صدای اسلام سبز

salahshur

عضو جدید
کاربر ممتاز
بخش ویژه‌ای را در سایت تعبیه کرده‌ایم که در 30 روز ماه مبارک، ان‌شاء‌اللله اگر توفیق پیدا کنیم، 30 سخنرانی از نواندیشان دینی و متفکران غیر متحجر مذهبی در دسترس کاربران قرار دهیم. اولین سخنرانی بخش ویژه «صدای اسلام سبز» را از مجموعه سخنرانی‌های نواندیشان دینی در ماه رمضان دو سال قبل انتخاب کرده‌ایم: سخنرانی دکتر علیرضا علوی‌تبار که در شب 24 رمضان، برابر با 13 مهر 86، با موضوع «آیا دین بدون فقه ممکن است؟» در حسینیه ارشاد ایراد شد و اکنون فایل صوتی آن در دو نسخه کم‌حجم و طبعا با کیفیت پایین‌تر، و نسخه کیفیت بالا که حجم بیشتری دارد، در دسترس کاربران سبزاندیش و دیندار قرار می‌گیرد.

لینک صفحه دانلود با حجم حدود 2.5mb
 

salahshur

عضو جدید
کاربر ممتاز
اسلام محمد (ص) اسلام علی (ع) و ..... بدون تحریف، بدون مندراوردی،بدون اعمال سلیقه های شخصی در اون

البته در برخی مباحث که اختلاف نظر فقهی بین علما هست و این طبیعت فقه و در اصل طبیعت ذات آدمی است

تحریف هم از 2 جهت است 1-آوردن مطالب جدیدی که ائمه و پیامبر نگفتن اما به آنها نسبت میدهیم(در طول تاریخ بیشتر به این نوع تعریق تحریف توجه شده)
2-کنار گذاشتن برخی از روایت ،سنت ها و روش های معصومین(که کمتر به اون پرداخته شده)

امروز مورد دوم خیلی شدید تر داره خودش رو نشون میده.مثلا در نطق پیش از دستور در مجلس که پزشکیان تنها سخنان از امام علی (ع) از نهج البلاغه را ایرد فرمودند(نامه امام به مالک اشتر) عده ای در اواسط این سخنرانی اقدام به فریاد زدند کردند و گفتن امام علی در جنگ جمل چندین نفر رو از دم تیغ گذارند.این تحریف است.چون امام خیلی تلاش کردند این قضیه را با صلح حل کنند.حتی بعد از فتح بصره توسط جملی ها و کشتار برخی شیعیان.حتی در روز نبرد و روز های قبل از آن.حادثه زبیر .که زبیر وقتی گفت این جنگ اشتباه است.عده ای اورا گفتند که تو شمشیر علی را دیدی و ترسیدی.زبیر برای آنکه به آنان نشان دهد نترسیده به سمت لشکر امام رفت و رجز میخواند هنگامی که به سمت چپ لشکر امام رفت امام گفت سمت چپ به عقب برود چون فهمیده بود زبیر پشیمان شده اما به خاطر حرف دیگران این کار رو میکند.سپس زبیر به سمت راست سپاه رفت و سمته راست نیز عقب نشنینی کرد و زبیر برگشت به سپاه خود و گفت دید من نمیترسم.همه گفتن بله شما خیلی شجاع هستید.سپس زبیر گفت اما این جنگ اشتباه است و رفت و باقی داستان را میدانید که چگونه کشته شد.اما حتی با منافقین هم بسیار سعی کردن با زبان نصیحت آنها را از جنگ و اعمال خود باز دارند.اما عده ای آن منش امام را فراموش کرده و فقط شجاعتش در میدان نبرد را فرا گرفته اند. که چند هزار نفر رو در جمل و نهروان هلاک کرد.حتی آنان نماز گذاردن امام بر سر تک تک کشته شدگان جمل را نیز فراموش کردند.و الان اجازه نمیدهند حتی خانواده های خود قربانیان برای فرزندانشان مراسم بگیرند و الا خودشان پیشکش. بیبینید علی چه بود و امروز با نام علی چه میکنند
 
آخرین ویرایش:
سلام...بسیار تعجب کردم...
میشه اسلام سبز رو تعریف کنید....
علی جان علت تعجب شما چی بود؟

میخواید دور تا دور اسلام سبز رو براتون روشن کنیم تا تفکیک کنید؟ دورتادورش، مقصودم تمامی اسلام های غیر سبز
اسلام های دروغین
میخواید براتون از شرک در غالب اسلام بگیم؟
از مقاماتی والاتر از ائمه ی معصوم؟
از تحریف گفته های امام معصوم؟
از نادیده گرفتن خواست امام معصوم و قران؟

شما یعنی واقعا تعجب کردید؟
 

salahshur

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما در روز شهادت شهید مطهری در تاپیک شهید مورد علاقت کیه هر کس حرفهایی در باره اون شهید بزرگوار زد اما به نظر من نباید فقط یک روز خاص در مورد صحبتهای بزرگان حرف زد
اینجا تاپیکی رو قرار میدم در مورد صحبتهای پسر شهید مطهری
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=102606
تحریف و سوء استفاده از حرفهای ائمه صورت نمیگیرد بلکه حتی از سخنان امام(سلام الله علیه) و شهید بهشتی و مطهری و ... نیز هست
 

salahshur

عضو جدید
کاربر ممتاز
طبق وعده قبلی برای هر روز یک سخنرانی برای امروز و دومین روز اما، سخنرانی معلم انقلاب، «دکتر علی شریعتی» با موضوع «نیایش» را برگزیده‌ایم که البته نیمه ابتدایی آن به بحث درباره «رنج‌های پیروان علی» اختصاص دارد. این سخنرانی در شب چهارم آبان 1351 شمسی برابر با 21 ماه رمضان 1392 قمری ایراد شده است؛ یعنی حدود 37 سال قبل! اما اگر حوصله کردید و به این سخنرانی یک ساعت و نیمه گوش دادید، متوجه خواهید شد که چرا این صدا پس از اینهمه سال، هنوز شنیدنی است؛ هم سخنان دکتر درباره رنج‌های علی و رنج‌های پیروان او، و هم نیایش‌های آسمانی او با صدایی که پس از گذشت 32 سال از خاموشی‌اش، هنوز در «قلب تاریخ» شنیده می‌شود.
لینک صفحه دانلود با حجم 4.9 مگابابت
 

a young Architect

عضو جدید
آره میدونم به خاطر اینکه مدت سخنرانی ها طولانی هست
به زودی نسخه های با کیفیت هم آپلود میکنم

با تشکر و سپاس فراوان از آقای موذن برای ایجاد این تاپیک
اگر این امکان وجود داشت که متن سخنرانی ها را هم قرار می دادید، برای مشتاقان مطالعه خوب می بود.
 

salahshur

عضو جدید
کاربر ممتاز
با تشکر و سپاس فراوان از آقای موذن برای ایجاد این تاپیک
اگر این امکان وجود داشت که متن سخنرانی ها را هم قرار می دادید، برای مشتاقان مطالعه خوب می بود.
دوست عزیز من این سخنرانی ها رو از سایتی خودم میگرم و آپلود میکنم که الان ***** هست.خوشبختانه همه دیگر با امام (سلام الله علیه)،شهید مطهری،شهید بهشتی،دکتر شریعتی و ... مخالف نیستند و من اینها را آپلود میکنم که دوستانی که ***** شکن ندارن و یا دوست ندارن در اون سایت ها برن قرار بدم،سعی میکنم که متن این سخنرانی ها را نیز قرار بدهم
یا حق
 

ali.mehrkish

عضو جدید
فقط یک تذکر

فقط یک تذکر

مهندسای عزیز
اسلام سبز نیست...قرمز نیست....اصلا رنگی نیست.اسلام یک حقیقته.
اگه اسلام سبز هم باشه سبز انتظاره....نه سبز رنگی بازی های سیاسی...اگه سرخ هم باشه سرخ کربلایی نه سرخ پرچم ملی....اره اسلام یک مکتب فکریه!!!یک تفکر مطلق...اره اسلام فقط محمد و میشناسه و علی...قران و میشناسه و اهل بیت.
اسلام خرافه نداره...افراط نداره....اسلام سنتی نیست...پس مرگ بر اسلام سنتی.
اسلام ازادی بی قید نداره ...بر محور بشر نمیگرده.....تفریط نداره..........پس مرگ بر اسلام لیبرال.
اسلام ...قومی و ملی نیست...جنسیت و کج اندیشی نداره...پس مرگ بر اسلام صهیون.
همونطور که فرمودید اسلام فقط علوی و محمدیه....به این معنی که فقط رسول الله معصومه و ائمه اطهار....به معنی که قران بنا به وعده الله تحریف نمی شه همونطور که محبت علی تحریف نمیشه
.....اری بدعت گزاری کج اندیشان مغرض در حدیث بدعت گذارد...اما وعده ی الله حق ست که ریسمان قران و اهل بیت نجات بخش خواهد افتاد....شاید امروز نهج البلاغه در کنار تفسیر قران توسط اهل سیاست بهره برده نمی شود...و سیاست مداران از هر گروه و جناحی اجازه می دهد خود را به اسلام معرفی کنند و در ردای اسلام و به کام تحجر بیان عقاید کنند......اما نباید فراموش کرد که چه بسیار اسلامی که به نام تحجر حقیقتش زیر پا گزارده شد و برنده ای جز لیبرالیسم و اسلام صهیونسیم نداشت...که اسلام لیبرال به نام خود فریادی سر نمیدهد.امروز خطر بی قید خواندن اسلام و اباهه گری های اسلامی بی داد میکند...چرا که تحجر به چشم میاید و احساس ادمی گریزان از ان است...و سایر اقسام اسلام در لوای تحجر به بازی روی اورده اند و از انجا که .ادمی به اباهه گری علاقه میورزد...خطر این اسلام را به کنار میگزارد.
اسلام به ذات سبز است ونیازی به رنگ کردن ندارد...اسلام به ذات مدرن است و نیازی به مدرن کردن های بشری نداردواین تنها اسلام محمدی است که به انتظار می نشیند تا حسینیت مهدوی رنگ یابد.برادر عزیز اگر مراد از اسلام سبز...اسلام به انتظار مهدویت است....رنگ بازی های اجتماعی سیاسی ملی رنگ انرا خدشه دار نمی کنند....
و نمی شود حکایت زیر پا گزاردن اسلام به نام دروغ و تحجر و رنگ.
که هست ...و ......نیست.
و اسلام شناس به دور از تحجر و حقیقی نمی شود هر انکس که موافق اندیشه ی ادمی بود و شعار های دلمان را فریاد زد.
که گاه طعم اسلام در ظاهر تلخ است و ادمی را محدود کند ...و چه بسیار گزند هایی که در لوای تلخی اش به شیرینی بدل شوند.
اسلام ازادی است .... به معنا ی ازادگی...وازادگی شرط دارد.....واگر کسی شرط ازادگی برداشت یه کام بشر خوش خواهد امد ...و شاید اگر کسی فریاد الله بسراید و شرط او نشان دهد ...چه بسا به تحجر متهم شود....این نمونه ای از کج اندیشی نوین امروز پنهان جامعه است
اسلام شناس شرایطی دارد که رنگ بر نمی دارد و شاید نو اندیش دینی ذات مدرن اسلام فریاد بزند اما کج اندیشان دینی نیز خواهند بود که در لوای نو اندیشی اسلام رنگی فریاد بزنند.
امیدوارم نو اندیشان دینی که در این تاپیک سخنرانی هاشون رو میزارید جدای رنگ و بو های سیاسی اسلام محمدی رو فریاد بزنند.
قصد جسارت نداشتم که خود شما این مطالب رو بهتر از من میدونستید
. .

 

شمس 110

اخراجی موقت
متن كامل سخنان جوادي آملي درباره اعتراض میرحسین موسوی به نتیجه انتخابات

متن كامل سخنان جوادي آملي درباره اعتراض میرحسین موسوی به نتیجه انتخابات


متن كامل سخنان جوادي آملي درباره اعتراض میرحسین موسوی به نتیجه انتخابات (ويژه)

ما يك اخلاق داريم كه مكمل قانون است. يك اخلاق داريم، متمم قانون است. يك اخلاق داريم، ضامن اجراي قانون است. يك اخلاق داريم، پشتوانه قانون است. هر نقصي كه در قانون باشد اخلاق، ترميم مي‌كند.



پنجشنبه 4 تیرماه 1388 آيت‌الله جوادي آملي از اساتيد برجسته حوزه علميه قم در سخنان مهمي با محكوم كردن آشوب‌ها و اغتشاشگري‌هاي اخير گفت: اگر تخلفي شده و مدركي هست، بايد ارائه شود، اما بايد از مجاري قانوني عمل شود. در اين زمينه نشست‌هاي نمايندگان كانديداها با شوراي نگهبان نيز انجام شده است و راه درست هم همين است.
به گزارش ثانيه‏نيوز، متن سخنان مهم‌آيت‌الله جوادي آملي در ادامه مي‌آيد:
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم، بسم‌الله الرحمن الرحيم
بنده هم متقابلاً مقدم شما خواهران گرامي و برادران ارجمند را گرامي مي‌دارم و گزارش جامعي كه ارائه فرموديد در اطلاع‌رساني سهم بسزايي داشت. اميدواريم خداي سبحان، دل‌هاي همه ما را هم به معرفت صاحب و عمل صالح هدايت كند. من چند نكته‌اي را در اين محفل به عرضتان برسانم، تا در حدودي روشن بشود كه وظيفه ما چيست.
اختلاف، سه قسم است. يك اختلاف قبل از علم است كه نظريه‌پردازها، انظار علمي و آراي علمي خودشان را طرح مي‌كنند تا آن كه حق است روشن بشود. اين اختلاف محمود و ممدوحي است. مثل اختلاف دو كفه ترازو در برابر شاهين، براي حفظ عدالت. اگر در يك كفه‌اي وزن بگذارند، در كفه ديگر موزون بگذارند، يعني يك طرف سنگ بگذارند، يك طرف نان،‌اينها هماهنگ نباشند، هميشه اين دو كفه با هم اختلاف دارند و اين اختلاف مقدسي هم هست.
براي اين‌كه اگر وزن سنگين‌تر باشد، مي‌گويد من به همراه تو نمي‌آيم و اگر موزون سنگين‌تر باشد، به وزن مي‌گويد من همراه تو نمي‌آيم. اگر هماهنگ بوديم، همسان و همتا بوديم، بالا مي‌رويم با هم، پائين مي‌آييم با هم. اين اختلاف دو كفه ترازو يك اختلاف مقدسي است براي برقراري عدل. مثل اختلاف يك نظريه‌پرداز با ناقد آن نظريه كه هر دو درصدد رسيدن به يك نظريه علمي هستند. اين قسم اول اختلاف.قسم دوم اختلاف در اثر اطلاع‌رساني‌هاي ناصواب هست، يا برداشت‌هاي ناصواب هست، يا مقدمات و مؤخرات و نتايج ناصواب هست كه با گفت‌و‌گو و گفتمان و نزديك شدن و جلسه تشكيل دادن و تفاهم، كاملاً قابل حل است، اما قسم سوم، اختلاف به عنوان عذاب الهي است. آن ديگر با تفاهم حل نمي‌شود.ذات اقدس اله، در سوره مباركه مائده، دو بار دو تا مطلب را بيان كرد و در سوره مباركه انعام، يك مطلب جامعي را. در سوره مباركه مائده، فرمود يهودي‌ها در اثر بدرفتاري، من بينشان عذاب اختلاف را ايجاد كردم «و القينا بينهم العداوه و البغضاء الي يوم القيامه» اين يكي و مسيحي‌هايي كه طرفدار مسيحيت ناب عيسوي نبودند، من بين اينها عذاب اختلاف ايجاد كردم «فاغرينا بينهم العداوه و البغضاء الي يوم القيامه» درباره يك عده «اغرينا» است،‌درباره عده ديگر «القينا» است. هر دو در سوره مباركه مائده است.
فرمود اين ملتي كه حق را
 

salahshur

عضو جدید
کاربر ممتاز
مهندسای عزیز
اسلام سبز نیست...قرمز نیست....اصلا رنگی نیست.اسلام یک حقیقته.
اگه اسلام سبز هم باشه سبز انتظاره....نه سبز رنگی بازی های سیاسی...اگه سرخ هم باشه سرخ کربلایی نه سرخ پرچم ملی....اره اسلام یک مکتب فکریه!!!یک تفکر مطلق...اره اسلام فقط محمد و میشناسه و علی...قران و میشناسه و اهل بیت.
اسلام خرافه نداره...افراط نداره....اسلام سنتی نیست...پس مرگ بر اسلام سنتی.
اسلام ازادی بی قید نداره ...بر محور بشر نمیگرده.....تفریط نداره..........پس مرگ بر اسلام لیبرال.
اسلام ...قومی و ملی نیست...جنسیت و کج اندیشی نداره...پس مرگ بر اسلام صهیون.
همونطور که فرمودید اسلام فقط علوی و محمدیه....به این معنی که فقط رسول الله معصومه و ائمه اطهار....به معنی که قران بنا به وعده الله تحریف نمی شه همونطور که محبت علی تحریف نمیشه
.....اری بدعت گزاری کج اندیشان مغرض در حدیث بدعت گذارد...اما وعده ی الله حق ست که ریسمان قران و اهل بیت نجات بخش خواهد افتاد....شاید امروز نهج البلاغه در کنار تفسیر قران توسط اهل سیاست بهره برده نمی شود...و سیاست مداران از هر گروه و جناحی اجازه می دهد خود را به اسلام معرفی کنند و در ردای اسلام و به کام تحجر بیان عقاید کنند......اما نباید فراموش کرد که چه بسیار اسلامی که به نام تحجر حقیقتش زیر پا گزارده شد و برنده ای جز لیبرالیسم و اسلام صهیونسیم نداشت...که اسلام لیبرال به نام خود فریادی سر نمیدهد.امروز خطر بی قید خواندن اسلام و اباهه گری های اسلامی بی داد میکند...چرا که تحجر به چشم میاید و احساس ادمی گریزان از ان است...و سایر اقسام اسلام در لوای تحجر به بازی روی اورده اند و از انجا که .ادمی به اباهه گری علاقه میورزد...خطر این اسلام را به کنار میگزارد.
اسلام به ذات سبز است ونیازی به رنگ کردن ندارد...اسلام به ذات مدرن است و نیازی به مدرن کردن های بشری نداردواین تنها اسلام محمدی است که به انتظار می نشیند تا حسینیت مهدوی رنگ یابد.برادر عزیز اگر مراد از اسلام سبز...اسلام به انتظار مهدویت است....رنگ بازی های اجتماعی سیاسی ملی رنگ انرا خدشه دار نمی کنند....
و نمی شود حکایت زیر پا گزاردن اسلام به نام دروغ و تحجر و رنگ.
که هست ...و ......نیست.
و اسلام شناس به دور از تحجر و حقیقی نمی شود هر انکس که موافق اندیشه ی ادمی بود و شعار های دلمان را فریاد زد.
که گاه طعم اسلام در ظاهر تلخ است و ادمی را محدود کند ...و چه بسیار گزند هایی که در لوای تلخی اش به شیرینی بدل شوند.
اسلام ازادی است .... به معنا ی ازادگی...وازادگی شرط دارد.....واگر کسی شرط ازادگی برداشت یه کام بشر خوش خواهد امد ...و شاید اگر کسی فریاد الله بسراید و شرط او نشان دهد ...چه بسا به تحجر متهم شود....این نمونه ای از کج اندیشی نوین امروز پنهان جامعه است
اسلام شناس شرایطی دارد که رنگ بر نمی دارد و شاید نو اندیش دینی ذات مدرن اسلام فریاد بزند اما کج اندیشان دینی نیز خواهند بود که در لوای نو اندیشی اسلام رنگی فریاد بزنند.
امیدوارم نو اندیشان دینی که در این تاپیک سخنرانی هاشون رو میزارید جدای رنگ و بو های سیاسی اسلام محمدی رو فریاد بزنند.
قصد جسارت نداشتم که خود شما این مطالب رو بهتر از من میدونستید
. .


دوسا عزیز حرفهای شما کاملا متین و زیبا
اما چرا میگوییم اسلام سبز؟ اسلام سبز را از صحبت های نواندیش و متفکر دینی حجت الاسلام دکتر محسن کدیور انتخاب کردیم که ایشان اسلام هایی که امروزه افراد دم از آن میزنند اسلام سبز و اسلام سیاه نامید.در قدیم در زمان امام (سلام الله علیه) نیز بود به نام اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی.خیلی از متفکران برای اسلام تعابیری بیان کردند که همه در کل به دو نوع اسلام حکایت دارد، اسلام محمدی (ص) و ائمه اطهار و اسلام غیر فقط در طول تاریخ اسمشان عوض میشود همین

در زیر برای شما قرار میدهم برای اطلاعات بیشتر

سایت رسمی دکتر محسن کدیور

اطلاعاتی در مورد ایشان در ویکیپدیا

محسن کدیور (متولد ۱۸ خرداد ۱۳۳۸، فسا) محقق، نویسنده، اندیشمند دینی، فعال سیاسی و عضو هیات علمی دانشگاه دوک در آمریکا و همچنین گروه فلسفه اسلامی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران است. [۱]


پ تحصیلات، سوابق، و فعالیت ها

در سال ۱۳۵۶ تحصیل در رشته مهندسی برق و الکترونیک را در دانشگاه شیراز آغاز نمود. پس از انقلاب دانشگاه را نیمه تمام رها کرد و در سال ۱۳۵۹ وارد حوزه علمیه قم شد. دوره آموزشی او در حوزه در سال ۱۳۷۵ و با گذراندن مرحله سطح عالی به پایان رسید. در سال ۱۳۷۶ به مرحله اجتهاد رسید و اجازه اجتهاد را از آیت‌الله حسینعلی منتظری دریافت کرد. [۲]
در کنار تحصیلات حوزوی، در سال ۱۳۷۲ کارشناسی ارشد را در رشته الهیات و معارف اسلامی در مرکز تربیت مدرس دانشگاه قم اخذ کرد. پس از آن در سال ۱۳۷۸ از رساله دکتری خود با عنوان «تحلیل انتقادی آرا ابتکاری آقا علی مدرس در حکمت متعالیه» با راهنمایی دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی دفاع کرد و موفق به اخذ مدرک دکتری فلسفه و حکمت اسلامی گرایش حکمت متعالیه از دانشگاه تربیت مدرس شد. [۳] در این سال برای اولین بار پس از انقلاب روانه زندان شد. او در سال‌های آخر دهه هفتاد هجده ماه را در زندان گذراند. شرح دفاعیات او در دادگاه ویژه روحانیت در کتاب بهای آزادی آمده‌است.
از اوایل دهه ۱۳۷۰ تدریس در مراکز آموزش عالی را شروع کرد. وی در سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۷ به عنوان مدرس مدعو و از ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۶، به عنوان استادیار گروه فلسفه دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس مشغول فعالیت بود. کدیور همچنین از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۵ مدیریت گروه فلسفه این دانشگاه را برعهده داشت. وی در خرداد سال ۱۳۸۶ به دلایل سیاسی از دانشگاه حذف شد. [۴] این اتفاق اعتراضات دانشجویان و محافل روشنفکری را به همراه داشت. [۵] کدیور از ۱۳۸۶ به عنوان عضو هیات علمی گروه فلسفه اسلامی به مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران منتقل شد. کدیور پس از دانشگاه ویرجینیا، هم اکنون استاد مدعو گروه مطالعات دینی دانشگاه دوک آمریکا است.
کدیور همچنین ریاست انجمن دفاع از آزادی مطبوعات را از آغاز تاسیس آن (۱۳۷۸) تاکنون برعهده داشته‌است. تا امروز از او 13 کتاب به چاپ رسیده‌است. منوچهر کدیور پدر اوست، و جمیله کدیور خواهر وی است.

محاکمه و زندان

وی بدلیل برخی مصاحبه‌ها و مقالاتی که در روزنامه‌های اصلاح طلب از وی منتشر شد، چند بار بازداشت و محاکمه و زندانی شد. [۶]





فلسفه و کلام


  1. دفتر عقل، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۷، ۴۸۳ صفحه؛ چاپ دوم، ۱۳۸۷.
  2. مجموعه مصنّفات حکیم مؤسس آقا علی مدرس طهرانی، جلد اول: تعلیقات الاسفار،‌ ۷۸۲ صفحه؛ جلد دوم: رسائل و تعلیقات، ۵۷۸ صفحه؛ جلد سوم: رسائل فارسی، تقریظات، قطعات، تعلیقات نقلیه، تقریرات و مناظرات، ۵۷۷ صفحه، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۸.
  3. مأخذ شناسی علوم عقلی، با همکاری محمد نوری، ۳ جلد، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۹، ۳۴۱۸ صفحه.

اندیشه سیاسی


  1. نظریه‎های دولت در فقه شیعه، اندیشه سیاسی در اسلام(۱)؛ نشر نی، ۱۳۷۶، ۲۲۳ صفحه، چاپ هفتم، ۱۳۸۷. نظریات الحکم فی الفقه الشیعی(بحوث فی و لایة الفقیه)، بیروت، دارالجدید، ۲000 میلادی، ۲0۶ صفحه.
  2. حکومت ولایی، اندیشه سیاسی در اسلام(۲)؛ نشر نی، ۱۳۷۷، چاپ پنجم، ۱۳۸۷، ۴۴۵ صفحه.
  3. بهای آزادی، دفاعیات محسن کدیور در دادگاه ویژه روحانیت، به کوشش زهرا رودی(کدیور)، نشر نی، ۱۳۷۸، چاپ پنجم،۱۳۷۹، ۲۴۸ صفحه.
  4. دغدغه‌های حکومت دینی؛ نشر نی، ۱۳۷۹، ۸۸۳ صفحه؛ چاپ دوم، ۱۳۷۹.
  5. سیاست نامه ي خراسانی (قطعات سیاسی در آثار آخوند ملا محمد کاظم خراسانی صاحب کفایه)، مجموعه منابع پیشگامان اسلام سیاسی در ایران معاصر(۱)، انتشارات کویر، تهران، ۱۳۸۵، ۴۲۳ صفحه؛ چاپ دوم، ۱۳۸۷.
  6. حق الناس (اسلام و حقوق بشر)؛ انتشارات کویر، تهران، ۱۳۸۷، ۴۳۹ صفحه.
 

شمس 110

اخراجی موقت
نپذيرفت، من اينها را به جان هم انداختم. در سوره مباركه انعام، به‌عنوان يك اصل جامع بيان كرد كه اختصاص به يهودي و مسيحي و زرتشتي و اينها ندارند. فرمود «هوالقاهر فوق عباده» «هوالقادر علي ان يبعث عليكم عذاب من فوقكم او من تحت ارجلكم او يلبسكم شيعا و يذيق بعضكم فوق بعض» او قادر است در اثر بدرفتاري شما، عذابي از بالا به‌عنوان صاعقه، از پائين به‌عنوان زمين‌لرزه يا عذاب اختلاف بين شما القا كند كه به جان هم بيفتيد.«او يلبسكم شيعا و يذيق بعضكم بأس بعض» بنابراين ما سه تا اختلاف داريم، يك اختلاف محمود و ممدوح و مقدس كه اختلاف نظريه‌پردازها و ناقدان آن نظريه هستند. يك كسي كتابي نوشته يا كارگرداني كرده. يك عده‌اي اين نظريه را ارائه كرده، يك عده نقد دارند. اين كار خوبي است تا روشن بشود.
يك سلسله اختلافات هم اختلافات سياسي، اجتماعي است كه با گله شروع مي‌شود، با قهر ختم مي‌شود، اين با تفاهم و گفت‌و‌گو كاملاً حل است. يك سلسله اختلاف‌ها هم در اثر بدرفتاري و عذاب الهي است. آن اختلاف‌هاي علمي را از مجراي علمي بايد حل كرد. آن اختلاف‌هاي اجتماعي را از راه عاطفه بايد حل كرد. اين اختلاف تقدير را با ناله و ضجه و اصلاح بين خود و خدا كه كجا ما بدراهه رفتيم،‌بيراهه رفتيم،‌راه كسي را بستيم،‌راه خودمان را نرفتيم، يا بيراهه رفتيم، يا راه كسي را بستيم، خودمان را اصلاح كنيم.
اين اصل اول كه سه مطلب را به همراه داشت. مطلب دوم،: اصل دوم آن است كه اين فرمايشات شما كه مربوط به رنج ديدن دانشجويان در خوابگاه است، ما شنيديم و كاملاً منتقل كرديم، كاملاً منتقل كرديم و آنها هم متوجه شدند، ولي ما بايد بدانيم كه وقتي كسي حرفي دارد، بيگانه در كار او دخالت نكند، اين فقط در بهشت است. در بهشت آدم يكسان و خالص است.اما اينجا همان‌هايي كه بيگانه بودند، هيچ مسلماني، هيچ نه طرفدار اين آقا، نه طرفدار آن آقا، هرگز حاضر نيست كه خانه كسي را آسيب برساند، كسي را بسوزاند، مال كسي را بسوزاند، ماشين كسي را بسوزاند. اين حتماً بيگانه است. ما بخواهيم يك جايي داشته باشيم، حرفي داشته باشيم كه اينها نباشند، اين كار بسيار خوب است، ولي اينها خواه و ناخواه خودشان را در اين جمع داخل مي‌كنند.
ادامه دارد
 

شمس 110

اخراجی موقت
يك وقت است كه انقلاب است، نظير رهبري امام، اينها را شست‌و‌شو مي‌كند. آن روزها ممكن بود چهار تا جوان حزب‌اللهي سينما را آسيب برسانند، اما مال مردم را، ماشين مردم را هرگز سعي نمي‌كردند كه...، سعي مي‌كردند كه هرگز آسيب نرسانند. آن‌كه «لا تبغ ولا تضر» بود به همه آسيب مي‌رساند، آن ديگر خط امام نبود، اما انقلاب امام همه را شست‌و‌شو كرد و مشخص شد كه آنها كي هستند، ملت كي هستند.خواه و ناخواه ما اين دشواري و مشكلي را در جامعه احساس مي‌كنيم، اين هم يك مطلب. نامه‌اي هم كه اين آقايان براي مسئول دستگاه قضايي نوشتند كه امروز من در بعضي از روزنامه‌ها خواندم، آنها هم اقدام مي‌كنند. اين عزيزاني كه فعلاً در منزل‌هايشان نيستند، ان‌شاء‌الله زودتر به منزل‌هايشان برگردند. براي اين‌كه اينها نامه نوشتند براي مسئول دستگاه قضايي، آنها هم ان‌شاء‌الله اقدام مي‌كنند.
و همين‌طوري كه امروز باز من در بعضي از روزنامه‌ها ديدم كه جناب آقاي موسوي و همراهانشان از اغتشاشگرها تبري كردند، اين‌هم كه شده. مقام معظم رهبري هم سه چهار تا كار كردند، با واسطه‌ يا بي‌واسطه. آن ديداري كه با اعضاي محترم ستادهاي اين چهار نامزد داشتند، اين يك ديدار دوستانه و تفاهمي بود، مهربانانه بود. فرمايشات آن آقايان را گوش دادند، خودشان هم فرمايشات فرمودند، ولي اين مي‌تواند آن اختلاف دوم را حل كند.
 

شمس 110

اخراجی موقت
اگر خدايي ناكرده ما گرفتار اختلاف سوم باشيم، اين با ديدار رهبري حل نمي‌شود. اين فقط سجده مي‌خواهد و ناله مي‌خواهد و دستگاه خدا مي‌خواهد و توبه و انابه مي‌خواهد و اين بزرگوار كار خودش را كرده. يعني ايشان(رهبر معظم انقلاب)، كاملاً فرمايشات آن آقايان را شنيد، اعضاي ستاد محترم آقاي موسوي، آن آقايان بزرگواران ديگر، اين چهار نامزد محترم، فرمايشات آنها را شنيد، بعد سخنراني كردند. ديگر از اين دوستانه‌تر،‌ مهربانه‌تر، چون شخص اول مملكت مي‌بينيد تمام فرمايشات آقايان را شنيد.اين ديگر برادري معنايش همين است ديگر. دستور أكيد هم به شوراي نگهبان داده كه شوراي نگهبان حرف‌هاي آنها را گوش بدهد، ولي يك پرانتزي ما اينجا بايد باز بكنيم و آن اين است كه نه ما علم غيب داريم، نه خيلي‌ها. با گلايه و شواهد، اگر خود شما هم به جاي شوراي نگهبان بوديد، چي‌كار مي‌كرديد؟ شما مي‌فرماييد كه مثلاً فلان آقايي در فلان صندوق اختلاف شده، بسيار خب شده، مدركي داريد؟ نه! آن كسي كه علم غيب دارد، اين را عزيزان من، خواهران من،‌مادران من، خوب گوش بدهيد.
آني كه علم غيب دارد، برابر علم غيب عمل نمي‌كند، آن پيغمبر است. دنيا دار آزادي است. هر كسي اگر دنيا برابر با علم غيب عمل مي‌شد، كسي به كمال نمي‌رسيد، كمال در اين است كه اين شخص بتواند بيراهه برود و نرود. در دو آيه قرآن،‌به صراحه خدا به پيغمبر فرمود، مردم هر كاري كه مي‌كنند، هم من مي‌دانم هم تو را آگاه مي‌كنم. «قل اعملوا فسيري الله عملكم و رسوله» ما معتقد هستيم پيغمبر، امام، همه اعمال ما را مي‌بيند،‌براي اين‌كه در قيامت بايد شهادت بدهيد ديگر.اما حضرت آمده صريحاً اعلام كرده، اين كلمه «انما» مفيد حصر است. فرمود مردم! زن‌ها! خواهرها! برادرها! بدانيد من فقط برابر قانون عمل مي‌كنم. من مي‌دانم كه كي خلاف كرده برابر علم غيب، اما علم غيب منشأ فقه و حقوق نيست. «انما اقضي بينكم» اين انما، مفيد حصر است ديگر؟ «بالأيوان والبينات» يعني هر كي شاهد آورد، من حكم مي‌كنم، هر كي قسم خورد، من حكم مي‌كنم..
 

شمس 110

اخراجی موقت
اما بنا بر اين نيست كه من به علم غيب باور كنم، لكن مردم، خواهرها، برادرها، بدانيد اين را به صراحه فرمود؛ فرمود اگر كسي شاهد دروغ آورد، يا قسم دروغ ايراد كرد، آمد در محكمه، من حكم كردم كه اين مال، مال اوست. مبادا بگويد من رفتم محكمه پيغمبر، از دست خود پيغمبر گرفتم «ان قطعه من النار» يك آتشي در خانه مي‌برد. اين را هم بدانيد.
ما يك اخلاق داريم كه مكمل قانون است. يك اخلاق داريم، متمم قانون است. يك اخلاق داريم، ضامن اجراي قانون است. يك اخلاق داريم، پشتوانه قانون است. هر نقصي كه در قانون باشد اخلاق، ترميم مي‌كند. خب، بنابراين آن كه علم غيب دارد، برابر علم غيب عمل نمي‌كند. ايشان هم دستور دادند به شوراي نگهبان، امروز هم سخنگوي شوراي نگهبان چند بار گفت، امروز هم گفت كه از خود نامزدهاي محترم دعوت كرديم، تشريف بياورند در جلسه رسمي شوراي نگهبان، نه آنهايي كه مأمور انتخابات هستند، چون شوراي نگهبان يك چند نفري را از اعضاي خودش، براي انتخابات و رعايت انتخابات، انتخاب مي‌كند.
همه اين آقايان كه مسئوليتي ندارند، يك چند نفري انتخاب مي‌شوند براي كار، اما الآن در جلسه رسمي، اين نامزدهاي محترم را دعوت كردند كه تشريف بياورند، فرمايشاتشان را بگويند. كجاي مملكت مثلاً از اين شفاف‌تر؟ ممكن است خلاف بشود، اما وقتي كه ندانند كجا تقلب شده، نه شوراي نگهبان دستش باز است، نه اينها هيچ مدرك قابل قبولي دارند.هر جايي كه مدرك هست، هر جايي كه قانون هست، ارائه كنند. مطلب بعدي كه خواهش من اين است. ما همان‌طوري كه خودمان، چه در نماز جمعه، چه در غير نماز جمعه، حرف‌هايمان را مي‌گوييم، اما مي‌گوييم برابر آنچه كه مال نظام است، مال قانون است، خواهش ما هم همين است كه همين‌جور عمل بشود وگرنه بيگانه به دنبال همين صحنه راه مي‌افتد. پس آن جلسه‌اي كه همه اين آقايان نامزدها جمع شدند، فرمودند اغتشاش‌ها را ما محكوم مي‌كنيم، اين كار بسيار خوبي است.الآن ما در كمربند گلوله هستيم. كمربند گلوله يعني كمربند مرگ. اين شرق ما افغانستان است كه آن طالبان بدتر از القاعده، القاعده بدتر از طالبان، گلوله‌هايش به طرف ايران است. غرب ما كه پشت سر هم وقتي حرم امام را بمب‌گذاري مي‌كنند، اينها به خود ما رحم مي‌كنند؟ همين عسكريين را؟ اينها هم گلوله‌هايشان به طرف ماست. اينها زير گوش ما هستند، هم سربازان انگليسي هستند، هم سربازان امريكايي. شيوخ بي‌عقل خليج‌فارس هم كه حياط خلوت امريكا قرار دادند. شما نگاه بكنيد در كويت، در ابوظبي، در بحرين، در منامه، در مسقط، همه جا اينها پايگاه نظامي دارند، دستشان هم روي اين ماشه است. خب اينها با كي دارند مي‌جنگند؟ هيچ كسي در منطقه غير از ايران هست، در برابر امريكا و كشور ديگر اينها؟ براي يك وجب كويت، اينها پايگاه نظامي درست كردند آمدند.
من چند سال قبل كه در مكه آن حادثه پيش آمده بود، يك برادر افغاني، اينها آن وقتي كه سياستمدار درمي‌آيند، آدم‌هاي باهوشي هم هستند، منتهي متأسفانه در اثر فلاكت‌هاي سياسي الان به اين روز درآمدند. يك روز مستحضر هستيد، همين افاغنه آمدند ايران را گرفتند ديگر.
اينها آن صورت‌هايشان را مي‌بينيد، اينها نژاد همان مغول و تاتار و اينها هستند. آن بزرگوار كه بعد هم آمد در ايران تشكر كرد از ما اين گفته كه من بايد افغانستان را معرفي بكنم، براي اين‌كه افغانستان نه نفت دارد، نه گاز دارد، نه امامزاده دارد، نه عتبات دارد، نه مكه كعبه دارد، هيچي ندارد. شما افغانستان را نمي‌شناسيد. يك مدعي درباره افغانستان بحث كرد، بعد گفت كويت چه كاره است؟ كويت را يك جك سياسي زدند. اين ماشين وقتي كه چرخش آسيب‌ مي‌بيند، يك جكي مي‌زنند كه بيايد بالا، گفت كويت قابل ذكر نبود، اين را جك سياسي زدند، بالا آوردند كه در برابر ايران بايستد و عليه ايران مثلاً پايگاه درست كنند آنجا. خب اين شيوخ بي‌عقل خليج‌فارس، قدم به قدم اينجا پايگاه دارند. يك دوست داشتيم به حسب ظاهر، آن هم تركيه بود. تركيه پايگاه اينجرليك خودش را كه آماده است براي پرواز، در اختيار اين دو دشمن خون‌آشام ما قرار داد؛ يعني امريكا و اسرائيل. اين با او پيمان نظامي بسته. اگر تركيه با آنها پيمان اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسته بود، ما مشكل نداشتيم. اما پيمان نظامي بسته به بهانه ناتو. در همين پايگاه اينجرليك تركيه، اين هواپيماي شكاري مي‌تواند پرواز كند و ما هستيم محصور به گلوله. در چنين فضايي، بهترين راه براي ما آرامش است.
 

شمس 110

اخراجی موقت
چهارده ميليون چهارده ميليون است، كم نيست. خب اگر يك وقتي آنها يك رأي بيشتري دادند، به رأي ما عمل كردند، يعني به رأي ما چهارده ميليوني عمل كردند، چرا؟ براي اين‌كه ما كه چهارده ميليون هستيم مثلاً به اين آقا رأي داديم، ما دو تا رأي داديم، يك رأي به قانون اساسي داديم، يك رأي به نماينده. آن رأي كه ما به قانون اساسي داديم رأي همه است، صد در صد است. اين را همه ما گفتيم.
هر نامزدي كه رأي بيشتري آورد، او نماينده ماست. اين رأي ماست ديگر. يك رأي فرعي هم داديم، مثلاً ما كه مي‌خواهيم اين خانه را بسازيم، همه جمع شديم كه اين خانه چند تا اتاق داشته باشد. همه ما رأي داديم كه اين خانه مثلاً يك اتاق مطالعه داشته باشد، يك اتاق بزرگ باشد، يك اتاق پذيرايي باشد، شش تا اتاق باشد. همه ما رأي داديم كه اين جا بايد شش تا اتاق داشته باشد. بعد وقتي كه در جزييات اختلاف كرديم، بعضي‌ها مي‌گويند آن اتاق مثلاً بزرگتر باشد، آن اتاق كشيده‌تر باشد، بگوييم هر چي كه اكثري گفتند برابر آن عمل مي‌كنيم، خب، اگر اكثري گفتند كه آن اتاق بايد مثلاً شش در چهار باشد يا فلان باشد. ما چون قبلاً رأي داديم كه هرچي اكثريت گفت معتبر است، آن رأي ماست، آن رأي اصلي ماست، برابر اين. اگر ما طبق رأي خودمان عمل بكنيم، اگر خدايي ناكرده تخلفي شد، مدركي داشتيم ارائه مي‌كنيم.
الان چند تا كار شده، يكي نشست خود نامزدهاي محترم با شوراي محترم نگهبان. يكي هم حتي مقام رهبري فرمودند اگر چنانچه احتياجي دارند به بازشماري بعضي از صندوق‌ها، آن را هم بازشماري بكنند. اگر بخواهند به خيابان بكشند، آن ديگر كنترلش از دست شما خواهرها و برادرها، خارج خواهيم شد. بعد آن همه حادثه پيش مي‌آيد. نه معلوم است كي زد، نه معلوم است كه چرا زدند، نه معلوم است كه كه را زدند. بنابراين اگر چنانچه ان‌شاءالله رحمان، ما در آن اصل اول كه اختلافات سه‌گانه است را بررسي كنيم و اين جوانب را هم در نظر بگيريم و همه اين آقايان هم كه اين شورش را محكوم كردند، امروز هم كه در روزنامه‌ها نوشتند كه جناب آقاي موسوي و آقايان ديگر شورش و اغتشاش را محكوم كردند، همه آنها محكوم كردند، مسئولين هم كردند، يك كاري نكنيم كه اين حضور مردم، يا اين نظام، خدايي نكرده آسيب ببيند.
اين دشمن اصلاً آماده است، يك قدمي است كه خدايي نكرده يك آشوبي بشود، او استفاده بكند. من ضمن تقدير از شما خواهران بزرگوار، جز دعوت به آرامش و نظم و سفارش، رعايت قانون و رعايت عرض كنم كه شكايت‌هاي رسيده و بررسي آنها، عرضي ندارم، اميدوارم خداوند همه شما را در سايه وليش از خير و سعادت و صلاح و فلاح دنيا و آخرت برخوردار بفرمايد. از اين‌كه وسيله پذيرايي هم نداشتيم عذرخواهي مي‌كنيم، من شرمنده‌ام
 

salahshur

عضو جدید
کاربر ممتاز

متن كامل سخنان جوادي آملي درباره اعتراض میرحسین موسوی به نتیجه انتخابات (ويژه)

ما يك اخلاق داريم كه مكمل قانون است. يك اخلاق داريم، متمم قانون است. يك اخلاق داريم، ضامن اجراي قانون است. يك اخلاق داريم، پشتوانه قانون است. هر نقصي كه در قانون باشد اخلاق، ترميم مي‌كند.



پنجشنبه 4 تیرماه 1388 آيت‌الله جوادي آملي از اساتيد برجسته حوزه علميه قم در سخنان مهمي با محكوم كردن آشوب‌ها و اغتشاشگري‌هاي اخير گفت: اگر تخلفي شده و مدركي هست، بايد ارائه شود، اما بايد از مجاري قانوني عمل شود. در اين زمينه نشست‌هاي نمايندگان كانديداها با شوراي نگهبان نيز انجام شده است و راه درست هم همين است.
به گزارش ثانيه‏نيوز، متن سخنان مهم‌آيت‌الله جوادي آملي در ادامه مي‌آيد:
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم، بسم‌الله الرحمن الرحيم
بنده هم متقابلاً مقدم شما خواهران گرامي و برادران ارجمند را گرامي مي‌دارم و گزارش جامعي كه ارائه فرموديد در اطلاع‌رساني سهم بسزايي داشت. اميدواريم خداي سبحان، دل‌هاي همه ما را هم به معرفت صاحب و عمل صالح هدايت كند. من چند نكته‌اي را در اين محفل به عرضتان برسانم، تا در حدودي روشن بشود كه وظيفه ما چيست.
اختلاف، سه قسم است. يك اختلاف قبل از علم است كه نظريه‌پردازها، انظار علمي و آراي علمي خودشان را طرح مي‌كنند تا آن كه حق است روشن بشود. اين اختلاف محمود و ممدوحي است. مثل اختلاف دو كفه ترازو در برابر شاهين، براي حفظ عدالت. اگر در يك كفه‌اي وزن بگذارند، در كفه ديگر موزون بگذارند، يعني يك طرف سنگ بگذارند، يك طرف نان،‌اينها هماهنگ نباشند، هميشه اين دو كفه با هم اختلاف دارند و اين اختلاف مقدسي هم هست.
براي اين‌كه اگر وزن سنگين‌تر باشد، مي‌گويد من به همراه تو نمي‌آيم و اگر موزون سنگين‌تر باشد، به وزن مي‌گويد من همراه تو نمي‌آيم. اگر هماهنگ بوديم، همسان و همتا بوديم، بالا مي‌رويم با هم، پائين مي‌آييم با هم. اين اختلاف دو كفه ترازو يك اختلاف مقدسي است براي برقراري عدل. مثل اختلاف يك نظريه‌پرداز با ناقد آن نظريه كه هر دو درصدد رسيدن به يك نظريه علمي هستند. اين قسم اول اختلاف.قسم دوم اختلاف در اثر اطلاع‌رساني‌هاي ناصواب هست، يا برداشت‌هاي ناصواب هست، يا مقدمات و مؤخرات و نتايج ناصواب هست كه با گفت‌و‌گو و گفتمان و نزديك شدن و جلسه تشكيل دادن و تفاهم، كاملاً قابل حل است، اما قسم سوم، اختلاف به عنوان عذاب الهي است. آن ديگر با تفاهم حل نمي‌شود.ذات اقدس اله، در سوره مباركه مائده، دو بار دو تا مطلب را بيان كرد و در سوره مباركه انعام، يك مطلب جامعي را. در سوره مباركه مائده، فرمود يهودي‌ها در اثر بدرفتاري، من بينشان عذاب اختلاف را ايجاد كردم «و القينا بينهم العداوه و البغضاء الي يوم القيامه» اين يكي و مسيحي‌هايي كه طرفدار مسيحيت ناب عيسوي نبودند، من بين اينها عذاب اختلاف ايجاد كردم «فاغرينا بينهم العداوه و البغضاء الي يوم القيامه» درباره يك عده «اغرينا» است،‌درباره عده ديگر «القينا» است. هر دو در سوره مباركه مائده است.
فرمود اين ملتي كه حق را

من میتوانم با بیشمار از متنهای سخنرانی علما از جمله آیت الله جوادی آملی جواب شما را بدهم اما چون میدانم در شما اثری ندارد کار بیهوده انجام نمیدهم
در ضمن ما اینجا قصد بحث سیاسی نداریم فقط داریم سخنرانی ها علما و نو اندیشان دینی را می آوریم درباره فرد خاصی صحبت نمیکنیم.فکر نمیکنم دکتر شریعتی اصلا خیلی از این دولتمردان فعلی را شنیده باشد که بخواهد درباره آنها سخن بگوید
پستت را قبل از اینکه گزارش تخلف بدهم پاک کن 10 دقیقه بهت وقت میدم
و لطفا تاپیک مستقلی تشکیل دهید و در آنجا مطالب خود را بیان کنید اگر دوستان دوست داشتن می آیند و نگاه میکنند
 

شمس 110

اخراجی موقت
من میتوانم با بیشمار از متنهای سخنرانی علما از جمله آیت الله جوادی آملی جواب شما را بدهم اما چون میدانم در شما اثری ندارد کار بیهوده انجام نمیدهم
در ضمن ما اینجا قصد بحث سیاسی نداریم فقط داریم سخنرانی ها علما و نو اندیشان دینی را می آوریم درباره فرد خاصی صحبت نمیکنیم.فکر نمیکنم دکتر شریعتی اصلا خیلی از این دولتمردان فعلی را شنیده باشد که بخواهد درباره آنها سخن بگوید
پستت را قبل از اینکه گزارش تخلف بدهم پاک کن 10 دقیقه بهت وقت میدم
و لطفا تاپیک مستقلی تشکیل دهید و در آنجا مطالب خود را بیان کنید اگر دوستان دوست داشتن می آیند و نگاه میکنند
جوابت را بگیر:
1 - من متن سخنان اقای جواد ی املی در باره اشتباهات موسوی پس ار انتخابات است که آوردم تا بدانی این سخن فقیه بزرگ شیعه است ونه فرد عادی
2 - اینجا باید جواب یک بدعت بزرگ وخطرناک را جواب دهیم به کلمات آبی رنگ از نوشته های خودت که بوی سیاست وجهت دار است توجه کن
{{{{{{{{بخش ویژه‌ای را در سایت تعبیه کرده‌ایم که در 30 روز ماه مبارک، ان‌شاء‌اللله اگر توفیق پیدا کنیم، 30 سخنرانی از نواندیشان دینی و متفکران غیر متحجر مذهبی در دسترس کاربران قرار دهیم. اولین سخنرانی بخش ویژه «صدای اسلام سبز» را از مجموعه سخنرانی‌های نواندیشان دینی در ماه رمضان دو سال قبل انتخاب کرده‌ایم: سخنرانی دکتر علیرضا علوی‌تبار که در شب 24 رمضان، برابر با 13 مهر 86، با موضوع «آیا دین بدون فقه ممکن است؟» در حسینیه ارشاد ایراد شد و اکنون فایل صوتی آن در دو نسخه کم‌حجم و طبعا با کیفیت پایین‌تر، و نسخه کیفیت بالا که حجم بیشتری دارد، در دسترس کاربران سبزاندیش و دیندار قرار می‌گیرد.}}}}}}
اینجا هم بحث سیاسی داری وهم جهت دار
منظورت ازغیر متحجر......... کیست؟
صدای سبز اسلام چه صیغه ای است وچه بدعتی ؛ مگر اسلام سبز وسیاه وقرمز وغیره دارد
این عنوان صدای سبز اسلام از قران از نهج البلاغه ویا از کدام مرجع دینی اورده شده است
دین بدون فقه یعنی چه ؟
یعنی اسلام التقاطی ومنحرف
شما هر سخنرانی که از آیه الله جوادی آملی آوردید با تمام وجود قبول میکنم ؛ ایشان صدای اسلام ناب محمدی دارد نه صدای سبزاسلام
اتفاقاً من حاضرم با شما ها از راه سخنان آیه الله جوادی آملی دنبال حقیقت برویم وبه بحث بنشینیم
در ضمن نمی خواهد تهدید کنی ...........:cry:
 

ali.mehrkish

عضو جدید
سبز

سبز

دوسا عزیز حرفهای شما کاملا متین و زیبا
اما چرا میگوییم اسلام سبز؟ اسلام سبز را از صحبت های نواندیش و متفکر دینی حجت الاسلام دکتر محسن کدیور انتخاب کردیم که ایشان اسلام هایی که امروزه افراد دم از آن میزنند اسلام سبز و اسلام سیاه نامید.در قدیم در زمان امام (سلام الله علیه) نیز بود به نام اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی.خیلی از متفکران برای اسلام تعابیری بیان کردند که همه در کل به دو نوع اسلام حکایت دارد، اسلام محمدی (ص) و ائمه اطهار و اسلام غیر فقط در طول تاریخ اسمشان عوض میشود همین

در زیر برای شما قرار میدهم برای اطلاعات بیشتر

سایت رسمی دکتر محسن کدیور

اطلاعاتی در مورد ایشان در ویکیپدیا

محسن کدیور (متولد ۱۸ خرداد ۱۳۳۸، فسا) محقق، نویسنده، اندیشمند دینی، فعال سیاسی و عضو هیات علمی دانشگاه دوک در آمریکا و همچنین گروه فلسفه اسلامی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران است. [۱]


پ تحصیلات، سوابق، و فعالیت ها

در سال ۱۳۵۶ تحصیل در رشته مهندسی برق و الکترونیک را در دانشگاه شیراز آغاز نمود. پس از انقلاب دانشگاه را نیمه تمام رها کرد و در سال ۱۳۵۹ وارد حوزه علمیه قم شد. دوره آموزشی او در حوزه در سال ۱۳۷۵ و با گذراندن مرحله سطح عالی به پایان رسید. در سال ۱۳۷۶ به مرحله اجتهاد رسید و اجازه اجتهاد را از آیت‌الله حسینعلی منتظری دریافت کرد. [۲]
در کنار تحصیلات حوزوی، در سال ۱۳۷۲ کارشناسی ارشد را در رشته الهیات و معارف اسلامی در مرکز تربیت مدرس دانشگاه قم اخذ کرد. پس از آن در سال ۱۳۷۸ از رساله دکتری خود با عنوان «تحلیل انتقادی آرا ابتکاری آقا علی مدرس در حکمت متعالیه» با راهنمایی دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی دفاع کرد و موفق به اخذ مدرک دکتری فلسفه و حکمت اسلامی گرایش حکمت متعالیه از دانشگاه تربیت مدرس شد. [۳] در این سال برای اولین بار پس از انقلاب روانه زندان شد. او در سال‌های آخر دهه هفتاد هجده ماه را در زندان گذراند. شرح دفاعیات او در دادگاه ویژه روحانیت در کتاب بهای آزادی آمده‌است.
از اوایل دهه ۱۳۷۰ تدریس در مراکز آموزش عالی را شروع کرد. وی در سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۷ به عنوان مدرس مدعو و از ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۶، به عنوان استادیار گروه فلسفه دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس مشغول فعالیت بود. کدیور همچنین از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۵ مدیریت گروه فلسفه این دانشگاه را برعهده داشت. وی در خرداد سال ۱۳۸۶ به دلایل سیاسی از دانشگاه حذف شد. [۴] این اتفاق اعتراضات دانشجویان و محافل روشنفکری را به همراه داشت. [۵] کدیور از ۱۳۸۶ به عنوان عضو هیات علمی گروه فلسفه اسلامی به مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران منتقل شد. کدیور پس از دانشگاه ویرجینیا، هم اکنون استاد مدعو گروه مطالعات دینی دانشگاه دوک آمریکا است.
کدیور همچنین ریاست انجمن دفاع از آزادی مطبوعات را از آغاز تاسیس آن (۱۳۷۸) تاکنون برعهده داشته‌است. تا امروز از او 13 کتاب به چاپ رسیده‌است. منوچهر کدیور پدر اوست، و جمیله کدیور خواهر وی است.

محاکمه و زندان

وی بدلیل برخی مصاحبه‌ها و مقالاتی که در روزنامه‌های اصلاح طلب از وی منتشر شد، چند بار بازداشت و محاکمه و زندانی شد. [۶]




فلسفه و کلام


  1. دفتر عقل، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۷، ۴۸۳ صفحه؛ چاپ دوم، ۱۳۸۷.
  2. مجموعه مصنّفات حکیم مؤسس آقا علی مدرس طهرانی، جلد اول: تعلیقات الاسفار،‌ ۷۸۲ صفحه؛ جلد دوم: رسائل و تعلیقات، ۵۷۸ صفحه؛ جلد سوم: رسائل فارسی، تقریظات، قطعات، تعلیقات نقلیه، تقریرات و مناظرات، ۵۷۷ صفحه، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۸.
  3. مأخذ شناسی علوم عقلی، با همکاری محمد نوری، ۳ جلد، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۹، ۳۴۱۸ صفحه.

اندیشه سیاسی


  1. نظریه‎های دولت در فقه شیعه، اندیشه سیاسی در اسلام(۱)؛ نشر نی، ۱۳۷۶، ۲۲۳ صفحه، چاپ هفتم، ۱۳۸۷. نظریات الحکم فی الفقه الشیعی(بحوث فی و لایة الفقیه)، بیروت، دارالجدید، ۲000 میلادی، ۲0۶ صفحه.
  2. حکومت ولایی، اندیشه سیاسی در اسلام(۲)؛ نشر نی، ۱۳۷۷، چاپ پنجم، ۱۳۸۷، ۴۴۵ صفحه.
  3. بهای آزادی، دفاعیات محسن کدیور در دادگاه ویژه روحانیت، به کوشش زهرا رودی(کدیور)، نشر نی، ۱۳۷۸، چاپ پنجم،۱۳۷۹، ۲۴۸ صفحه.
  4. دغدغه‌های حکومت دینی؛ نشر نی، ۱۳۷۹، ۸۸۳ صفحه؛ چاپ دوم، ۱۳۷۹.
  5. سیاست نامه ي خراسانی (قطعات سیاسی در آثار آخوند ملا محمد کاظم خراسانی صاحب کفایه)، مجموعه منابع پیشگامان اسلام سیاسی در ایران معاصر(۱)، انتشارات کویر، تهران، ۱۳۸۵، ۴۲۳ صفحه؛ چاپ دوم، ۱۳۸۷.
  6. حق الناس (اسلام و حقوق بشر)؛ انتشارات کویر، تهران، ۱۳۸۷، ۴۳۹ صفحه.

در شرایط روز کشور این اسم بیش از هر تعریف دیگر مبین دیدگاه های انتخاباتی است...شاید در فضایی دیگر و زمانی دیگر...و در معنایی دیگر همچون انتظار این ترکیب زیبا معنا بخش اسلام بود...اما امروز در این فضا و در این بازه ی سیاسی چنین نخواهد بود.
بیم ان میرود اسلام عزیز بار دیگر به بازی سیاسی گرفته شود .
از طرفی اسلام محمدی ... اسلام لیبرال...اسلام امریکایی....اسلام صهیونیسم...همه شکل...تعریف ...غایت و....مختص خود را دارند.(من در تاپیک نبردی بنام انتخابات از اغاز شروع به بررسی این انواع کرده ام)
علت سوال من هم بررسی این دید بود که این اسم جدید مبین کدام است.
که اگر سبزیش نشان انتظار دارد....محمدی است و اگر رنگ بازی سیاسی باید در تعریف ان به دنبال جنس اسلام جدید گشت.
در شرایط کنونی اگر کسی مخالفت سیاسی با جناحی که به حکومت نرسید بکند احتمالا به بی رنگی و اسلام بی دین متهم میشود.که همان متحجریسم است.که به خطر ان اشاره کردم.
(هر چند نباید از تحجر غافل بود.)
 

شمس 110

اخراجی موقت
اتفاقاً سخنرانی تمام افرادی که امروزه به نحوی مخالف وحتی معارض نظام جمهوری اسلامی هستند آورده شده است
 

شمس 110

اخراجی موقت
بسمه تعالی
أسلام ما ؛اسلام کتاب وسنت است نه اسلام خرافه وبدعت است
أسلام ما اسلام تعبد وتعقل است نه اسلام التقاط وجهالت است
أسلام مااسلام دنیا وآخرت است نه اسلام دنیا طلبی ورهبانیت است
أسلام ما اسلام علم ومعرفت است نه اسلام تحجر وغفلت است
أسلام ما اسلام دیانت وسیاست است نه اسلام ورد زبان وعافیت است
أسلام ما اسلام فرد وجامعه است نه اسلام تشریفات وبی خاصیت است
أسلام ما اسلام جهاد وشهادت است نه اسلام قعود واسارت است
أسلام ما اسلام نجات بخش محرومین نه اسلام بازیچه دست ابر قدرت است
أسلام ما اسلام ناب محمد نه اسلام است امریکای لا مذهب است
 

ali.mehrkish

عضو جدید
درموردجناب اقای کدیور..
به ایشون احترام میزارم...چون با بعضی دیدگاهاشون به خصوص پیرامون حقوق بشر موافقم.
اما ایشون به دنبال حکمت ولایی نیستند.
اگر هم فرض کنیم که باشند:
ولایت انتخابی رو مد نظر دارند که امروز در ایران تنها بخشی از نظر ایشون اجرا میشه و ایراداتی هم به این دیدگاه وارده.
به هر حال این جمله از ایشون رو به یاد داریم که:
((اگر خدا حرفی بزند و با عقل مردم منطبق نباشد،نخواهند پذیرفت.
امروز خدا هیچ کاره است.و مردم ...))

دانشگاه تهران-سال79
این جملات دیدگاه ایشون رو در مورد دموکراسی نشون میده(به هر قیمتی)
البته مراتب علمی ایشون و اعتقادشون در جای خودش قابل احترام و نقد است.
 

شمس 110

اخراجی موقت
درموردجناب اقای کدیور..
به ایشون احترام میزارم...چون با بعضی دیدگاهاشون به خصوص پیرامون حقوق بشر موافقم.
اما ایشون به دنبال حکمت ولایی نیستند.
اگر هم فرض کنیم که باشند:
ولایت انتخابی رو مد نظر دارند که امروز در ایران تنها بخشی از نظر ایشون اجرا میشه و ایراداتی هم به این دیدگاه وارده.
به هر حال این جمله از ایشون رو به یاد داریم که:
((اگر خدا حرفی بزند و با عقل مردم منطبق نباشد،نخواهند پذیرفت.
امروز خدا هیچ کاره است.و مردم ...))
دانشگاه تهران-سال79
این جملات دیدگاه ایشون رو در مورد دموکراسی نشون میده(به هر قیمتی)
البته مراتب علمی ایشون و اعتقادشون در جای خودش قابل احترام و نقد است.
نزدیک بود خلع لباس گردد واز زی روحانیت بیرون رود
 

salahshur

عضو جدید
کاربر ممتاز
درموردجناب اقای کدیور..
به ایشون احترام میزارم...چون با بعضی دیدگاهاشون به خصوص پیرامون حقوق بشر موافقم.
اما ایشون به دنبال حکمت ولایی نیستند.
اگر هم فرض کنیم که باشند:
ولایت انتخابی رو مد نظر دارند که امروز در ایران تنها بخشی از نظر ایشون اجرا میشه و ایراداتی هم به این دیدگاه وارده.
به هر حال این جمله از ایشون رو به یاد داریم که:
((اگر خدا حرفی بزند و با عقل مردم منطبق نباشد،نخواهند پذیرفت.
امروز خدا هیچ کاره است.و مردم ...))

دانشگاه تهران-سال79
این جملات دیدگاه ایشون رو در مورد دموکراسی نشون میده(به هر قیمتی)
البته مراتب علمی ایشون و اعتقادشون در جای خودش قابل احترام و نقد است.

آن جمله قرمز رنگ سخن تحریف شده ایشان است.اگر شما این سخن را در وب سایت رسمی ایشان پیدا کردید من یه جایزه به شما میدهم
میخواهید چند نمونه از این دسته از سخنان بیاورم که جبهه مخالف اصلاح طلبان برای سران اصلاحات آورده اند.از فارس نیوز بگیرید تا ...... حتی صدا و سیما
مثلا در باره کروبی حتی صدا سیما گفت ایشان به شکست اذعان کرده و گفت باید ما کار تشکیلات خود را ادامه دهیم فارس نیوز در این مورد و برخی موارد دیگه مثلا همین مسئله آزار جنسی زندانیان از قول کروبی گفته که هیچ کدام در سایت ایشان نیست و تکذیبه آن هست
یه سرچ گوگل همین عبارت قرمز رنگ را بزنید دستتان می آید که چه سمتی دارد این حرفها رو به نقل از ایشان میزند

در مورد ولایت فقیه و حکومت ولایی ایشان کاملا نظر مخالف با چیزی که الان در حال حاضر در کشور ما میشود دارند نه تنها ایشان برخی خیلی از علما.حتی آیت الله منتظری قبل از اینکه نایب امام باشند و در زمان نایب بودنشان و بعد از ماجراها نیز مخالف این نوع ولایت فقیه بودند و اظهارات ایشان را میتوانید در کتاب الولایت الفقیه خودشان بخوانید
شیخ اعظم انصاری پدر بزرگ همین انصاری که تازگی فوت شدند در کتاب مکاسب بحث شروط متعاقدین می گوید فقیه عادل تنها در امور حسبیه حق تصرف دارد و ولایت مطلقه به معنای همان ولایت ائمه بر مردم مطلقا غیر قابل اثبات است.

برخلاف نظر برخی آقایان
«ولایت فقیه» در طول ولایت معصومان (ع) است. همان گونه که ولایت معصومان (ع) در طول ولایت خداوند متعال است.
وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّه‏، (وسائل‏الشيعة ج : 27 ص : 140)

تطبیق ولایت فقیه به ولایت ائمه به نظر من بعدلایل ذیل اشتباه است:
1-امکان اشتباه کردن یا تصمیم اشتباه گرفتن درفرد معرفی شده جهت ولایت فقیه
2-عدم امکان ارزیابی بعضی شرایط لازم برای ولی فقیه مانند مدیر بودن ،مدبربودن و... چرا که برای اثبات مدبر بودن باید سابقه مدیریتی درجایی داشته باشند تااثربخشی تصمیمات انها دیده شود با توجه به کار حوزوی ارزیابی این شرایط غیرممکن است مگر شاخصهایی دراین زمینه تعریف شود.

چرادر كتب اربعه شيعه كه مهمتر ين منابع شيعه است و حتي در اثار بزرگاني مثل شيخ مفيدو شيخ طبرسي واكابر بزرگ شيعه مطلبي درباره ولايت مطلقه فقيه يافت نمي شود من شنيده ام اولين بار اين مطلب به صورت مختصر ملا احمد نراقي در زمان فتحعلي شاه مطرح كرده وبعد شيخ فضل الله نوري كه اينها جزءبزرگان شيعه بحساب نمي ايند خوشحال ميشوم اگر منابع ديگر داريد مرا راهنمايي كنيد.

میبینید که ایشان تنها نیستند در این وادی
اگر میخواهید در باب ولایت فقیه از آیت الله سیستانی مرجع بزرگ شیعه در نجف استفتاء کنید.

در ضمن به این دوست مکرمتان بگویید لطفا اینجا پست نگذارند پست هایشان را جای دیگری قرار بدهند دوست داشتیم می آییم و میخوانیم.خوب است ما که خیلی بیشتر از شما هستیم در پست هایتان وول بخوریم و اسپم بزنیم؟ به شما گفتم چون انگار شما بزرگ این جماعت هستید
 

salahshur

عضو جدید
کاربر ممتاز
همانطور که پیش‌تر هم گفته بودیم، قصد داریم در 30 روز ماه مبارک، ان‌شاء‌الله اگر توفیق پیدا کنیم، 30 سخنرانی از نواندیشان دینی و متفکران غیر متحجر مذهبی در دسترس کاربران قرار دهیم.

اولین سخنرانی بخش ویژه «صدای اسلام سبز»، سخنرانی دکتر علوی‌تبار با موضوع «آیا دین بدون فقه ممکن است؟» بود و در دومین روز هم سخنرانی دکتر شریعتی با موضوع «نیایش» را ارائه کردیم.
برای سومین روز، یک سخنرانی از دکتر محسن کدیور با موضوع «سنن الهی» را برگزیده‌ایم. این سخنرانی در واقع دومین بخش از سلسله درس‌های حجت‌الاسلام کدیور در حسینیه ارشاد با موضوع سنن الهی و رابطه انسان با خداوند است که در آن به موضوع روزه نیز اشاره می‌شود

لینک صفحه دانلود با حجم 5 مگابایت
 

ali.mehrkish

عضو جدید
پایان

پایان

آن جمله قرمز رنگ سخن تحریف شده ایشان است.اگر شما این سخن را در وب سایت رسمی ایشان پیدا کردید من یه جایزه به شما میدهم
میخواهید چند نمونه از این دسته از سخنان بیاورم که جبهه مخالف اصلاح طلبان برای سران اصلاحات آورده اند.از فارس نیوز بگیرید تا ...... حتی صدا و سیما
مثلا در باره کروبی حتی صدا سیما گفت ایشان به شکست اذعان کرده و گفت باید ما کار تشکیلات خود را ادامه دهیم فارس نیوز در این مورد و برخی موارد دیگه مثلا همین مسئله آزار جنسی زندانیان از قول کروبی گفته که هیچ کدام در سایت ایشان نیست و تکذیبه آن هست
یه سرچ گوگل همین عبارت قرمز رنگ را بزنید دستتان می آید که چه سمتی دارد این حرفها رو به نقل از ایشان میزند

در مورد ولایت فقیه و حکومت ولایی ایشان کاملا نظر مخالف با چیزی که الان در حال حاضر در کشور ما میشود دارند نه تنها ایشان برخی خیلی از علما.حتی آیت الله منتظری قبل از اینکه نایب امام باشند و در زمان نایب بودنشان و بعد از ماجراها نیز مخالف این نوع ولایت فقیه بودند و اظهارات ایشان را میتوانید در کتاب الولایت الفقیه خودشان بخوانید
شیخ اعظم انصاری پدر بزرگ همین انصاری که تازگی فوت شدند در کتاب مکاسب بحث شروط متعاقدین می گوید فقیه عادل تنها در امور حسبیه حق تصرف دارد و ولایت مطلقه به معنای همان ولایت ائمه بر مردم مطلقا غیر قابل اثبات است.

برخلاف نظر برخی آقایان
«ولایت فقیه» در طول ولایت معصومان (ع) است. همان گونه که ولایت معصومان (ع) در طول ولایت خداوند متعال است.
وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّه‏، (وسائل‏الشيعة ج : 27 ص : 140)

تطبیق ولایت فقیه به ولایت ائمه به نظر من بعدلایل ذیل اشتباه است:
1-امکان اشتباه کردن یا تصمیم اشتباه گرفتن درفرد معرفی شده جهت ولایت فقیه
2-عدم امکان ارزیابی بعضی شرایط لازم برای ولی فقیه مانند مدیر بودن ،مدبربودن و... چرا که برای اثبات مدبر بودن باید سابقه مدیریتی درجایی داشته باشند تااثربخشی تصمیمات انها دیده شود با توجه به کار حوزوی ارزیابی این شرایط غیرممکن است مگر شاخصهایی دراین زمینه تعریف شود.

چرادر كتب اربعه شيعه كه مهمتر ين منابع شيعه است و حتي در اثار بزرگاني مثل شيخ مفيدو شيخ طبرسي واكابر بزرگ شيعه مطلبي درباره ولايت مطلقه فقيه يافت نمي شود من شنيده ام اولين بار اين مطلب به صورت مختصر ملا احمد نراقي در زمان فتحعلي شاه مطرح كرده وبعد شيخ فضل الله نوري كه اينها جزءبزرگان شيعه بحساب نمي ايند خوشحال ميشوم اگر منابع ديگر داريد مرا راهنمايي كنيد.

میبینید که ایشان تنها نیستند در این وادی
اگر میخواهید در باب ولایت فقیه از آیت الله سیستانی مرجع بزرگ شیعه در نجف استفتاء کنید.

در ضمن به این دوست مکرمتان بگویید لطفا اینجا پست نگذارند پست هایشان را جای دیگری قرار بدهند دوست داشتیم می آییم و میخوانیم.خوب است ما که خیلی بیشتر از شما هستیم در پست هایتان وول بخوریم و اسپم بزنیم؟ به شما گفتم چون انگار شما بزرگ این جماعت هستید
من اقای شمس رو نمیشناسم....اگه به تاریخ حضورمن در باشگاه و مهمتر از اون به شروع فعالیتم در این تالار نگاه کنید و تمام پست های من رو بخونید ...متوجه نوع عملکرد من میشید...که در پست کسی وول نمی خورم.پستهام شاهد این مدعاست.
مهندس بزرگوار بیشتر و کمتر بودن ان هم در فضای مجازی ملاک حقانیت نیست......و من هم با طرح چنین موضوعات جانبی و بی جایی توافق نظر ندارم...نمی دونم چرا شما به یک باره چنین برخورد دور از انتظاری کردید که البته در این مدت بارها شاهد این گونه بر خورد ها .. تهمت ها ... دروغ گو خواندن ها ... عوام شدن ها ...و از این دست القاب قرار گرفته ام.
(شاید موضو عیت نداشته باشه اما عزیزانی که در تالار انتخابات فعالیت می کردند از علاقه ی سیاسی من نسبت به کدام کاندیدا خبر دارند که نه مهندس بود و نه دکتر)
شما با اسم تاپیکی شروع به فعالیت کردید که من خطرناک دیدم و به تذکری دوستانه بسنده کردم...و علت رو هم در 2 پست بیان کردم.و انتظار داشتم بعد از دریافت منظور ،تذکر را در انتخاب سخنرانی ها و دور کردن از اسلام سبزی که بوی انتظار ندارد اعمال کنید که اختیار با شماست.
در مورد جناب اقای کدیور هم من بهتر از شما از سوابق و تفکر و مشی سیاسی ایشون تطلاع دارم و به همین دلیل بعضی نظرات ایشون قابل دفاع و بعی ایرادات اساسی وارد است.
توصیه ای دارم که در فضای غبار الود امروز که بیش از همه نیازمن زنده باد مخالف من هستیم....حقانیت یک تفکر را در سایت موافق یا مخالف به تنهایی نجوییم که ترکیب ان دو نیز کافی به نظر نمیرسد...و این که تنها به استناد چند جمله حقانیت یک تفکر را زیر سوال ببریم درست جلوه نمی کند.پس شما را به مطالعه ی کتاب های بزرگوارانی چون ایت الله منتظری ایت الله خمینی ایت الله بحجت و سایر مراجع بزرگوار شیعه و تحلیل هایی چون اقای معصومی
و دکتر عباسی و دکتر رامین و دکتر ازغدی در کنار اقای کدیور فرا می خوانم.
و تحلیل بدون غرض را به شما وا میگزارم.که در قبال تصمیم خود مسئولید.
بیش از این به موضو عاتی که شما در اینجا اشاره کرده اید نمی پردازم...چرا که در تاپیکی به نام نبردی به نام انتخابات به تبیین نظرات خود در باب این مسائل خواهم پرداخت.و ایده ی بزرگواران را در نوع حکومت ولایی بیان می کنم.(شبهاتی که شما وارد کرده اید بعضی به راحتی قابل پاسخ گویی است....در کنار این که ایده ی بزرگوار منتظری نیز ایراداتی به ان وارد است که در مقام مقایسه با تفکر ولایت نصبی قابل بررسی است.)
در مورد جمله هم طبیعی است که در سایت موافق این دست بیانات سانسور شود..اما برای اطمینان بیشتر به مجله ی کیان به خصوص اظهاراتی دیگر از جناب کدیور در سال 77 اشاره میکنم.(نه ان جمله و نه این جمله از بی اعتقادی ایشان به اسلام یا نظام دلالت ندارد چرا که بارها خود ایشان به پایبندی اشاره کرده اند.)
در نهایت از این که با تذکر خودم نسبت به نام تاپیک به قول شما اسپم ایجاد کردم عذر خواهم.
به امید دیدار شما در سایر تالارها.
 

salahshur

عضو جدید
کاربر ممتاز
من اقای شمس رو نمیشناسم....اگه به تاریخ حضورمن در باشگاه و مهمتر از اون به شروع فعالیتم در این تالار نگاه کنید و تمام پست های من رو بخونید ...متوجه نوع عملکرد من میشید...که در پست کسی وول نمی خورم.پستهام شاهد این مدعاست.
مهندس بزرگوار بیشتر و کمتر بودن ان هم در فضای مجازی ملاک حقانیت نیست......و من هم با طرح چنین موضوعات جانبی و بی جایی توافق نظر ندارم...نمی دونم چرا شما به یک باره چنین برخورد دور از انتظاری کردید که البته در این مدت بارها شاهد این گونه بر خورد ها .. تهمت ها ... دروغ گو خواندن ها ... عوام شدن ها ...و از این دست القاب قرار گرفته ام.
(شاید موضو عیت نداشته باشه اما عزیزانی که در تالار انتخابات فعالیت می کردند از علاقه ی سیاسی من نسبت به کدام کاندیدا خبر دارند که نه مهندس بود و نه دکتر)
شما با اسم تاپیکی شروع به فعالیت کردید که من خطرناک دیدم و به تذکری دوستانه بسنده کردم...و علت رو هم در 2 پست بیان کردم.و انتظار داشتم بعد از دریافت منظور ،تذکر را در انتخاب سخنرانی ها و دور کردن از اسلام سبزی که بوی انتظار ندارد اعمال کنید که اختیار با شماست.
در مورد جناب اقای کدیور هم من بهتر از شما از سوابق و تفکر و مشی سیاسی ایشون تطلاع دارم و به همین دلیل بعضی نظرات ایشون قابل دفاع و بعی ایرادات اساسی وارد است.
توصیه ای دارم که در فضای غبار الود امروز که بیش از همه نیازمن زنده باد مخالف من هستیم....حقانیت یک تفکر را در سایت موافق یا مخالف به تنهایی نجوییم که ترکیب ان دو نیز کافی به نظر نمیرسد...و این که تنها به استناد چند جمله حقانیت یک تفکر را زیر سوال ببریم درست جلوه نمی کند.پس شما را به مطالعه ی کتاب های بزرگوارانی چون ایت الله منتظری ایت الله خمینی ایت الله بحجت و سایر مراجع بزرگوار شیعه و تحلیل هایی چون اقای معصومی
و دکتر عباسی و دکتر رامین و دکتر ازغدی در کنار اقای کدیور فرا می خوانم.
و تحلیل بدون غرض را به شما وا میگزارم.که در قبال تصمیم خود مسئولید.
بیش از این به موضو عاتی که شما در اینجا اشاره کرده اید نمی پردازم...چرا که در تاپیکی به نام نبردی به نام انتخابات به تبیین نظرات خود در باب این مسائل خواهم پرداخت.و ایده ی بزرگواران را در نوع حکومت ولایی بیان می کنم.(شبهاتی که شما وارد کرده اید بعضی به راحتی قابل پاسخ گویی است....در کنار این که ایده ی بزرگوار منتظری نیز ایراداتی به ان وارد است که در مقام مقایسه با تفکر ولایت نصبی قابل بررسی است.)
در مورد جمله هم طبیعی است که در سایت موافق این دست بیانات سانسور شود..اما برای اطمینان بیشتر به مجله ی کیان به خصوص اظهاراتی دیگر از جناب کدیور در سال 77 اشاره میکنم.(نه ان جمله و نه این جمله از بی اعتقادی ایشان به اسلام یا نظام دلالت ندارد چرا که بارها خود ایشان به پایبندی اشاره کرده اند.)
در نهایت از این که با تذکر خودم نسبت به نام تاپیک به قول شما اسپم ایجاد کردم عذر خواهم.
به امید دیدار شما در سایر تالارها.

در مورد آن شمس نامهای کاربری زیادی داشتن که اخراج شدن مثل کرب و بلا ، شب روشن و .... از اینکه زود قضاوت کردم عذر میخوام
اما من سخنان دکتر رحیم پور رو از طیف اصولگرا دنبال میکنم بخصوص برنامه های تلوزیونی ایشان را در کنار دکتر کدیور و دکتر رحیم پور افکار و اندیشه های دکتر شریعتی و شهید مطهری رو دنبال میکنم و لذا قائل به دنبال کردن یک دیدگاه بدون دیدگاه های نظرات متفاوت نیستم چون انسان رو دچار جهل میکند و در برابر پرسش های احتمالی ناتوان
راستش تقصیر ما نیست.وقتی رسانه ای دروغ میگوید نمیتوان به باقی حرفهای آن اعتماد کرد.این را هم در سخنان اخیر آیت الله العظمی صانعی میتوانید ببینید
در مورد دکتر کدیور من متن هایی که سایت رسمی ایشان میکند استناد میکنم و درست هم همین است چرا که در برخی موارد افراد در انتقال گفته های یک نفر سلایق شخصی خود را در آن دخیل میکنند و یک دفعه میبینید چیزی میشود که اصلا آن طرف به آن فکر نکرده.مثلا در مورد مهندس موسوی در اکثر بیانیه های ایشان مشکلات اخیر را مشکلات خانوادگی می دانند،به هیچ وجه به طور اکید قصد براندازی نظام را نداریم اما قصد اصلاح آن را داریم و موارد فراوان دیگر.بعد میبینید حتی عده ای به اصطلاح طرفدار میگویند فکر میکنید مهندس موسوی جان خودش را به خطر می اندازد تا نظام را فقط اصلاح کند؟این همه جوونی که دارن میرن شهید میشن به عشق انقلاب میرن یا براندازی رژیم؟میگویم شما در کدام یک از بیانیه های ایشان دیدید که ایشان قصد براندازی نظام را دارند که ما ندیدیم بگویید و مارا از گمراهی در آورید.میگویند من مطئمنم.لابد اینها علم غیب دارند. حجت الاسلام کدیور حرف هایشان را رک میزدند و میزنند و از کسی ترسی ندارند شما اگر وارد سایت رسمی ایشان بشوید در آن زمان که ایران بودند در خیلی از موارد انتقاد های شدید و تندی کردند که منجر به زندانی شدن آنها شد.برای اطلاعات بیشتر به کتاب بهای آزادی که دادگاه روحانیت ایشان در آن آماده است مراجعه کنید
 
بالا