[مبانی مرمت ] - در آمدی بر حفظ میراث معماری

mortezaasti

عضو جدید
گنجینه‌های هنر معماری ، به جای مانده از قرون و اعصار ، از چنان اعتبار و حیثیتی برخوردارند كه توجه و حفاظت از آنها بطور مستمر از اهداف مهم مراكز فرهنگی در سراسر جهان بوده است. امید می‌رود در كشور ما نیز با داشتن سابقه تاریخی ممتد (و در اختیار داشتن بسیاری از این گنجینه‌ها) به ارزش واقعی آن توجه شده و میراثی را كه نبوع نسل‌های پیشین را به نمایش می‌گذارد، پاس بداریم . اگر چه حفظ میراث یك تمدن، كاری آسان نیست ولی اگر بخواهیم هویت خود را حفظ كنیم و از آن بعنوان پلی به سوی آینده بهره‌مند شویم، چنین امری بس ضروری است.
میراث معماری ما نمایان‌گر تلقی گذشتگان ما و تبلور فلسفه و عملكرد آنان در طول تاریخ است. و در عصر حاضر ، این بناها، تنها آثاری هستند كه فضا و شكل این تلقیات را بیان می‌كنند . بسیاری از آثار معماری، حتی آنانكه قابل بهره‌برداری نیستند ،‌ از آنجایی كه تاریخ گذشته را با خود به همراه دارند،‌ دارای ارزش‌اند، این مكانها یادگار حكومت‌ها و مردمی هستند كه قرن‌ها پس از محو ایشان حضور داشته و این حضور به پایان سرنوشت آنان محدود نگشته است . در ایران بیش از چند دهه نیست كه علاقه به شناخت فرهنگ پیشینیان گسترش یافته و با توجه به معماری و بناهای تاریخی شكل سازمان یافته به خود گرفته ، به نظر می‌رسد دولت‌ها از ارزش آثار معماری باقیمانده آگاه شده و توجه دارند كه از بین رفت آنها فقدان غیرقابل جبران نه تنها برای خود كه برای همه بشریت خواهد بود.
میراث معماری ، به طور پیوسته و رو به تزایدی در معرض خطرات ناشی از بی‌توجهی‌ها، تخریب‌های عدی (به منظور یافتن گنج یا مرمت ناشیانه یا احداث بنای جدید و …) ، فرسایش و تأثیر عوامل جوی ، و انواع آلودگی‌های محیطی قرار دارد. حتی گردشگری و بازدید مردم وقتی به طور اصولی نباشد، موجب تشدید تخریب این آثار می‌شود . به همین دلیل حفظ آنها نیاز به آگاهی و مشاركت فعالانه همگی داشته و محدود به بخش یا افرادی خاص نمی‌شود.
آثار معماری‌یی كه در گوشه و كنار كشور ، امروزه مورد شناسایی قرار می‌گیرند ، تنها گنجینه‌هایی نیستند كه شایسته حفاظت‌اند ، بلكه بسیارند ابنیه‌ای كه اگر چه با مفاد آئین‌نامه‌های میراث فرهنگی مطابقت ندارند،‌ ولی در زمان و مكان خود بخشی از تاریخ به شمار رفته و الگو و سبك معماری عصر خود را بیان می‌دارند و با تفسیر و بررسی‌ آنها ، گوشه‌های ناشناخته از تاریخ روشن‌تر می‌شود حفاظت از این آثار (كه اگر مورد شناسایی و توجه قرار نگیرند ، در اثر جبر تحولات محود می‌شوند) و تنها بعنوان یادگارهای با ارزش تاریخی ضرورت دارد، بلكه برای سنجش و درك هویت یك ملكت واجب است. با ارائه تعریف جدیدی از مفهوم میراث كه در برگیرنده مفاهیم فراگیر و تازه‌تری از تاریخ و فرهنگ است، شناخت و معرفی این آثار می‌تواند در ابعاد وسیع‌تری تأثیرگذار باشد. یك گنجینه فرهنگی ممكن است ساختمانی كوچك یا دور افتاده و یا عمارتی در حد بناهای تخت‌جمشید باشد ، همه این‌ها تعلق به تاریخ و میراث معماری ما دارند. ابنیه مخروبه روستای خرانق (یزد)‌به هر میزان به شناخت تاریخی دوره‌ای از زندگی مردم ما می‌كنند كه بنای كاخی برجای مانده از دوره صفویه ، شناسایی و حفاظت از میراث معماری ، در گرو همكاری و همراهی جامعه است و نمیتواند محدود به وظایف سازمان باشد . باید اقداماتی صورت گیرد كه علاقه و توجه مردم به تاریخ و دستاوردهای مادی آن قوت گیرد و این با ارزش در نیازهای روزمرگی گم نشود.
هم اكنون نیاز به یك برنامه جامع و استراتژی كلان به حفظ میراث معماری كشور احساس می‌شود ، اگر بخواهیم بقاب آنچه بر جای مانده را تضمین كنیم، معرفی و اجرای برنامه بسیار ضروری است.
درك مسئولانه از تاریخ و فرهنگ و نیز تجزیه و تجربه پویا و مستمر ، مسئولیت های متولیان میراث را افزایش خواهد داد، اما جز این نمی‌توان به آینده‌ای روشن موفقیت در حفظ آنچه داریم امیدوار بود یك برنامه جامع بلند مدت (كنار برنامه‌ها و اقدامات حفاظتی مقطع می‌تواند همبستگی و تداوم امر حفاظت را شكل دهد ، تدوین این برنامه نیاز به ایجاد نگرشی نو نسبت به حفظ میراث معماری و اندیشه معماران در طول تاریخ دارد و برای تحقیق این امر از یك طرف می‌بایست پیوندی صمیمانه میان هنرشناسان ، معماران ، صاحب‌نظران علوم انسانی و پژوهشگران تاریخ پدید آید و از طرف دیگر عامه مردم را با آموزشی فراگیر به حفظ هویت فرهنگی خود علاقمند كرد. امروزه به حفاظت از بناهای تاریخی بعنوان امری انتزاعی و جدا از نیازهای روزمره زندگی نگاه می‌شود و توجه جامعه به این مقوله (اگر هم وجود داشته باشد) در مراحل و اولویت‌های بعدی و غیر ضروری زندگی است . به همین دلیل است كه این یادگارهای پر ارزش و بی‌همتا اگر در معرض انهدام هر قرار گیرد ، تنها افسوس كسانی را برمی‌انگیزد كه بر ارزش این آثار واقف‌اند و معمولاً با سكوت افكار عمومی روبه‌رو می‌شود . تا زمانی كه حفاظت از میراث معماری از محدوده امری حرفه‌ای و تخصصی (به معنای عام) بیرون نیاید و با مردم عادی درباره آن گفت و گو نشود، این امكان را كه بتواند جایگاه شایسته خود را بیابد بسیار ضعیف است. برای این كار نخست باید حساسیت و سپس همبستگی جوانان را كه اكثریت نسل امروزی را تشكیل می‌دهند برانگیخت و سپس سایر آحاد جامعه را با مفاهیم و ارزش‌های آن آشنا كرد. در این راه وسائل ارتباط جمعی و رسانه‌ها بهترین نقش را می‌تواند بر عهده گیرند.
و نیز ، تجدیدنظر در نگرش و تأكید بر مسائل فرهنگی به ویژه در حوزه میراث معماری در محیط‌های آموزشی و دانشگاهی امری ضروری است . معماران ما و نیز محافل آموزشی دارای شناختی محدود و سطحی از این مقوله‌اند و زمانی كه موضوع پرداختن به آن مطرح می‌شود ، به صورتی گذرا و غیر علمی و حتی بدون بررسی تاریخی از كنار آن می‌گذراند .
دو ضرورت مبرم وجود دارد، یكی لزوم تجزیه و تحلیل مجدد تاریخ معماری ایران است كه كار دانشوران و روشنفكران در زمینه زادشناسی معماری ، تاریخ‌شناسی و جامعه‌شناسی تاریخی است، و دیگری ضرورت دستیابی به دید متفاوتی نسبت به حفاظت است. پیدایی دیدی جدید نسبت به تاریخ و به ویژه تاریخ معماری ایران ، لاجرم پیامدهای عمده در تمام زمینه‌ها ،‌از جمله آینده معماری ما خواهد داشت.
ضرورت‌ها عمده را می‌توان این گونه بیان كرد:
  1. اتخاذ استراتژی كلان و تهیه طرح جامع و بلند مدت برای حفاظت از آثار معماری به نحوی كه كلیه ابعاد تأثیرگذار در امر میراث را در بر گیرد ، اجرای این طرح ضرورتاً نیاز به آموزش همگانی و بسیج فعالانه نیروهای مردمی دارد، اما در وهله نخست چنین برنامه‌ای می‌بایست از محدوده‌های زمانی فعلی فراتر رفته و نگرشی جامع در قالب برنامه‌های درازمدت به حفظ میراث داشته باشد.
  2. بررسی و تجدید نظر در آئین‌نامه‌ها و قوانین حفاظت ابنیه معماری در این زمینه می‌توان از صاحب‌نظران خواسته شود تا تعریف جدیدی از میراث معماری ارائه نمایند ،‌كه می‌بایست مورد حفاظت قرار گیرند ، به ویژه حفاظت از ابنیه و مجموعه‌هایی كه در حال حاضر خارج از آئین‌نامه‌هایی میراث فرهنگی قرار دارند اما هر كدام به نحوی بیانگر تاریخ و الگوی ساخت در سازمان خود هستند.
  3. ایجاد كمیته‌های مشترك منطقه‌ای به منظور همكاری در سطح منطقه برای حفاظت از میراث معماری بنی كشورهایی كه دارای فرهنگ، باورها و تكنیك‌های معماری مشترك در دوره‌های مختلف تاریخی بوده‌اند ، تا بتوان از آنچه بعنوان میراث مشترك فرهنگی یاد می‌شود، حفاظت كرد. جغرافیای تاریخ ما، منطقه وسیعی از جهان امروز را در برمی‌گیرد و آنچه از این معماری ، در كشورهای مختلف بر جای مانده ، تعلق به تاریخ معماری ما دارد.
  4. انتشار اطلاعات درباره میراث معماری در رسانه‌ها به نحوی كه نگرش در حفاظت را تقویت كند، این كار همراه با آموزش همگانی در میان نوجوانان و جوانان و تشكیل نهادهای مدنی ، كمیسیون‌های محلی و ناحیه‌ای میراث (متشكل از متولیان میراث فرهنگی ، شوراهای محلی و مراكز آموزشی و فرهنگی) ، به نوعی مشاركت همگانی در امر حفاظت از آثار معماری خواهد انجامید.
  5. ایجاد صندوق حمایت از ابنیه تاریخی و تخصیص بودجه لازم برای پیشگیری از ویرانی آن، (اعم از آثاری كه تحت پوشش سازمان میراث فرهنگی قرار دارند یا ندارند) ، این صندوق از محل كمك‌های مردمی ، سازمان‌های غیردولتی ، بخش خصوصی، بانكها و نیز تخصیص اجباری درصدی از درآمد شهرداری‌ها و اوراق مشاركت ملی تأمین خواهد شد.
سید علیرضا قهاری​


اطلاعات بیشتر: http://www.ammi.ir/ShowNews2.aspx?ID=196#ixzz1itrFllDT
 
بالا