الیاف پشم

*lemon*

کاربر فعال مهندسی نساجی
از پشم گوسفند و موي ديگر جانوران از دورة نوسنگي (ح‎ 000‎‏ ، ‏‎10 ‎ق م ) استفاده شده است . آسياي مرکزي و استپهاي روسيه از سرزمينهاي اهلي‎ ‎سازي گوسفند و بز، و استفاده از پشم آنها بوده است . در اين سرزمينها پشم را نمي‎ ‎رشتند و از آن تنها براي توليدات نمدي بهره مي بردند و از بافندگي خبري نبود تا‎ ‎اينکه از راه تماس بيشتر با همسايگان متمدنتر خود، از قبيل چينيها، بافندگي و بويژه‎ ‎قالي بافي را آموختند ( تاريخ پيشرفت علمي و فرهنگي بشر، ج 1، بخش 2، قسمت 1، ص‎ 440‎، ‏‎446‎ـ447‏‎).

‎فردوسي در شاهنامه ،‏‎ ‎آغاز اهلي سازي حيوانات و استفاده از موي نيکوي آنها را به پادشاهي طهمورث منسوب مي‎ ‎کند (ص 7). در 1329 ش / 1950 در غاري در نزديکي درياي خزر، تکه پارچه هاي پشمي ،‏‎ ‎متعلق به حدود 6500 ق م ، به دست آمد که از پشم گوسفند و موي بز بافته شده بود. دوک‎ ‎و برخي ديگر ابزارهاي ريسندگي و بافندگي متعلق به 5000 ق م نيز در ايران يافته شده‏‎ (‎وولف ، ص 155) که پيشينة کاربرد پشم را تأييد مي کند. قالي پازيريک * متعلق به سده‎ ‎هاي پنجم و چهارم پيش از ميلاد، نيز از نمونه هاي مهم استفاده از پشم در ايران و‎ ‎آسياي مرکزي است . در منابع ، به قطعه فرشينه اي اشاره شده که بخشي از تزيينات اسب‎ ‎و به احتمال زياد کار ايرانيان بوده است (مک داول ، ص 151 و نيز رجوع کنيد به تصوير‏‎ ‎شمارة 1، ص 152، تصوير ش 1). از دورة ساساني نيز يک تکه پارچة پشمي در موزة ارميتاژ‏‎ ‎روسيه محفوظ است که از نمونه هاي عالي پارچه در آن زمان است (ويلسون ، ص 115‏‎).

‎در مصر باستان ، از پشم براي بافت فرشها و‎ ‎لباسهاي رويي و براي منسوجات ديگر به جاي پشم از کتان استفاده مي کردند و منسوجات‎ ‎کتاني در صدر صنعت نساجي مصر قرار داشت ( تاريخ پيشرفت علمي و فرهنگي بشر ، ج 1،‎ ‎بخش 2، قسمت 1، ص 442). ازينرو در صحت اين ادّعا که در عصر بطالسه (309ـ30ق م ) پشم‎ ‎اهميتي همرديف کتان داشته ، ترديد وجود دارد (ماهرمحمد، ص 17). قالي پشميني که در‎ ‎شهر شيخ عبادة مصر به دست آمده ، استفاده از پشم را در قرن چهارم ميلادي در آنجا‏‎ ‎تأييد مي کند (ديماند، ص 31 و نيز رجوع کنيد به تصوير ش 5‏‎).

‎در سوريه پشم مادّة اصلي منسوجات بود. به‎ ‎سبب رنگ پذيري عالي پشم ، سوريها توانستند پارچه هاي رنگين توليد کنند ( تاريخ‎ ‎پيشرفت علمي و فرهنگي بشر ، ج 1، بخش 2، قسمت 1، ص 443 ـ 444). در کتاب مقدس آمده‎ ‎است که استفاده از لباسهاي پشمي در ميان قوم يهود بسيار متداول بود و پشم دمشق در‎ ‎بازار صور شهرت بسزايي داشت (حزقيال نبي ، 27:18، 34:3، و جاهاي ديگر؛ هاکس ، ذيل‎ "‎پشم‎ ").

‎در بين النهرين ، از روزگاران‎ ‎باستان ، پشم جايگاه ويژه اي داشته است ، چنانکه در زمان پادشاهي حمورابي (1948 ـ‏‎ 1905 ‎ق م ) بابل را سرزمين پشم مي خواندند (وولف ، ص 159) و منسوجات پشمي از‎ ‎اصليترين کالاهاي صادراتي بين النهرين بود، و صنف پشم بافان و پيشه هاي ريسندگي و‎ ‎رنگرزي و پشم شويي جايگاه ويژه اي پيدا کرد (براي اطلاع بيشتر رجوع کنيد به تاريخ‎ ‎پيشرفت علمي و فرهنگي بشر ، ج 1، بخش 2، قسمت 1، ص 450ـ 451‏‎).

‎پس از اسلام ، در سرزمينهاي اسلامي صنعت‎ ‎بافندگي ، به طور کلي ، و پشم بافي از زمرة صنايعي بود که با تکيه بر پيشينة آن ،‏‎ ‎بويژه به سبب نظارت دولتي و متداول شدن اهداي پوشاک به عنوان خلعت از جانب خليفه و‎ ‎ديگر صاحبان قدرت ، رشد فزاينده اي کرد (حسن و هيل ، ص 239؛ حسن ، ص 190). به دليل‎ ‎گرايش به زهد و رونق تصوف در قرون نخستين اسلامي ، پوشيدن جامه هاي خشن پشمي در‎ ‎ميان متصوفه رواج يافت و بتدريج اصطلاح "پشمينه پوشي " در اشاره به اهل تصوف ،‏‎ ‎بويژه در اشعار و متون عرفاني به کار رفت و تعبيرات کنايي و استعاري از آن ساخته شد‎ (‎مثلاً: خرقة پشمينه ). جامه هاي صوفيانه که به نامهاي مختلف (مثلاً پشمينه ، پلاس‎ ‎، خرقه ) خوانده مي شد، همگي سه ويژگي داشت : خشونت جنس و کهنگي و کوتاهي ، و‎ ‎غالباً از پشم فراهم مي آمد ( رجوع کنيد به خرقه * ، تصوف‎ * ).

‎با ورود ابريشم * و پنبه * به اغلب‎ ‎سرزمينهايي که به نساجي مي پرداختند، صنعت پشم و پشم بافي به حوزه هاي توليدي بسيار‎ ‎خاصي محدود شد ( رجوع کنيد به الوند، ص 34) و پشم بيشتر براي بافت برخي قاليها به‎ ‎کار رفت . تعدادي منسوجات پشمي مصري متعلق به قرن اول تا پنجم باقي مانده است‎ ( ‎رجوع کنيد به ماهرمحمد، لوحه هاي 28ـ35، 37،52، 55 ـ57، 60). دو پردة قاليچه نماي‎ ‎پشمي ايراني يا عراقي ، متعلق به حدود قرن اول و دوم ، باقي مانده که در موزة‎ ‎منسوجات واشينگتن و موزة دانشگاه منچستر نگهداري مي شود (مک داول ، ص 154 و نيز‏‎ ‎رجوع کنيد به ص 155، تصوير ش 8‏‎).

‎مورّخان و جغرافي نگاران مسلمان در قرن‎ ‎چهارم به برخي شهرها و نواحي مشهور جهان اسلام که به توليد پشم و منسوجات پشمي نيز‎ ‎شهرت داشته اند، اشاره کرده اند: ابن حوقل دربارة ماوراءالنهر گزارش داده است که در‎ ‎آنجا گوسفند و شتر بسيار بوده و بيش از حدّ نياز جامه هاي پشمي توليد مي شده است‎ (‎همان ، ص 464). در بخارا و نواحي آن از پشم ، رختخواب و زيلو و سجاده توليد و به‎ ‎عراق و ديگر جاها صادر مي شده است (ص 490). مؤلف حدودالعالم از "جامة سرخ پشمين‏‎ " ‎در ناحية رودان شمال ايران و نيز از "گليمهاي کبودِ" طبرستان نام برده است (ص 146‏‎). ‎مقدسي از صنعت پشم ريسي در زوزنِ خراسان (ص 321، حاشيه )، شهر دِزَکِ ماوراءالنهر‎ ‎که انواع پارچه هاي پشمي و قبا در آنجا بافته مي شده (ص 325)، فرشهاي نمدي و حرفة‎ ‎پشم ريسي مردم بَصِنّا در جنوب شوش (ص 408)، پارچه هاي عالي پشمي در نعمانيه (ص‎ 128) ‎که شهرکي بر ساحل دجله بوده و پشم تکريت (ص 123) سخن گفته است . ثعالبي‎ ‎نيشابوري (متوفي 429) بترتيب پشم مصر، ارمينيّه ، تکريت و رويان را بهترين دانسته‎ (‎ص 432ـ433)، همچنين به نمدهاي سرخ مغربي و نمدهاي سفيد طالقان ، بر سرحد گوزگانان‎ ‎، اشاره کرده است (همانجا، نيز رجوع کنيد به حدودالعالم ، ص 97‏‎).

‎در آغاز دولت عباسيان طرابوزان ، از‎ ‎شهرهاي آسيايي ترکيه ، از زمرة واردکنندگان پارچه هاي پشمي از طريق تنگة بُسفُر‎ ‎بوده است (لسترنج ، ص 145). از سدة دهم ، قاليِ پشمي متعلق به مقبرة شيخ صفي الدين‎ ‎در اردبيل (بافته شده در 946، به دستور شاه طهماسب صفوي ) باقي مانده که در موزة‎ ‎ويکتوريا و آلبرت هال (لندن ) نگهداري مي شود (دباغ عبداللهي ، ص 19). از دورة صفوي‎ ‎تا قاجار، ترمه * هاي کشميري که از پشم عاليِ بره هاي کشمير بافته مي شد، براي‏‎ ‎مصارف درباري به ايران وارد مي شد (عناويان ، ص 21؛ نيز رجوع کنيد به ترمه ). در‎ ‎ايران کُرکِ بز (پشم نرمِ زير موي بُز) را براي بافت شال و ترمه بکار مي بردند‎. (‎وولف ، ص 159؛ رجوع کنيد به دهخدا، ذيل "کرک "). فلاندن مي گويد که اغلب مردم‎ ‎ايران ، عباي سبکي روي دوش خود مي اندازند که از پشم شتر به دست آمده است (ص‎ 254).

‎منسوجات و البسة پشمي در‎ ‎سرزمينهاي مختلف اسلامي انواع و نامهاي متعدد داشته است . در فرهنگ البسة مولانا‎ ‎نظام قاري نام پارچه ها و جامه هاي پشمي قديمي بتفصيل آمده که "حواصيل " (پوشاکي‎ ‎ضخيم و زمستاني ) و "گارس " (پارچه اي براي کلاه ) از زمرة اين نامهاست (الوند، ص‎ 46‎ـ53؛ نيز رجوع کنيد به دُزي ، فرهنگ البسة مسلمانان ). يکي از منسوجات متداول در‎ ‎ميان کوچ نشينان و نيمه کوچ نشينان ايران و برخي کشورهاي اسلامي ، سياه چادر ( رجوع‎ ‎کنيد به چادرنشيني * ) است که آن را از پشم گوسفند مي بافند اما چون پشم براحتي کِش‎ ‎مي آيد، آن را با مواد ديگري ، از جمله موي بُز، ترکيب مي کنند تا فشرده و محکم شود‎ (‎فيلبرگ ، ص 200‏‎).

‎ارزش تجاري پشم ،‏‎ ‎پيش از هر چيز، براساس درجه ، رنگ ، طول و ظرافت رشته ها (الياف ) تعيين مي شود‏‎ (‎دانشگر، ص 113). در زمينة ميزان توليد، کيفيت ، عرضه و تقاضاي جهاني پشم و پارچه‎ ‎هاي پشمي ، اساسيترين عامل تعيين کننده وضع جغرافيايي است و بر همين پايه نيز‎ ‎معاملات تجاري اين مادة خام و توليدات مربوط به آن تحول مي يابد. امروزه منسوجات‎ ‎پشمي بيشتر به فاستوني (برگرفته ا ز واژة روسي‎ Boston ‎؛ دهخدا؛ معين ، ذيل همين واژه ) شهرت دارند و اگر با الياف مصنوعي ترکيب‎ ‎شوند، آنها را نيمه فاستوني مي نامند. از فاستونيها بيشتر براي دوخت لباسهاي گرم ،‏‎ ‎همچون کت و مانتو و پالتو، استفاده مي کنند (اخوي ، ص 14، 199ـ201‏‎).

‎بنابه آمار سالهاي 1352 تا 1361 ش‏‎ ‎، توليد‎ ‎الياف پشم در ايران در برابر توليد الياف مصنوعي کاهش داشته است ؛ توليد پشم از 000‏‎ ‎، ‏‎12 ‎تُن در 1353ش به 500 ، 8 تُن در 1361 ش ؛ و توليد پارچه هاي پشمي از 4ر19‏‎ ‎ميليون مترمربع در 1354ش به 9ر18 ميليون مترمربع در 1366ش کاهش يافته است (قره‎ ‎باغيان ، ص 27ـ 28). ميزان پشم خام نيز نيازهاي داخلي کشور را رفع نمي کند و هرساله‎ ‎کسري آن از کشورهاي زلاند نو و استراليا و پاکستان وارد مي شود (دانشگر، ص 113‏‎). ‎کارخانه هاي توليد منسوجات پشمي در ايران ، در شهرهاي يزد، رشت ، قم ، تهران ،‏‎ ‎مشهد، اصفهان ، باختران ، کرج و قائم شهر متمرکزند (قره باغيان ، ص 34ـ 35). تا پيش‎ ‎از انقلاب اسلامي در ايران (1357 ش )، انگلستان و آلمان و ايتاليا از مهمترين‎ ‎کشورهاي صادرکنندة پارچه هاي پشمي به ايران بودند، اما بتدريج کشورهاي کره و ژاپن‎ ‎سهم بيشتري پيدا کردند و تا 1365 ش آلمان و انگلستان مجدداً از صادرکنندگان مهم اين‏‎ ‎نوع منسوجات به ايران شدند (اخوي ، ص 216‏‎).‎

پشم ،‏‎ ‎
رشته هايي باريک و نرم که بر روي‎ ‎پوست حيواناتي مانند گوسفند و شتر مي رويد و در پارچه بافي و فرش بافي از آن‎ ‎استفاده مي شود و معمولاً نوع غيرقابل رشتن آن براي توليد نمد به کار مي رود. نوع‎ ‎پشم به روش پرورش جانور، فصل پشم چيني و شرايط آب وهوايي بستگي دارد. پشم از جهت‎ ‎ظرافت و ضخامت ، به سه دسته تقسيم مي شود: 1) پشمهاي بسيار زِبر و شکننده (کمپ ) که‎ ‎بين 100 تا 250 ميکرون ضخامت دارند. اين پشمها را نمي توان ريسيد و بافت (باربر، ص‎ 21)‎، اما مي توان از آنها نخهاي ضخيمي تهيه کرد که براي بافت قالي بهترين نوع نخ‎ ‎است ( رجوع کنيد به دانشگر، ص 113). 2) رشته هايي با ضخامت 50 تا 100 ميکرون که‏‎ ‎آنها را "مو" مي نامند. اگر اين رشته ها با پشمهاي عالي (پشمهاي با حداقل ضخامت‎ ) ‎ترکيب شوند، نرمتر و آسان بافت تر از کمپ مي شوند (باربر، همانجا). 3) رشته هاي‎ ‎ظريفتر که عاليترين نوع پشم اند و خود دو دسته اند: پشم متوسط ، که ضخامت آن بين 30‏‎ ‎تا حدود 60 ميکرون است ؛ پشم عالي ، که ضخامت آن از 30 ميکرون کمتر است و ضخامت‏‎ ‎مرغوبترين نوع آن گاه به 6 ميکرون مي رسد (همانجا؛ بِرادي ، ص 652ـ653؛ قس بورله ،‏‎ ‎ص 18 ـ 19). پشم گوسفند، بسته به اين که برکدام عضو آن روييده باشد، از لحاظ لطافت‎ ‎يکسان نيست ؛ پشم پهلوها بترتيب از پشم شکم ، پس گردن ، سر و پاچة گوسفند لطيفتر‎ ‎است‎ .

‎يکي ديگر از معيارهاي سنجش مرغوبيت پشم ، قابليت ارتجاع و‎ ‎ميزان نرمي آن است ؛ پشم زبر و ضخيم در اثر کشيدگي و فشار، بين 4 تا 7 سانتيمتر‏‎ "‎طول " مي يابد، اما پشم عالي مي تواند چند برابر آن کِش بيايد و فشار را تحمل کند‎. ‎اين ويژگي پشم در صنايع نساجي بسيار مؤثر است ، زيرا پارچه ها و پوشاکي که از پشمِ‎ ‎زبر و با خاصيّت ارتجاعيِ کم توليد مي شوند پس از مدتي حالت نخستين خود را از دست‎ ‎مي دهند و چروک مي شوند و به اصطلاح "از ريخت مي افتند" (باربر، ص 21؛ کاشانيان ، ص‎ 54 ‎ـ 55) اما پشمهاي عالي ــ که امروزه به پشم مرينو (مرينوس ) شهرت دارند و بيشتر‎ ‎در استراليا به دست مي آيند ــ پس از کِشش و فشار به ريخت اولية خود بازمي‎ ‎گردند‎.

‎الياف پشم از مادة "کراتين " است و خاصيت اسيدي و بازي را‎ ‎توأمان دارد و اگرچه از نظر ساختار فيزيکي با مو تفاوتهايي دارد، از نظر شيميايي با‎ ‎آن مشابهت دارد ( رجوع کنيد به صفارزاده کرماني ، ص 29). تفاوت در استحکام و ميزان‎ ‎کشش پشمها، به نوع فَلْسْهاي موجود در آن بستگي دارد. فلسها سلولهايي شاخي هستند که‎ ‎غلاف پشم را براي محافظت الياف در برابر عوامل طبيعي و بيروني تشکيل مي دهند. نام‎ ‎علمي اين سلولها، کوتيکول است و به دليل شباهت آنها به فلسهاي ماهي ، اخيراً به‎ ‎سلولهاي فلسي مشهور شده اند. فلسها در صاف يا مجعد بودن پشمها بسيار مؤثرند و‎ ‎معمولاً عاليترين نوع پشم ، مجعد است زيرا نسبت به پشم صاف فلسهاي بيشتري دارد. فلس‎ ‎يکي از عوامل نرمي و ضخامت پشم نيز به شمار مي آيد. لبة آزاد فلسهاي پشم مرغوب و‎ ‎تازه ــ برخلاف پشم کهنه و دباغي شده ــ دندانه دار است و اين سبب مي شود تا الياف‎ ‎بخوبي درون يکديگر داخل شده و حالت پفکي به خود بگيرند. اين ويژگي سبب شده تا از‎ ‎پشم براي ساختن عايق در برابر سرما و گرما استفاده شود که يکي از مهمترين کارکردهاي‎ ‎آن است . همين ويژگي باعث مي شود که پشم وقتي خشک است به آساني آب را جذب کند و‎ ‎هنگامي که رطوبت آن بالاست آب را از دست بدهد. همچنين موجب مي شود تا سطح بيروني‎ ‎الياف ، خشنتر شود و مانع انعکاس کامل نور و درخشش تارها گردد (کاشانيان ، ص 1ـ2،‎ 68). ‎پشم را براساس سن و جنس حيوان ، نوع پشم ، روش تهية پشم ، فلس پشم و چگونگي‎ ‎پرورش جانور، نگهداري و اعمال مختلف بر روي پشم طبقه بندي مي کنند؛ مثلاً اين که‎ ‎آيا پشم ، پشم گوسفندِ يکساله است يا بيش از يکسال ، پشم بره است يا قوچ ، پشم کثيف‎ ‎و عرق دار است يا شسته شده ، پشم چيده شده است يا دباغي شده ، پشم شکم است يا دست و‏‎ ‎پا، و از اين قبيل (بورله ، ص 173 ـ 178‏‎).

‎در ايران طبقه بندي‎ ‎خاصي از انواع پشم به وجود نيامده است و تنها براساس نامهاي محلي ، از قبيل بلوچي ،‏‎ ‎کرماني ، کردي ، ماکويي ، زل ، قره گل ، بختياري و نائيني ، عرضه مي شوند (کاشانيان‎ ‎، ص 179‏‎).

‎غير از گوسفند و‎ ‎شتر و بز، از مويِ خرگوش ، گوزن ، ياک (نوعي گاوميش ) و سگ آبي هم براي مصارف خاص‎ (‎اغلب تفنّني و ذوقي ) به صورت خالص يا مخلوط با پشم گوسفند بهره مي گيرند (بردي ،‏‎ ‎ص 652؛ بورله ، ص 13). پشم حيوانات زنده را ترجيحاً در فصل بهار مي چينند تا کمترين‎ ‎زيان را براي حيوان داشته باشد و گفتني است که چون پشم مادّة ارزشمندي است ، آن را‏‎ ‎از پوست حيوانات مرده نيز مي چينند که از نظر فقهي پاک است . پشم پس از اين که با‎ ‎قيچيهاي مخصوص (روش سنّتي ) يا پشم چينهاي خودکار ــ که ويژة کشورهاي پرورش دهندة‎ ‎گوسفند است ــ چيده شد، به کارخانه هاي شانه زني يا شستشوي پشم ، و سرانجام به‎ ‎کارخانه هاي ريسندگي منتقل مي شود و به منظور زدودن چربيها و گردوغبار و ديگر‎ ‎آلودگيهاي آن شانه يا شسته مي شود. معمولاً براي پشمهاي عالي از روش شستشو با صابون‎ ‎يا قليا، و براي پشمهايي که مصارف نمدي دارند، و به پشمهاي کارد شده نيز مشهورند،‎ ‎از روش شانه زدن استفاده مي کنند (عناويان ، ص 3). سپس پشم را در کارخانه هاي‎ ‎ريسندگي (در روش سنّتي : به وسيلة دوک ) مي ريسند (بورله ، ص 115). رنگ پشم‎ ‎گوسفندها سفيد، زرد (مايل به سفيد)، قهوه اي ، خاکستري و سياه است . پشمهاي زرد را‎ ‎ــ که بيشتر پشمها به اين رنگ است ــ با اکسيده کردن و احيا و يا ترکيبي از هر دو‎ ‎روش ، در مراحل مختلف سفيد مي کنند (همان ، ص 89 ـ 90؛ دربارة آماده سازي و رنگرزي‎ ‎پشم رجوع کنيد به سُهي زاده ابيانه ، ص 108 ـ 114؛ نيز رجوع کنيد به عناويان ، ص 4‏‎ ‎ـ 19). در گذشته پشم سفيد، به لحاظ بالا بودن درجة رنگ پذيري ، متقاضي فراواني داشت‎ (‎عناويان ، ص 3؛ براي اطلاعات بيشتر رجوع کنيد به دانشگر، ص 112 ـ 121)، اما امروزه‎ ‎با تحولاتي که در صنعت رنگرزي رخ داده است ، اين نوع اولويتها وجود‎ ‎ندارد
 

Setayesh

مدیر تالار کتابخانه الکترونیکی
مدیر تالار
رنگرزی پشم 1

رنگرزی پشم 1

پشم یکی از الیاف پروتئینی است که ساختمان آن از دو قسمت اصلی فلس و کورتکس تشکیل می شود. فلسها سطح الیاف و کورتکس بخش بزرگی از سطح قاعده لیف را تشکیل می دهد.

از نقطه نظر رنگرزی، فلس اثر و اهمیت بسیار زیادی را دارا می باشد. فلسها دارای ساختمانه پیچیده ای می باشد که توسط یک لایه بیرونی به نام اپی کیوتیکل پو شیده شده است. این لایه در حدود ۵۰ تا ۱۰۰ میکرو متر ضخامت داشته و بر خلاف بقیه لیف، هیدرو فوب بوده و در نتیجه، رنگینه ها محلول در آب نمی تواند به راحتی از آن گذشته و به داخل لیف نفوذ کند. به هر حال، این لایه در مقابل عوامل جوی در طی رشد لیف و همچنین عملیات شیمیایی و مکانیکی قبل از رنگرزی، مقاومت چندانی نداشته و از بین می رود. مقدار تخریب این لایه بیرونی، قبل از رنگرزی، معیین کننده راحتی نفوذ مولکول های رنگینه به داخل لیف می باشد.

کراتین که پشم از آن تشکیل می شود یک پلی پپتید بسیار پیچیده می باشد و خصوصیات مهم آن از نقطه نظر رنگرزی، داشتن مقادیر زیاد گروههای آمینه کربوکسیل و آمید و بالاخره پیوند های دی سولفید می باشد. گروهای هیدرو فیل آمینه، کر بو کسیل و آمید باعث جذب آب و در نتیجه تورم پشم می گردد. پیوند های دی سولفید، معین کننده قدرت و خصوصیات مهم فیزیکی الیاف پشم در مجموعه ای از آنها، اثر قابل ملاحظه ای بر رنگرزی آنها دارد. به عنوان مثال در یک نمونه پشم، اختلاف قابل ملاحظه ای در ظرافت بین الیاف و همچنین در ظرافت یک لیف وجود دارد و اصولاً الیاف ظریف تر جذب و دفع سریع تری را برای رنگینه نسبت به الیاف ضخیم تر دارد. همچنین الیاف ظریف تر نسبت به الیاف ضخیم تر که دارای درصد مساوی رنگینه می باشد روشن تر به نظر می رسد. از بین لایه بیرونی پشم به صورت نایکنواخت در عملیات مختلف، خود باعث نایکنواختی رنگرزی می گردد. به طور کلی کلیهء عواملی که باعث جذب نایک نواختی رنگینه و یا اختلاف در رویت گردد، پدیده Skittery dying و یا Tippy dyeing را به وجود می آورد. در رنگینه های مختلف ممکن است نسبت به این تغیرات حساسیت بیشتری و یا کمتر نشان دهد.

در رنگرزی با تمام رنگینه ها (بجز رنگدانه ها ، پیگمنت)هدف، نفوذ ملوکول های رنگینه به داخل ساختمان لیف و اطمینان از وجود نیرو های کافی جهت نگهداری رنگینه توسط لیف می باشد. در رنگرزی، مولکول های رنگینه ابتدا از محیط (حمام رنگرزی ) به سطح الیاف منتقل گردیده و سپس به داخل لیف نفوذ نموده و تثبیت می گردد. نیرو های مختلفی که ممکن است بین مولکول رنگینه و لیف وجود داشته باشد باعث نگهداری رنگینه توسط لیف می گردد.

در مواردی مثل رنگینه ها ی خمی، تثبیت بر اثر غیر محلول گردیدن مولکول های رنگینه احیاء شده بر اثر اکسید اسیون، بوجود می آورد.

سرعت نفوذ رنگینه به داخل لیف و قدرت نگهداری از آن توسط لیف از خصوصیات مهم آن می باشد، که توسط عوامل زیر معین می گردد:

* خواص نفوذی رنگینه
* میله جذبی (تمایل جذبی) رنگینه
* ارزش اشباع رنگینه

خواص نفوذ پذیری رنگینه:

در رنگرزی لازم است که رنگینه به مقدار کافی به داخل لیف نفوذ نماید. در صورت کم بودن قدرت نفوذ به داخل لیف، ثبات پایین در شستشو حاصل می گردد .به همین دلیل شستشوی موثر، جهت زدودن مولکول های رنگینه ای که در سطح الیاف قرار گرفته است بعد از هر رنگرزی لازم می باشد سرعت نفوذ رنگینه به عوامل زیر بستگی دارد:

وضعیت سطح لیف

اندازه منافذ در لیف متورم

اندازه و فرم رنگینه و همچنین مقادیر یون ها و یا ساختمان های مرکب متشکل از چندین مولکول رنگینه

نیرو های موجود بین لیف و رنگینه تغیراتی که بر هر یک از عوامل بالا موثر باشد می تواند تغیراتی را در سرعت جذب، در حمام رنگرزی بوجود آورد. ازدیاد دما باعث ازدیاد سرعت نفوذ پذیری رنگینه می گردد. الکترولیت و PH عوامل موثر دیگر بر سرعت نفوذ پذیری می باشد.

میل جذبی (تمایل جذبی ) رنگینه:

میل جذبی رنگینه به لیف در نهایت نگهداری رنگینه توسط لیف ، از نیرو های جاذب بین لیف و رنگینه سر چشمه می گیرد. این نیرو ها باعث تسکیل پیوند های هیدروژنی الکترو والانس و کووالانت می گردد . میل جذبی معین کننده مقدار رمق کشی و به عبارت دیگر مقدار رنگینه منتقل شده از حمام رنگرزی به داخل لیف می باشد. در رنگرزی ها، میل جذبی رنگینه با ید به مقدار کافی بالا باشد تا رنگرزی مقرون به صرفه گردد. میل جذبی پائین رنگینه برای رنگرزی به روش رمق کشی مناسب نبوده و باعث به هدر رفتن رنگینه می گردد. رنگینه ها ی با میل جذبی پائین را می توان در رنگرزی های مداوم به کار گرفت . میل جذبی بر قدرت نفوذ رنگینه و در نتیجه سرعت رنگرزی اثر می گذارد و چنانچه رنگینه ای نسبت به یک لیف میل جذبی بالا داشته باشد سرعت جذب در مراحل اولیه رنگرزی بسیار سریع بوده و خطر نایکنواختی جذب آنها زیاد است عوامل موثر بر نیروهای جاذبه بین رنگینه و لیف باعث تغیر میل جذبی میی گردد.

ارزش اشباع

منظور از اشباع حالتی است که وزن رنگینه روی لیف افزایش نیابد، هر چند که رنگینه اضافی به حمام اضافی شده و یا اینکه زمان رنگرزی طولانی تر گردد. ارزش اشباع، معین کننده امکان کسب عمق رنگی زیاد برای یک لیف با رنگینه ای مشخص می باشد.
 
آخرین ویرایش:

Setayesh

مدیر تالار کتابخانه الکترونیکی
مدیر تالار
رنگرزی پشم 2

رنگرزی پشم 2

رنگینه های مناسب برای رنگرزی پشم را می توان به صورت زیر تقسیم بندی نمود:

رنگینه های اسیدی

رنگینه های کمپلکس فلزی (متال کمپلکس) ۱:۱

رنگینه های کمپلکس فلزی (متال کمپلکس)۱:۲

رنگینه های کرمی ( دندانه ای )

رنگینه های رآکتیو

رنگینه های مستقیم

رنگینه های خمی و خمی محلول

در تقسیم بندی کالرایندکس، رنگینه های کمپلکس فلزی جزء رنگینه های اسیدی آمده است. چون صرف نظر از اختلاف در ساختمان شیمیایی، تشابه زیادی بین این رنگینه ها وجود دارد. از بین رنگینه های فوق، رنگینه های اسیدی، کمپلکس فلزی و کرمی دارای اهمیت و کاربرد بیشتری برای رنگرزی پشم می باشد. رنگینه های رآکتیو اهمیت بیشتر ی را کسب می کند این ۴ گروه رنگینه در آب به صورت آنیون بوده و توسط نیرو های قطبی و واندر والس در پشم نگه داشته می شود. پشم با توجه به قلیائی و یا اسیدی بودن محیط، یون هیدروژن یا هیدروکسیل به خود گرفته و درنتیجه بار مثبت و یا منفی پیدا می کند. رنگرزی پشم با رنگینه ها ی اسیدی( آنیونی) :

در صورت وجود یون های معدنی مثل سولفات ها و کلرید ها، رقابتی بین آنیون ها و آنیونها ی رنگینه بوجود می آید که باعث رمق کشی نا کامل حمام می گردد. مخصوصاً در مواردی که نیرو ی نگه دارنده ء مولکول رنگینه توسط لیف چندان زیاد نباشد. در این حالت اضافه نمودن الکترولیت، نه تنها کمکی به رمق کشی نمی نماید بلکه باعث کاهش آن می گردد و خاصیت یکنواخت کنندگی دارد. با افزایش اندازه مولکول رنگینه و مخصوصاً در صورت زیاد نشدن گروهای آنیونی سولفنیک اسید ، جاذبه یونی بین رنگینه و لیف نقش کمتری را برعهده داشته و می توان رنگرزی را در حمام خنثی انجام داد .در این حالت اضافه کردن الکترو لیت، با دفع آنیونها ی رنگینه و به عبارت دیگر هیدرو فوب تر نمودن آنها به رمق کشی کمک نموده و اثر یکنواخت کنندگی ندارد. در اثر افزایش اندازه مولکول در رنگینه ودر صورت زیاد نشدن گروهای آنیونی ثبات شستشوی رنگینه کاهش می یابد. وجود مولکول های رنگینه بزرگ همراه با قدرت نگهداری بیشتر رنگینه توسط لیف، دفع رنگینه از لیف را مشکل کرده و در نتیجه ثبات شستشویی افزایش می یابد. رنگرزی پشم، بیشتر به صورت غیر مداوم(روش رمق کشی) انجام می شود. روش های مداوم برای رنگرزی الیاف باز و فیتیله به کار گرفته شده است.

رنگرزی پشم با رنگینه های اسیدی

رنگینه های اسیدی، نمک ها ی سدیم (و در مواردی پتاسیم) اسید سولفونیک و یا کر بو کسیلیک ترکیبات آ لی رنگی می باشد که در حدود ۶۵% آنها از نوع آزو ،۱۵%آنتراکینون، ۱۲% تری آریل متان و بقه ازنوع آزین، زانتین و غیر ه می باشد. این رنگینه ها در آب حل شده و به صورت آنیون در می آیند و باکاتیون پشم تشکیل الکترووالانس (یونی)می دهد.

رنگینه های اسیدی نسبت به الیاف پشمی میل جذبی بالائی دارد. سرعت و مقدار رنگینه جذب شده توسط درجه حرارت، مدت زمان رنگرزی، مقدار الکترولیت(نمک حاضر در حمام و مهمتر از همهPH تعیین می گردد. البته مواد سطح فعال هم اثر قابل ملاحظه ای بر جذب رنگینه اسیدی داشته و از آنها به عنوان دیگر ی جهت کنترل رنگرزی استفاده می گردد.

رنگینه های اسیدی را می توان همچنین به سه گروه زیر تقسیم بندی نمود که عبارت است از:

رنگینه های یکنواخت شده (لولینگ)

رنگینه های میلینگ

رنگینه های سوپر میلینگ



* رنگینه های یک نواخت شونده

رنگرزی در دمای۴۰ تا ۵۰ درجه سانتیگراد (۴ ،۳٫۶ : PH ) شروع شده و دما در مدت ۴۵ دقیقه به۹۸ درجه سانتیگراد رسانده می شود. در دما، رنگرزی به مدت ۴۵تا۹۰ ادامه پیدا می کند.

* رنگینه های میلینگ

رنگرزی در دمای۴۰تا۵۰ درجه سانتیگراد (۷ ،۵٫۷ : PH ) شروع شده و در دمادرمدت ۴۵ دقیقه به۹۸ درجه سانتیگراد رساند ه می شود. در این دما، رنگرزی به مدت ۴۵ تا۹۰ دقیقه ادامه می یابد.

* رنگینه های سوپر میلینگ


رنگرزی در دمای ۴۰ تا ۵۰ درجه سانتیگراد (۷ ، ۵٫۷ : PH ) شروع شده و دما در مدت ۴۵ دقیقه به ۹۸ درجه سانتیگراد رسانیده می شود. در این دما، رنگرزی به مدت ۶۰ تا ۹۰ دقیقه ادامه می یابد.

برای افزایش رمق کشی حمام در صورت لزوم، می توان اسید بیشتر به حمام اضافه نمود. برای پیشگیری از نایکنواخت شدن رنگرزی (با توجه به قدرت جابجایی رنگینه )بهتر است دما تا حدود ۷۰درجه سانتیگراد کاهش داده می شود و سپس اسید، به حمام اضافه می گردد. در بیشتر رنگرزی های پشم، مواد یکنواخت کننده ای به حمام رنگرزی اضافه می شود. مخصوصاً وقتی که مخلوطی از پشم مجود داشته باشد ویا پشم دارای چربی اضافه باشد.

رنگرزی در محیط های اسیدی نسبت به محیط های خنثی، آسان تر کنترل می شود و به علاوه پشم در محیط اسیدی در شرایط بهتری قرار داشته و از زرد شدن آن جلو گیری می شود.

رنگینه های اسیدی شرکت بایر به ۵ گروه زیر تقسیم بندی می شود:

سوپر اسن

این رنگینه ها دارای قدرت جابجایی خوب، با ثبات نوری خوب و ثبات شستشوی متوسط می باشد و با توجه به قدرت جابجایی خوب برای رنگرزی پارچه و نخهای پشمی به کار گرفته می شود.

سوپر امین

این رنگینه ها از نظر ثبات شستشو ، بهتر از رنگینه های سوپر اسن بوده، ولی قدرت جابجائی آنها کمتر است. این رنگینه ها بیشتر برای رنگرزی نخهای پشمی مخصوص کشبافی (کاموا) با عمق رنگی زیاد به کار گرفته می شود.

سوپر انول

این رنگینه ها دارای قدرت جابجائی متوسط بوده و به همین دلیل برای مخلوط شدن با هم مناسب نمی باشد. این رنگینه ها برای رنگرزی پارچه ها پشمی بکار گرفته نمی شود و بیشتر برای رنگرزی الیاف پشم به صورت باز، فیتله و نخ های پشمی کشبافی مورد استفاده قرار می گیرد.

این رنگینه ها دارای ثبات شستشوی بالائی بوده و در حمام خنثی به آسانی توسط الیاف پشم جذب می گردد.

آلیزارین

از این نوع رنگینه، فقط رنگهای سبز آبی وجود دارد که دارای ثبات شستشو و نوری خوب می باشد و برای رنگرزی پشم به صورت باز یا فتیله ای و نخ مورد استفاده قرار می گیرد.

آسیلان

رنگینه های آسیلان مشابه سوپر امین بوده ولی دارای ثبات نوری کمتری می باشد و برای رنگهای درخشان و نسبتاً ارزان تر ، با ثبات پائین به کار گرفته می شود.

منبع:http://www.rutex.ir
 

juliet

کاربر بیش فعال
رنگ آمیزی پشم

رنگ یک محصول نساجی یکی از مهمترین ویژگی های مربوط به زیبائی آن محصول است. اگرچه بعضی از پشم ها به طور طبیعی رنگ شده هستند، اما قسمت اعظم منسوجات پشمی تحت فرآیند رنگ آمیزی قرار می گیرند که شامل رنگرزی، سفیدگری یا چاپ می باشد.





رنگ یک محصول نساجی یکی از مهمترین ویژگی های مربوط به زیبائی آن محصول است. اگرچه بعضی از پشم ها به طور طبیعی رنگ شده هستند، اما قسمت اعظم منسوجات پشمی تحت فرآیند رنگ آمیزی قرار می گیرند که شامل رنگرزی، سفیدگری یا چاپ می باشد. رنگ آمیزی و رنگرزی به طور جداگانه، تنها یکی از بیشمار فرآیندهائی است که در تولید منسوج پشمی دخالت دارند. جایگاه رنگرزی در سلسله مراتب تولید، ماهیت فرآیند رنگرزی و رنگ های به کار گرفته شده را مشخص می کند.

در هر دو فرآیند پشمی و فاستونی، ماهیت کالای نهائی وضعیت مراحل رنگرزی را تعیین می کند. به هر حال، مواقعی پیش می آید که رنگرز از خصوصیات نهائی آگاه نیست و لازم است که فرآیندها و رنگزاهائی را انتخاب کند که با تمام نیازهای پیش بینی شده سازگار باشند.


۱) مراحل رنگرزی


در هر دو محصول پشمی و فاستونی، رنگ آمیزی پشم را می توان در سه مرحله انجام داد:
الف) لیف ـ الیاف آزاد پشم یا تاپس
ب) نخ ـ به صورت کلاف نخ یا بوبین نخ
ج) پارچه ـ به صورت پارچهٔ معمولی یا پوشاک
یک رنگرز الزاماً باید پارچه هائی را تولید کند که از رنگ مناسب و ثبات رنگی برخوردار باشند و هم چنین برای محصول نهائی مناسب باشند و شید رنگی یکنواختی نیز داشته باشند.


۱ـ۱) رنگرزی لیف:
پشم خام قبل از شستشو به علت ناخالصی هائی که در آن وجود دارد رنگرزی نمی شود. رنگرزی پشم به صورت الیاف آزاد در طی فرآیند پشم ریسی انجام می گردد ولی الیاف پشمی موجود در نخ های فاستونی تنها بعد از شانه زنی رنگ می شوند. علت آن است که الیاف کوتاه ضایعاتی شانه که رنگ شده اند از ارزش کمتری نسبت به آنهائی که رنگ نشده اند برخوردارند و شانه زنی تکه های نسبتاً کوچک پشم رنگ شده نیز فایده ای نخواهد داشت. رنگ های مورد استفاده برای رنگرزی الیاف باید از ثبات خوبی در برابر عملیات تر (مرطوب) برخوردار باشند چون از این الیاف نخ ریسیده می شود یا تحت فرآیندهای دیگری قرار می گیرند. این فرآیندها تقریباً همیشه شامل شستشو برای از بین بردن مواد روغنی یا سایر ناخالصی های به وجود آمده در حین فرآیند و هم چنین عملیات مرطوب سخت تری مثل میلینگ (نمدی کردن) و پاتینگ (براق کردن روی پارچه به وسیلهٔ پیچیدن روی غلتک و گذاردن در تانک محتوی آب کمی اسیدی به مدت حدود ۱۰ ساعت در ۸۰ درجه سانتیگراد) می باشد.
رنگزاهائی که ثبات تر خوبی دارند معمولاً در رنگرزی از یکنواختی کمتری برخوردارند و به دست آوردن یک شید رنگی یکنواخت در مورد این رنگزاها که ثبات تر پائین تری دارند سخت تر است. به هرحال یکنواختی رنگ در رنگرزی الیاف نسبت به نخ و پارچه از اهمیت کمتری برخوردار است زیرا هر نایکنواختی جزئی در مرحلهٔ کاردینگ یا چندلاکنی که کاملاً تمام الیاف رنگ شده را با هم ترکیب می کند از بین خواهد رفت. به دست آوردن شید رنگی مطلوب نیز در الیاف ساده تر است چون هر قسمت فرآیند از چندین مرحله پخت رنگ تشکیل شده است. اگر در پخت اولیه دقیقاً شید رنگی مناسب به دست نیامد، رنگرز می تواند نسخه پخت های رنگ بعدی را طوری تنظیم کند که وقتی با هم ترکیب می شوند، شید رنگی مناسب حاصل شود.
▪ دلایل رنگرزی پشم به صورت لیف شامل موارد زیر می باشد:
ـ تولید مقادیر زیاد نخ با شید رنگی یکنواخت
ـ شیدهای رنگی مخلوط (مخلوط الیاف رنگین یا آبی کم رنگ مایل به سرخ)
ـ خواص ثبات تر بالا
ـ محصولات شامل الیاف ترکیبی
یکی از معایب رنگرزی لیف پشم این است که پشم ممکن است در حین فرآیند رنگرزی صدمه ببیند که باعث کاهش کارائی ریسندگی آن در مقایسه با پشم رنگ نشده می گردد. هم چنین الزاماً باید در مراحل اولیه فرآیند تولید، شید رنگی انتخاب شود. در ضمن باید به این نکته توجه کرد که زمان لازم از رنگرزی لیف تا فروش محصول نهائی حداقل سه ماه و احتمالاً کمی بیشتر است، بنابراین پیش بینی این که کدام شید در آینده مطابق مد روز است مشکل خواهد شد.
رنگرزی لیف در دستگاه هائی انجام می شود که در این دستگاه محلول رنگ از لابه لای بسته های لیف شل پیچی یا فتیله های فاستونی با فشار وارد می شود. یک دستگاه رنگرزی رایج در شکل ۱ نشان داده شده است.
فتیله های فاستونی به صورت توپی رنگرزی می شوند، فتیله مثل بوبین پیچیده می شود که هرکدام از این ها حدوداً ۵ کیلوگرم می باشند. در عوض این فتیله های فاستونی به صورت ”bump“ (مارپیچی) هم ممکن است رنگ شوند که برای دستیابی به یک رنگرزی یکنواخت این حالت ساده تر است. فتیله های فاستونی مارپیچی شده توسط دستگاه تاپس تولید می شوند و لزومی ندارد که به صورت توپی مجدداً پیچیده شوند و وزنشان معمولاً برای رنگرزی ۱۰ کیلوگرم می باشد. دستگاه رنگرزی فتیله های فاستونی معمولاً از دوک های سوراخ شده ای تشکیل شده که این فتیله ها در آن جا تحت فشار قرار می گیرند. هر دوک شامل ۵ یا ۶ فتیله می باشد و تعداد این دوک ها متناسب با ظرفیت ماشین تا ۱۰ عدد متغیر است.
 

juliet

کاربر بیش فعال
ـ۲) رنگرزی نخ

نخ های پشمی به صورت کلاف یا بوبین رنگرزی می شوند.

برای رنگرزی، بسته های نخ بر روی دوک های سوراخ دار موجود در دستگاه رنگرزی قرار می گیرند. دانستیه ٔ یکنواخت بسته های نخ، برای به دست آوردن یک جریان یکنواخت از محلول رنگی که با فشار به درون بستهٔ نخ فرستاده می شود، امری ضروری است. بنابراین بسته ها یا به صورت دقیق و منظم دور هستهٔ سخت مرکزی پیچیده می شوند یا به صورت تصادفی و به صورت ستونی در مرکز دوک تحت فشار قرار می گیرند. در حالت تصادفی مراکز بسته ها باید هم قابل فشرده شدن باشند و هم دندانه ای تا بتوانند روی هم بلغزند.

برای رنگرزی به صورت کلاف، نخ باید ابتدا به صورت کلاف پیچیده شود. برای رنگرزی کلاف ها دستگاه های مخصوصی استفاده می شود. این دستگاه ها دارای عصاهائی (میله های فلزی دارای حرکت طولی) می باشند که در بالای دستگاه یعنی قسمتی که کلاف ها آویزانند قرار گرفته است. این عصاها اغلب در زیر کلاف ها نیز قرار می گیرند تا آنها را در حالت کشیده شده قرار دهند، اگرچه بعضی از نخ ها مخصوصاً نخ های فرش فقط در حالتی که میله در بالا قرار دارد رنگرزی می شوند. محلول رنگ در درون تودهٔ نخ به گردش در می آید تا شید رنگی یکنواخت حاصل شود. اگر بناست که شید رنگ یکنواخت و خصوصیات ثبات مناسبی حاصل شود، انتخاب رنگزا برای رنگرزی نخ ضروری است. در رنگرزی نخ یکنواختی شید رنگی به مراتب با اهمیت تر است تا رنگرزی لیف ولی نسبت به رنگرزی پارچه دقت تنظیم بیشتری دارد، مخصوصاً اگر این نخ در محصولات طرح دار و دارای رنگ های متعدد استفاده شود. به هرحال رنگرزی نخ در پارچه های کشباف رنگی به ندرت استفاده می شود. مزایای رنگرزی در حالت نخ این است که کارائی ریسندگی الیاف رنگ نشده بالا می رود و فاصلهٔ شید رنگی با زمان فروش محصول نهائی کم می شود و نسبت به رنگرزی الیاف جایگاه های رنگرزی کمتری مورد نیاز است.


۱ـ۳) رنگرزی پارچه


رنگرزی پارچه مدت زمان بین انتخاب شید رنگی و فروش بافته شده را به حداقل می رساند. به هرحال، برای محصولات کشباف رنگی ساده محدودیت داریم.
یکنواختی شید رنگی در رنگرزی پارچه از اهمیت زیادی برخوردار است و بنابراین لازم است که از رنگزاهائی استفاده کنیم که بتوانند رنگرزی یکنواختی را ایجاد نمایند. این رنگزاها عموماً ثبات خوبی در برابر شستشو یا عملیات تر ندارند. اما مسئلهٔ چندان مهمی نیست زیرا بیشتر محصولاتی که از پارچه های رنگ شده ساخته می شود فقط باید در برابر خشکشوئی ثبات داشته باشند.
برخلاف نخ و لیف، پارچه درون دستگاه هائی رنگرزی می شود که خود پارچه محلول به گردش در می آید. شکل ۴ طراحی یک دستگاه جت رنگرزی پارچه را نشان می دهد.
دستگاه های رنگرزی سنتی ”وینچ“ با آمدن دستگاه های جت سرریز و جت با جریان آرام کنار گذاشته شده اند. در تمام این دستگاه ها پارچه بر روی قسمت پیچش وینچ تغذیه می شود و دو انتهای آن به هم دوخته می شوند. قسمت پیچش متحرک (و محلول رنگ در دستگاه های جت) پارچه را درون محلول رنگ به حرکت در می آورد. برای هربار گرش پارچه طنابی معمولاً ۱،۵ تا ۲ دقیقه زمان در نظر گرفته می شود تا رنگرزی یکنواخت حاصل گردد.
۱ـ۴) رنگرزی پوشاک
رنگرزی پوشاک حساس ترین عملیات است ولی در عوض این شانس را به تولیدکننده می دهد که در فرآیند تولید، محصول خود را تا حد امکان در آخرین مرحله تولید رنگ کند. در تولیدات پشمی این خط سیر تنها برای پوشاک کشباف استفاده می شود. (اگرچه رنگرزی نوارهای کشباف روی لباس و شلوار مستقیماً رنگرزی پوشاک به حساب نمی آید، ولی در این بخش آمده است). حساسیت زیاد فرآیند رنگرزی پوشاک به این دلیل است که بیشتر لباس های کشباف که با این فرآیند رنگرزی می شوند باید به صورت قابل شستشو با ماشین و با دست فروخته شوند. به همین خاطر رنگزاها باید ثبات تر خوبی داشته باشند که معمولاً این رنگزاها از یکنواختی خیلی خوبی برخوردار نیستند.
به هرحال، از آن جائی که رنگرزی پوشاک محصولات کشباف سادهٔ رنگی تولید می کند، ضروری است که شید رنگی از درجهٔ یکنواختی بسیار بالائی برخوردار باشد. برای از بین بردن این تنگنا فرآیند رنگرزی ویژه ای توسعه پیدا کرده که این امکان را می دهد تا رنگزاهای باثبات تر خوب به کار گرفته شوند.
پوشاک پشمی در دستگاه های ”paddle“ یا استوانه ای چرخشی رنگرزی می شوند. این دستگاه ها با یک حرکت مکانیکی آهسته پوشاک را در محلول رنگ به گردش درمی آورند و بنابراین از نمدی شدن زائد آن جلوگیری می کنند. فرآیند رنگرزی اغلب همراه با شستشو، میلینگ و مقاوم کردن در برابر جمع شدگی است که طبیعی می باشد.
۲) انتخاب رنگزا و فرآیند رنگرزی
جدول ۱ کلاس های اصلی رنگزاهای مورد استفاده برای پشم را طبقه بندی می کند و بعضی از خواص آنها را نشان می دهد. در هر کلاس رنگی بین رنگزاهای موجود در آن کلاس، اختلاف هائی هست. در نتیجه بعضی از این کلاس ها با هم تداخل دارند.
بنابر یک دیدگاه اقتصادی، هرچه خاصیت یکنواخت کنندگی رنگزا بهتر باشد، آن رنگزا راحت تر روی پشم به کار گرفته می شود. به هرحال، خواص دیگر مثل ثبات، محدودیت های شید و هزینه، تمامشان روی تصمیم برای انتخاب رنگزا اثرگذار است. یک روند کلی در رنگرزی پشم وجود دارد که هرچه خواص مهاجرتی (رنگرزی یکنواخت) کاهش یابد، ثبات تر بیشتر می شود.
یک استثناء برای این قاعده رنگزاهای کرومی هستند. این رنگزاها بسیار به رنگزاهای اسیدی لولینگ شباهت دارند و بنابراین به آسانی شید یکنواخت حاصل می کنند. به هرحال، این رنگزاها با نمک های کرومی عمل می شوند که باعث تشکیل کمپلکس بزرگ ملکولی همراه با رنگزای به کار گرفته شده داخل لیف می شود. این ملکول های بزرگ به سختی می توانند جابه جا شوند. بنابراین ثبات تر خوبی را به وجود می آورند. یک جنبهٔ منفی رنگزاهای کرومی این است که کروم به عنوان یک فلز سنگین دشمن محیط زیست به شمار می رود و موانع قانونی آن باعث می شود کاربرد رنگزاهای کرومی محدود شود. علاوه بر این، فرآیند کاربرد خیلی طولانی است و باعث می شود الیاف صدمه ببینند که این امر به طور نامطلوبی بر کارائی فرآیندهای بعدی اثر می گذارد. به هرحال، این رنگزاها به خاطر اقتصادی بودن و ثبات تر خوبشان هم چنان در شیدهای عمیق مثل سیاه و سرمه ای به طور گسترده ای به کار گرفته می شوند.
به طور حتم، روش های کاربردی رنگرزی، از شیدی به شید دیگر و هم چنین در بین کالاهای متفاوت آماده برای رنگرزی و هم چنین کلاس رنگزا تغییر می کند.
گراف متداول زمان دما در رنگرزی پشم در شکل ۵ نشان داده شده است.
رنگرزی معمولاً در یک حمام رنگرزی با دمای حدوداً ۳۰ الی ۵۰ درجه سانتیگراد آغاز می شود و مواد شیمیائی (کمکی) مورد نیاز برای رنگرزی اضافه می شوند. وقتی که این مواد کمکی در حمام رنگ به گردش درآمدند رنگزا اضافه می شود و رنگزا و مواد کمکی کاملاً در حمام پخش می شوند. سپس دمای حمام رنگ به آهستگی زیاد می شود، معمولاً با شیب دمائی یک درجه در دقیقه تا به حدود ۹۵ الی ۱۰۰ درجه سانتیگراد برسد که این دما باعث می شود که رنگزا به طور یکنواخت جذب لیف شود. رنگرزی در این دما به مدت ۳۰ تا ۹۰ دقیقه در شرایطی که رنگزا به لیف نفوذ می کند ادامه پیدا می کند. سیکل رنگرزی با شستشو و آبکشی یا با انجام عملیات بعدی برای از میان برداشتن رنگزاهای سطحی (مخصوصاً برای کالاهای قابل شستشو با ماشین) کامل می شود.
۳) رنگرزی ترکیبی:
در اکثر مواقع لازم است که پشم را به صورت نخ یا پارچه یعنی وقتی که با الیاف دیگر ترکیب می شود، رنگ کنیم. اگر برای این دو یا چند لیف به کار گرفته شده رنگزاهای مختلفی لازم باشد، مشکلات زیادی برای رنگرز به بار می آید. هم چنین موضوعاتی در رابطه با رنگ همانندی روی دو لیف مختلف مطرح است.
۱ـ۳) پشم/ اکریلیک
پشم/ اکریلیک یک ترکیب رایج در لباس های بافتنی و نخ ها می باشد که اغلب هم به فرم ترکیبی رنگرزی می شود. رنگزاهای پشم، اکریلیک (دارای بار منفی) و رنگزاهای اکریلیک، کاتیونیک (دارای بار مثبت) می باشند. در نتیجه برای این دو کلاس رنگزا، پتانسیل این که همدیگر را جذب کرده و در حمام رنگرزی ته نشین شوند وجود دارد.
بنابراین معمول است که ابتدا رنگزای پشم را به حمام اضافه کنند و اجازه دهند که توسط لیف پشم جذب شود و بعد رنگزای اکریلیک را بیفزایند. مواد کمکی هم برای کاهش جذب این دو رنگزا اضافه می شود.
۲ـ۳) پشم/ سلولز
الیاف سلولزی، هم شامل الیاف طبیعی مثل پنبه و کتان می شود هم شامل الیاف بازیافتی مثل ویسکوز. مهمترین مسئله در رنگرزی این الیاف در ترکیب با پشم این است که رنگزاهای سلولزی اغلب در محیط بازی کاربرد دارند و این محیط به شدت به پشم صدمه می زند و حتی آن را حل می کند. مشکل دیگر در رنگرزی پشم/ سلولز این است که پشم یک مقدار مشخصی از رنگزاهای سلولزی را جذب می کند. بنابراین برای رنگرزی موفق این ترکیب ها، انتخاب دقیق رنگزاها و شرایط کاربرد آنها لازم است. باید ابتدا یک لیف را رنگ کرده و سپس حمام رنگرزی را با انواع مختلف رنگزاها و مواد کمکی مورد نیاز برای رنگرزی لیف دوم پر کنیم.




۳ـ۳) پشم/ پلی آمید
پشم و پلی آمید از نظر ساختار شیمیائی مشابه اند و بنابراین می توانند با یک نوع رنگزا رنگ شوند. مشکل رنگرز این است که باید تفاوت بین تمایل جذب رنگزاهای موجود بین دو لیف را خنثی کند.




در مورد شیدهای متوسط، پلی آمید تمایل جذب بیشتری دارد و اگر رنگرز هیچ گونه دخالتی نکند، در شید عمیق تری نسبت به پشم رنگ می شود. الیاف پلی آمید در شیدهای عمیق تر، قبل از پشم اشباع می شوند و شرایط عکس می شود.
این مشکل با اضافه کردن مواد شیمیائی معین حل می شود. این مواد، پلی آمید را مسدود می کند و اشغال رنگ آن را کاهش می دهد.
۳ـ۴) پشم/ پلی استر
پشم/ پلی استر یک ترکیب برای پوشاک بافتنی می باشد. اگرچه بعضی اوقات از راه رنگرزی یک لیف رنگ می شوند، مقدار قابل توجهی از نخ ها و پارچه ها به شکل ترکیبی مورد رنگرزی قرار می گیرند. مشکل این رنگرزی دستیابی به یک رنگرزی رضایتبخش در جزء پلی استری است.
پلی استر معمولاً در دمای ۱۳۰ درجه سانتیگراد رنگرزی می شود که در این دما پشم به شدت صدمه می بیند و بی رنگ می شود. بنابراین دماهای پائین تری باید اعمال شود و هم چنین رنگزاهای مورد استفاده برای جزء پلی استر باید خیلی به دقت انتخاب شود تا خواص ثباتی مطلوب در دمای پائین حاصل شود.
یک راه حل افزودن کریر (یک مادهٔ شیمیائی افزایش دهندهٔ مقدار برداشت رنگ توسط پلی استر) به حمام رنگرزی می باشد. راه حل دیگر، رنگرزی در دمای کمی پائین تر از رنگرزی پلی استر صددرصد می باشد، برای مثال ۱۲۰ درجه سانتیگراد و هم چنین اضافه کردن مواد شیمیائی (کمکی) به حمام برای محافظت لیف پشم از صدمات گسترده که اغلب ترکیبی از این دو روش استفاده می شود.
۴) پیشرفت های اخیر
موضوع پیشرفت های اخیر بیشتر بر کاهش صدمات روی پشم که ناشی از رنگرزی می باشد تمرکز دارد. این موضوعات شامل کاهش زمان رنگرزی، کاهش دمای رنگرزی و به کارگیری مواد شیمیائی برای جلوگیری از واکنش های شیمیائی مخرب.
پیشرفت های دیگر در مورد خود رنگزاها می باشد. هدف، توسعهٔ رنگزاهائی است که قابل استفاده روی بیشتر کالاها هستند و روش های کاربردی یکسانی دارند. این امر فرآیند رنگرزی را ساده می کند و تعداد رنگزاهای موجود در مکان رنگرزی را کم می کند.
این پیشرفت در زمینهٔ ماشین آلات نیز اتفاق افتاده است، مهمترین پیشرفت در زمینهٔ اتوماسیون (خودکار شدن ماشین آلات) بوده است. تمام ماشین آلات مدرن با میکروپروسسورها تجهیز شده اند تا عملیات اصلی را کنترل کنند. هم چنین سیستم ها هم در دسترس می باشند، مخصوصاً برای رنگرزی نخ به منظور استفاده از روبات ها برای یک فرآیند رنگرزی کاملاً اتوماتیک.

ترجمه: مهندس آزاده موحد، کارشناس مهندسی شیمی نساجی و علوم الیاف، سرویس علمی ماهنامه نساجی امروز
مأخذ:
Wool Colouration”, from Australian Wool Innovation Limited website, ۲۰۰۷“
ماهنامه نساجی امروز
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا