یادش به خیــر اون روزها ...

یک دختره

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادش به خیــر اون روزها ...
یادش به خیر اون روزها ...
تلویزیون دو تا شبکه بیشتر نداشت که هفته ای یه شب سریال نشون میداد.
یادش به خیر اون روزها ...
چراغ علاء الدین رو نفت می کردن و روی اون یه آجر میذاشتن تا گرمای بیشتری بده.
یادش به خیر اون روزها ...
داشتن ویدیو جرم بزرگی بود و شبانه رد و بدل می شد و به همدیگه قرضش میدادن.
یادش به خیر اون روزها ...
تو مدرسه سر صف سرود می خواندیم ( بسم الله رحمن رحیم ....گروه سرود ... )
یادش به خیر اون روزها ...
شبکه های تلویزیون مجری داشت و برنامه ها رو اعلام میکرد.
یادش به خیر اون روزها ...
چکمه های مشکی رنگ، کفش ملی داشتیم که یه لایه زیرش زرد رنگ بود.
یادش به خیر اون روزها ...
شیشه ی همه خونه ها چسب ضرب دری داشت.
یادش به خیر اون روزها ...
در شیشه های شیر از فویل بود و روی شیشه نوشته شده بود(با آب سرد بشوئید).
یادش به خیر اون روزها ...
کسی جرات نمی کرد صدای ضبط شو تو ماشین زیاد کنه .
یادش به خیر اون روزها ...
کتاب تعلیمات اجتماعی بود و خانواده آقای هاشمی در سفر به کازرون ...
یادش به خیر اون روزها ...
سریال در پناه تو ... جنگجویان کوهستان ... خیلی پر طرفدار بود.
یادش به خیر اون روزها ...
(میزهای سه نفره مدرسه ) موقع امتحانات نفر وسطی باید می رفت زیر میز.
یادش به خیر اون روزها ...
موهامونو گوگوشی کوتاه می کردیم خیلی کلاس داشت.
یادش به خیر اون روزها ...
فقط برای شب عید آجیل می خریدیم.
یادش به خیر اون روزها ...
مقنعه هامون چانه دار بود.
یادش به خیر اون روزها ...
بزرگترین خلاف پسرها این بود که از فاصله ۲۰ متری متلک بگن.
یادش به خیر اون روزها ...
آخر فیلم های ویدیویی همیشه شو ضبط می کردن.
یادش به خیر اون روزها ...
برای خاطر معلم پرورشی می رفتیم نماز جماعت بدون اینکه وضو بگیریم.
یادش به خیر اون روزها ...
روی هر نوار کاست چند بار آهنگ ضبط می کردیم.
یادش به خیر اون روزها ...
برنامه روز هفتم رو از رادیو گوش می کردیم و آهنگهای درخواستی بهزاد ...
یادش به خیر اون روزها ...
جوراب سفید برای مدرسه ممنوع بود. شلوارهای تنگ رو قیچی می کردن.
یادش به خیر اون روزها ...
زبون میزدیم به مداد رنگیهامون تا خوشرنگ تر روی کاغذ بکشه.
یادش به خیر اون روزها ...
هفته ای هفت وعده آبگوشت داشتیم.
یادش به خیر اون روزها ...
دفترهای کاهی که جلدشون زود پاره میشد و با روزنامه جلدشون می کردیم.
یادش به خیر اون روزها ...
بازی اسم و فامیل که پر از هیجان بود.( میوه : آلبالو غذا : آلبالو پلو).
یادش به خیر اون روزها ...
هفته ای یه بار معلم ورزش می اومد ناخون ها و موهامونو نگاه می کرد.
یادش به خیر اون روزها ...
همه خونه ها یه زیر زمین داشت که پر از وسائل قدیمی بود.
یادش به خیـــر اون روزها ..
 

Similar threads

بالا