بدترین ضد حالی که خوردی چیه؟؟؟؟؟؟؟؟

lady bayat

عضو جدید
یه بار سر کلاس نشسته بودیم استادمون داشت درس می داد بعد منم اصلا حوصله ندارم دلم دعوا میخواد این دختره کنار دستیمم هی می پروند نمی دونم منفی مثبت ضرب از این جور چیزا بعد من همون لحظه گفتم ببخشید استاد بعد یه پسره از پشت گفت خانوم میشه شما حرف نزنین منم فک کردم با منه بلند شدم جزوه تو دستم گفتم چه غلطی کردی منم دلم دعوا میخواد هیچی دیگه پسره برگشت گفت به خدا با شما نبودم با اون خانوم بغل دستیتون بودم :w05:
 

SHRP

همکار مدیر تالار مهندسی کامپیوتر متخصص برنامه نوی
کاربر ممتاز
یه بار سر کلاس نشسته بودیم استادمون داشت درس می داد بعد منم اصلا حوصله ندارم دلم دعوا میخواد این دختره کنار دستیمم هی می پروند نمی دونم منفی مثبت ضرب از این جور چیزا بعد من همون لحظه گفتم ببخشید استاد بعد یه پسره از پشت گفت خانوم میشه شما حرف نزنین منم فک کردم با منه بلند شدم جزوه تو دستم گفتم چه غلطی کردی منم دلم دعوا میخواد هیچی دیگه پسره برگشت گفت به خدا با شما نبودم با اون خانوم بغل دستیتون بودم
فکر کنم همین شد باب آشنایی شما؟؟؟؟
ضد حال با کمک کارشناسان اقتصادی هر روز بدتر از دیروز!دینگ دینگ :)
 

دختر اریا

عضو جدید
من واسیه اینکه پروژه درس معماری را عقب بندازم. به استادم گفتم .استاد من دارم از شوهرم طلاق می گیم. حال خوبی ندارم و ازین دریوریا. بعدا فهمیدم استادم که مجرد بوده از من خیلی خوشش می امده. حالم حسابی گرفته شد. اخه توی این بازار قهدیه شوهر.کو شهر که من پروندم استادما؟
 

lady bayat

عضو جدید
من واسیه اینکه پروژه درس معماری را عقب بندازم. به استادم گفتم .استاد من دارم از شوهرم طلاق می گیم. حال خوبی ندارم و ازین دریوریا. بعدا فهمیدم استادم که مجرد بوده از من خیلی خوشش می امده. حالم حسابی گرفته شد. اخه توی این بازار قهدیه شوهر.کو شهر که من پروندم استادما؟
اخی پس بیا دانشگاه ما که همه استادا مجردن حالا یه ضد حالی بگم ما شماهام بسوزین به جای من شش هفت هشت ماه پیش یه اقایی می خواست با من دوست بشه بعد معماری خونده بود کارشناسی ارشدشو تموم کرده بود بعد مامانش معلم ادبیات دبیرستانم بود بعد من گفتم نه دوست نمی شم و اینا بعد یه مدت اصرار غیبش زد بعد من دراومدم معماری رفتم دانشگاه ثبت نام کردم خب دانشگاه خودش انتخاب واحد می کنه برا اولین بار دیگه . اولین جلسه ترسیم فنی رفتیم سر کلاس همین جور نشسته بودیم این پسره اومد تو بعد من برگشتم گفتم مگه دانشگاه تو هم اینجاس سلام داد خیلی خشن رفت نشست جای استاد:w24:(به خودم ) هیچی دیگه این ترم بالاخره گذشت ولی خب من بیشتر شناختمش اون هم همینطور و اینکه دو باره رفت سر اصل قضیه:w11:
 

waffen

اخراجی موقت
بنده کلا تو زندگیم خیلی ضد حال خوردم. کلا اگر یه روز بنده یه ضد حال فتیر تپل نخورم یه جوری میشم:surprised:
ولی بدترینش این بود که یه روز صبح بلند شدم رفتم سوار تاکسی که برم دانشگاه . بعد تو تاکسی یهووو دیدم رادیو میگه آرا شمرده شده و ا.ن دوباره شده رئیس جمهور مملکت. خلاصه خیلی حالم گرفته شد و هنوزم از شک اون قضیه بیرون نیومدم.:cry:
 

rostamy_mohammad

عضو جدید
یه بار سر کلاس نشسته بودیم استادمون داشت درس می داد بعد منم اصلا حوصله ندارم دلم دعوا میخواد این دختره کنار دستیمم هی می پروند نمی دونم منفی مثبت ضرب از این جور چیزا بعد من همون لحظه گفتم ببخشید استاد بعد یه پسره از پشت گفت خانوم میشه شما حرف نزنین منم فک کردم با منه بلند شدم جزوه تو دستم گفتم چه غلطی کردی منم دلم دعوا میخواد هیچی دیگه پسره برگشت گفت به خدا با شما نبودم با اون خانوم بغل دستیتون بودم :w05:

میتونم حالت اون پسره رو تجسم کنم و باهاش همدردی میکنم:cry:.
 

m_roshan

عضو جدید
بدترین ضد حالی که خوردم:سرباز بودم جانشین فرماندهم 4 روز به من مرخصی داد وقتی برگشتم فرماندهم گفت اونی که بهت مرخصی داد......
لغو مرخصی که شدم هیچ 12 روز اضافه خدمت هم خوردم
 

nastaran-20

عضو جدید
کاربر ممتاز
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:cry::cry::cry::confused::confused::confused:؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بدترین اون روزی بود که بابابزرگم تصادف کرده بود و من رفتم به داییم خبر بدم که حالش اونقدراهم که میگن بد نیست و زود خوب میشه ولی داییم خودکشی کرده بود
 

Similar threads

بالا