مشاعرۀ سنّتی

[shabnam777]

آرزویت که می کنم

لحظه ی آمدنت انگار

دوباره پرستو ها نیامده کوچ می کنند

و من چنین نا منتظر

تو را و بهار را

از نو آرزو می کنم

تو ببین چه می کنی

که من پر از فلوت و دریا شده ام !

 

[naghmeirani]

آرزویت که می کنم

لحظه یآمدنت انگار

دوباره پرستو ها نیامده کوچ می کنند

و من چنین نا منتظر

تو را و بهار را

از نو آرزو می کنم

تو ببین چه می کنی

که من پر از فلوت و دریا شده ام !

مرغ محبتم من ، كي آب و دانه خواهم
با من يگانگي كن ، يار يگانه خواهم

 

[yamaha R6]

[FONT=&quot]مرد راهش باش تا شاهت کنم[/FONT][FONT=&quot]
صد چو ليلا کشته در راهت کنم[/FONT]

 

[naghmeirani]

[FONT=&quot]مرد راهش باش تا شاهت کنم[/FONT]
[FONT=&quot]صد چو ليلا کشته در راهت کنم[/FONT]

مـگـر اي سهاب رحـمـت تو ببـاري ارنه دوزخ
به شــراب قـهر ســوزد هــمـه جـان مـاسـوا را

 

[yamaha R6]

[FONT=&quot]اگر ز خون دلم بوی شوق می‌آید[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]عجب مدار که همدرد نافه ختنم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]طراز پیرهن زرکشم مبین چون شمع [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]که سوزهاست نهانی درون پیرهنم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]بیا و هستی حافظ ز پیش او بردار[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]که با وجود تو کس نشنود ز من که منم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]​

 

[naghmeirani]

[FONT=&quot]اگر ز خون دلم بوی شوق می‌آید[/FONT]

[FONT=&quot]عجب مدار که همدرد نافه ختنم[/FONT]
[FONT=&quot]طراز پیرهن زرکشم مبین چون شمع [/FONT]
[FONT=&quot]که سوزهاست نهانی درون پیرهنم[/FONT]
[FONT=&quot]بیا و هستی حافظ ز پیش او بردار[/FONT]

[FONT=&quot]که با وجود تو کس نشنود ز من که منم[/FONT]​

من كيم ؟ جوياي عشقي ، از دل نامهرباني
من چه هستم ، هاله محو جمال روي ماهي

 

[yamaha R6]

[FONT=&quot]یادمان باشد اگر شاخه گلی را چیدیم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]​

[FONT=&quot]وقت پر پر شدنش سوز و نوایی نکنیم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]​

 

[anahita shams]

[FONT=&quot]یادمان باشد اگر شاخه گلی را چیدیم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]​

[FONT=&quot]وقت پر پر شدنش سوز و نوایی نکنیم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]​

میان عاشق و معشوق فرق بسیار است
چو یار ناز نماید شما نیاز کنید

 

[yamaha R6]

[FONT=&quot]دﻻ ﺗﺎ ﻛﻰ در اﻳﻦ زﻧﺪان ﻓﺮﻳﺐ اﻳﻦ و آن ﺑﻴﻨﻰ[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT][FONT=&quot]ﻳﻜﻰ زﻳﻦ ﭼﺎه ﻇﻠﻤﺎﻧﻰ ﺑﺮون ﺷﻮ ﺗﺎ ﺟﻬﺎن ﺑﻴﻨﻰ[/FONT]​

 

[anahita shams]

[FONT=&quot]دﻻ ﺗﺎ ﻛﻰ در اﻳﻦ زﻧﺪان ﻓﺮﻳﺐ اﻳﻦ و آن ﺑﻴﻨﻰ[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT][FONT=&quot]ﻳﻜﻰ زﻳﻦ ﭼﺎه ﻇﻠﻤﺎﻧﻰ ﺑﺮون ﺷﻮ ﺗﺎ ﺟﻬﺎن ﺑﻴﻨﻰ[/FONT]​

monazzah چی نوشتی

 

[Mehr noosh]

یک دمی را که در آنیم غنیمت شمریم
شاید ای جان نرسیدیم به فردای دگر

 

[anahita shams]

در هوای عاشقان پر می کشد با بی قراری
آن کبوتر چاهی زخمی که او در سینه دارد

 

[Mehr noosh]

دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد؟
چون بشد دلبرو با یار وفادار چه کرد؟

 

[Mehr noosh]

ديشب دلم گرفته بود رفتم كنار آسمون
فرياد زدم يا تو بيا يا من و پيشت برسون

 

[anahita shams]

ديشب دلم گرفته بود رفتم كنار آسمون
فرياد زدم يا تو بيا يا من و پيشت برسون

نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم

 

[Mehr noosh]

می خوای بری به اوج ها رو بال نرم موج ها
گفتی که عشق من کمه حرفام برات پر از غمه

 

[anahita shams]

می خوای بری به اوج ها رو بال نرم موج ها
گفتی که عشق من کمه حرفام برات پر از غمه

هفت آسمان را بردرم وز هفت دریا بگذرم
چون دلبرانه بنگری در جان سرگردان من

 

[Mehr noosh]

ني حديث راه پـــــــرخون ميكند
قصه هاي عشق مجنون ميكند

مولانا

 

[بسیجی]

درد ما درمان ندارد الغیاث
هجر ما پایان ندارد الغیاث

 

[anahita shams]

درد ما درمان ندارد الغیاث
هجر ما پایان ندارد الغیاث

ثنــــــاي حضــــــرت عزّت ، نميـــــــــــــتوانم گفت
كه ره نميـــبرد آنجا ، قـياس و وهــم و خـــيال
سعدي

 

[بسیجی]

بابا یکی ث بده دیگه

 

[رنگ خدا]

ثنــــــاي حضــــــرت عزّت ، نميـــــــــــــتوانم گفت
كه ره نميـــبرد آنجا ، قـياس و وهــم و خـــيال
سعدي

لیک در ائینه می بینم که وای
سایه ائی زانچه بودم نیستم

 

[Mehr noosh]

لیک در ائینه می بینم که وای
سایه ائی زانچه بودم نیستم

ما بهر ساختن امديم
ني براي تاختن امديم

 

[رنگ خدا]

ما بهر ساختن امديم
ني براي تاختن امديم

مقام اصلی ما گوشه خراباتست
خدایش خیر دهد انکه این عمارت کرد

 

[Mehr noosh]

مقام اصلی ما گوشه خراباتست
خدایش خیر دهد انکه این عمارت کرد

در انتظار رويت ما و اميدواري
در عشوه وصالت ما و خيال و خوابي

 

[رنگ خدا]

در انتظار رويت ما و اميدواري
در عشوه وصالت ما و خيال و خوابي

یار با ماست چه حاجت که زیارت طلبیم
دولت صحبت ان مونس جان ما را بس

 

[@ RESPINA @]

لیک در ائینه می بینم که وای
سایه ائی زانچه بودم نیستم

مرا به خاطر بسپار لحظه به لحظه دم به دم

 

[بسیجی]

در انتظار رويت ما و اميدواري
در عشوه وصالت ما و خيال و خوابي

یاران موافق همه از دست شدند
در پای اجل یکان یکان پست شدند

 

[nooshafarin]

یار با ماست چه حاجت که زیارت طلبیم
دولت صحبت ان مونس جان ما را بس

ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی

 

[Mehr noosh]

يك جهان آيينه از سنگي شكستن مي توان
گر بخود محكم شوي . سيل بلا انگيز چيست؟