وجه تسمیه نام کوههای زاگرس

*setareh66*

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعضی معتقدند ریشه این نام اوستایی است. در زبان اوستایی زاگر Za-G'R' به معنای کوه بزرگ است. اما نظری نیز هست این است که این کلمه از نام مهاجران هند واروپایی ساکن در این منطقه معروف به ساگارتی گرفته شده. نام قدیمی این رشته‌کوه در زبان فارسی «پاطاق»که نام رشته کوهی معروف در استان کرمانشاه نیز هست بوده و پیش از آن «کهستان» (در عربی «جبال») و «پهله» بود.
واژه «زاگرس» یا «زاگروس» از بیش از هشت دهه پیش و از اواخر دوره قاجار از طریق ترجمه آثار نویسندگان اروپایی (و بعضا از زبان یونانی) وارد زبان فارسی شده و سپس بر روی نقشه ایران نیز گذاشته شد. ظاهراً حسن پیرنیا اولین کسی است که واژه زاگرس را در حاشیه صفحه ۲ کتاب خود بنام «تاریخ ایران از آغاز تا انقراض ساسانیان» آورده‌است. او خود تاکید نموده که اروپایی‌ها چنین (یعنی زاگرس) نامند.
بعد از نوشته پیرنیا بارها به اشتباه از زاگرس به نام کوه یا دره نامبرده شد که برداشت نادرستی است زیرا واژه زاگرس بخش گسترده‌ای از شمال غربی تا جنوب شرقی ایران را با بیش از ۲۴۰ نام از رشته کوه، دشت، دره، رود و شهر و بخش و روستا در استان‌های آذربایجان، کردستان، کرمانشاهان و اصفهان وبختیاری و خوزستان و بالاخره لرستان را شامل می‌شود.
 

*setareh66*

عضو جدید
کاربر ممتاز
واژه زاگرس در هیچ یک از کتابهای تاریخی و جغرافیایی یا مسالک و الممالک و نوشته‌های دوره اسلامی نوشته نشده‌است. در لغت‌نامه دهخدا یا دایرةالمعارف مصاحب نیز نکته‌ای مهم و اساسی در باره ریشه و اصل واژه زاگرس بیان نشده‌است.
محمد قزوینی در صفحه ۴۸ از جلد ۵ کتاب خود می‌نویسد: «زاگرس نام یونانی سلسله جبال غربی ایران مخصوصا بختیاری در غرب ایران است». در دانشنامه لاروس از زاگرس به کوتاهی به‌عنوان نام دره‌ای که نفت‌خیز است ذکر شده‌است.
در واژه نامه یونانی به آلمانی که سال ۱۸۸۶ در لایپزیگ به چاپ رسیده واژه Zagrio یا Zagros را به‌عنوان «کوهی در دوران ماد» به نقل از نوشته‌های استرابون و پولی بیوس آورده‌است.
در لغت نامه جغرافیایی Lexique géographique در زیر واژه و عنوان «زاگرو» (زاگرس) آمده‌است: «رشته کوهی است در آسیا که از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شده و ماد را از آْشور جدا می‌کند.» و نویسنده نام منابع خود را Ptolemeus, Polybios, Plinius, Strabo معرفی می‌نماید.
گریشمن باستان‌شناس فرانسوی در کتابش (ایران از آغاز تا اسلام ترجمه دکتر معین صفحه ۸۸) زاگرس را نام قبیله‌ای دانسته و می‌نویسد: «.. حرکت عمومی قبایل ایرانی هنوز به پایان نرسیده بود که قبیله سومی از قبیله‌های مهم ایرانی بنام « Zikirtu » یا «ساگارتی» بسوی نواحی شرقی تری رفته و مستقر شدند.
هرودوت نیز در نوشته‌هایش ( تاریخ هرودت ترجمه هدایتی صفحات ۵ و ۱۰ و ۲۱۱) از همین قبیله مادی صحراگرد با نام «ساگارتی» یاد کرده و می‌نویسد: «... قبیله‌های دیگر که صحراگردند از این قرارند: داین‌ها، ماردها، دروپیک‌ها و ساگارتی‌ها...».
دیاکونوف نیز در کتاب تاریخ ماد خود (ترجمه کشاورز صفحه ۲۴۸) در شرح حمله آشوری‌ها به پارسوا و نفوذ در خاک ماد به استناد کتیبه‌های خوانده شده می‌نویسد: «بطوری که در متن تصریح شده، آخرین نقطه لشکر کشی ظاهراً دژ مادی زاکروتی بود».
به استناد مطالب ذکر شده ریشه واژه زاگرس از زبان مادی یا اوستایی است و یونانی‌ها با افزودن "S" (س) به آخر آن این واژه را به شکل یونانی مبدل نمودند. لذا واژه زاگرس (همانند واژه بختیاری) هم نام کوه و دژ و هم ایل، قوم، قبیله و محلی از مادها بوده‌است.
 

Similar threads

بالا