✿◕ ‿ ◕✿ عـزاداری برای سیـدالشهدا (ع) در ایـران در گذر تاریـخ ✿◕ ‿ ◕✿

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز




حماسه کربلا، بزرگترین واقعه تاریخ است که پس از ۱۴۰۰ سال هنوز هم زنده مانده و پس از چهارده قرن به یاد آن واقعه اشکها ریخته می شود و ناله و فریاد بپاست. به گزارش گروه دین و اندیشه خبرگزاری مهر؛ مراسم عزاداری امام حسین(ع) نخستین بار در روز یازدهم محرم سال ۶۱ هجری در کنار اجساد مطهر شهیدان توسط اهل بیت علیه السلام برگزار گردید.

پس از آن هنگام ورود کاروان اسیران به کوفه، امام زین العابدین(ع) و حضرت زینب(س) و ام کلثوم(س) برای مردم کوفه که برای تماشا آمده بودند، سخنرانی کردند. در پی این سخنرانیها صدای ضجه و گریه از خانه ها و مردم کوفه بلند شد. که به نوعی عزاداری برای شهدا و افشاگری امویان بود.

گرچه عزاداری برای حسین بن علی(ع) و خاندان و یاران او به شکل های مختلفی در طول تاریخ اسلام برگزار می شد، اما این مراسم، آن هم در حدّی گسترده به صورت سازمان یافته و با دستور و حمایت حکومت، از زمان آل بویه در بغداد آغاز گردید. دسته های عزاداری در شکل جدید، نخستین بار در سال ۳۵۲ به وجود آمدند.

به دستور معزّالدوله، در عاشورای سال ۳۵۳ عزای عمومی اعلام شد و از مردم خواسته شد که با پوشیدن جامه سیاه، اندوه خود را نشان دهند. در عاشورای سال ۳۵۲ نیز گریه و ندبه برای امام حسین(ع) و نوحه خوانی و برپایی ماتم برای آن امام برگزار گردید. در این روز با آویختن پارچه های سیاه، اعلام عزا نمودند. در روز عاشورا مردم حتی برخی علمای حنفی مثل خواجه علی غزنوی و امام نجم الدین بلعمانی حنفی، سفیانیان را لعن می کردند، دستار از سر باز کرده نوحه میخواندند و خاک بر سر می افشاندند. در سال ۳۹۸ که روز عاشورا مصادف با عید مهرگان بود، مراسم عید را به تأخیر انداختند.



مورخین به برپائی این مراسم در تمام طول سلطه آل بویه اشاره دارند، اما در همان دوره، با گسترش برگزاری مراسم روز عید غدیر و روز عاشورا و حساسیت اهل سنت و وقوع درگیریهای متعدد، اهالی محله کرخ از برگزاری این مراسم منع شدند. در سال ۳۹۳ هم شیعیان از برگزاری مراسم مذهبی خود منع شدند، هم اهل سنت. هر چه حکومت آل بویه به پایان عمر خود نزدیک می شد و ضعف آن بیش تر می گردید، سلاطین آل بویه می کوشیدند به هر نحو ممکن، برگزاری مراسم عاشورا و عید غدیر را، که خود بانی آن بودند، ملغی کنند. اما پافشاری شیعیان برای برگزاری مراسم عاشورا ادامه یافت.

در سال ۴۰۲ قمری فخرالملک، وزیر سلطان بهاءالدوله برگزاری مراسم عاشورا را آزاد اعلام کرد و برای جلوگیری از وقوع فتنه تدابیری اندیشید، ولی بار دیگر خودش در سال ۴۰۶ قمری برگزاری مراسم عاشورا را منع کند، که اصرار شیعیان به برگزاری آن، باعث نزاع آنها با ساکنان محله باب الشعیر شد و تعداد زیادی در این نزاع کشته شدند.

سلاطین سلجوقی از دوستداران ائمه شیعه بودند. ملکشاه به همراه خواجه نظام در سال ۴۷۹ق به زیارت کاظمین، نجف و کربلا رفت. محمد بن عبدالله بلخی پس از سخنرانی و وعظ برای عالمان، مسئولان و طلاب نظامیه اهل سنت، روضه می خواند و از مظلومیت های اهل بیت پیامبر یاد می کرد. این رسم تا اوایل سلطنت طغرل سلجوقی در بغداد و شهرهای دیگر ایران معمول بوده است. در ابتدای قرن هفتم، چون محمّد خوارزمشاه خواست علاء الملک ترمذی از سادات حسینی خراسان به عنوان خلیفه در برابر الناصر عباسی مطرح کند، تا حدود زیادی نفوذ معنوی خلفای عباسی (که حامی مذهب سنّت بودند) رو به کاهش گذاشت و سرانجام در نیمه دوم قرن هفتم در سال ۶۵۶ق با سقوط بغداد و حاکمیت یافتن ایلخانان در ایران و عراق، مذهب اهل سنّت با بحران جدی روبه رو شد.



از این رو فرصت مناسبی برای توسعه تشیع و برگزاری شعائر و مراسم مذهبی آن فراهم گردید و با روی خوش نشان دادن غازان خان به شیعیان و سرانجام با رسمی شدن مذهب تشیع در مدت کوتاهی در زمان "اولجایتو"، مراسم عزاداری عمومیت یافت. مردم هرات پایتخت تیموریان، در نیمه دوم قرن نهم با فرا رسیدن ماه محرم به برگزاری مجالس سوگواری برای امام حسین(ع) اهتمام می ورزیدند و حتی شاهزادگان و امرا نیز به برگزاری مجالس عزا همت می گماشتند.

با روی کار آمدن دولت صفویّه و در آوردن مملکت به صورت کشوری شیعه و مقتدر، سرودن شعر در مدح و رثای ائمه و شهدای کربلا برای شاعران افتخاری بس بزرگ محسوب می شد. و این تأثیری فراوان بر آینده آیین سوگواری محرم گذارد، به گونه ای که تظاهرات شکوهمند شیعیان در محرم هر سال، در نشر و اشاعه ی مذهب تشیّع در فلات قارّه ایران، مساعدت فراوانی کرد. در این زمان کتاب "روضة الشهداء" به رشته تحریر درآمد و قوه محرکه ای شد برای پیدایش مراسم محرم که از بطن آن، سبک تازه ای از فعالیّت به نام روضه خوانی یا قرائت "روضة الشهداء"، به وجود آمد. دو قرن و نیم بعد، این سبک به منزله رشته ای در آمد که به وسیله آن، اشعار غنائی و متون و نمایش های تعزیه به هم بافته شدند.

در طول دوره صفویه شکل مهم و معروف دیگری از نمایش مذهبی پدید آمد که در ارتباط با واقعه ی کربلا و شهادت امام حسین و یارانش بود. غالب این داستان ها از کتاب "روضة الشهداء" گرفته می شد و از اوایل سده شانزدهم در میان شیعیان به گونه ای گسترده انتشار یافت. از این زمان به بعد تکیه ها و حسینیه ها و موقوفات مربوط به عزاداری امام حسین(علیه السلام) در ایران شکل گرفت. دولت مغولان و گورکانیان هند که از دولت صفویه متأثر بودند، مراسم عزاداری امام حسین(ع) را برپا میداشتند. گزارشات متعدّدی از اجتماعات مزبور در دوره صفویه که اکثراً توسط فرستادگان سیاسی اروپا، مبلّغان، بازرگانان و سیاحان به ثبت رسیده است. از عزاداری در دوره افشار و زند گزارش های مهمی نقل شده است و همین گزارشات، شروع تعزیه خوانی را مربوط به دوره کریم خان میدانند.



و اما وظایف عزاداران حسینی در عصر حاضر :

امام حسین(ع) به عنوان برترین الگوی سبک زندگی اسلامی معرفی شده است. همین مسئله موجب می شود تا حساسیت فزون تری نسبت به ایشان در جامعه اسلامی ایجاد شود و هرکسی بکوشد تا نسبت به آن حضرت(ع) و مقامات و سنت و سیره اش مطالبی را به دست آورد و خود و افکار و رفتارهایش را با افکار و رفتار آن حضرت(ع) منطبق سازد.

شاید مهم ترین ویژگی امام حسین(ع) چنانکه در بیان علل و فلسفه قیام و نهضت خویش بیان می کند، اصلاحات اجتماعی در جامعه از طریق اجرای فریضه امر به معروف و نهی ازمنکر و ظلم ستیزی باشد. آن حضرت(ع) با توجه به فضای سیاسی و اجتماعی که در آن قرار داشت، به این نتیجه رسید که اگر بخواهد امت را در مسیر تکاملی قرار دهد تا بتوانند جامعه عادلانه ای را ایجاد کنند و اهداف رسالت و بعثت پیامبران را بر پایه آیه ۲۵ سوره حدید، تحقق بخشند، لازم است تا اصلاحات کامل و جامعی را در افکار و رفتار امت پدید آورد. از آنجایی که امت، تابع رهبران خود هستند و افکار و رفتار مردم تابع افکار و رفتار رهبران سیاسی و اجتماعی است، امام(ع) بر آن شد تا تغییرات و اصلاحات را از راس هرم شروع کند و با قیام علیه نظام فاسد یزیدی، اصلاحات در جامعه را آغاز نماید؛ چرا که مردمان بر دین ملوک و رهبران خود هستند و آیین و سبک زندگی خود را براساس رفتار حاکمان سامان می دهند.



فریضه امر به معروف و نهی ازمنکر که در اسلام تعریف و تبیین شده، در حقیقت ضامن همه ارزش ها و هنجارهایی است که عقل و عقلا و شریعت بر آن تاکید می کنند. معروف، همه امور پسندیده ای است که عقل و شرع بدان حکم می کند و در قالب ارزش ها، فضایل، اصول اخلاقی، آداب، هنجارها، سنت ها و رسوم آن را سامان داده است. در مقابل، منکر هر ضدارزشی است که می بایست آن را ترک کرد و از جامعه برچید. بنابراین فریضه امر به معروف و نهی ازمنکر به معنای ضامن ارزش ها در دستور کار قرار گرفت تا بدان وسیله نظام مبتنی بر عقل و وحی بر مدار عدالت سامان یابد.

امام حسین(ع) سیره و روشی که به عنوان سبک زندگی خویش برگزیده و معرفی می کند، همان سنت و سیره پیامبر(ص) است. البته چنان که خداوند در قرآن بیان می کند پیامبر(ص) خود، وامدار سنت و سیره همه پیامبران در طول تاریخ است. امام حسین(ع) به عنوان وارث پیامبران، افزون بر دعوت به توحید، خواهان عدالت جامع و فراگیر در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی است و از آنجایی که فساد جامعه را مرتبط با فساد در نظام سیاسی و اجتماعی و رهبری می داند، نوک تیز حملات خود را به راس هرم متوجه می سازد تا بنیاد ظالمانه و فسادانه آن را به مردم بشناساند و زمینه نابودی ظلم و اصلاح جامعه را فراهم آورد.

اینکه در روایات از معرفت عزادار و زائر نسبت به امام حسین(ع) سخن گفته شده از آن روست تا هر کسی ضمن شناخت امام حسین(ع) به عنوان یک انسان کامل و اسوه حسنه، علل و فلسفه قیام حسینی را درک کرده و افکار و رفتار در زندگی خود را همانند امام حسین(ع) ساخته تا امکان این فراهم آید که چون امام حسین(ع) قیام و حرکت های اجتماعی عادلانه و اصلاح گرایانه ای داشته باشد. در زمانه ای که ظلم جهانی علیه مظلومان از سوی مستکبران اعمال می شود، لازم است تا با شناخت راس هرم ظالمان و مستکبران و بنیادهای آنها، نهادهای مستکبران را شناسایی و علیه آن قیام کنیم.




عزادار امام حسین(ع) عزادار خون به ناحق ریخته ای است که همچنان بر زمین ریخته می شود و صدای مظلومیت آن حضرت(ع) و هل من ناصر ینصرنی در گوش تاریخ شنیده و پژواک آن در عمل عزاداران عارف و عادل و مصلح دیده می شود. بنابراین بر ماست که به عنوان عزاداران امام حسین(ع) جامه سیاه بر تن کنیم و پرچم سبز عدالت برپا داریم و علیه ظلم و ستم جهانی و راس استکباری آن قیام کنیم و با هرچه در اختیار داریم در جنگ نرم و سخت به کار گیریم و اجازه ندهیم تا همچنان ستمگران و مستکبران بر مظلومان و مستضعفان ظلم و ستم روا دارند. خداوند در آیه ۷۵ سوره نساء به صراحت فرمان می دهد تا علیه مستکبران و به نفع مستضعفان از هر دین و قوم و نژادی وارد کارزار شویم و در راه نجات ایشان جنگ و مقاتله نمائیم. پس جنگ علیه ظلم و ظالم و مستکبر و به نفع مظلوم و مستضعف از هر ملت و دین و قوم و آیینی یک وظیفه شرعی است که امروز ما حسینیان می بایست حسین وار وارد صحنه مبارزه و عمل شویم و عدالت را به عنوان برجسته ترین حکم عقل عملی و ارزش انسانی و فضیلت و کرامت بشری تحقق بخشیم و جامعه عادلانه جهانی را به وجود آوریم.

 
بالا