رو به پایین!
اینم جواب من به اخرین پست اقای خرسندی
.....
با سلام خدمت دوست عزيز simin
متاسفانه عرض كنم با روش هياهو راه انداختن و مظلوم نمايي نميتوان كساني را كه بدنبال جواب هاي منطقي و خرد پسند هستند را قانع كرد.چون من اگر چيزي گفتم توضيح خودش را دادم.بنظر شما به همين راحتي ميتوان مطالبي ذكر كرد يا آنرا نا اگاهانه به قران ربط داد ويا بعد از گفتن انكار كرد ويا با قياس هاي جاهل پسند انها را توجيه كرد؟ مگر ميشود كسي كه كمي از اسلام اطلاع داشته باشد اسلام و قرآن را متهم به ترويج برده داري كند؟ دين آزادگي انسان وترويج برده داري؟ يا كسي تا حدي تقوي داشته باشد وحلال وحرام خدا را بشناسد و به خود اجازه دهد زنا را با عقد شرعي و حلال كه معصومين به آن توصيه كرد ه اند را در مقام مقايسه قرار دهد.؟ يا بي خبر از احكام بگويد صيغه جزو احكام ثانويه است وبخواهد اعتبار آنرا كم كند؟چطور ميتواند انسان مطالعه نكرده شرايط ازدواج موقت را توجيه كند؟ بنظرم دو دليل وجود دارد يا واقعا از جهل مركب است به كمال دين اسلام است و اينكه دين كامل شده است و نيازي به اصلاح و كم وزياد كردن ندارد ويا نه .از روي هواي نفس و غرور و تكبر ميباشدكه عامل مهلك بسياري از علماي بني اسراييل شده است يا به عبارت ديگر پيروي شيطان. اين مختصري راجع به اينكه هواي نفس وشيطاني بودن كه توضيح خواستيد.پس اين مطالب را توهين به شخص خود تلقي نكنيد توبيخ نفس اماره است كه در وجود همه هست بستگي دارد به اينكه هر كس چقدر به آن بها ميدهد؟ خود تحت سلطه نفس اماره است يا اينكه نفس اماره را تحت كنترل خود قرار ميدهد؟ در حديث معتبر : هر كس قرآن را به راي خويش تفسير كند جايگاهش در آتش است. يعني كسي كه بخواهد با استفاده از آيات قران نظرات خود را توجيه كند.
همين جا گريزي به بحث كنترل و اينكه انسان بايد خود را كنترل كند داشته باشيم مطلب بالا مشخص ميكند در واقع مراتب بالاتري براي كنترل وجود دارد كنترل اين نيست كه مرتاض بازي در آوريم.اين كنترل ها در اسلام وجود ندارد مسايلي در سطح بالاتر مطرح است مثل تسليم كردن نفس در برابر احكام الهي و مثل پيدا كردن ملكه تقوي.در اسلام كفته شده در قبال عمل زنا خود را حفظ كن.
نص قرآن كريم راجع به صيغه سوره نساء عبارت " فما ستمتعتم "كه علماي شيعه و سني اتفاق نظر دارند كه به معني متعه كردن زن است.و همين كه گفتيد عمر آنرا ممنوع كرد دليل بر وجود اين حكم تا زمان عمر بوده است پس خود قرآن و رسول اكرم ص آنرا نسخ نكرده يعني اين حكم براي هميشه ماندگار شد.
و اين كه دين كامل است و تا ابد كم و زياد نميشود حلال و حرام آن هميشگي است و حتي ائمه معصومين ما حق دخالت در دين را نداشتند و فقط حق حفظ و تبيين وتفسير آنرا داشتند تا جه رسد به علماء مراجع ديني وتا جه رسد به عمر و امثالهم.رجوع شود به اصول كافي احاديث بخش فضل العلم باب تقليد تا آخر بخش مربوطه احاديث كافي در اين زمينه هست .
بله متوجهم كه شما يك جا موضوع تاريخي از عمر نقل كرديد كه در واقع تاييدي بر حكم صيغه هست مطلب من به آن موضوع مربوط نبود واشاره كردم كه ايده شما در برخورد با احكام مانند روش عمر است و مانند روش شيعه نيست .يعني هر كس فكر كند با اندك سوادي به خود اجازه دهد دخل و تصرف در احكام كند والبته به گمان وخيال خود اشتباهات و نقصان ها و اضافات دين را بر طرف ميكند!!!
اشاره كردم كه مسلمان همه هستيم چون فرزند پدر و مادر مسلمان ،مسلمان است ولي شيعه علي ع ديگر به پدر و مادر نيست به اين است كه انسان در مقام ايده و عمل چقدر پيروي از ايشان ميكند؟
در مورد برده داري هم اگر بقول خود بيشتر قرآن بخوانيد مجبور نميشويد ادعايي كنيد كه اظهر من الشمس است كه نميتوانيد آنرا ثابت كنيد.در اسلام وقرآن ترويجي به برده داري نشده وهمه احكام به نفع بردگان و براي از بين بردن نظام برده داري آن است . سوره بلد: "وما ادراك ما العقبه – فك رقبه-..." معني: وتو نميداني عقبه چيست؟ آن آزاد كردن بنده در راه خداست...فقط در سوره نساء در مورد اسراء جنگي يعني زنان كفار بيان شده است. يعني شما نگران به بندگي در آمدن كفار نزد مسلمين هستيد كه در واقع از كافر بودن و آزاد بودن مسلما براي آنها بهتر است. حال بگذريم كه اصلا مفهوم برده داري در اسلام طور ديگري رقم خورد و بردگان و كنيزان در اسلام به جايگاه هاي رفيع رسيدند. ائمه معصومين با آنها هم سفره بودند. مادر ولي عصر سلام عليه يك كنيز رومي است و.... اين چه بردگي است كه پادشاهان بايد در حسرت آن باشند!!.
لطفا اين ادعاي خود راجع به نص قران راجع به اينكه زن از زمين ارث نميبرد را ثابت كنيد. كدام آيه؟!!!
ودر مورد داستان اسف انگيز آن شخص كه داروي كاهش قواي جنسي ميخورد به خاطر عشق به همسرش.!!من هم مثل شما از شنيدنش مو بر بدنم راست شد.از اينكه يك فرد چطور ميتواند خيلي مذهبي !!! باشد و نتواند به نياز خود پاسخ درست و مذهبي پسند بدهد.ما در احكام داريم كه هر كس بترسد به گناه بيفتد لازم است زن بگيرد نه اينكه دارو بخورد! خوب او كه زن داشته بنابراين صيغه برايش مصداق پيدا ميكند.
صيغه ظرفيت بالايي دارد آنهايي از زن و مرد بيشتر بفكر ارضائ تمايلات شديد جنسي هستند ميتوانند از نوع كوتاه آن استفاده كنند ولي آنهايي كه بقول شما عاطفي تر هستند ميتوانند از نوع بلند مدت آن استفاده كنند99 ساله.
در مورد وضع محدوديت هاي صيغه بله موافقم ولي نه با ديد خصمانه شما كه منظورتان از بين بردن آن باشد.بلكه قوانيني كه دو طرفه باشد يعني هم امر صيغه را تسهيل كند و هم اينكه جلوي سوء استفاده از آنرا بگيرد يعني بقول شما از بوجود آمدن فرزندان بي سرپرست و رها شده و از اينكه مرد بتواند در پرداخت نكردن مهريه به زن ظلم كند و.... جلوگيري كند.
در مورد عواطف هم گفته شد تناقضي بين صيغه و عواطف انساني وجود ندارد.همچنين بنده نگفتم بين صد زن ميتوان به عدالت رفتار كرد گفتم ميتوان باهمه عاطفي بود.
به هر حال اميدوارم جنابعالي از روي خير خواهي مسائل خود را مطرح كرده باشيد و دوستان سعي كنند كه نسبت به احكام دين آنگونه كه هست نگاه كنند نه آنگونه كه فقط درك خود به آن ميرسد
موفق باشيد
ومن الله التوفيق
 

siminzare

عضو جدید
کاربر ممتاز
متاسفانه عرض كنم با روش هياهو راه انداختن و مظلوم نمايي نميتوان كساني را كه بدنبال جواب هاي منطقي و خرد پسند هستند را قانع كرد.چون من اگر چيزي گفتم توضيح خودش را دادم.بنظر شما به همين راحتي ميتوان مطالبي ذكر كرد يا آنرا نا اگاهانه به قران ربط داد ويا بعد از گفتن انكار كرد ويا با قياس هاي جاهل پسند انها را توجيه كرد؟ مگر ميشود كسي كه كمي از اسلام اطلاع داشته باشد اسلام و قرآن را متهم به ترويج برده داري كند؟ دين آزادگي انسان وترويج برده داري؟
بله کاملاً موافقم که با سفسطه کردن نمیشه این بحث رو پیش برد!
باز هم از ارجاعات و توصیفهای بدون منطق بای گفته های من استفاده میکنید!
میرسیم به بحث برده داری! من ادعا کردم که قران برده داری رو ترویج کرده؟ یا گفتم در قران نظام برده داری تایید شده! دین ازادگی انسان به نظر میرسه بیشتر یک توصیف عارفانه از اسلام باشه در حالی که داریم در مورد احکام دقیق اسلامی بحث میکنیم! در قران ایای وجود احکام متعدد برای برده داری به معنی وجود و تایید نظام برده داری در جامعه اسلامی نیست؟ بدون اینکه بخواهیم اسلام رو محکوم کنیم؟ ( معتقدم در صدر اسلام امکان حذف این سیستم وجود نداشته گرچه اسلام سیستم قبلی برده داری رو اصلاح کرده)! بهبود شرایط برده ها رو رد نکردم ولی از سوی دیگر اصلاً معتقد نیستم شرایط برده ها در جامعه اسلامی به نقطه ایده ال رسیده باشه!

يا كسي تا حدي تقوي داشته باشد وحلال وحرام خدا را بشناسد و به خود اجازه دهد زنا را با عقد شرعي و حلال كه معصومين به آن توصيه كرد ه اند را در مقام مقايسه قرار دهد.؟ يا بي خبر از احكام بگويد صيغه جزو احكام ثانويه است وبخواهد اعتبار آنرا كم كند؟چطور ميتواند انسان مطالعه نكرده شرايط ازدواج موقت را توجيه كند؟ بنظرم دو دليل وجود دارد يا واقعا از جهل مركب است به كمال دين اسلام است و اينكه دين كامل شده است و نيازي به اصلاح و كم وزياد كردن ندارد ويا نه .از روي هواي نفس و غرور و تكبر ميباشدكه عامل مهلك بسياري از علماي بني اسراييل شده است يا به عبارت ديگر پيروي شيطان.
تقوی داشتن و حلال و حرام خدا رو شناختن چه ربطی داره به بحث در مورد ماهیت صیغه؟
به خودم حق میدم به شدت از دستتون عصبانی باشم !
این دومین پستیه که من دارم به صراحت اعلام میکنم که من نگفتم صیغه جزء احکام ثانویه است ! و شما باز همون تهمت قبلی خودتون رو تکرار میکنید!
مطالب من رو به دقت بخونید! حرف من این بود ممنوعیت و محدودیت صیغه به کمک احکام ثانویه از نظر شرعی امکان پذیره! من شارع نیستم که صیغه رو جزء این احکام قرار بدم ولی از نظر قانون شرع این امر امکان پذیره!
و میرسیم به مقایسه بین برده داری و صیغه! هر دو در قران اومدن ( به نوعی تایید شده اند و نه توصیه!) و هر دو را میتوان با توجه به شرایط زمان محدود و ممنوع کرد! امروزه ایا شما حتی یک کافر رو حاضرید به بردگی بگیرید؟ گرچه در قران من ندیدم به برده کردن و برده شدن کفار اشاره شده باشه! در واقع در هر جنگی اسرا (کافر و غیر کافر) به بردگی گرفته میشدند! و در داخل مملکت هم بده کاران مالیات و یا جزیه در صورت ناتوانی پرداخت بدیهی به حکومت به مالکیت عاملان حکومتی در میامدند! در این مورد مثالهای تاریخی زیادی وجود داره!
اگر میتوانید در قران مثال بیاورید که برده شدن فقط مخصوص به کفار باشه!
از این گذشته احکام قران منجر به حذف برده داری نشد! تجارت برده داری در ایران در زمان حکومت ناصرالدین شاه (اگر اشتباه نکنم) و تحت فشار انگلیس ممنوع شد و اخرین نسل برده های ایرانی در دوران قاجار میزیستند! در مورد وجود رد پای برده داری در کشور های اسلامی هنوز زیاد میشه صحبت کرد که جای اون اینجا نیست.

اين مختصري راجع به اينكه هواي نفس وشيطاني بودن كه توضيح خواستيد.پس اين مطالب را توهين به شخص خود تلقي نكنيد توبيخ نفس اماره است كه در وجود همه هست بستگي دارد به اينكه هر كس چقدر به آن بها ميدهد؟ خود تحت سلطه نفس اماره است يا اينكه نفس اماره را تحت كنترل خود قرار ميدهد؟ در حديث معتبر : هر كس قرآن را به راي خويش تفسير كند جايگاهش در آتش است. يعني كسي كه بخواهد با استفاده از آيات قران نظرات خود را توجيه كند.
توبیخ نفس اماره رو با استفاده از صیغه مخاطب بیان نکنید! اگر به من میگویید نظراتم بر اساس افکار شیطانی منه دقیقاً منظورتون همون چیزیه که دارید بیان میکنید! زبان و قدرت تکلم برای صریح و مستقیم احساسات داده شده! بنابراین اگر دارید از نفس اماره صحبت مبکنید حتماً دقت کنید به مخاطبتون اشاره نکنید!

همين جا گريزي به بحث كنترل و اينكه انسان بايد خود را كنترل كند داشته باشيم مطلب بالا مشخص ميكند در واقع مراتب بالاتري براي كنترل وجود دارد كنترل اين نيست كه مرتاض بازي در آوريم.اين كنترل ها در اسلام وجود ندارد مسايلي در سطح بالاتر مطرح است مثل تسليم كردن نفس در برابر احكام الهي و مثل پيدا كردن ملكه تقوي.در اسلام كفته شده در قبال عمل زنا خود را حفظ كن.
نص قرآن كريم راجع به صيغه سوره نساء عبارت " فما ستمتعتم "كه علماي شيعه و سني اتفاق نظر دارند كه به معني متعه كردن زن است.و همين كه گفتيد عمر آنرا ممنوع كرد دليل بر وجود اين حكم تا زمان عمر بوده است پس خود قرآن و رسول اكرم ص آنرا نسخ نكرده يعني اين حكم براي هميشه ماندگار شد.
میرسیم به کنترل انسان!
سوره نور ایه 33 : كساني كه به ازدواج دسترسي ندارند بايد صبر كنند و خودشان را پاك نگهدارند تا وقتي كه خداوند از فضل خودش آنان را غنا بخشد

نسا 3 :
.......اگر مى‏ترسيد عدالت را (درباره همسران متعدد) رعايت نكنيد، تنها يك همسر بگيريد.....
(دستور اجرای عدالت که نشاندهنده لازم الجرا بودن اون است

فعلاً این دو ایه کافیه! شما یک ایه برای من مثال اوردید که در واقع تنها ایه قرانه که برای صیغه بهش استناد میشه! این ایه امری هم نیست بلکه به این صورت معنی میده : و هنگامی که از انها استمتاع جوییدید!
استمتعتم به صورت متعه کردن و همینطور به صورت تمتع یافتن (کامجویی) معنی شده! (در زبان عربی) استمتاع : اسم مصدر به معنای برخورداري جستن بهره برگرفتن کام خواستن.
میبینید صرف فوق امری نیست! بنابراین در قران گرچه به صیغه اشاره شده ولی امر نشده!
همانطور که به برده داری اشاره شده ولی امر نشده! و همینزور همونزور که در قران به ثواب ازادی برده زیاد اشاره شده به خویشتنداری مرد هم زیاد اشاره شده! ( برای انان خویشتنداری بهتر است...)

خوب شما اصل رو ول کردید دو دستی چسبیدی به فرع؟

و اين كه دين كامل است و تا ابد كم و زياد نميشود حلال و حرام آن هميشگي است و حتي ائمه معصومين ما حق دخالت در دين را نداشتند و فقط حق حفظ و تبيين وتفسير آنرا داشتند تا جه رسد به علماء مراجع ديني وتا جه رسد به عمر و امثالهم.رجوع شود به اصول كافي احاديث بخش فضل العلم باب تقليد تا آخر بخش مربوطه احاديث كافي در اين زمينه هست .
[/QUOTE

میرسیم به لایتغیر بودن احکام قران!
کسی قصد تغییر قران رو نداره! فقط احکامی وجود داره که با زندگی جاری و امروزه ما مطابقت نداره!
وجود احکام ثانویه ( گرچه من اونها رو تعیین نمیکنم) دلیلی برای این ادعاست! ما طبق نص قران حتی در صورت وقوع جنگ (حتی با کفار) برده گیری انجام نمیدهیم!
در مجلس ما و در دولت ما با استفاده از همین قوانین ثانویه قوانین زیادی تصویب شده اند!
اگر باز هم فکر میکنید لازم است مثال بزنم اطلاع بدید!

بله متوجهم كه شما يك جا موضوع تاريخي از عمر نقل كرديد كه در واقع تاييدي بر حكم صيغه هست مطلب من به آن موضوع مربوط نبود واشاره كردم كه ايده شما در برخورد با احكام مانند روش عمر است و مانند روش شيعه نيست .يعني هر كس فكر كند با اندك سوادي به خود اجازه دهد دخل و تصرف در احكام كند والبته به گمان وخيال خود اشتباهات و نقصان ها و اضافات دين را بر طرف ميكند!!!
دخل و تصرف در احکام رو چی بیان میکنید؟ اینکه گروهی اعتقاد دارند خودداری و پرهیز کاری برای هردو زن و مرد بهتر است (طبق نص قران) !
مثل اینکه من و اقرادی نظیر من با این طرز فکر بیشتر به قران نزدیکترند!
اگر قران امر و توصیه به خویشتنداری کرده شما چطور میتونید این امر اولی رو زیر سوال ببرید!

اشاره كردم كه مسلمان همه هستيم چون فرزند پدر و مادر مسلمان ،مسلمان است ولي شيعه علي ع ديگر به پدر و مادر نيست به اين است كه انسان در مقام ايده و عمل چقدر پيروي از ايشان ميكند؟
در مورد برده داري هم اگر بقول خود بيشتر قرآن بخوانيد مجبور نميشويد ادعايي كنيد كه اظهر من الشمس است كه نميتوانيد آنرا ثابت كنيد.در اسلام وقرآن ترويجي به برده داري نشده وهمه احكام به نفع بردگان و براي از بين بردن نظام برده داري آن است . سوره بلد: "وما ادراك ما العقبه – فك رقبه-..." معني: وتو نميداني عقبه چيست؟ آن آزاد كردن بنده در راه خداست...فقط در سوره نساء در مورد اسراء جنگي يعني زنان كفار بيان شده است. يعني شما نگران به بندگي در آمدن كفار نزد مسلمين هستيد كه در واقع از كافر بودن و آزاد بودن مسلما براي آنها بهتر است.
من نه تنها احکام قران در مورد برده داری رو خوندم بلکه شخصاً در مورد تاریخ برده داری در دنیای اسلام و خارج از اون هم مطالعه داشتم.
بله اسلام قوانین زندگی بردگان و کنیزان رو تا حدودی بهبود بخشید! ولی به دلایل اجتماعی در اون دوران خاص هرگز هیچ حکمی در رد نفس برده داری بیان نکرد.
بله در قران به دلایل مختلف ازاد کردن برده ها توصیه شده! ولی هرگز توصیه نشده از مسلمانان برده نگیرید! هرگز توصیه نشده که همسایگان کشورهای اطراف خودتون رو بدون جنگ به اسارت نگیرید! در جنگهای مسلمانان برده گیری بسیار رایج بوده و حتی مسیحیان هم به برده گی گرفته میشدند! ( کفار فرق میکنند با اهل کتاب! این رو قبول دارید؟) اونچه در مورد حکم طلاق زنان بیان شده در مورد زنان کفار نیست و در مورد همه زنان اسیر است! همه زنان و همه مردان و همه کودکان! در مورد برده بودن کافر نسبت به ازاد بودن اون شاید من و شما صلاحیت اظهار نظر نداشته باشیم! ازادی از نظر من مهمترین و با ارزشترین دارایی انسان هاست! چه کافر و چه غیر کافر! (البته از نظر شما حتی برده شدن اهل کتاب هم به نفع اونهاست)

حال بگذريم كه اصلا مفهوم برده داري در اسلام طور ديگري رقم خورد و بردگان و كنيزان در اسلام به جايگاه هاي رفيع رسيدند. ائمه معصومين با آنها هم سفره بودند. مادر ولي عصر سلام عليه يك كنيز رومي است و.... اين چه بردگي است كه پادشاهان بايد در حسرت آن باشند!!.
برده ها و کنیز ها به مقام بالایی رسیدند؟ بیشتر تاریخ بخوانید! مخصوصاً کتابهای تاریخ برده داری که در ایران چاپ شده رو بخونید! به شما نمیگم در ممالک اسلامی چه رفتاری با برده ها میشده ! (مایه شرمندگیه ) ولی خودتون بیشتر مطالعه کنید تا ادعا نکنید برده ها در جایگاه رفیعی بودند!
لطفاً به جای مایه گذاشتن از احساسات مذهبی بیایید کاملاً منطقی بحث کنیم! و یا منبع بیاورید که کدام پادشاهان در ارزوی این بودند که جای یک کنیز رومی باشند!!!!

لطفا اين ادعاي خود راجع به نص قران راجع به اينكه زن از زمين ارث نميبرد را ثابت كنيد. كدام آيه؟!!!
ودر مورد داستان اسف انگيز آن شخص كه داروي كاهش قواي جنسي ميخورد به خاطر عشق به همسرش.!!من هم مثل شما از شنيدنش مو بر بدنم راست شد.از اينكه يك فرد چطور ميتواند خيلي مذهبي !!! باشد و نتواند به نياز خود پاسخ درست و مذهبي پسند بدهد.ما در احكام داريم كه هر كس بترسد به گناه بيفتد لازم است زن بگيرد نه اينكه دارو بخورد! خوب او كه زن داشته بنابراين صيغه برايش مصداق پيدا ميكند.
در مورد ارث زنان! بله حق با شماست ! من اشتباه کردم که به 1400 سال فقه شیعه اعتماد کردم! ارث نبردن زن از زمین در قران نیامده ! ولی چرا 1400 سال است فقهای ما این حکم رو در کتابهای خودشون تفسیر میکنند؟
کتابهای همه مراجع تقلید رو بخونید! میبینید حق با من است!
با راهنمایی شما فهمیدم به هیچ یک از تفاسیر فقها نباید اعتماد کرد! از کجا معلوم از این قبیل اشتباهات فاحش باز هم در ان نباشد؟؟؟

و در مورد اون داستان!
مردی که همسرش در شرایط بسیار بحرانی روحی و عاطفی به سر میبرد و تصمیم دارد طبق نص صریح قران تقوا پیشه کند و در این راستا از یک پزشک هم کمک بگیرد! کجای این عمل خلاف شرع است؟ کجای قران توصیه شده حتماً و حتماً صیغه کنید؟
شما در قران نخوندید که تقوا برای شما بهتر است؟ اگر مردی همسرش رو اونقدر دوست داشته باشه که نخواهد در شرایط نا مساعد روحی فقط به فکر نیاز جنسی خودش باشه مو بر تن شما راست میکنه؟ شما فکر میکنید انسانها توانایی کنترل کردن خودشون و با تقوا بودن رو ندارند؟
ترس از گناه؟ چه ربطی داره؟ من دیگر اصلاً به احکام اعتماد ندارم! خوب این ادم مطمئن است با کمک پزشک دیگر به گناه نخواهد افتاد! شما مشکلی با خویشتنداری این ادم داری؟

صيغه ظرفيت بالايي دارد آنهايي از زن و مرد بيشتر بفكر ارضائ تمايلات شديد جنسي هستند ميتوانند از نوع كوتاه آن استفاده كنند ولي آنهايي كه بقول شما عاطفي تر هستند ميتوانند از نوع بلند مدت آن استفاده كنند99 ساله.
در حالت اول: ایا هدف از ازدواج فقط ارضای تمایلات شدید جنسی است؟ پس عاطفه این وسط نقشی ندارد؟ مگر ازدواج دایم برای ارضای نیاز های جنسی کافی نیست؟
مگر خداوند نفرموده که خویشتنداری برای شما بهتر است؟ ظاهراً شما هیچ اعتقادی به خودداری ندارید!
در حالت دوم: چرا 99 سال؟ چرا ازدواج دائم نباشد؟ چرا باید حتماً اسم صیغه روی اون باشه؟

در مورد وضع محدوديت هاي صيغه بله موافقم ولي نه با ديد خصمانه شما كه منظورتان از بين بردن آن باشد.بلكه قوانيني كه دو طرفه باشد يعني هم امر صيغه را تسهيل كند و هم اينكه جلوي سوء استفاده از آنرا بگيرد يعني بقول شما از بوجود آمدن فرزندان بي سرپرست و رها شده و از اينكه مرد بتواند در پرداخت نكردن مهريه به زن ظلم كند و.... جلوگيري كند.
دید خصمانه من؟
ببینید در کشور ما معمولاً صیغه به طور مخفیانه انجام میشه! یه سری به دادگاه های خانواده بزنید و ببینید چه تعداد زیادی از مردان به طور پنهان از خانواده اقدام به ازدواج مجدد میکنند و وقتی جریان لو میره چه جنجال و رسوایی به بار میاد! میدونید چه تعداد فرزندان ناشی از ازدواج موقت بدون حتی شناسنامه در کشور ما زندگی میکنند؟

از خواسته ها و ارزوهاتون در زمینه ازدواج موقت صحبت نکنید! بلکه بگذارید از واقعیات صحبت کنیم! مردان هرگز فرزند ناشی از ازدواج موقت رو قبول نمیکنند!

بگذارید یک مقاله معرفی کنم : روزنامه اعتماد 1 مرداد 84

این مقاله یک تحلیل کامل جامعه شناسانه از مشکلات ازدواج موقت رو در کشور نشان میده!
ظلم مرد به زن در زمینه عدم پرداخت مهریه نیست بلکه در مورد عدم پذیرش مسئولیت مسئولیت کودکان این ازدواجه! میدونید در صورت ثبت ازدواج موقت در شناسنامه امار این ازدواج حتماً کم میشه!

در مورد عواطف هم گفته شد تناقضي بين صيغه و عواطف انساني وجود ندارد.همچنين بنده نگفتم بين صد زن ميتوان به عدالت رفتار كرد گفتم ميتوان باهمه عاطفي بود.
به هر حال اميدوارم جنابعالي از روي خير خواهي مسائل خود را مطرح كرده باشيد و دوستان سعي كنند كه نسبت به احكام دين آنگونه كه هست نگاه كنند نه آنگونه كه فقط درك خود به آن ميرسد
با این حرفتون به شدت مخالفم!
مردی که یک زن رو برای مدت مشخص صیغه میکنه و بعد رهاش میکنه نمیتونیم بگیم رفتار عاطفی داره! یا اگر فرزندش رو قبول نکنه حتماً انسان بی وجدانی هم هست! (قبول نکردن فرزند به شدت شایعه)

تعریف نهایی من از ازدواج موقت : زنی که هر چند وقت یکبار خودش رو به اغوش مرد جدیدی میندازه و مردی که هر چند وقت یکبار زن جدیدی رو بدون در نظر گرفتن مسئولیت هاش در اغوش میگیره و بعد رها میکنه!

من بچه هایی رو میبینم که در یک خانواده نابه سامان بزرگ میشوند و مادر هر چند وقت یکبار یک برادر یا خواهر جدید از یک بابای جدید به جمعشون اضافه میکنه!
من مردی رو میبینم که وقتی به همسرش میگه سر کاره یا توی جلسه در واقع در کنار همسر جدیدشه!
من ادمهایی رو میبینم به شدت غریزه محور و ناتوان در برابر میل جنسی!
عطش جنسی از اون عطش هاست که هر جه بیشتر بگیره عطش هم بیشتر میشه!
مرد و یا زن هوس باز با ازدواج اول و دوم سیر نمیشه و هر روز به دنبال تجربه جدیدیه!

و شما به جای اینکه بیایی در مورد عقاید مذهبی من تفحص کنی سعی کن فقط به بحث صیغه جواب بدی!
این همه معضلات ناشی از ازدواج موقت در کشور کافی نیست؟
صیغه یک امر موقته که راه حل موقت میده! اگر معضلی هست باید حل بشه و نه اینکه موقتاً سر هم بندی بشه!
و در نهایت صیغه برای هوس جنسی فقط یک قرص مسکن است و نه درمان! بیماری در اثر استفاده مداوم از مسکن ریشه دار میشه و وقتی دمل چرکی سر میزنه که دیگه برای درمان دیر شده.
 
با سلام

با سلام

از اينکه اين اطلاعات خوب رو در اختيار کاربران قرار داديد و فرهنگ مسلمان بودن و آگاهي بيشتر از دين کامل اسلام رو ترويج دادين متشکر،

شايد خيلي ها از اسلام فقط اسمشو شنيدن، خیلی ها اطلاعات نادرست دارن، خيلي ها مسائل رو قاطي مي کنن و... ضمنا اگه قرار بود همه چيز با عقل انسان جور بياد خدا پيغمبر و کتابشو براي مردم نمي فرستاد (خيلي جاها عقل انسان به تنهايي قادر به حل مسائل نيست!)
گاهي اوقات شيطان اعمال زشت و بد رو در نظر انسان خوب جلوه ميده، پس براي اين انسان ها خوبي و پاکي جايگاهي نداره!!!
همه این مشکلات توسط علامه طباطبایی حل شده!
بحث علامه طباطبائي در تفسير الميزان راجع به ازدواج موقت
اين مطالب را علامه طباطبائي پس از اثبات حکم ازدواج موقت از نظر آيه فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فريضه ... در سوره مبارکه نساء، ذيل يک بحث روايتي آورده است. (قابل توجه عزیزانی که پرسیدند که در کجای قرآن آمده!)
 

hamidkareshki

عضو جدید
از اينکه اين اطلاعات خوب رو در اختيار کاربران قرار داديد و فرهنگ مسلمان بودن و آگاهي بيشتر از دين کامل اسلام رو ترويج دادين متشکر،

شايد خيلي ها از اسلام فقط اسمشو شنيدن، خیلی ها اطلاعات نادرست دارن، خيلي ها مسائل رو قاطي مي کنن و... ضمنا اگه قرار بود همه چيز با عقل انسان جور بياد خدا پيغمبر و کتابشو براي مردم نمي فرستاد (خيلي جاها عقل انسان به تنهايي قادر به حل مسائل نيست!)
گاهي اوقات شيطان اعمال زشت و بد رو در نظر انسان خوب جلوه ميده، پس براي اين انسان ها خوبي و پاکي جايگاهي نداره!!!
همه این مشکلات توسط علامه طباطبایی حل شده!
بحث علامه طباطبائي در تفسير الميزان راجع به ازدواج موقت
اين مطالب را علامه طباطبائي پس از اثبات حکم ازدواج موقت از نظر آيه فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فريضه ... در سوره مبارکه نساء، ذيل يک بحث روايتي آورده است. (قابل توجه عزیزانی که پرسیدند که در کجای قرآن آمده!)
سلام دوست عزیز
به اسم من دقت کن همشهری!!
حمید کارشکی
یاد چی میوفنی
 

madonna

عضو جدید
چرا بايد فكر كنيد عقد موقت كار درستي نيست ؟اگر بدون رعايت قواعدي با كسي همبستر شويد كار درستي انجام شده؟نه تنها به عقد موقت به عنوان راهكاري براي ترويج فساد نگاه نكنيد بلكه بر عكس آنرا قاعده اي براي نظم بخشيدن به روابط زن و مرد بدانيد.
حالا چند مثال :
فرض كنيد دختر و پسري واقعا قصد ازدواج دارند آنها يا بايد بدون اطلاع پدر و مادرشان به برقراي روابط مخفي ادامه دهند كه نتيجه آن چندين و جند گرفتاري است كه خود بهتر ميدانيد و يا مثل دو بچه خوب ميرن با اجازه اوليايشان عقد محرميت ميخونند . در اين روش تجربيات بزرگتر ها هم بك كمكشون مياد.
حالت دوم : زني كه به هر علتي همسرش را از دست داده از يكطرف تجربه تلخ گذشته را دوست ندارد تكرار كند و از طرفي از تنها يي تصميم گرفتن و تنهايي خريد كردن و تنهايي خوابيدن و تنهايي فكر كردن در عذاب قرار دارد اين زن يا بايد بدون رعايت قواعدي با مردي نياز هايش را تامين كند و يا رسما به عقد موقت مرد متاهلي درايد و همه فاميل را خير كند و يا بطور مخفي به عقد موقت آن مرد درايد . اغلب حالت سوم را ترجيح ميدهند اما ازدواج موقت با مردان متاهل را به سختي ميپذيرند از طرفي جواني كه بتواند كمبود هاي زندگيش را تامين كند هم كمياب است پس ممكن است با تنهايي هايش تا پايان عمر به جوري كنار بياد كه اينهم يه جور زندان غريضه هاست. و اما زيبا ترين و مشكل ترين حالت اينستكه زني مطلقه يا بيوه و داراي امكانات كامل زندگي به عقد موقت جواني درايد كه از تنهايي و فشارهاي مادي و معنوي زندگي در عذاب است ثوابي كه در چنين ازدواج موقتي نصيب زن ميشود حد و اندازه ندارد چه بسا اينكه اين عقد موقت تبديل به عقد دائم هم بشود .
به قول ایشون فقط به درد زنای بیوه ای میخوره که قصد گول زدن پسرای کم سن و سال رو دارن و همچنین آقایون بی شرم و حیایی که زن خودشون براشون بس نیست. اگه بدون این مسخره بازیا برن هرکاری دوست دارن بکن شرفش بیشتره تا خودشونو گول بزنن و بگن برا فلان ساعت همسر من باش اون یکی هم بگه باشه قبول!!!!!!!!!!
واقعا مزخرفه و شرم آوره!!!!!!!!!!!!
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
از اينکه اين اطلاعات خوب رو در اختيار کاربران قرار داديد و فرهنگ مسلمان بودن و آگاهي بيشتر از دين کامل اسلام رو ترويج دادين متشکر،

شايد خيلي ها از اسلام فقط اسمشو شنيدن، خیلی ها اطلاعات نادرست دارن، خيلي ها مسائل رو قاطي مي کنن و... ضمنا اگه قرار بود همه چيز با عقل انسان جور بياد خدا پيغمبر و کتابشو براي مردم نمي فرستاد (خيلي جاها عقل انسان به تنهايي قادر به حل مسائل نيست!)
گاهي اوقات شيطان اعمال زشت و بد رو در نظر انسان خوب جلوه ميده، پس براي اين انسان ها خوبي و پاکي جايگاهي نداره!!!
همه این مشکلات توسط علامه طباطبایی حل شده!
بحث علامه طباطبائي در تفسير الميزان راجع به ازدواج موقت
اين مطالب را علامه طباطبائي پس از اثبات حکم ازدواج موقت از نظر آيه فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فريضه ... در سوره مبارکه نساء، ذيل يک بحث روايتي آورده است. (قابل توجه عزیزانی که پرسیدند که در کجای قرآن آمده!)
دوست عزیز
علمای سنی و شیعه کلی سر این عمل بگو مگو دارند اونوقت با یه کتاب از علامه طباطبایی حل شد؟!
اتفاقا جالبه که علمای اهل تسنن باز هم از قران آیه در رد این عمل میارن!
موفق و پیروز باشید
یا حق
 

khorsandi

عضو جدید
جوابيه جناب siminzare

در ابتدا براي جلوگيري از سوء تفاهم ياد آوري ميشود اگر در نوشته جايي خطاب به شما شده است مخاطب هر شخصي با طرز فكر و بيان شماست خطاب من شخص شما نيست چون ما خصومت شخصي با كسي نداريم البته اين نكته توضيح واضحات بود.
به بعضي مسائل مهمتر در چند بند جواب داده داده ام:
1- بحث ما راجع به صيغه است نه ارث زن ونه برده داري و...بنابراين در اينجا لازم است فقط پيرامون اين مساله بپردازيد وهر مساله توضيح و تفسير خود را داردو مجال بحث بسيارزياد است وكساني كه با مسائل فقهي آشنا هستند ميدانند كه قياس در فقه شيعه جايز نيست.بنابر اين فقط راجع به صيغه بحث كنيد كه بحث بيش از حد طولاني نشود.
اتفاقا در اينجا بر خلاف ميل شما راجع به حكم صيغه از نظر اسلامي مد نظر ماست وما راجع به تاريخ و جغرافيا و مسائل اخلاقي و عاطفي و اجتماعي و... بحث نمي كنيم واگر هم بخواهيم راجع به صيغه در اين موضوعات بحث كنيم باز هم ارتباطي به اينكه اين مسائل بخواهد اصل حكم صيغه را زير سوال ببرد ندارد.
-2باز هم مكررا عرض ميكنم احكام اسلام چه اوليه وچه ثانويه آن توسط هيچ كس قابل تغيير و تبديل نيست فقط بنا بر ضرورت ها و مصالحي آن هم توسط حاكم شرع كه آگاه به احكام شرع است و بر اساس پيش بيني هايي كه باز هم در خود فقه شده است بعضي احكام موقتا تغيير ميكند مثلا امام ره پس از كشتار حجاج در سال 66 موقتا براي حفظ جان مسلمين حج را تعطيل كرد يا مثلا ايشان بازي شطرنج را به خاطر اينكه از حالت قمار در آمده است حلال اعلام كردند ودر واقع حرمت شطرنج بعلت حرمت قمار بوده است ودر واقع كسي نميتواند قمار را حلال كند.يا حكم ارث زن از همسر كه به قول شما تغيير كرده كه ان هم ادله هاي فقهي خود را دارد . كه البته به اين احكام ثانويه نميگويند. بنا بر اين احكام هر كدام بر اساس اصول و قواعدي بيان شده وباز بر اساس همان اصول تغييير ميكنند ودر ظاهر امر اينگونه بنظر ميرسد كه حكم تغيير كرده. پس اينگونه نيست كه هيچ كسي يا عاملي باعث تغيير احكام شود!! نا آگاهي ها و سوء استفاده هايي كه از يك امر ديني ميشود نمي تواند عامل تغيير اصل يك حكم شودوسوء استفاده ها ونا آگاهي ها را بايد با كارهاي قانوني و فرهنگي اصلاح كرد. هيچ عاقلي نميگويد فلان دارو نبايد توليد شود چون بعضي افراد از آن براي خود كشي يا براي كشتن ديگران استفاده ميكنند.
3- توصيه معصوم ع راجع به تفسير به راي قرآن را جدي بگيريد.از قران براي توجيه افكار خود استفاده نكنيد مفسر اصلي قران معصومين س هستند ظاهرا شما اگر به ايه اي بر خورديد كه موافق عقيده شما نبود نعوذبالله انرا قبول نداريد؟
موارد زير را از ايات قران ذكر ميكنم كه به موضوعات مختلف بحث هاي گذشته ما مربوط ميشود:
  • ايه فمااستمطعتم را شما معني كرديد! اولا من نگفتم امر به صيغه شده ثانيا بحث ترجمه لفظي و صرف و نحو نيست منظور آيه كه مهم تر از معني لغوي است اينست كه مربوط به متعه است طبق نظر علماي شيعه و سني. منظور شمااز اينكه فقط يك آيه در اين مورد آمده اينست كه يك ايه كم است؟ به نظر شما بايد چند ايه در اين رابطه باشد تا كفايت كند؟!!!
  • ايه هاي 89 و90 بقره را بعنوان نمونه قرائت كنيد تا ببينيد اهل كتاب هم كافر خطاب شده اند.
  • ايه 129 نساء در مورد تعداد همسران بخوانيد در انجا اشاره شده كه هر چند عدالت را بين همسرانتان بخواهيد اجرا كنيد ولي در دوست داشتن واحساس نمي توانيد نسبت به همه يكسان باشيد ولي توصيه كرده نبايد طوري شود كه نسبت به يك زن كاملا بي توجه شويد كه نه مثل يك زن شوهر دار و نه مثل يك زن بي شوهر شود.
  • ايه 235 بقره را هم در مورد بحث خودداري در مورد زنان بخوانيد كه درمورد زنان شوهر مرده گفته باكي نيست بر شما كه با انها اميزش كنيد و فرموده خدا از درون شما اگاهي دارد كه شما ميل خود را نسبت به ايشان ابراز خواهيد كرد ولي توصيه كرده تا پايان عده صبر كنيد و قرار هاي پنهاني به قصد گناه نگذاريد و..
البته اين ايات را براي استناد مطرح نكردم فقط خواستم بفرماييد يا شما از انها بي اطلاع هستيد يا نه اين ايات را هم ميدانيد ولي چون به اميال وافكار شما جور در نمي ايد انها را مطرح نكرده ايد؟
4- و اما در مورد حكم ثانويه صيغه : صيغه در ابتدا براي شرايط خاصي توصيه شده مثلا براي مرد همسر داري كه هيچ مانعي هم براي تلذذ با همسرش ندارد مناسب نبوده ولي پس از تحريم صيغه از طرف عمر حكم ثانويه اي براي احياء اين حكم الهي وضع شده و همگان براي صيغه كردن ترغيب و تشويق شده اند و ائمه هداة معصومين هم طبق همين اصل مبادرت به صيغه كرده اند.
5- در مورد رواج صيغه شما در جايي اشاره كرديد كه صيغه ديگر مورد پسند نيست ودارد منسوخ ميشود ودرجايي ديگر اشاره كرديد بخاطر اينكه تعداد زيادي به صيغه روي آورده اند همين امر باعث طلاق شده است.پس معلوم است استقبال از صيغه خوب بوده است!!!
6- واما موضوع مهم : وقتي انسان تسليم حكم خدا نباشد بالاخره بايد يا علماي اسلام را محكوم كند يا رساله هاي احكام را يا قران را يا اصلا خود دين را.اين توجيهات خوبي است براي كساني كه نميخواهند زير بار احكام نوراني اسلام بروند و ظلمت نفسانيت خود را به ان ترجيح دهند.چه فقهاي شيعه و روش استنباط ايشان مورد تاييد امام معصوم و امام معصوم با قران لازم وملزوم يكديگر و پيامبر ص و خدا مويد قران وائمه س .پس تكفير هر كدام با تكفير ديگري مرتبط است و راه گريزي وجود ندارد و اينجا قرارنيست كه ايجا در اين مورد بحث كنيم.
ولي ازصحبت شما كه گفتيدمن ديگر به احكام اعتقادي ندارم مشخص ميشود كه شما قبلا هم به احكام اعتقادي نداشته ايد چون اگر قبلا با ادله شرعيه به احكام معتقد شديد بدون ادله شرعيه كه نميتوانيد از اعتقاد خود برگرديد!!! يا شايد هم تصور ميكنيد اعتقاد پيداكردن يا بي اعتقاد شدن هم يك چيز دلبخواهي است دليل خاصي نياز ندارد.
شما جسورانه با احكام و اعتقادات برخورد كرده ايد وآن را همچون يك وظيفه ميدانيد در جايي ندانسته احكام را زير سوال برده ايد در جايي به تعريف جديد از صيغه پرداخته ايد !! يعني تعريف اسلام ناقص است كه شما اترا باز تعريف كرديد؟يا از هر كسي كه مطلب هر چند جاهلانه در مورد صيغه مطرح كرده تشكر كرده ايد!! يا در جايي صيغه را با زنا همچون غافلان مقايسه كرده ايد كه مثل هم هستند!!! يا در جايي عاطفه و احساسات را علم كرده ايد كه بر سر صيغه بكوبيد در جايي ديگرنقاب مصلح اجتماعي به چهره زده ايد و دم ازطلاق و كودكان بي سرپرست حاصل از صيغه ميزنيد. يا گاهي پوشش معلم اخلاقي به تن ميكنيد دم از خود داري ميزنيد و قصه مرد مذهبي!!! كه بجاي ارضاء خداپسندانه اميال خود را عليل كرده(خود داري به روش آسان)را ميگوييد ويا صيغه را ضد اخلاق و خود فروشي ميدانيد .بنا براين وظيفه بزرگتري بر همگان حكم ميكند كه براي پاسداري از حريم دين در حد اطلاعات خود مطالب خود را بيان كنند.
اگر مختصري ادراك باشد مشخص است كه حكم صيغه از طرف كسي وضع شده كه خود خالق انسان و نيازهاي اوست .خالق عاطفه و احساس است خود او خوبي و بدي را براي ما تعريف كرده او روزي دهنده و تربيت كننده كودكان است . وخالق وجدان و عقل بشري است .پس او اگر حكمي كرده با علم به تمامي جوانب ان است كه دانشمندان هم هيچ وقت نمي توانند همه آن جوانب را درك كنند. با اين اوصاف پس بايد گفت: شما دايه مهربان تر از مادر شده ايد .پس چيزي كه به ذهن خطور ميكند اين است كه همه اين مقابله هاي شما بيشتر شبيه يك بساط معركه گيري است ولي بايد بدانيد افرادي كه دنبال حقيقت و آگاهي هستند به دنبال معركه گير ها راه نمي افتند.
افرادي كه تسليم اوامر و احكام خدا نيستند ودر زندگي راهي غير از مسير دين انتخاب ميكنند خود اسير دام هاي بزرگ تر شيطاني و نفساني هستند و خود از ان خبر ندارند.
 

khorsandi

عضو جدید
در مورد بند 4 كه به عنوان حكم ثانويه صيغه مطرح كردم تصحيح ميكنم كه طبق بيان استاد و متفكر شهيد مطهري به عنوان حكمت ثانويه صيغه به آن اشاره شده چون اين مطلب برگرفته از نوشته ايشان بود .
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا