این الطالب بدم المقتول بکربلا ؟!!!!

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
این الطالب بدم المقتول بکربلا ؟!!!!
فریاد حسین را شنیدیم همه / از کعبه به سوی او دویدیم همه / رفتیم به کربلا و برگشتیم / از شمر امان نامه خریدیم همه
به بهانه عاشورا که آب از تشنگی لب های حسین آب باشد ....
دستی به شانه ام کوبید به گمانم دست باد ... به عقب برگشتم ... آه بوی کربلا می آید
کربلای حسین را دیدم با پاره پاره های پیکر آنان که عشق محض بودند و اخلاص محض ... وای بر کوفیان که قلب بهانه خلقت خداوند را شکستند ... و دیدیم داستان کوچک
رقیه (س) را که تاب تازیانه ندارد و قلب زینب (س) را که تمام عزیزانش را به خاک و خون کشیدند و حسین(ع) را ...
تنها 50 سال از رحلت پیامبر رحمت گذشته است که با پاره دلش این چنین می کنند و با آرمان هایش چنان ....
صدای پای پدر فاطمه در باد می پیچد " هل من ناصر ینصرنی ... !!! "
دستی به شانه ام می کوبد . گمانم دست باد است ... این جهت نیز بوی کربلا می آید ...
در این خیابان ها ... آه این خیابان ها چقدر شبیه خیابان های کوفه شده و این مردم شبیه کوفیان ... این جا بوی کربلا می آید ... این جا تنها 30 سال از رفتن امام قبیله گذشته است ؛ اینجا نیز کوفیان هستند که خون بر دل فرزند فاطمه می کنند و عهد می شکنند ...
و چه بی شرمند این کوفیان که کربلا را تکرار می کنند ...
در کربلای نسل ما ، نیز صدای فرزند فاطمه (س) در باد می پیچد " این عمار ... ؟!!!! ... "
دستی به شانه ام می کوبد دست باران است ....
با هم ندا سر می دهیم ...
" این الطالب بدم المقتول بکربلا ؟!!!! "
 

Similar threads

بالا