زنانی که آگاهیشان خطرناک است!

salahshur

عضو جدید
کاربر ممتاز
شستم که برنامه بیست و سی را بشنوم. هرچقدر هم که خوشت نیاید باید بشنوی این اخبار را. برنامه که تمام شد، حواسم نبود که دیدم تصویرهایی از کارتون عروسکی فرار مرغی گذاشته و زیر نویس های خنده داری دارد. “القای نارضایتی از زن بودن” ، “القای فرهنگ لیبرالیستی”، ” اقتدار و مسئولیت، انفاق مرد در خانه”، “دروغگویی” و تیترهای دیگری که همراه می شد با صدای مرغ ها در این کارتون بسیار جالب. مثلا آنها می گفتند نباید عادی بود و به ظلم ها و ندانستن ها تن داد و باید توانست از وضع موجود رهایی یافت. این می شد نارضایتی از زن بودن. آنقدر این ماجرا مضحک و طنز بود که محمود فرجامی به خوبی به آن پرداخته است.​


اما مستندشان و تحلیلشان ادامه یافت. به جلسات برخی از فعالین جنبش های زنان رفت. جلسه ای که ظاهرا خصوصی بود و افرادی با لباس راحت مشغول حرف زدن بودند و از اختلافاتشان با شیرین عبادی می گفتند. این شنود تصویری هم شده بود نماد تفرقه های بین فمینیست ها.

فمینیسم برایشان شده بود فرار مرغی و تحلیلش هم خنده دار تر از اصلش بود. این مستند با تمام طنز بودنش چند نکته داشت. نکاتی که در پس فکری که برای ساخت این مستند شده بود پنهان است. معلوم بود که سازندگان این برنامه به شدت از رشد و آگاهی زنان بیم دارند. مشکل ایشان نه با مسائل حقوقی و نه بحث های اجتماعی جدید نبود. مسئله محوری آگاهی و فراتر رفتن از موقعیت بود. من با نظریه های فمینیستی کاری ندارم. تنوع این نظریه ها و دسته بندی هایش اجازه اظهار نظر کلی درباره این موضوع را نمی دهد. همیشه هم به نوعی به برخی از رفتارهای جنبش های زنان در کشور نقد داشته ام. اما به شدت باور دارم که رشد جامعه ما، از رشد و پرورش فکری زنانمان می گذرد. اتفاق جدید در جامعه افتاده و آن حضور یکباره نسلی از زنان است که اگاه تر است و می داند. تحصیلکرده است و شجاع. آنقدر که حتی در وقایع اخیر هم نقش پررنگی داشته است. زن ِجوان امروز می اندیشد و تصمیم می گیرد و سیاست و تصمیم گیری برای سرنوشتش برای او چیزی بی ربط نیست. دیگر مثل قبل نیست که از اغلب زنها بشنوی که از سیاست خوششان نمی آید، که ایشان فهمیده اند سیاست عجین شده با زندگی و سبک های مختلف آن. عجین شده با اقتصاد و رفاهشان. این آگاهی می تواند نوید آینده بهتری را به ما دهد. اما هم در مسئولیت ها و استفاده از زنان بیم هست. هم باید به جامعه اینگونه القاء کرد که عده ای از زنان با آگاه کردن در پی کاستن از اقتدار مردان هستند. همه این خوانش طنز آلود را هم می گذارند فلسفه فمینیسم. هنوز هستند کسانی که نمی خواهند تصویر یک مرد ِ لم داده روی مبل با یک روزنامه خیلی بزرگ - در حد اطلاعات امروز - و خانمی که در آشپزخانه کار می کند و برای این آقا چای می آورد را فراموش کنند و کنار بگذارند.

ظاهرا امروز ، حرکت رو به جلوی زنان ایرانی و قدرت تصمیم گیری و تصمیم سازیشان، مسئولین را یاد فرار مرغی انداخته است. چون نمی پسندند ، یک ایسمی رویش می چسبانند. به خیال خودشان وقتی یک “ایسم”ی علم شود، مابقی باید مثل یک دشمن بزرگ، مقابلش بایستند. به نظر می رسد آگاهی بزرگترین مشکل امروز شده است. در مجموع علوم انسانی که رهایی بخش است و آگاه کننده، دشمن می شود. اینجا هم با نشان دادن تصاویر خاص و القائات خنده دار، آگاهی های زنانه را به تمسخر می گیرند.

البته در کنار موارد بالا باور دارم که هنوز تا رسیدن به جامعه ایده آل راه بسیار است. یک خودانتقادی از زنان هم در کنار دیگر انتقادات باید داشته باشیم. اما هرچه هست می شود امیدوار بود!
بعد از تحریر: نام این برنامه فمینیسم و جنگ علیه خانواده بوده، که روز چهارشنبه ساعت ۲۱ از شبکه دوم پخش شده است. به مدت یک ماه این برنامه در این آدرس قابل دیدن است


 

rosvayejanan

عضو جدید
کاربر ممتاز
شستم که برنامه بیست و سی را بشنوم. هرچقدر هم که خوشت نیاید باید بشنوی این اخبار را. برنامه که تمام شد، حواسم نبود که دیدم تصویرهایی از کارتون عروسکی فرار مرغی گذاشته و زیر نویس های خنده داری دارد. “القای نارضایتی از زن بودن” ، “القای فرهنگ لیبرالیستی”، ” اقتدار و مسئولیت، انفاق مرد در خانه”، “دروغگویی” و تیترهای دیگری که همراه می شد با صدای مرغ ها در این کارتون بسیار جالب. مثلا آنها می گفتند نباید عادی بود و به ظلم ها و ندانستن ها تن داد و باید توانست از وضع موجود رهایی یافت. این می شد نارضایتی از زن بودن. آنقدر این ماجرا مضحک و طنز بود که محمود فرجامی به خوبی به آن پرداخته است.​


اما مستندشان و تحلیلشان ادامه یافت. به جلسات برخی از فعالین جنبش های زنان رفت. جلسه ای که ظاهرا خصوصی بود و افرادی با لباس راحت مشغول حرف زدن بودند و از اختلافاتشان با شیرین عبادی می گفتند. این شنود تصویری هم شده بود نماد تفرقه های بین فمینیست ها.

فمینیسم برایشان شده بود فرار مرغی و تحلیلش هم خنده دار تر از اصلش بود. این مستند با تمام طنز بودنش چند نکته داشت. نکاتی که در پس فکری که برای ساخت این مستند شده بود پنهان است. معلوم بود که سازندگان این برنامه به شدت از رشد و آگاهی زنان بیم دارند. مشکل ایشان نه با مسائل حقوقی و نه بحث های اجتماعی جدید نبود. مسئله محوری آگاهی و فراتر رفتن از موقعیت بود. من با نظریه های فمینیستی کاری ندارم. تنوع این نظریه ها و دسته بندی هایش اجازه اظهار نظر کلی درباره این موضوع را نمی دهد. همیشه هم به نوعی به برخی از رفتارهای جنبش های زنان در کشور نقد داشته ام. اما به شدت باور دارم که رشد جامعه ما، از رشد و پرورش فکری زنانمان می گذرد. اتفاق جدید در جامعه افتاده و آن حضور یکباره نسلی از زنان است که اگاه تر است و می داند. تحصیلکرده است و شجاع. آنقدر که حتی در وقایع اخیر هم نقش پررنگی داشته است. زن ِجوان امروز می اندیشد و تصمیم می گیرد و سیاست و تصمیم گیری برای سرنوشتش برای او چیزی بی ربط نیست. دیگر مثل قبل نیست که از اغلب زنها بشنوی که از سیاست خوششان نمی آید، که ایشان فهمیده اند سیاست عجین شده با زندگی و سبک های مختلف آن. عجین شده با اقتصاد و رفاهشان. این آگاهی می تواند نوید آینده بهتری را به ما دهد. اما هم در مسئولیت ها و استفاده از زنان بیم هست. هم باید به جامعه اینگونه القاء کرد که عده ای از زنان با آگاه کردن در پی کاستن از اقتدار مردان هستند. همه این خوانش طنز آلود را هم می گذارند فلسفه فمینیسم. هنوز هستند کسانی که نمی خواهند تصویر یک مرد ِ لم داده روی مبل با یک روزنامه خیلی بزرگ - در حد اطلاعات امروز - و خانمی که در آشپزخانه کار می کند و برای این آقا چای می آورد را فراموش کنند و کنار بگذارند.

ظاهرا امروز ، حرکت رو به جلوی زنان ایرانی و قدرت تصمیم گیری و تصمیم سازیشان، مسئولین را یاد فرار مرغی انداخته است. چون نمی پسندند ، یک ایسمی رویش می چسبانند. به خیال خودشان وقتی یک “ایسم”ی علم شود، مابقی باید مثل یک دشمن بزرگ، مقابلش بایستند. به نظر می رسد آگاهی بزرگترین مشکل امروز شده است. در مجموع علوم انسانی که رهایی بخش است و آگاه کننده، دشمن می شود. اینجا هم با نشان دادن تصاویر خاص و القائات خنده دار، آگاهی های زنانه را به تمسخر می گیرند.

البته در کنار موارد بالا باور دارم که هنوز تا رسیدن به جامعه ایده آل راه بسیار است. یک خودانتقادی از زنان هم در کنار دیگر انتقادات باید داشته باشیم. اما هرچه هست می شود امیدوار بود!
بعد از تحریر: نام این برنامه فمینیسم و جنگ علیه خانواده بوده، که روز چهارشنبه ساعت ۲۱ از شبکه دوم پخش شده است. به مدت یک ماه این برنامه در این آدرس قابل دیدن است







ببخشید که تشکر ندارم
اما چی کار می شه کرد
تاریخ و حال رو حاکمان می نویسن باید به فکر آینده بود
 

Similar threads

بالا